«ابن سینا» حکیم و دانشمند که روش تأثیر گذار او بر تفکر علمی و برخورد اندیشمندانه اش با عناصر خرافی و ارتجاع دینی عمده ترین سهم او بر میراث فکری و فرهنگ بشری نسل های پس از خود چه در غرب و چه در شرق است. «ابوعلی عبدالله بن حسین سینا» معروف به «ابن سینا» از سال ۹۸۰ تا ۱۳۰۷ میلادی (۳۷۰ تا ۴۲۸ هجری قمری) زیسته است. او در «افشنه» نزدیک روستای «خُرمَیثَن» به دنیا آمد.

این روستا در نزدیکی «بخارا» در «ازبکستان» امروز قرار دارد که در آن زمان بخشی از قلمرو سامانیان بوده است. بنا بر پژوهش های انجام شده، والدین بخصوص مادر «ابوعلی سینا»، «ستاره» اهل «افشنه» و زادگاهش «بلخ» بوده است. پدر «ابوعلی سینا» از باورمندان عمیق مذهب اسماعیلی بود که به هنگام جوانی از بلخ عزم «بخارا» کرد و در آنجا بهعنوان مأمور دریافت مالیات در دربار «امیر نوح بن سامانی» به کار مشغول شد. پس از مدتی امیر، او را به «افشنه» فرستاد و در آنجا بود که او با «ستاره» ازدواج کرد.

حاصل این ازدواج، دو پسر بود که «ابوعلی»، پسر بزرگتر آنهاست. این خانواده زمانی که «ابوعلی» پنج ساله بود به «بخارا» مهاجرت کردند. در مورد استعداد و هوش «ابوعلی سینا» بسیار گفته اند از جمله این که در سن هفت سالگی، قرآن را از حفظ می خواند و در ده سالگی از یک شخص بقال، ریاضیات و فقه اسلامی و شیوهی مباحثات مذهبی را آموخت. زمانی که دانش آن بقال دیگر جوابگوی خواست های او نبود، «ابو عبدالله ناتلی» که فیلسوف برجسته ای بود، آموزش او را به عهده گرفت. «ابوعلی» جوان، نزد «ناتلی»، منطق، هندسه ی اقلیدس و المجسطی را فرا گرفت و پس از آن، علوم طبیعی را بدون کمک معلم و استاد آموخت. از آموختن این علوم که فارغ شد، تصمیم به آموختن طب گرفت.

او بیشتر کتابهای آن زمان را از جمله کتاب های «حنین» و «زکریای رازی» را بارها و بارها خواند و بر این دانش نیز احاطه یافت. چیرگی او بر دانش پزشکی آن زمان تا آن جا بود که در سن شانزده سالگی، «امیر نوح سامانی» را معالجه کرد و به پاس آن اجازه یافت که از کتابخانهی سلطنتی امیر که دارای مجموعه ای غنی از کتاب های نفیس بود راه یابد و به مطالعه بپردازد. مطالعه ی چنان کتابهای برای «ابن سینا» بسیار مغتنم بود چنانکه او بیشتر وقت خود را در آنجا می گذراند. «ابوعلی» در شرح حالی كه خود نگاشته است درباره منابع آن كتابخانه می گوید: «هر کتابی را كه نیاز داشتم در آن جا پیدا کردم. گذشته از آن، در آن کتابخانه، كتاب های یافتم كه نام آنها به گوش بسیاری از مردم نرسیده بود و من نیز پیش از آن ندیده بودم و پس از آن هم ندیدم. من توانستم آن کتابها را بخوانم و از آنها بهره ببرم و چون به سن هجده سالگی رسیدم، از همه این دانش ها فارغ آمدم. »

اما این کتابخانه در سال ۱۰۰۰ میلادی دچار حریق شد و در آتش سوخت. دردناک تر آن که او از جانب افراد مخالف، به آتش زدن کتابخانه متهم شد. همزمان کشمکشهای گوناگونی در اطراف «بخارا» هر روز در حال شکل گرفتن بود. در این کشاکشها، افرادی که «ابن سینا» را اسماعیلی می دانستند، به مخالفت و کار شکنی علیه او برخاستند. «ابوعلی سینا» چندی بعد در سال ۱۰۰۰ میلادی، پس از درگذشت پدر خویش، به جای او، به عنوان پیشوای مذهب اسماعیلی به انجام وظیفه پرداخت. این کار، بسیاری را علیه او برانگیخت. علاوه بر این، عوامل گوناگون دیگری از جمله آشفتگی اوضاع سیاسی «بخارا»، او را وا داشت که در سن بیست و یک سالگی، به «گرگانج» پایتخت امراء مأمونیهی خوارزم، نقل مکان کند. در «گرگانج»، در خراسان، او با استقبال گرم «ابوالحسن محمد سهیلی» روبه رو شد. «ابوالحسن سهیلی» خود از بزرگان و فضلای عصر بود که وزارت «امیر علی» را نیز عهده دار بود.

چندی در آن دیار به سر برد و در آرامشی که به دست آورد، توانست برخی از آثار و کتابهای خود را تألیف کند. پس از آن به همراهی «ابوسهل مسیحی» پیش از سال ۴۰۳، «گرگانج» را از راه بیابانهای «خوارزم» ترک کند و از راه «نسا»، «ابیورد»، «توس»، «سمنان»، «شقاق» و «جاجرم» به «گرگان» برود. هدف «ابن سینا» از قبول و تحمل رنج سفر آن بود که به دربار «شمس المعالی قابوس وُشمگیر» برسد که شنیده بود حرمت دانشمندان و اهل ادب را می شناسد. اما در این میان خبر رسید که او را به قتل رسانده اند. از این رو، «ابن سینا»، به سوی گرگان رهسپار شد.

در آنجا نیز آرامشی به کف آورد و توانست به نوشتن کتاب «قانون»، «رساله ی سرگذشت»، «المبدأ و المعاد»، «ارصادالکلیة» و «خلاصةالمجسطی» بپردازد. او زمانی بعد به «همدان» رفت. در این شهر مدت نه سال ماندگار شد و وزارت «شمس الدوله ابو طاهر شاه خسرو دیلمی» را پذیرفت. در زمان وزارت او بود که سپاهیان «شمس الدوله» علیه او طغیان کردند و برکناری او را از این شغل خواستار شدند. «ابو علی» نیز مجبور شد که خود را از این آشفتگی و خطر دور سازد. او به مدت چهل روز در خانه ی «ابو سعید بن خدوک» پنهان شد و پس از آن بار دیگر به وزارت «شمس الدوله» منصوب گردید. البته پرداختن به امر وزارت، او را از کار نوشتن باز نداشت. در همان زمان بود که به تألیف کتاب «الشفا» پرداخت و از تدریس نیز غافل نگردید. چندی بعد «شمس الدوله» درگذشت و پسر او «سماءالدوله» به سلطنت رسید که از «ابوعلی» خواست وزارت او را نیز بر عهده گیرد. اما «ابوعلی سینا» نپذیرفت و ترجیح داد تا با فراغت بیشتر به نوشتن آثار خود در زمینه های گوناگون بپردازد.

نپذیرفتن شغل وزارت «سماءالدوله» بهانه ای شد تا به جرم مکاتبه با «علاءالدوله کاکویه»، او را در قلعهی «فردجان» واقع در ناحیهی «فراهان» کنونی به مدت چهار ماه زندانی سازند. او در مدت بازداشت و اسارت خود در این نقطه، به نوشتن آثار دیگری چون «کتابالهدایت»، ترجمه و شرح«رسالهی حیبنیقظان»، کتاب «القولنج» و «تدبیرالمنازل» پرداخت. «ابوعلی سینا» پس از رهایی از زندان، در جامهی صوفیان، از همدان گریخت و به اصفهان نزد «علاءالدوله کاکویه» رفت. نزد او، با حرمت پذیرفته شد. این پادشاه، از «ابن سینا» خواست که او را در سفر و حضر و جنگ و صلح همراهی کند. در یکی از همین سفرها بود که «ابوعلی» به گردآوری جدولهای نجومی جدیدی پرداخت.

«ابن سینا» مدت پانزده سال نیز درآنجا زندگی کرد. «علاءالدوله» همواره او را گرامی می داشت و تواناییش را ارج می نهاد. این پادشاه، جلساتی ترتیب میداد که در آن مردان مشهور علم و فلسفه در بارهی موضوعات مورد علاقه شان به بحث می پرداختند. «ابن سینا» در دستگاه حکومتی هیچگونه مقام رسمی نداشت و وارد سیاست نیز نشد. او تقریباً تمام وقت خود را به نوشتن گذراند. کتاب «شفا» و «قانون» را به اتمام رسانید و به نوشتن شرحی بر «المجسطی» افلاطون پرداخت و نخستین کتاب خود را به زبان فارسی در بارهی فلسفه تألیف کرد. این دوران، در حقیقت بهترین دوران زندگی «ابوعلی سینا» بوده است.

 او به زبان عربی تسلط فراوان داشت. «ابن سینا که عمده ترین سهم خویش را در عرصهی علم، فلسفه و تفکر عقلی تحت چنان شرایط مسلّطی ایفا کرد، بر تفکر علمی و فلسفی نسلهای پس از خود چه در شرق و چه در غرب نفوذ عمیقی برجای نهاد. نیازی به بیان تشریحی این حقیقت نمی بینم که توماس آگوئیناس آن چنان از ابن سینا تأثیر گرفته است که تنها در قسمت اول از کتاب خود به نام «جامع الهیات» بیشتر از دوصد و پنجاه بار برای تأیید مطلب خود از ابن سینا نقل قول می کند. فورلانی تأثیر «ابن سینا» را در نخستین مهرهی فلسفهی نوین یعنی در دکارت باز می یابد و ترویلو به دنبال فلسفهی ابن سینا در نزد الکساندر دوهالس، بونا ونتوره، روژر بیکن  و دونس اسکات میرود و رستاخیزی آن را در مکتبهای پادوا و بولونیا و در پیه ترو پومپوناتزی در رنسانس می یابد. فیلسوف معاصر آلمان ارنست بلوخ تأثیر «ابن سینا» را در داوید دو دینان، پیترو دابانو، جئوردانو برونو و اسپینوزا باز می یابد. میراثی با وسعت تأثیری چنین عظیم، خود از آبشخور فرهنگ گسترده ای سیراب شده بود. واقعیت این که «ابن سینا» در کار عمیق و بسیار متنوع خود، از یک سو بر سنن علمی و فرهنگی یونان ناظر بود و از سوی دیگر بر سنن علمی ـ فلسفی و فرهنگی ملل شرق به ویژه زرتشتی و هند و دیگر کشورهای منطقه نظر داشت. » زرتشتی گری، آیین مهر، زروانیسم، مانویت و جز اینها چه مستقیم و چه غیر مستقیم در تمامی سیر تحول فلسفه، کلام و عرفان قرون وسطی محسوس بود.»

«ابن سینا» را در تاریخ طب و دواسازی «ملکالاطباء» خوانده اند. گفته می شود که در نتیجهی دانش پزشکی او، طب اسلامی در آن زمان به اوج خود رسید. کتابها و آثار او در اروپای غربی تا سالها پس از قرن شانزدهم میلادی تدریس می شد. آبشخور این تأثیر عظیم، بیشتر ترجمهی کتاب «القانون فیالطب» «ابن سینا» است که توسط «جراردوس کرموننسین» در قرن دوازدهم به زبان لاتین صورت گرفته است.

به دنبال ترجمهی «قانون» به لاتین، این کتاب توسط آندره آلپاگو به زبان ایتالیایی ترجمه شد و از اواخر قرن پانزدهم میلادی، کتاب دانشکدههای طب مسیحیت در اروپا گردید. این کتاب در نیمهی آخر قرن پانزدهم میلادی، شانزده بار و در قرن شانزدهم میلادی بیش از بیست بار تجدید چاپ گردیده است. «ابوعلی سینا» بهعنوان یک پزشک، روش های خود را بر اساس روش «جالینوس» و پزشکان یونانی دیگر بنا نهاد که کارشان توسط «حنین بن اسحاق» طبیب نستوری و طب مخصوص خلیفه متوکل عباسی ترجمه شده بود. او بیشتر تحت تأثیر مکتب «رازی» بود که طبق نظر برخی کارشناسان، بزرگ ترین طبیب دنیای اسلام و یکی از بزرگ ترین پزشکان همهی اعصار بود.

کتاب «قانون» ابن سینا، دایرة المعارف عظیمی است که بر مبنای دانشهای پذیرفته شدهی همان عصر بنا شدهاست. کتاب «قانون»، خود شامل پنج کتاب دیگر است که هر کتاب در جای خود به چند فن، تعلیم، و فصل تقسیم شدهاست.

کتاب اول که کتاب اصلی است به چهار فن تقسیم شدهاست:

۱ ـ توصیف بدن انسان، تشریح و فیزیولوژی آن همراه با شرحی از اَخلاط و اَمزاج

۲ ـ بیماری های رایج، علل و عوارض احتمالی آنها

۳ ـ بهداشت عمومی که به توصیف مرگ و ضرورت آن منتهی میگردد

۴ ـ درمان بیماریهای رایج

کتاب دوم در شرح چگونگی داروهاست که ۷۸۵ دارو را با منشأ حیوانی، گیاهی و معدنی آنها باز می گوید.

کتاب سوم از ۲۲ فن تشکیل شده که در بارهی بیماریهای است که نه فقط بر بخش مبتلا به بیماری، که بر کل بدن اثر می گذارند. این کتاب در بارهی جراحی نیز اطلاعاتی بهدست میدهد.

کتاب چهارم در بارهی بیماری های است که ویژهی یک عضو نیست.

کتاب پنجم در بارهی زهر ها و پادزهر ها است. همچنین در این کتاب، دربارهی بیماریهای پیچیده و درمان آنها صحبت میکند.

کُل آثار «ابوعلی سینا»

آثار «ابوعلی» شامل ۲۳۸ کتاب و رساله و نامه می شود. او تنها حکیمی است که تقریباً همه ی آثارش باقی مانده و بسیاری از آنها به طبع رسیده و برخی به زبانهای مختلف ترجمه شدهاست.

آثار عرفانی «ابوعلی سینا»

•الاشارات و التنبیهات: در اصول عقاید عرفا و تعریف زاهد و عارف. . .

•رسالههای زیر نیز تحقیقاتی در مسائل مربوط به تصوف دارد:

حثّالذکر، ماهیةالحزن، حیبنیقظان، الخلوط، الدعا، الزهد، الصلاة و ماهیتها، رسالةالطیر، رسالة فیالعشق، العلماللدنّی، رسالهی سلامان و ابسال، رسالهی فی کلماتالصوفیه، فی مخاطبات الارواح بعد مفارقةالاشباح، بیانالمعجزات و الکرامات، مواقعالبهام

 آثار «ابوعلی سینا» در منطق و حکمت

• الاشارات و تنبیهات: حاوی مطالبی است در حکمت و نیز در منطق و علم طبیعی و الهی. در یکی از مهمترین بخشهای این کتاب، شرح «خواجه نصیرالدین طوسی»، بهنام «حل مشکلاتالاشارات» نیز آمده است.

• الانصاف: این کتاب از جملهی بزرگ ترین کتابهای شیخ بوده و در آن پس از تحقیق در اقوال مشرقیها یعنی شارحان کتابهای ارسطو در بغداد و ممالک شرقی اسلامی و مغربی ها یعنی شارحان کتب ارسطو در اسکندریه و سایر مراکز زبان یونانی در شرح حکمت ارسطو، به انصاف از آنها صحبت کده است. از این کتاب، بخشهایی باقیماندهاست مانند شرح «مقالةاللام» از «کتابالحروف» ارسطو و شرح «اثولوجیا» که آن نیز به ارسطو نسبت داده شده است.

• التعلیقات علی حواشی کتابالنفس لارسطاطالیس

•التعلیقات یا ابحاث فیالحکمة: شامل منطق و طبیعیات و الهیات.

•رسالةالحدود: شامل هفتاد اصطلاح در اقسام فلسفه

•الحکمةالعروضیة: «ابوعلی سینا» این کتاب را در بیست و یک سالگی به اسم «ابوالحسن احمد ابنعبداللهالعروض»، همسایهی خود در «بخارا» نوشته است.

•الحکمةالمشرقیه یا الفلسفةالمشرقیة:که منطق آن در دست است و به انضمام مجموعهی اشعار عربی شیخ که در قاهره چاپ شده است.

•کتاب «الشفا»: کتاب «الشفا»، مهمترین کتاب «ابن سینا» در حکمت است که چهار قسمت را شامل می شود: منطق، طبیعیات، ریاضیات و الهیات. هر یک از این بخشها خود به فنون و مقالات و فصل های دیگر تقسیم میشود. ترجمهی بخش های از این کتاب به عبری، آلمانی، لاتین، فرانسوی و فارسی در دست است.

•عیونالحکمة: این کتاب در منطق طبیعی و الهی نوشته شده که «امام فخر رازی» حکیم مشهور قرن ششم و آغاز قرن هفتم آن را شرح کرده است.

•المباحثات: این کتاب مجموعهای است از جوابهای شیخ به سوالاتی که از سوی شاگردان او، «بهمنیار بن مرزبان» و «ابو منصور بن زیله» مطرح شده است و به همین سبب در این کتاب از مطالب متفرق فلسفی سخن به میان آمده است.

•النجاة: خلاصهای است از شفا که به قلم خود او نوشته شده و بدینسبب حاوی نکات جامعی در بارهی منطق و فلسفه است. بخش ریاضی این کتاب را «ابو عبید عبدالواحد بن محمد جوزجانی» شاگرد شیخ از قسمت ریاضی کتاب الشفا خلاصه کرده است. «احوالالنفس» یا کتاب «حالالمعاد» یا رسالهی «فیعلمالنفس اختلافالناس فی امرالنفس»، مقالة فیالنفس»، «فیمعرفةالنفسالناطقه»، «المبدأ الاول»، «حقایقعلم التوحید»، «سرّالقدر»، «المبدأ و المعاد»، «رسالةالاضحویة فی امرالمعاد»، «اثباتالنبوة»، «الاخلاق و الانفعالاتالنفسانیة»، «السیاسة» نیز از دیگر آثار شیخ هستند.

در باب علوم شرعیه: «ابوعلی سینا» تفسیر های بر بعضی از سورههای قرآن دارد که در واقع در تطبیق اصول عقاید فلسفی بر مبنای دین اسلام نوشته شده است: تفسیر «ثمّاستوی الیالسماء وهیدخان»، تفسیر «سورةالاخلاص»، تفسیر «سورةالاعلی»، تفسیر «سورةالفلق» معروف به «المعوذةالاولی»، تفسیر «سورةالناس» معروف به «المعوّذةالثانیة».

کتاب های فارسی «ابن سینا»

از «ابوعلی سینا» فیلسوف بزرگ، چند کتاب به زبان پارسی باقی مانده است که بهتر دانسته ایم همه را ذیل یک عنوان مذکور داریم. انتساب بعضی از این کتاب ها به «ابن سینا» محقق و نسبت برخی دیگر مورد تأمل است چنان که می توان آنها را ترجمه های از آثار شیخ دانست که غالباً از اختصاصات نثر قرن ششم یا بعد از آن اند. از میان کتابهای شیخ، نسبت «دانشنامهی علایی» و کتاب «نبض» بدو مسلم است.

• «دانشنامه ی علایی»:

این کتاب را شیخ به خواهش «علاءالدوله کاکویه» نوشته و آن را به قصد تحقیق در منطق و طبیعیات و هیئت و موسیقی و مابعدالطبیعه تصنیف کرد اما جز به تحریر قسمت منطق و الهیات و طبیعیات، توفیق نیافت و بقیه را شاگرد او «ابوعبید جوزجانی» بهعهده گرفت.

 • «رسالهی نبض»: این رساله شامل بحث در کیفیت آفرینش عناصر، مزاجها و طبایع است و نیز و بحثی در نقش خون در بدن و نیز نبض و انواع آن دارد. این کتاب از جمله نخستین کتابهای است که در فن طب نگاشته شده و حاوی اصطلاحات علمی متعدد به پارسی است.

 • رسالهی معراجیه یا «معراجنامه»:

این رساله را «ابن سینا» به خواهش یکی از دوستان خود نگاشته و در بارهی پدیدهی معراج است و این که معراج، قاعدتاً روحانی است نه جسمانی.

 •«کنوزالمعزّمین»:

شرحی است در باب طلسم و جادوگری.

 • «ظفرنامه»:

ترجمهای است از یک کتاب به زبان پهلوی که منسوب به بزرگمهر حکیم است. «ابوعلی سینا» آن را برای «امیر نوح بن سامانی» ترجمه کرده است.

 • «حکمةالموت»:

ترجمه ای است از «حکمةالموت» شیخ به عربی.

 • «رسالهی نفس»:

ترجمهای است از «رسالهی نفس» شیخ به عربی. اصل آن در شانزده فصل و ترجمهی فارسی آن نیز به همان شکل صورت گرفته است.

 • «المبدأ والمعاد»:

اصل عربی این کتاب نیز در دست است. بعید نیست که این نسخهی فارسی، ترجمهی آن باشد.

• «اثباتالنبوة»:

یا رسالهی نبوت که اصل آن به زبان عربی بودهاست. از ترجمهی فارسی آن نیز نسخه های در دست است.

• «علل تسلسل موجودات»:

نسخه های از آن به نام شیخ در دست است.

 • «رسالهی جودیه»: این رساله در طب بوده و به نام سلطان «محمود غزنوی» است که باید در انتساب آن به «ابوعلی سینا» تردید داشت.

• «معیارالعقول»: در علم جرثقیل

• «علم پیشین و برین»

• «رساله در منطق»

• «رسالهی عشق»:

این رساله ترجمه ای است از «رسالةالعشق» خود او.

• «رسالهی اکسیر»

• «رساله در اقسام نفوس»

• «فیتشریحالاعضاء»

• «رساله در معرفت سموم»

• «حل مشکلات معینه» که گویا منسوب به شیخ است و نه از آن او.

آثار «ابوعلی سینا» در علم ریاضی

مهمترین آثار «ابوعلی سینا» را در علوم ریاضی باید در همان کتاب «الشفا (جزء سوم شامل: الارثماطیقی ـ علمالموسیقی ـ علمالهیئة) دید. با این حال، «ابوعلی»، رسالات جداگانه ای هم در اصول و فروع علم ریاضی دارد مانند: «الزاویة» یا «تحقیق مبادیالهندسة»، «رؤیةالکواکب باللیل لابالنهار»، «رسالة فیالموسیقی»، «الفلک والمنازل» یا «المختصر فیعلمالهیئة»، «فیسببقیامالارضفیوسطالسماء»، «ابطال احکامالنجوم»، «فیابعادالظاهرةللاجرامالسماویة».

منابع: دایرة المعارف بزرگ زرین، مشاهیر نت، پاشگاه و اندیشمندان.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

توجه:

کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است

کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد

Copyright©2006Esalat

 

 

www.esalat.org