سید داوود مصباح


۱۴ دسامبر ۲۰۱۹

 

گذرگاه خطرناک تاریخ

 

قسمت ششم

 

درنگی بر قرون وسطی:

اگر نظر دقیق تر بر سده های دوازدهم تا پانزدهم انداخته شود، این دوره ظهور قدرت های جدید و برخورد تمدنهای آن زمان و جابجایی کوچ نشین های آلمانی و در مشرق ترک های عثمانی از یک طرف و از جانب دیگر تلاش عیسویت و پاپ ها برای استمرار قدرت و سلطه بر سران و سلاطین غرب و نهادینه سازی فرهنگ اسلامی در مشرق زمین بود. در سرزمین های اروپایی مردم از باج گیری فیودالان و پاپ ها به شدت هستی و زندگی شان را از دست میدادند و روستاها از سکنه خالی می شد و دهقانان زیر فشار زیاد قرار داشتند و دسته دسته به سوی شرق مهاجرت می کردند و عده ای زیاد دهقانان طعمه مرگ سیاه (وبا) می شدند و مواشی و حشم شان نیز گرفتار طاعون بودند. در مشرق هم اگرچه دسته های جنگی مغولان مزارع مردم را به چمن زار های برای چراگاه اسب های شان در چین و ایران و خراسان تبدیل می کردند، با آن هم زراعت و مالداری و تجارت ادامه داشت و بازارها و کاروان سراها و شهر ها رونقی از زندگی جوشان آدمی داشت. در اروپا سه جریان به وجود آمده بود. مبارزه بین تجدد خواهان و فرماسیونری و کلیسای کاتولیک، به طور عمده بین شاهان و حکومت و قدرت کلیسا و پاپ ها، مبارزه دهقانان ضد فئودال ها و کسبه کاران، معماران و نجار ها ضد بیگاری و ستم فئودال ها. سوم جابجایی کوچ نشین های آلمانی و اشغال سرزمین های بالکان و فنلاند و اطراف آلمان کنونی و جنگ صد ساله فرانسه با انگلیس. همان طوری که در ایران و افغانستان و آسیای میانه قیام های بسیار پر قدرت مردمی ضد اعراب و خلافت اسلامی جریان داشت که تا سده های از قرون وسطی ادامه داشت. در غرب قیام های دهقانی زیادی رخ داد، مثل: قیام دهقانی در کاتالونیا به سال ۱۴۶۲م، قیام دهقانی کاتالونیا در ۱۴۸۴م، قیام دهقانی بنام «وات تالور» در انگلیس ۱۳۸۱م، نهضت ضد کاتولیکی «هویست ها» ۱۴۳۱م، جنگ «فلورانس» با فئودال ها در سال ۱۳۷۸م و قیام پیشه وران بنام «قیام چومپی ها» در ۲۰ جون ۱۳۷۸ م. نهضت اومانیسم بر ضد کلیسا و پاپ ها و قیام دهقانان چینی بر ضد مغول ها در ۱۳۴۸م .

توضیح مختصر این نهضت ها در اواخر قرون وسطی:

در اروپای آن زمان مزارع دهقانی و خورده مالکیت وجود نداشت و تمام زمین های زراعتی، وسایل کشاورزی و منابع آب به مالکین و فئودال ها تعلق داشت. دهقانان روی زمین ملاک های فئودال کار می کردند. «بیگاری و سورسات که سابقا از دهقان گرفته می شد به عوارض نقدی مبدل شد، ملاک ها، با استفاده از عوارض نقدی که جای سورسات را گرفته بود، برای کشت و کار زمین، دهقانان را با دستمزد نازلی به عنوان کارگر زراعتی اجیر می کردند. ملاک ها بمنظور افزایش درآمد خود جنگلها و مراتع عمومی را که سابقاً مورد استفاده دهقانان بود تصاحب کردند. دهقانان اکنون دیگر جایی برای چراندن احشام و محلی برای بریدن درخت نداشتند.» ۱، وضع دهقانان بخصوص در اواسط قرن چهاردهم وخیم تر شد، در این زمان طاعون که «مرگ سیا» نامیده می شد، در انگلستان در سالهای ۱۳۴۸ ۱۳۴۹ م بیداد می کرد. مردم بسیاری بخصوص طبقه زحمتکش طعمه مرگ شدند. دهات یکسره از سکنه خالی شد، احشام بی صاحب در دشت ها یله بودند و گروه گروه از مواشی تلف می شد. دیگر ملاک ها برای مزارع شان دهقان نداشت و کمبود غله و به دنبال آن قحطی فرا رسید. از ۱۳۳۷م جنگ های صد ساله فرانسه و انگلیس آغاز یافته بود که اخد مالیات جنگی نیز از توان دهقانان بالا بود و نارضایتی بین کسبه کاران و عامه مردم شدت یافت و یک باور بین عموم بوجود آمد که: «زمین باید از آن همه باشد و تمام مردم باید با هم برابر باشند. در دهات اغلب این ضرب المثل تکرار می شد، «وقتی که آدم می کاشت و حوا میرشت چه کسی جزء اشراف بود؟.» ۲

در دهات و در میان خلق مبلغینی پیدا شدند که از کار کلیسای ثروتمند و مقتدر، که جیب مردم را میزدند، پرده بر می داشت، آنان با سخنان آتشین خود بر فئودال ها، قضات حریص و ماموران پادشاه داد می زدند. در میان مبلغین خلق «جان پول» که نفوذ زیادی بین توده ها داشت، شعار برابری، استرداد زمین های اسقف و پاپ ها و املاک فیودالی را برای تقسیم به دهقانان می خواست. مالیات سرانه که برای خرج جنگ صد ساله با فرانسه وضع شده بود که ماموران وصول این مالیات بخود اجازه هر نوع تعدی و سوء استفاده را می دادند، کاسه صبر مردم را لبریز ساختند و از شرق انگلستان در ۱۳۸۱ قیام دهقانی آغاز شد. قیام در ابتدا به عنوان اعتراض علیه مالیات سرانه آغاز شد، اما به زودی بر ضد ستمگران، فئودال ها و کلیسا و اسقف ها و کشیش ها، که بیرحم ترین استثمار گران بودند، آماج قرار گرفت. گروه های دهقانی معابد و خانه های اربابی را غارت می کردند، رمه و اموال آنان را می بردند. و مردم زحمتکش شهری از دهقانان پشتیبانی می کردند. دهقانان «جان پول» را از زندان آزاد ساختند و جان با کینه عمیق طبقاتی با دهقانان همراهی می کرد و شعار های نه اصلاح بلکه بر اندازی کامل نظام فیودالی و سرداری مذهبی و مصادره زمین های کلیسا و ملاکهای فئودال را برای دهقانان و لغو سرواژ و سود خواری را می طلبید. «او مردم را به کشتن تمام فیودال ها و همدستان شان و قضات پادشاهی فرا می خواند، و می گفت اوضاع انگلستان فقط هنگامی اصلاح خواهد شد که کلیه اموال اشتراکی شود، نه سرف وجود داشته باشد نه اشراف و همه مردم مساوی باشند.» ۳

دهقانان در دو دسته عظیم به لندن رسیدند و خانه های مقامات درباری را سوختند و ویران کردند و عده ای از آنان را کشتند و زندان را گشودند و بندی ها را آزاد ساختند.» ۴ سرانجام گرچه بسیاری از مطالبات شان در ملاقات با «ریچارد» دوم پادشاه انگلیس تحقق پذیرفت، اما شوالیه ها و فئودال ها با فراهم آوری لشکر بر دهقانان یورش بردند و سرانجام قیام سرکوب شد.

قیام دهقانان در کاتالونیا به سال ۱۴۶۲م:

کاتالونیا منطقه خود مختار در شمال شرق اسپانیا موقعیت داشته که مرکز آن شهر بارسلون و کابینه ای آن اکنون توسط ۸ مرد و ۶ زن تشکیل شده. کاتالونیا تا سر شماری ۱۹۱۸م هشت میلیون جمعیت و دارای چهار ایالت است و در اول جولای ۲۰۱۸ در نتیجه یک همه پرسی به اکثریت کامل آراء استقلال خود را از اسپانیا اعلام کردند که از جانب دادگاه عالی اسپانیا رد شد. دهقانان کاتالونیا به سال ۱۴۶۲م علیه فئودال ها و سود خواران و کلیسا دست به قیام زدند. شعار شان آزادی و برابری بود و چنین می گفتند: «آدم مرد و وصیت نامه ای بجا نگذاشت، بنا بر این بایستی زمین میان فرزندان آدم – تمام مردم قسمت شود. بی عدالتی است که عده ای زمین داشته باشد و سایرین بی زمین بمانند.» ۵

آن قیام دست آورد های داشت و دهقانان آزادی خود را از وابستگی به مزارع اربابی رهایی بخشیدند و دیگر مجبور نبودند که تحت فرمان مالک قرار بگیرند.

در سال ۱۴۸۴م در کاتالونیا قیام دهقانی جدیدی در گرفت. این بار فئودال ها توانستند قیام را سرکوب کنند، اما این سرکوب به جنگ پارتیزانی تبدیل شد.

قیام چومپی ها:

قیام کارگران نساجی در ۲۰ جنوری ۱۲۷۸م در فلورانس به وقع پیوست. (در فلورانس کارگران نساجی را «چومپی ها» می گفتند.) چومپی ها و پیشه وران کوچک در حالی که زنگ ها را به صدا در آورده بودند به کوچه ها ریختند. ابتدا کوشیدند قصور سینورها را تصرف کنند، چون به این امر موفق نشدند، به ویران کردن خانه های ثروتمندان دست زدند. در ۲۲ جنوری، چومپی ها کاخ سینور ها را تسخیر کردند و اعضای کاخ با وحشت گریختند. پس از سقوط قدرت، مردم و قیام کنندگان سه سازمان صنفی تأسیس کردند. دو سازمان برای پیشه وران کوچک و یکی برای چومپی ها. نمایندگان این سازمانها به کاخ جدید سینور ها راه یافتند. به این ترتیب جنبش های دهقانان و کارگران و توده های زحمتکش برای خواست های صنفی و اجتماعی شان به مبارزه و قیام ها پرداختند. صدها مبلغ مردمی در شهر ها و روستا به تبلیغ ضد پاپ ها و کاتولیک ها و فیودالها با حمایت مردم به تبلیغ می پرداختند. این مبارزات مردم، دهقانان کارگران و پیشه وران زمینه ساز جنبش «اومانیسم و رنسانس» شد. شکست پیهم پاپ ها و کاتولیک ها در جنگ های صلیبی در شرق، اعتبار آنان را از بین برد و دروغ های شاخ دار آنان راجع به تبلیغات مذهبی آشکار شد و شاهان و سلاطین اروپایی هم از این زمینه برای حذف اقتدار کلیسا و تسلط آنان در امور دولت و تجارت و اقتصاد، استفاده کردند. در این موقع جنبش های نوین پا می گیرد.

اومانیسم و رنسانس:

در قرن چهاردهم و پانزدهم، ایتالیا یکی از پیش قدم ترین کشورها در اروپا محسوب می شد. در ایتالیا نخستین پایه های صنعت، بانکداری و تجارت تنظیم شده به وجود آمد. هنر، ادبیات و فرهنگ نوینی را نشان می داد. قشری از بورژوازی از نسل نو سر برآورده بود. در این فضای جدید، مردم به گفتار و خیال بافی های پاپ ها اعتنائی نمیکرد. جوانان به مفاهیم انسانی و زیست باهمی و بشر دوستی توجه و اندیشه خود را معطوف داشت و انجمن های روشنفکری ایجاد شد که به آنان «اومانوس (بشر دوستی) می گفتند که به اومانیسم شهرت یافت. «اومانیست ها دانش کهنه کلیسا را مردود شمردند و در میان آثار نویسندگان قدیمی به جست و جوی حقیقت پرداختند. اینان در برابر ادبیات باستانی زانو می زدند، نسخه های خطی نویسندگان قدیمی را جست و جو و بررسی می کردند و در تجدید حیات فرهنگ قدیم می کوشیدند. جریان نوین فرهنگ از این رو تجدید حیات (رنسانس) نامیده شد.» ۶

نخستین اومانیست های ایتالیا ادبا و نویسندگانی چون «دانته» (۱۲۶۵ ۱۳۲۱) که کمدی الهی را نوشت و بر روی صحنه آورد و به نمایش گذاشت. دیگر «پتراک» بود (۱۳۰۴ ۱۳۷۲) اومانیست بزرگ دیگر «بوکاچیو» (۱۳۱۳ ۱۳۷۵) بوکاچیو مانند پتراک ریا کاری، دروغ پردازی و سالوسی و جادو جمبر و معجزه روحانیون و کشیشان را به سخره گرفتند و بیشتر اندیشه بوکاچیو به حکیم عمر خیام شباهت دارد. اومانیسم در بین جوانان تحصیل کرده به سرعت رواج یافت و مردم دیگر به گفتار کشیشان توجه نمی کردند و برج و باره های اقتدار کشیشان فرو افتاد. در ایتالیا نو آوری و تجدید هنر نقاشی، مجسمه سازی شکل ریالیستک بخود گرفت و معماری، صنعت شکوفا شد و رنسانس انکشاف یافت و به دیگر کشور های اروپایی رسید مورد استقبال مردم و دولت قرار گرفت و به وجود آمدن صنعت چاپ در گسترش رنسانس کمک کرد. در اواسط قرن پانزدهم در ماینتز (ژرمانی) بوسیله «جوهان گوتمبرک» صنعت چاپ اختراع شد. دیگر در اروپا رنسانس و تجدد گرایی پا گرفت و به سوی نهادینه شدن گام بر داشت. دیگر پاپ ها و کشیشان امکان مداخله در امور فرهنگ و مردم را از دست داد. برای کشیشان فقط امور مذهبی در درون کلیسا ها، نه بیشتر نه فرا تر. دیگر به کشیشان اجازه داده نمی شد که حکم ارتداد روشنفکران را صادر و آنان را به آتش بسوزانند. روحانیت را به معابد شان برگرداند، به اصطلاح عامیانه «گاو را در طویله بردند».

سقوط امپراتوری بیزانس:

قبلا در باره ترک تازی تذکر داده شد که قبایل ترک خرگاه نشین صحرا گرد از آسیای میانه با تاخت و تاز و جنگ آرام آرام تا به ترکیه امروزی و نزدیک شهر بیزانس رسیدند. در زمان یورش مغول ها ترک ها، در دو جبهه می جنگیدند. هم با سپاه مغول و هم با صلیبیون به این سبب قبایل ترک صحرا نشین با هم اتحادیه ای را تشکیل داده بودند. از ( ۱۲۹۹ ۱۳۲۰) شخص با تدبیری بنام عثمان در راس اتحادیه ترک ها قرار گرفت. از این سبب حکومت ترکان را عثمانی می گویند. «اورخان» پسر عثمان که خود را سلطان می گفت، با سرعت و تدبیر تمام کشور های بالکان را تصرف کرد و از صربستان تا بلغارستان را فتح کرد و قلمرو امپراتوری بیزانس را بدست آورد. اما در این زمان یک فاتح خطرناک و شکست ناپذیری که نیمه ترک و نیمه مغول بود بنام «تیمور» ظهور کرد. در غرب بنام «تامرلان» می نامند. تیمور سمرقند را پایتخت خود قرار داد و نظم و دیسیپلین آهنین به وجود آورد و به فتوحات خود از ایران تا هند و سوریه ادامه داد و ۱۴۰۲ م با ترک های عثمانی مواجه شد و آنان را تار و مار کرد. تیمور مسلمان و در کشتار مردم بیرحم بود. یک قصه از مسلمانی او باید گفت: تیمور زمانی که اصفهان ایران را فتح کرد، در یک روز هفتاد هزار نفر را بقتل رسانید و در آخر روز جای نماز مخصوص خود را پهن کرد و نماز خواند که مشهور است به «نماز تیموری» یعنی نماز بالای کشتارگاه انسان. این نماز مثل نماز های گلبدین، سیاف، محقق، اسماعیل خان و دیگر جهادی های افغانستان است. زرداد هم مسلمان است. با همه طمطراق های دموکراسی غربی افغانستان کنونی دوره انگیزاسیون (تفتیش عقاید) بسر می برد. اگر می گویید، نه، پس سنگسار نمودن فرخنده را فراموش کرده اید. هم اکنون هفت سال است که یک نویسنده بنام احمدی بجرم ارتداد به زندان بسر می برد و دههای دیگر. خلاصه که «تیمور» در سال ۱۴۰۵ م مرد و فتوحات آنان متوقف شد. ترک ها دوباره خود را تنظیم کردند و در سال ۱۴۵۳ م سلطان محمد دوم با سپاه گرانی قسطنطنیه را محاصره و پنجاه و سه روز ادامه یافت و در ۲۹ می ۱۴۵۳ م قسطنطنیه تسخیر و «کنستانتین پاله ئولوگ» امپراتور در جنگ به قتل رسید. قسطنطنیه به حیث پایتخت دولت ترک عثمانی قرار گرفت و بنام اسلام بول و بعد استانبول نام گرفت. حال به پایان قرون وسطی می رسیم، که در اروپا رنسانس و تمدن مدرن و دولت های فیودالی جای خود را به دولت های بورژوازی و کلیسا جای خود را به فرهنگ نوین و سیکولاریسم مدنی می دهد. اما در شرق میدان تاخت و تاز به ترک های عثمانی و فتوهات و نیابت از خلافت اسلامی می ماند و سلسله ای مغول ها در فرهنگ پربار و عظیم فارسی در هند و افغانستان و ایران منحل و حکومت های فرهنگ گستری را آغاز می کنند. علما و روحانیت اسلام هم از فرهنگ پربار زبان فارسی مستفید می شود و دانشمندان سرزمین آریا به زبان و ادبیات عربی سر و سامان می بخشند و اسلام به حیث یک دین نهادینه می شود. در این زمان در چین نهضت های آزادی خواهی از ستم مغول ها آغاز می شود. قبل از این که این جنبش مردمی در چین توضیح شد اشاره مختصری در باره امپراتوری مغول ها در چین داشته باشیم:

تأسیس امپراتوری مغول در چین:

«در آغاز قرن سیزدهم قبایل مغول ویرانی های عظیمی در چین ببار آورد. مزارع دهقانان را به چراگاه گله های خویش مبدل ساختند. مردم بسیاری از میان رفتند. در سال ۱۲۷۱م مغول ها در شمال چین امپراتوری خود را بنام «یوآن»، که پایتخت آن پکینگ بود، تشکیل دادند. . . » ۷

مغول ها بعد از تأسیس امپراتوری دست به ساختار های اقتصادی و تولیدی و انکشاف کشاورزی زدند. اولین کارگاه های چینی سازی در عهد تانک ها به وجود آمد. صد ها هزار نفر به کار تولید چینی اشتغال داشتند. ده ها پروژه تولید ابریشم و بافندگی وجود داشت. کشتی سازی چینی حرف اول را در سطح جهان می زد.

قیام دهقانان چینی بر ضد امپراتوری مغول:

در سال ۱۳۴۸م قیام دهقانان بر ضد مغول ها از جنوب چین آغاز شد. به زودی این قیام سراسری شد و قیام کنندگان به تصرف ادارات مغول ها و کشتار کارمندان امپراتوری پرداختند. از میان قیام کنندگان و دهقانان چینی، یک دهقان فقیری بنام «چویوانگ چان» ۱۳۴۸م ابتکار عمل را بدست گرفت و از دسته های قیام کنندگان، یگانهای ارتشی به وجود آورد. او با زبان ساده دهقانی به قیام کنندگان گفت که بدون تشکیلات و واحد های نظامی ما نمی توانیم مغول ها را از سرزمین ما بیرون کنیم. سرانجام بقایای مغول ها راه فرار را در پیش گرفته به مغولستان رفتند و چین امپراتوری خود را بنام «منک» بنا نهادند و چویوانگ چان امپراتور شد. این امپراتوری در ۱۳۶۸م تأسیس شد.

نتیجه:

 {اگر تو کارگر وطن، تو دهقان میهن همه با هم یکی شوید، هم جنگ جویان مذهبی و هم مزدوران خارجی و هم قلدوران بی سواد جهادی و هم نغمه سرایان قومی و روحانیت مرتجع فتنه گر و هم ارتش های تا به دندان مسلح امپریالیستی را از خاک میهن بیرون می کنید. با هم یکی شوید هم میهنان! در غیر این صورت سالها گرفتار قتل و کشتار و ویرانی وطن، خواهی بود. در این نوشته در بخش بوجود آمدن رنسانس در اروپا توجه کنید که چه گونه توانستند خرد بر تخیل غلبه کند. چه گونه توانستند به ستم های فیودالان و کلیسا پایان دهند. در این میان جنبش های دهقانان و کارگران برجسته است، که نشان می دهد که اگر این سپاه عظیم زحمتکشان به میدان آیند، بطور قطع موجب تحولات عظیم اجتماعی، اقتصادی جامعه می شود. آن تجارب انسانی کارگران و دهقانان اروپا درس بزرگیست، اگر آموخت.}

منابع:

۱ - ۷ - تاریخ قرون وسطی، گروه از محققین و مورخین اکادمی علوم اتحاد شوروی زیر نظر پروفسور کاسمینسکی، برگردانان فارسی: مهندس صادق انصاری و محمد باقر مومنی، نشر اندیشه، چاپ چهارم، جلد چهارم، ۱۳۵۳خ، تهران، صص ۱۳۲، ۱۴۱، ۱۴۲، ۱۵۸، ۱۶۳، ۱۶۵، ۱۶۶، ۱۷۴ و ۱۷۵.

۲- دفتر شماره ۸ یادداشت های نگارنده، بخش تاریخ سیاسی. صص ۱۰۲، ۲۰۸ و ۲۴۱.

 

 

 

توجه:

کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است

کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد

Copyright©2006Esalat

 

 

www.esalat.org