سه شنبه‏، ۱ جنوری ۲۰۱۴

 

ع . ق . فضلی

 

فرخنده باد چهل و نهمین سالگرد تأسیس ح.د.خ.ا.!

 

 

رفقا و دوستان عزیز،

از تاسیس ح.د.خ.ا.، حزب سپاهیان وطنپرست افغان، حزب کشاف راههای مهیب و خوفناک جامعه فئودالی- قبیله ای و نخستین کنگرۀ آن ۴۹ سال میگذرد. در کنگرهء مؤسس حزب، زنده یاد ببرک کارمل بیانیه ای دربارۀ اوضاع موجود افغانستان و جهان ایراد نمود. در بیانیه، تحلیلی از تاریخچه مبارزات نیروهای آزادیخواه تحول طلب در کشور، تأثیرات جنبشهای آزدایبخش ملی بر اوضاع افغانستان، مبارزه حلقات سیاسی در داخل و نقش آنها در بیداری و ارتقای آگاهی طبقاتی زحمتکشان کشور و تغییر تناسب نیروها در عرصه جهانی بسود صلح و آزادی، صحبت بعمل آمد.

بر اساس فیصلهء کنگره اولین ارگان نشراتی حزب به نام "خلق" که ناشر اندیشه های دموکراتیک مردم افغانستان بود با نشر اولین برنامهء حزب به روشنگری در میان مردم و اقشار محروم از حقوق حقه سیاسی شان می پرداخت. دومین ارگان نشراتی حزب که ادامه منطقی نشرات جریده خلق بود به نام "پرچم" به پخش و اشاعه افکار روشنفکران در راستای اندیشه های دموکراتیک مردم افغانستان به فعالیت آغاز نمود.

در تاریخ حزب ما جراید «خلق» و «پرچم» به حیث ارگان های مرکزی حزب نقش اساسی را در امر اشاعه اندیشه های مترقی ایفاء نموده اند. جریده خلق چون رهنما، اولین بار به پخش علنی اندیشه های پیشرو عصر ما پرداخت. جریده پرچم در طول دو سال با نشرات در حدود صد شماره نقش بزرگی را در عرصه پرورش نسل بالنده و برومند انقلابیون آگاه وطن ما، پخش ایدئولوژی طبقه کارگر، کار سیاسی و سازمانی و ارتقای شعور طبقاتی و سیاسی اقشار ملی- دموکراتیک، وطنپرست و ترقی خواه کشور و افشای نظام استبدادی ارتجاعی طبقات حاکم فئودالی سلطنتی، و استعمار و امپریالیزم ایفاء نمود.

زنده نام ببرک کارمل در سخنرانی تاریخی شان به مناسبت گشایش اولین کنفرانس سراسری حزب به تاریخ ۲۳ حوت ۱۳۶۰ ضرورت تاریخی ایجاد حزب را چنین توضیح می نماید: "هنوز در آغاز قرن ما دموکرات های برجستهء افغان چون جلال آبادی، طرزی و دیگران به مثابهء طرفداران معتقد ترقی واقعی وطن، مردم را دعوت به وحدت ملی به نام آیندهء بهتر و تابناک می نمودند. جنگ سوم افغان و انگلیس وحدت وطن پرستانه را تقویت بخشید و باعث اعتلای نیرومند جنبش دموکراتیک گردید و همهء نیروهای مترقی کشور را فعال ساخت.

ادامه و رشد بعدی این جریانات را نهضت مشروطه خواهی اول، اصلاحات مترقی امیر امان الله، نهضت دوم مشروطه خواهی، نهضت دورهء هفتم شورای ملی و جنبش مردم افغانستان به خاطر اصلاحات دموکراتیک علیه سیاست مستبدانه رژیم های ارتجاعی تشکیل میدهد. همهء اینها شاهد گویای موجودیت نیازمندی عظیم تاریخی مردم ما به ترقی واقعی و همه جانبه بود. در نتیجهء رشد نیرومند همین نیازمندی های جامعه حزب ما به وجود آمد."

 ح.د.خ.ا. حزبی که وطندوست ترین، انقلابی ترین فرزندان خلق بنیادش را نهادند، چنان راه طولانی و دشوار را در تاریخ پیموده است که همانند آنرا هیچ گروه و یا حزب سیاسی در افغانستان و کشورهای مشابه نشان داده نمیتواند. این راه راه عظیم پیکارها و آزمونهای تاریخی زحمتکشان و ستمکشان افغانستان در برابر ستمگران و استثمارگران بوده است.

ح.د.خ.ا. فعالیت خود را در نهضت ملی و دموکراتیک افغانستان در حدود دوسال پیش از کنگرۀ اول (کنگره مؤسس) از چند حوزۀ کوچک آغاز نموده بود، که در کوتاه ترین زمان به یک حزب رهبری کنندۀ یک دولت مترقی (جمهوری دموکراتیک افغانستان) تبدیل گشت.

زنده یاد ببرک کارمل در بیانیۀ خویش به مناسبت بیستمین سالگرد ح.د.خ.ا. چنین فرمودند:

«بیست سال قبل در حالت نیمه اختفا، در نیمه شب از پشت تربیون سادۀ پوشیده با پارچۀ سرخ، در نخستین کنگرۀ حزب ما، حزب قهرمانان و شهیدان ما، اعلام داشتم که رفقا! با بنیاد نهادن چنین حزب طبقۀ کارگر و تمام زحمتکشان افغانستان که امروز آنرا بنام ح.د.خ.ا. نامگذاری کردیم در افق آتشین شرق باد بانهای سرخ کشتی نجات بخش افغانستان نوین در طوفان جنبش های انقلابی رهایی بخش ملی و اجتماعی آسیا، افریقا و امریکای لاتین در یک جریان عظیم با سیستم جهانی سوسیالیزم و جنبش پرولتاریای کشورهای سرمایه داری نمایان گشت.».

پیدایش حزب دموکراتیک خلق افغانستان در صحنۀ سیاسی افغانستان بدان معنی بود که مبارزۀ نیروهای مترقی و وطندوست کشور به خاطر رسیدن به آرمان های ملی و دموکراتیک، به خاطر تحکیم استقلال، دموکراسی و آزادی ملی و اجتماعی، به خاطر ترقی اجتماعی و اقتصادی و به خاطر آیندۀ بهتر، به مبارزه انقلابی، فعال و هدفمند مبدل گردیده و در وجود ح.د.خ.ا. رهبری واقعی سیاسی را در کشور کسب کرده بود.

با پیروزی انقلاب ثور ح.د.خ.ا. در عمل سعی مینمود تا زنده گی مردم را بهبود بخشد و حرکت آنرا بسوی آیندۀ درخشان و ایجاد جامعه عادلانه نوین رهبری نماید.

در حدود ۶۰ سال قبل در افغانستان حلقه های سیاسی ملی و دموکراتیک، وطندوست و ترقی خواه در میان روشن فکران و دانش آموزان پا به عرصه ی وجود گذاشتند که خواستهای مبنی بر اصلاحات اساسی اقتصادی و اجتماعی، تأمین حقوق و آزادی های دموکراتیک و اصول حکومت مشروطه و قانونیت، برابری و عدالت اجتماعی و مقابله با سیاست اعیان و اشراف فئودالی، استبداد سلطنتی و انحصارات خارجی و تعقیب سیاست بی طرفی فعال و ضدیت با سیاست نو استعماری انگلیس و امریکا را به پیش کشیدند. مرحله به مرحله جنبش دموکراتیک پدید آمد. در میان رهبران و شرکت کننده گان این جنبش جوانان پر شور انقلابی پیدا شدند که از جهان بینی علمی الهام می گرفتند و با آن آشنایی نسبی داشته و به صورت کلی درک مینمودند که چرخش افغانستان از حالت ارتجاعی و عقب ماند گی بسوی ترقی و پیشرفت تنها از طریق جنبش انقلابی امکان پذیر است.

در جو نهضت انقلابی ایجاد شده، گرایش و تلاش محافل پراکنده مترقی بسوی وحدت آرمانی- ایدئولوژیکی، سیاسی و سازمانی مبارزۀ مشترک بخاطر تأمین آزادی، دموکراسی، ترقی و عدالت اجتماعی و تأسیس حزب واحد واقعی انقلابی گسترش می یافت. این آرمان و مبارزه بشکل محفلی و مخفی سالها طول کشید تا سرانجام بنابر شرایط نسبتاً مساعد در سال ۱۳۴۳ تحقق پذیرفت. تلاش و مبارزۀ محافل مترقی و چپ بسوی وحدت در نخستین کنگرۀ ح.د.خ.ا. تحقق یافت. کنگره به مساله اساسی تاریخ و زند گی پاسخ ارائه نمود. این کنگره ح.د.خ.ا. را تاسیس کرد.

حزب تحت رهبری زنده یاد ببرک کارمل برنامه تغییرات وسیع سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را به طور کل تدوین نموده و توانست تاکتیک تلفیق اشکال و شیوه های مبارزه علنی و غیر علنی قانونی، پارلمانی و غیر پارلمانی، مسالمت آمیز و غیر مسالمت آمیز فعالیت را عملی نماید.

حزب موفقیت های زیادی بدست می آورد اگر انشعاب ها در صفوف آن جا نمیداشت. این انشعاب ها کارایی فعالیت حزب را ضعیف ساخته، فضای درونی حزبی را متشنج نموده، اعتماد متقابل میان اعضای حزب و توانایی عمل مشترک آنان را تخریب کرد.

عقب مانده گی عمومی مناسبات اجتماعی، اقتصادی در کشور، عدم رشد آگاهی سیاسی و طبقاتی، سطح پایین آموزش تیوری انقلابی اکثریت اعضای حزب توام با کمبود آگاهی از تجارب احزاب و جنبش های ملی و مترقی، کارگری و دموکراتیک و برخورد خلاق با آن در شرایط مشخص جامعه ما، ضعف شناخت کامل و درست جامعه افغانی خصوصیات و سطح رشد شعور طبقاتی و سیاسی طبقاتی و ملی کشور و عدم درک درست از تاکتیک و استراتیژی طبقه کارگر در مراحل رشد و تکامل پروسه انقلاب باعث به وجود آمدن گرایش های انحرافی، قومی، قبیلوی، ملی، سمتی، ناسیونالیستی، گروهی، تمایلات اپورتونیستی راست و چپ، پسیمیزم، ماجراجویی کیش شخصیت پرستی، عدول از اصول مرامی، سازمانی و سیاسی و دیگر خصایل ناشی از عقب مانده گی جامعه و خصوصیات فئودالی و ماقبل فئودالی (قبیلوی) گردید. ضعف وحدت حزبی و انشعاب ها نه تنها توانایی حزب را تضعیف کرد بلکه موقتا نهضت ملی و دموکراتیک را به کجروی کشانیده و موجودیت حزب را نیز مورد تهدید قرار داد. بخصوص در این زمینه نقش خائنانه و انشعاب گرانه حفیظ الله امین و گروه وی که از ایالات متحده امریکا برای تفتین و وحدت شکنی و ایجاد انحرافات وارد شده بود، تحریک کننده بود.

با وجود این اعضای حزب خلاقانه می توانستند اختلاف ها را بر اساس اصول مرکزیت دموکراتیک و با شیوه جمعی و انتقاد اصولی از خود، مبتکرانه حل کنند و از انشعاب ها جلوگیری نمایند. زیرا ح.د.خ.ا. طرز تفکر واحد و مشترک برای همه، مرامنامه و اساسنامه مشترک داشت دشمن مشترک و هدف مشترک یعنی تامین ترقی و شکوفائی خلق و وطن از طریق به پیروزی رساندن انقلاب ملی و دموکراتیک برای رسیدن به هدف نهائی یعنی ایجاد جامعه عادلانه نوین که در آن استثمار فرد از فرد محو گردد وجود داشت.

اما در حالت انشعاب نیز حزب تحت رهبری زنده یاد رفیق ببرک کارمل از طریق فراکسیون پارلمانی خود و چه خارج از پارلمان مبارزه خود را ادامه داد. از سال ۱۳۴۳ الی ۱۳۵۲ حزب بیشتر از دوهزار میتینگ و تظاهرات کارگران، زحمتکشان، روشنفکران، محصلان و شهریان را سازمان داده و رهبری نمود. فعالیت وسیع تبلیغاتی را در بین اهالی و کار مخفی را در اردو براه انداخت و زمینه های سقوط سلطنت را تدارک دید و در سقوط نظام سلطنتی نقش اساسی را ایفا کرد.

در ماه سرطان ۱۳۵۶ هر دو جناح ح.د.خ.ا. دوباره وحدت نمود. وحدت، حزب را به مراتب نیرومند ساخت و پختگی عامل ذهنی تحول کیفی و بنیادی در جامعه را تسریع نمود. نا پایداری و عدم توانایی رژیم داوود در زمینه حل مسایلی که در برابر کشور قرار داشت آشکار گردیده و زنگ خطر سقوط کشور به دامان ارتجاع سیاه دیکتاتوری نظامی فردی و امپریالیزم به صدا درآمده بود. جنبش انقلابی افغانستان رهبر سیاسی دیگر نداشت. درست ح.د.خ.ا. یگانه وارث اراده تاریخی و مبارزات وطندوستان واقعی افغانستان به خاطر خوشبختی مردم و ایجاد افغانستان مترقی و نوین بود که تنها تحت رهبری استوار، پیگیر و هدفمند آن، این مبارزه به پیروزی کامل رسیده میتوانست.

انقلاب ثور پاسخی بود به نارضایتی تاریخی و فزاینده در برابر سیاست ارتجاعی رژیم های ضد مردمی، از جانب وسیعترین نیروهای اجتماعی. انقلاب ثور اهداف عام دموکراتیک را در برابر خویش قرار داده بود: محو کلیه بقایای فئودالیزم و ماقبل آن، طرد نفوذ و دسایس امپریالیزم، پیشبرد اصلاحات دموکراتیک ارضی و آب و توزیع عادلانه زمین به دهقانان بی زمین و کم زمین، رشد اقتصاد ملی، ارتقای سطح زندگی مردم، رشد واقعی فرهنگ های ملی خلق های افغانستان با ماهیت مترقی و نوین، و دموکراتیزه ساختن حیات اجتماعی و سیاسی، و تعقیب سیاست خارجی صلح جویانه.

هدف انقلاب، حزب و دولت جمهوری دموکراتیک افغانستان تحت رهبری زنده یاد رفیق ببرک کارمل حل مسایل حیاتی پیشرفت ملی به نفع همگان در عمل بود: امحاء نابرابری واقعی ملی ایکه از گذشته به میراث مانده بود، ایجاد شرایط برای نزدیکی هرچه بیشتر اقوام، ملیت ها و قبایل بر اساس برادری و برابری حقوق آنان، ترقی و پیشرفت اقتصادی و معنوی و اشتراک همگانی در امر ساختمان افغانستان نوین، شکوفان، مترقی نیرومند و مستقل. تحقق تدریجی این اهداف شریفانه مجموع جوانب زندگی کشور ما را که طی مدت های طولانی از لحاظ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی یکی از عقب مانده ترین کشور ها در جهان بوده است از بنیاد تغییر داده و دگرگون میساخت.

حاکمیت حزب و دولت دموکراتیک رشد موزونی نداشته بود. مضاف بر بار سنگین مسایلی که از گذشته به میراث مانده بود، پروسه دموکراتیزه ساختن حیات اجتماعی و برخورد نسبت به حل یک سلسله مسایل مهم اجتماعی- سیاسی از قبیل ملی و قومی، مذهبی و عنعنوی، اقتصادی و فرهنگی با اشتباهات، لغزش ها، انحرافات و وحدت شکنی های جدی همراه بود. در نتیجه، اکثر وظایفی را که ح.د.خ.ا. مدنظر داشت، اجرا ناشده باقی ماند و تحولات آغاز شده به سود خلق به کندی مواجه گردید. مسئولیت عمده این امر بدوش حفیظ الله امین و باند وی، این خائنین به حزب، خلق و وطن میباشد که دشمنان داخلی و خارجی حاکمیت حزب و دولت دموکراتیک آنوقت از آن بنابر ماهیت خود سوء استفاده نمودند.

حزب، جهش از مراحل انقلاب و دوری از واقعیت را مجاز نمیدانست، اما در عین حال در نظر نداشت هیچ گونه عقب روی و توقف را در رابطه با دگرگونی های انقلابی افغانستان تحمل نماید. پروسه تحولات در نتیجه پاک شدن از اشتباهات ذهنی گرایانه و ناپختگی سیاسی تحرک جدید و نیرومندی کسب کرده بود و در راهی که خلق آنرا انتخاب نموده بود، به پیشاهنگی و رهبری ح.د.خ.ا. به پیش میرفت.

تجربه حزب ما می آموزد: حزب آنگاه پیروز گردید و میگردد که واحد است، آنگاه دچار شکست میشود که متفرّق است. امروز ما باید درس های تجارب مثبت اندوخته شده و تجارب تلخ و شکست را بیاموزیم و هرچه زودتر و موفقانه تر آن بخش از راهی را که هنوز تا دستیابی به وحدت ارگانیک صفوف حزبی در پیش رو داریم، بپیماییم. نیروی حزب ما در وحدت و یکپارچگی ماست.

حزب دموکراتیک خلق افغانستان تحت رهبری زنده یاد رفیق ببرک کارمل خدمات ماندگار و فراموش ناشدنی را به کشور و مردم ستم دیده میهن انجام داد.

درینجا به صورت فهرست گونه یک تعداد از خدمات ارزشمند این دوره را تذکر میدهم:

-   حاکمیت به طبقه محروم و ستم دیده تعلق داشت و عملآ زحمتکشان در تعیین سرنوشت شان خود تصمیم میگرفتند و با تاسیس اتحادیه های کارگری و دهقانی از حق و حقوق سیاسی و اجتماعی همه جانبه برخوردار گردیدند. در کشور اتحادیه های صنفی، اتحادیه پیشه وران، اتحادیۀ کوپراتیفها، سازمان دموکراتیک جوانان، سازمان دموکراتیک زنان، سازمان صلح، همبستگی و دوستی ج.د.ا. اتحادیه های روشنفکران مبتکر، اتحادیه نویسندگان، اتحادیه ژورنالیستان، اتحادیه هنرمندان، شورای علما و روحانیون و غیره تشکیل گردید. نیروی این سازمانها و تاثیرات آنها بر زنده گی اجتماعی دایماً افزایش می یافت. همه این سازمانها در جبهۀ ملی پدر وطن که ممثل اتحاد و وحدت همه نیروهای وطنپرست افغانستان بود، عضویت داشتند. همۀ اینها در مجموع مظهر مشخص مشی حزب در جهت رشد دموکراسی واقعی در شرایط انقلاب ملی- دموکراتیک بود.

-   شورای انسجام ملیت هزاره، شوراهای اقوام و قبایل ملیتهای گوناگون باهم برادر کشور و سهم دادن همه اقوام و ملیتهای ساکن کشور در حاکمیت دولتی و سازمانهای اجتماعی.

-   تغییر بنیادی در زندگی اجتماعی و اقتصادی مردم ساکن کشور و بخصوص مناطق که تحت حاکمیت دولت قرار داشت و حکومت میتوانست به دور از توطئه، دسیسه، سابوتاژ، خیانت و جنایت اجیران وطن فروش کارهای مثمر و ثمر بخشی را به انجام برساند.

-   خدمات ارزشمند در بخش نوسازی، ساختمان، تغییر همه جانبه در شهر سازی، پل و پلچک سازی، راه و سرک سازی، احداث شفا خانه ها، کلینیک ها، مکتب ها، پوهنتون ها، کتابخانه ها، پارکها، سکتور های خدمات دولتی صورت گرفت.

-   عرضه خدمات صحی رایگان به تمام مردم کشور بدون در نظر داشت قوم، ملیت، زبان، دین و مذهب، در تعداد بستر شفا خانه ها ۸۴ فیصد و در تعداد دوکتوران ۴۵ فیصد افزایش بعمل آمده بود.

-  احداث فابریکه های تولیدی، خدمات تقریبا رایگان ترانسپورتی شهری، تاسیس سکتورهای ترانسپورتی حمل و نقل دولتی، احداث بند های آب رسانی، کانالیزسیون های شهری، بند های آب و برق و تمدید کیبل های برق آبی، حرارتی و دیزلی در اکثر شهرهای کشور.

-   تهیه مواد کوپونی، ایجاد فروشگاه های تعاونی و همه گانی، نصب و به کار اندازی تلفون های شهری (سکه انداز) به کارگیری بس های برقی برای اولین بار در تاریخ کشور، غرفه های عرضه ی نان دولتی بخاطر جلوگیری از قیمتها در تمام نقاط شهر کابل، ایجاد کورس های سواد آموزی همه گانی، تاسیس کتابخانه های شهری در اکثر شهرهای کشور و در ادارات دولتی بخاطر ارتقای سطح معلومات عمومی مردم، به کارگیری مغازه های سیار عرضه مواد زراعتی از طریق کوپراتیف های دهقانی، ارتقای کیفیت مواد تولیدی فابریکه ها.

-  رشد قابل ملاحظه ی در تیراژ روزنامه ها، جراید و مجله ها به وجود آمد. تیراژ سالانه روزنامه ها در طی مدت زمان زعامت رفیق ببرک کارمل نزدیک به چهار بار و حجم نشرات رادیو و تلویزیون بیشتر از سه بار افزایش یافته بود. تنها در بخش نشرات تلویزیون هفته بیش از هفتاد ساعت و رادیو هفته سه صد ساعت افزایش به عمل آمد. باید خاطرنشان ساخت که نشرات وسایل اطلاعات جمعی برای نخستین بار در تاریخ کشور ما به زبانهای بسیاری از اقوام و ملیتهای افغانستان صورت میگرفت. رادیو در فرکانسی های مختلف به زبانهای پشتو، دری، ازبکی، ترکمنی، بلوچی، نورستانی، پشه یی، انگلیسی، اردو و زبانهای دیگر نشرات میکردند.

-  دهقانان روز تا روز از لحاظ خدمات ستیشن های مکانیزه زراعتی، کود کیمیاوی، تخم بذری و ادویۀ ضد آفات نباتی تامین میگردید. در کشور ما مواد اساسی غذائی بحد کافی وجود داشت. حزب و حکومت به رشد اشکال مختلف تعاون متقابل اقتصادی، کوپراتیف های مصرفی تهیه و فروش تولیدی اهمیت زیاد را قائل بود.

-  برای نخستین بار یک تعداد پرورشگاه ها، کودکستان ها و استراحت گاه ها برای کودکان، نوجوانان و کارگران در کشور ایجاد شده بود. زنان با حقوق مساوی دوش به دوش مردان در موسسات و فابریکه ها و به خصوص در مبارزه علیه ضد انقلاب مسلح کار و پیکار میکردند و حماسه می آفریدند.

رشد و ارتقای بی سابقه کمی و کیفی قوای مسلح – در این زمان برای نخستین بار تعداد نیروهای مسلح کشور به پنج صد هزار نفر ارتقا نموده و دارای آماده گی عالی محاربوی بی مانند گردید. قوای مسلح با داشتن سلاح و تجهیزات مدرن و یکی از بهترین قوای نظامی منطقه به حساب میرفت. قوای هوایی با داشتن بیش از یک هزار بال طیاره های محاربوی بم افکن، شکاری، ترانسپورتی و هلیکوپتر های محاربوی و ترانسپورتی در هر گونه شرایط آماده دفاع از استقلال ملی، تمامیت ارضی و حاکمیت دولتی بود. قوای راکتی نیروهای مسلح با داشتن انواع راکت های دافع هوا، راکت های سکاد، لونا، اوراگان و پیچور آماده دفاع از میهن دوست داشتنی شان بودند. قوای زرهی با داشتن بیش از هشت هزار چین تانک های تی ۵۵، تی ۶۲، بی ایم پی های محاربوی، زره پوشهای مختلف النوعی از جمله ۷۰ پی و هشتاد پی آماده محاربه و حماسه آفرینی بودند. چنین بود که قوای مسلح نیرومند کشور پانزده سال متواتر در مقابل جنایت کاران داخلی، دسیسه، سابوتاژ و مداخلات علنی ارتجاع و امپریالیزم مقاومت ماندگاری از خود بجا گذاشتند و نیروهای پرتوان قوای مسلح کشور در نبردهای ظفرمند جلال آباد، خوست، پکتیا، پکتیکا، لوگر (تنگی واغجان) قندهار، دره سالنگ . . . حماسه های جاودانه آفریدند. در این میان اعضای حزب ما قهرمانانه و شجاعانه در صفوف قوای مسلح بدون کوچکترین امتیاز اضافی مادی و معنوی جان های شیرین شانرا بخاطر دفاع از وطن قربانی نمودند که یاد و خاطره این دلیران از جان گذشته گرامی باد.

اگر از هم پاشی سیستم سیاسی جهان دو قطبی و مخصوصآ فروپاشی سیستم جهانی سوسیالیزم نمیبود حاکمیت دولتی در افغانستان اکنون در شکوفانی و ثمردهی مثمری میبود.

رفقای گرامی وهمرزمان عزیز!

بیائید به پاس خون هزاران شهید به خاک خفته حزب ما، حزب دموکراتیک خلق افغانستان، از کج راهی و کج اندیشی به دور شده تحت یک درفش واحد به همه ثابت بسازیم که اختلافات و شکر رنجی ما در حدودی نیست که بر منافع وطن، بر رنج بیکران زحمتکشان، بر آه و ناله یتیمان و بیوه زنان، بر داد و ویلای گرسنگان غالب گردد و ما مردان سیاست، ترقی، نجات و خدمت به میهن و هم میهنان خویش هستیم و ما بزرگترین کادرهای سیاسی، نظامی و علمی را در صفوف رزمندۀ خویش داریم که میتوانند وطن را از فلاکت و سیه روزی نجات بدهند.

بیائید با صداقت و راستی کارنامه ها و مبارزات بیشتر از نیم قرن گذشته را که بحیث فرزندان صالح وطن و رفیق واقعی زحمتکشان افغانستان بشمار میرویم، برای تامین صلح و همان شعارهای انسانی دیروز را که آوردن صلح سراسری در وطن ترقی و دموکراسی، عدالت اجتماعی، رفاه همگانی و خدمت به مردم افغانستان بود دوباره سر دهیم.

فرخنده باد چهل و نهمین سالگرد تأسیس ح.د.خ.ا.!

درود آتشین به روان پاک شهیدان حزب!

 

ع . ق . فضلی

 

 01- 01- 2014

 

توجه!

کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است

کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد

Copyright©2006Esalat

 

 

www.esalat.org