سید داوود مصباح


۲۹ جنوری ۲۰۲۰

سال ۲۰۱۹م در یک نگاه

 

در سال ۲۰۱۹ م، آنچه زیاد تر جلب توجه کرد، باز هم همین رفتار ضد بشری امپریالیست های امریکا بودند که در نقش ژاندارم جهانی خود را نشان داد. حکومت پنهان جهانی در چهره ترامپ، با حرکات و رفتار های بسیار مضحک و بازاری ماهیت ضد انسانی خود را به نمایش گذاشت. در معادله های جهانی امریکا یک بخش منفی و ضد بشری و خصمانه و مداخله گر ظاهر شد. مداخله های دولت امپریالیستی امریکا در خاورمیانه، امریکای لاتین به حدی رسوا و بیشرمانه بود که برای یک فرد عادی منطقه و جهان روشن شد که دولت امریکا به حیث دشمن بشریت در روی زمین عمل می کند. این درست است که دولت امریکا نماینده و کارمند سرمایه داران امریکا است نه نماینده خلق های امریکا. برای تأمین منافع سرمایه داران امریکایی این دولت در جهان دست به یک سلسله راهکارهای که منافع در آن متصور است، می زند. اگر منافع در نظر نباشد چه لزومی دارد که امریکا ناوهای جنگی در خلیج فارس و دریای سرخ و نزدیکی های آب های چین داشته باشد و صد ها پایگاه نظامی در کشورهای جهان داشته باشد. دولت امریکا با به راه انداختن و استمرار جنگ منافع خود را تأمین می کند و قطع جنگ به منافع امریکا ضرر می رساند، از این سبب است که نمیخواهند جنگ متوقف شود و صلح در جهان استمرار یابد. این که چرا امریکا علیه عادل عبدالمهدی مردم را تحریک کرد که برای بر اندازی المهدی به خیابان آیند، البته که مردمی که به خیابان آمدند بسیار زود بر ضد خود امریکا شعار دادند، اما باعث استعفای عادل عبدالمهدی از مقامش هم شد. امریکا از سه جهت از عادل عبدالمهدی عصبانی بود. اول این که جاده بین عراق و سوریه گشایش یافت. دوم این که، عادل عبدالمهدی سفری به چین کرد و قرارداد های اقتصادی و بازسازی زیرساخت های عراق را که توسط امریکا تخریب شده بود با جانب چین قرارداد بست. سوم واسطه شدن المهدی برای تامین صلح بین ایران و عربستان و منطقه خاورمیانه. این موضوع از ترور قاسم سلیمانی مشخص شد. چرا قاسم سلیمانی را دولت امریکا ترور کرد؟! یکی از دلایل ترور قاسم سلیمانی این بود که دولت عربستان نامه طرح صلح را به ایران و عراق و منطقه فرستاده بود که عادل عبدالمهدی قاسم سلیمانی را دعوت کرده بود که به نامه عربستان سعودی پاسخ بدهد که امریکا نمیخواست که پیمان صلح دایمی در منطقه بین عربستان و ایران و عراق به امضا برسد، در تاریخ سوم جنوری قاسم سلیمانی را ترور کرد و در روز پنجم جنوری پارلمان عراق تشکیل جلسه داد و قبل از تصویب خروج نیروهای امریکایی و همپیمانانش، عادل عبدالمهدی صحبت کرد و در صحبت خود چنین گفت: «علت این که به چین مسافرت کردم این بود که امریکا از بازسازی زیرساخت های عراق خودداری می کرد و هم امریکا پنجاه در صد نفت عراق را می خواست (روز سه میلیارد دلار) پس از برگشتم از چین ترامپ به من تلفن زد و مرا تهدید کرد که باید قرارداد با چین را فسخ کنم و گرنه تظاهرات علیه تو به راه خواهم انداخت و چنین تظاهراتی علیه من به راه افتاد و ترامپ دوباره به من زنگ زد و گفت، دستور خواهم داد که تک تیر اندازهای از پشت بام ها به تظاهر کننده ها تیر اندازی کنند، تا باز فشار بیشتری به من وارد کند. من باز هم زیر فشار نرفتم و استعفا دادم. باز هم ترامپ به من تلفن کرد و گفت، هر گاه خودت و وزیر دفاع از تک تیر انداز ها سخن بگویید، شما کشته می شوید.» ۱

این است راه و رسم دولت سرمایه داران پر توقع و حریص و این است رئیس جمهوری که خود را ابر قدرت جهان می خواند. این که بشریت در شرایط کنونی نمیتواند به صلح و آرامش برسد، چنین قدرت های ضد بشری در مقابل صلح جهانی قرار دارند. اکنون دولت تروریستی امریکا با روسای ترسوئی غربی مثل فرانسه و انگلیس با تحرکات نیروهای دریایی و ناوکش ها در خلیج فارس، جهان را در لبه ای پرتگاه یک جنگ بسیار خطرناک تهدید می کند. برای سرمایه داران امریکایی این همه تولید سرسام آور تسلیحات و جنگ افزار های کشتار جمعی و فروش آن و تولید و قاچاق و فروش مواد مخدر و آدم ربایی و قاچاق اطفال و زنان و دهها ترفند ثروت اندوزی بی رویه کافی نیست و می خواهند با افروختن یک جنگ بزرگ فراگیر ثروت های بی حساب و غارت مستقیم کشورهای اشغال شده را بدست بیاورند.

در سال ۲۰۱۹ رخدادهای زیادی را شنیدیم، اما بیشترین رخدادهای سال ناشی از جنایات پیدا و پنهان دولت تروریستی امریکا بوده است. و این اختاپوس با دندان اتمی جهان ما را تهدید و زمین و زمان را نا آرام ساخته و به سوی زمستان اتمی می برد. این دولت سرمایه داری حریص به مردم امریکا هم رحم نمیکند و در سال ۲۰۱۹ قتل های گروهی به حد بلند رسید. بر اساس منابع بانک اطلاعات ایالات متحده در سال ۲۰۱۹ در مجموع ۴۴ قتل گروهی با سلاح گرم بوده است که بیشترین در ویرجینیا، دیتون، اودسا، ال پاسو، تکزاس و جرزی سیتی بوده است. ۲

علاوه بر این قتل و نا امنی در ایالات متحده امریکا، در ۲۵ آگوست ۲۰۱۹ نیویورک تایمز مقاله ای را منتشر کرد زیر عنوان «غذا ما را می کشد» نوشت: «صد میلیون انسان مبتلا به بیماری شکر استند. ۱۲۲ میلیون امریکایی دچار بیماری قلب، ریه و عروق استند که ۸۴۰ هزار از این ها سالانه جان خود را از دست میدهند. ۴،۳ درصد مردم اضافه وزن دارند و بیش از نیمی مردم امریکا ناسالم و مریض استند ۳

- دولت امپریالیستی و تروریستی امریکا برای خلق های آن سرزمین کمترین خدمات رفاهی و فقر زدایی، بهداشتی و طبی، کاریابی برای جوانان و کارگران انجام نمیدهند و کم از کم نیمی از جمعیت ایالات متحده با فقر دست و گریبان است. اما علیه کشورهای جهان شاخ و شانه می کشد و بدمعاشی و قلدری راه می اندازند. 

حال برویم پای صحبت ژورنالیست مشهور و گزارشگر با تجربه که ۴۵ سال از جنگ های ویتنام، افغانستان و عراق دیدن کرده و گزارش داده، جناب دکتر مصطفی دانش در تلویزیون میهن / ۲۴ می ۲۰۱۹ م:

«موقعیت نظامی امریکا:

* - موقع حمله نظامی امریکا در سال ۲۰۰۱ م به بهانه ای القاعده و تروریسم پس از تخریب برج های تجارتی در امریکا، کشورهای زیادی با امریکا بودند، مثل اروپا و عربستان. همچنان در حمله به عراق در ۲۰۰۳م باز هم کشورهای غربی در کنار امریکا بودند. امروز اروپا با همه ترسو بودن و محافظه کاری و ترس از امریکا در جنگ آینده با امریکا نخواهد بود.

* - اکنون که امریکا طبل جنگ را علیه ایران می کوبد، اروپا مخالف جنگ است. حتی عربستان سعودی بجز دادن یک مقدار مخارج کمکی، وارد جنگ شده نمیتواند.   

* - امارات هم آمادگی جنگ و کمک به امریکا را ندارد.

* - مردم خاور میانه از جنگ و جنایات امریکا در عراق، افغانستان، لیبی و سوریه، درس خوبی گرفته و با امریکا در جنگ همراهی نمیکند، وزیر خارجه عمان در سفر اخیر خود در ایران گفت: «اگر جنگی در بگیرد، ایران تنها نیست، بلکه منطقه به آتش خواهد سوخت . . . » نمونه دیگر در مصر السیسی است که از موقع به قدرت رسیدن تا کنون ۹۰ میلیارد دالر از عربستان وام گرفته است، اما اعلام می کند که در هیچ پیمان نظامی علیه ایران با عربستان اشتراک نمیکند و در ناتوی عربی هم اشتراک نمی کند.

* - ممکن امریکا با حملات راکتی و هوایی برای تضعیف نیروی نظامی ایران بالای تأسیسات نظامی و اقتصادی و زیرساخت ها و فرودگاه ها بپردازد، اما برای حمله زمینی یک میلیون نیروی پیاده نظام بنا به وسعت ایران نیاز است، که تمویل یک میلیون نیرو، انتقال و جابجایی از توان امریکا در شرایط حاضر خارج است.  

* - با حضور روز افزون ناوها و زیر دریایی ها ی امریکا در خلیج فارس، تمایل امریکا برای اشغال جزایر خلیج فارس و تبدیل آن جزایر به پایگاه دایمی امریکا در این منطقه خواهد بود.

* - اروپا از جنگ امریکا با ایران، نه بخاطر بشر دوستی و شرافت انسانی مخالف است، بلکه به خاطر آن است که اگر جنگی با ایران در بگیرد از جمعیت ۸۵ میلیونی ایران، حد اقل ده میلیون ایرانی بسوی اروپا حرکت خواهد کرد و اروپا با مشکلات پناه جویان و نفوذ تروریست های حرفوی و قاچاقچی های مواد مخدر و آدم ربایی و دیگر مسایل مواجه خواهد شد.

* - امریکا برای بر اندازی جمهوری اسلامی ایران انگیزه و یا ضرورت ندارد، بلکه برای انکشاف ساحهء نفوذ خود و کنترول منابع نفتی و تولید و توزیع و منافع اقتصادی و حضور پر رنگ و تعیین کننده در منطقه می باشد.

* - اسرائیل که هم از طریق مستقیم و هم از طریق پمپئو و دیگر اطرافیان جنگ طلب کاخ سفید و ترامپ که طبل جنگ علیه ایران را میکوبند، چند روز پیش سران ارتش اسرائیل گفتند که اسرائیل خواهان جنگ با ایران نیست. یکی از دلایل آن این است که در حدود ۱۳۰ هزار موشک نقطه زن در انبارهای حزب الله لبنان وجود دارد و گنبد آهنین اسرائیل نمیتواند این موشک ها را، راه گیری و منهدم کند.

* - امریکا اگر به ایران حمله کند علی رغم نارضایتی مردم از دولت جمهوری دهها میلیون انسان در دفاع از سرزمین شان داوطلبانه با مصارف خود روانه میدان جنگ علیه امریکا خواهند شد. صد ها گروپ جنگجوی چریکی به وجود خواهد آمد. امریکا این را میداند. امریکا در مقابل جنگ جویان پارتیزان به باتلاق و جنگ فرسایشی کشانده می شود. حوثی ها در یمن همین چند روز پیش چهار کشتی بزرگ نفت کش را در دریا مورد حمله قرار داد، و این حوثی ها چندین سال است با قوای مجهز عربستان می جنگند. در افغانستان، امریکا نتوانست در مدت ۱۸ سال از چنگ این جنگ جویان راحت باشند، و یا چندی قبل با کاتوشا، سفارت امریکا در عراق را مورد حمله قرار دادند و امریکا هیچ غلطی کرده نتوانست. 

* - امریکا با حضور نظامی در افغانستان و عراق باعث فساد و تضعیف نظام شد. مثلا، در عراق به گفته امریکا پنج صد میلیون دلار صرف تشکیل ارتش عراق پس از فروپاشی ارتش صدام حسین کرد، اما این ارتش عملاً در برابر تهاجم چند هزار جنگجوی داعشی با سرعت چند ساعته فرو پاشید، و تمام سلاح و وسایط نظامی بدست داعش افتاد. در افغانستان ارتش سه صد هزار نفری به وجود آورده اند که با این ارتش و نیروی امریکا، ناتو، و چهل کشور، در مدت ۱۸ سال نتوانست، شانزده هزار جنگجوی طالب را شکست و خلع سلاح کنند و حال پنجاه در صد خاک افغانستان در کنترول طالب است. فساد دولت افغانستان توسط امریکا به وجود آمده و شاهد چمدان های دلار توسط ماموران سیا به سران قبایل و قوماندان ها و سران جهادی ها و کارمندان  بلند دولتی افغانستان بوده ایم. هم اکنون به گزارش یونیسف در سال ۲۰۱۹ دو میلیون کودک در افغانستان به سوء تغذیه و شش میلیون انسان به کمک های غذایی نیازمند استند ۴

حال از لمپین بازی های دولت امریکا بگذریم، در دنیای پر آشوب ما در سال ۲۰۱۹ اتفاقات زیادی رخ داده است که در میان این اتفاقات بعضی رخداد ها بسیار آموزنده استند و درسی دارد قابل آموختن. از آن جمله قیام مردم سودان است که برای بر اندازی یک دیکتاتور به خیابان آمدند. سودان کشوری است در شمال شرق افریقا با جمعیت ۴۲ میلیون که ۹۷ در صد مسلمان، پایتخت آن شهر خرطوم است و در سال ۱۹۵۶ از انگلیس استقلال خود را بدست آورده و سیستم دولت آن جمهوری می باشد. از پنجم اپریل ۲۰۱۹ مردم سودان برای براندازی عمر حسن احمد البشیر حاکم دیکتاتور شان به خیابان آمدند و به تظاهرات و تحسن شان ادامه دادند که ارتش از این موقعیت استفاده کرد و در روز یازدهم اپریل ۲۰۱۹ ارتش کنترول شهر، تلویزیون، کاخ ریاست جمهوری و مقر کنگره ملی را در اختیار گرفت، با بازداشت عمرالبشیر و یکصد تن از سران حزب کنگره ملی، قدرت به شورای نظامی منتقل شد.

عمرالبشیر هفتمین رئیس جمهور سودان.

حزب: کنگره ملی سودان. سابق سرهنگ ارتش سودان بود که در ۱۶ اکتوبر ۱۹۹۳ بر اساس یک کودتای نظامی قدرت را بدست گرفت و بنام اصطلاح رئیس جمهور تا ۱۱ اپریل ۲۰۱۹ قدرت را در اختیار داشت و به حیث یک دیکتاتور حکومت می کرد. پس از سقوط و بازداشت عمرالبشیر از خانه اش بیش از پنج میلیارد یوند سودانی که معادل ۱۰۵ میلیون دلار و شش میلیون یورو، یافت شد. مردم سودان و سازمانهای اجتماعی و مدنی منجمله حزب کمونیست سودان، بعد از سقوط عمرالبشیر و تصرف قدرت توسط ارتش، به خانه نرفتند و در خیابان ها ماندند و به تحسن ادامه دادند و خواستار انتقال قدرت از شورای نظامی به یک حکومت غیر نظامی ملی شدند. سران ارتش برای انتقال امروز و فردا کردند تا بتوانند مردم را که عمدتاً، کارگران، فرهنگیان و حزب کمونیست سودان است از خیابانها برگردانند. گرچه چندین بار وعده دادند که قانون اساسی را رعایت و قدرت را به اراده ملی بر می گردانند. اما در سوم جون ۲۰۱۹ ارتش و نیروهای امنیتی به خیابانها ریختند و بروی مردم آتش گشودند و ۱۲۸ کشته و تعداد زیادی زخمی و مجروح بر جای گذاشت، که این عمل نظامیان مورد خشم و نفرت اتحادیه افریقا قرار گرفت و عضویت سودان در این اتحادیه به تعلیق در آمد. 

درسی که از قیام کارگران، فرهنگیان و حزب کمونیست سودان می توان آموخت، ایجاد هم آهنگی قیام کننده گان سودانی است که قیام رهبری و مدیریت می شود و به نتیجه می رسد. قیامی که رهبری و مدیریت نشود پیروزی هم ندارد. کشتار و سرکوب نمیتواند جنبش رهبری شده و با انگیزه را، متوقف و خاموش کند.

جنبش های چپ در امریکای لاتین در سال ۲۰۱۹: 

امریکای لاتین به ۳۳ کشور جنوب قاره امریکا اطلاق می شود که مردم این سرزمین ها به این باور و درک سیاسی و اجتماعی و اقتصادی رسیده اند که بجز راه رشد غیر سرمایه داری و داشتن دولت سوسیالیستی نمیتوان به فقر و محرومیت های اجتماعی پایان داد. تجارب ارزشمندی از کوبا به رهبری فیدل کاسترو، و حکومت سالوادور هالندی در شیلی، هوگوچاویز از «حزب بولیواری چپ» از ۱۹۹۲ به بعد در ونزوئلا و بعد نیکلاس مادورو از ۱۹ اپریل ۲۰۱۳ بعد از چاوز. در بولیوی هم با همه کار شکنی های امریکا مردم به چپ رای دادند و اوومورالس را برگزیدند. در برزیل که از لحاظ وسعت و هم از نظر اقتصادی بزرگترین و قوی ترین کشور امریکای لاتین است، در سال ۲۰۰۳ یک فلزکار سابق و رهبر اعتصاب عمومی سال های پیش این کشور، یعنی «لوئیز اینا چیولولا داسیلوا کرچنر» به رای مردم به قدرت رسید. در «اروگوئه» در سال ۲۰۰۴ کاندیدای احزاب چپ این کشور «تاباره واسکوئز» به ریاست جمهوری انتخاب شد. آنچه که عمده و مایه امیدواری است درک مردم امریکای لاتین از سرمایه داری و مناسبات آن می باشد. در امریکای لاتین شیوه جدیدی گذار از سرمایه داری به سوسیالیسم را تجربه می کنند، همین روش رفتن بسوی انتخابات و گزینش نماینده گان مردم گرای شان اند، گرچه تا حدی با پوپولیسم همراه است. اما جان مطلب در این است که مردم در انتخابات در مقابل نماینده گان بورژوازی طرفدار سرمایه داری و سیاست های امپریالیستی است که به طور آشکار توسط دولت ایالات متحده امریکا حمایت می شوند.

در سال ۲۰۱۹ وقایع زیادی در جهان رخ داده که به یک، دو مورد آن باید پرداخت:

* - موضوع کمک های نظامی و اقتصادی فدراتیف روسیه به رهبری ولادیمیر پوتین برای تصفیه و بیرون راندن گروه داعش از سوریه و عراق است.

* - باز شدن بیشتر چهره فاشیسم ترکی توسط «اردوغان» است که با حمله بیشرمانه و خلاف تمام موازین حقوق بشر در شمال سوریه به منظور نسل کشی خلق کرد در روژاوا و مداخله در امور داخلی لیبی، می باشد که تفسیر آن در رسانه های اطلاعات جمعی، فراوان منتشر شده است.

* - «امریکا سوسیالیسم را کشف می کند» عنوان نتیجه تحقیقات «انجمن ضد کمونیستی امریکا» است. در این گزارش آمده است: «دو سال پیش نسلی که بین سالهای ۱۹۸۱ ۱۹۶۹ در ایالات متحده امریکا به دنیا آمدند، از کلمه «سوسیالیسم» برداشت مثبت تر از «سرمایه داری» داشتند. در نظر سنجی سال گذشته ۴۶ در صد ترجیح می دادند در یک جامعه سوسیالیستی زندگی کنند، و ۴۰ درصد در یک جامعه سرمایه داری و ۶ در صد در یک جامعه کمونیستی.

نتیجه ی نظر سنجی سال ۲۰۱۹: ۷۰ در صد آماده رای دادن به یک کاندیدای سوسیالیست هستند یعنی پنجاه میلیون رای دهنده، تقریباً نیمی از افراد زیر ۴۵ سال فکر می کنند که تحصیلات دانشگاهی باید کاملاً رایگان باشد. در نظر سنجی ۲۰۱۹ سی و شش در صد از همان نسل دهه ۸۰ و ۹۰ ارزیابی مثبتی به «کمونیسم» داشتند.» ۵ خلاصه در همین گزارش آمده که نسل جوان امریکا معتقدند که باید سیستم تغییر کند و می گویند: در بسیاری کشورها بیمه ی اجتماعی وجود دارد. در فرانسه تحصیلات رایگان است، در حالی که ما مجبوریم برای پرداخت هزینه تحصیلات خود قرض بگیریم و تقریباً در تمام زندگی خود قرض های خود را بپردازیم.

در این مقاله بیش از این گنجایش مطالب نیست، صرف گزارش آخر را به دایر شدن ششمین کنگره حزب های چپ اروپایی پایان باید داد.

ششمین کنگره حزب های چپ اروپایی: در روزهای ۱۳- ۱۴- ۱۵ دسامبر ۲۰۱۹ در شهر بنال مادنا در حومه مالاگا اسپانیا میزبان ششمین کنگره چپ اروپایی بود. کنگره با شرکت ۴۰۰ نماینده، ناظر و مهمان و ۲۰ حزب چپ اروپایی در مجموع ۴۰ حزب اروپایی و بین المللی تشکیل شد. سخنران نخست «گیزی» پرزیدنت حزب چپ اروپا بود. سخن با همدردی «جرمی کوربین» در شکست چپ حزب کارگر انگلستان آغاز شد و از برنامه ها و مبارزات «کور بین» حمایت و تمجید شد. وی در ضمن تاکید مبارزه علیه سیاست های نیولیبرالیستی گفت: «بدون سمت گیری و ایجاد ارزش های سوسیالیستی، دموکراسی معنی ندارد و این آن چیزی است که چپ باید با آن به خود هویت بخشد» با عدم کاندیداتوری «گیزی» ۷۱ ساله برای بار دوم، «هاینس بیر بام» مسئول کمیسیون انتخاب شد. «هاینس بیر بام» در سخنرانی خود چنین تاکید کرد: «هم پیوستگی عملی مبارزه چپ اروپا و چپ بین المللی علیه نیولیبرالیسم و همه اشکال که مانع تحقق بسط ارزشهای سوسیالیستی شوند. و همبستگی چپ اروپا با چپ بین الملل به ویژه امریکای لاتین و خاور نزدیک انکشاف یابد. . . » در کنگره نماینده گان چپ بین المللی اشتراک داشتند، منجمله از کوبا، ونزوئلا اکوادور، بولیوی، آرژانتین، برزیل، شیلی، و مکزیک و از امریکای شمالی، کشورهای افریقایی تونس، مصر، سنگال، پولیساریو و از خاور نزدیک چون کشورهای، لبنان، عراق، فلسطین، ترکیه و ایران اشتراک داشتند.

--------------------

منابع:

۱ - از صحبت دکتر مرتضی محیط در تلویزیون پیام افغان تاریخ ۱۸ جنوری ۲۰۲۰

۲ - اسوشتید پرس، یو اس ای تودی، دانشگاه نورداسترن – ۱۵ مارچ ۲۰۱۹

۳ - از برنامه دکتر مرتضی محیط – ۳۱ آگوست ۲۰۱۹

۴ - استفاده از صحبت، دکتر مصطفی دانش، در تلویزیون، میهن، ۲۴ می ۲۰۱۹

۵ - روزنامه اومانیته، ۶ نوامبر ۲۰۱۹، برگردان فارسی: حسن نادری.

۶ - گزارش از حزب چپ ایران (فدائیان خلق اکثریت) در سایت اخبار روز چپ ایران.

 

 

 

توجه:

کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است

کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد

Copyright©2006Esalat

 

 

www.esalat.org