درنگـــی پیــرامــون بــود و نبــود آریــانــا و آریــایی

 

هــر شهر خراب وهر دژ کشور ما
هـــر قلعۀ وی رانه و هـــر سنگر ما

میـراث یل زمانه های کهن است
بی آب مکن، میهن و بوم و بر ما

"فروغ هستی"

 


اکادیمیسن دستگیر پنجشیری

*  *  *

با اظهار سپاس و امتنان از رفیق محترم پنجشیری که نبشتۀ خودرا در رابطه به مطلب پژوهشی دانشمند گرامی راوش

 غرض نشر عنوانی «اصالت» ارسال نمودند

*   *   *

 

"افزون بر نبشته ی جناب پروفیسور لعل زاد و جناب سیدی

اینک پیرامون سر زمین اساطیری تاریخی و افغانستان کنونی گره راز های سر به مهر، و جنجال بر انگیز دیگری به خامه ی سلیمان راوش گشوده میشود. ایشان خلاف طرز دید مؤرخان یونانی، عربی، فارسی، ایرانی، خراسانی، روسی و افغانی با صراحت بیان میکنند که: "نه آریانای وجود داشته و نه آریایی بوده است.

هزاره و تاجیک، ازبک و پشتون همه مردمان بومیی شانزده شهر اهورایی اند "به یک سخن پیرامون پیوند نامهای آریانا و مهاجرت ن‍‍ژاد آریایی و تاریخ سرزمین ایران =افغانستان امروز و پارس =ایران امروز و سند و خوارزم و دیگر جا ها، به قلم سلیمان راوش، روشنگر نو باور آیین اهورایی دیدگاههای نوینی در تارنما های «اصالت» و "خاوران" به الفاظ زیرین نبشته شده است:

"من در جلد اول کتاب "نام و ننگ" یا تولد دوبارۀ خراسان کهن در هزارۀ نو در رابطه به نامهای افغانستان امروزی در اسطوره و تاریخ یاددشتهای مفصلی ارایه نموده ام بر اساس این یادداشتهای تاریخی ثابت میگردد که کشورما هرگز بنام آریانا یاد نگردیده و به چنین نام در تاریخ جهان کشوری وجود نداشته است.

همچنان در رابطه به نژاد آریایی نیز یادداشتهای در همانجا به نقل آورده شده است و نشان میدهد نژاد آریایی آن گونه که پارسیان و برخی از تاریخنگاران سرزمین ما مدعی مهاجرت و حضور چنین نژادی از ناکجا آباد در اسطوره و تاریخ سرزمین {ایران = افغانستان امروز} پارس {=ایران امروزی} و سند و خوارزم دیگر جاها میباشد اصلاً نه چنین مهاجرتی صورت گرفته است و نه چنین نژاد در اسطوره و تاریخ بویژه (در تاریخ) کشورما وجود دارد"

 

استاد باباجان غفوروف دانشمند بزرگ تاجیکستان و تاجیکان جهان نیز پیرامون "مسئاله پیدایش و انکشاف زبان و ادبیات کلاسیک تاجیک (دری –فارسی دری) و بستر زبان فارسی دری مقالت پژوهشی غنامند و ژرفی دارند و از جمله نبشته اند که:

". . . فقط از بخارا، سمر قند، بلخ، هرات، و دیگر ولایات ماوراءالنهر خراسان و سیستان بود که اولین ایجادگران بزرگ این ادبیات ظهور کرد و در پایان این مقالت از "دقیقی فردوسی ناصر خسرو و عمر خیام ذکر خیری کرده، این حقایق را نیز برجسته ساخته است که "بزرگترین شاعران دربار غزنویان و سلجوقیان از جمله عنصری از بلخ، فرخی از سیستان، انوری از سرخس و معزی از نیشاپور برخاسته اند و به استناد تذکرۀ لباب الالباب عوفی - سمر قندی نقل کرده اند که از ۱۰۶ شاعر زمان سلجوقیان ۶۸ تن ایشان در خراسان و فرارود آمو و تنها ۱۶ سخنور آنان در ولایت عربی ایران به دنیا آمده اند و این سند محکم مقدمهء "لغت فرس" (۱۰۶۵-۱۰۶۶) را نیز گواه آورده اند که: "لغت فرس لسان اهل بلخ، ماوراءالنهر و خراسان" بوده است.

و در پایان این مقالت آموزنده به روشنی نوشته اند "هرگاه که سخن از قدیم ترین مراحل انکشاف این زبان رود زبان ادبیات کلاسیکی تاجیکی و دری را از ادوار گذشته ی ترقی آن که در یادگار های خطی فارسی قدیم و میانه تجسم یافته است نباید جدا کرد این زبان در خلاء به وجود نیامده است و هم نمیتوانست به وجود آید. تاریخ آن نه اینکه دورۀ استیلای عرب، بلکه از قرن ششم قبل از میلاد شروع میگردد که این ادعا را یادگارهای خطی تایید میکند." (تاجیکان در مسیر تاریخ . . .) ترتیب کننده گان میرزا شکور زاده و بلا عمار.

جان سخن اینجا است که در هیچ سطر و صفحهء این مقالت ژرف و تحقیقی استاد بابا جان غفوروف همان گونه که سلیمان راوش مطرح کرده اند از واژه ها و نامهای "آریانا و آریایی" یادی نشده است.

اتفاقاً پوهاند دکتر حسین یمین نیز در همین سال مقالت پژوهشی دیگری را به عنوان "گذری بر تاریخچه زبان پارسی" (فارسی دری) با یک نقشۀ جغرافیایی دربارۀ "گسترۀ زبانهای ایرانی در بخشی از منطقۀ فلات ایران" در سایت زیرین:

http.//ariaman.com/`persian_dari language.him

نشر کرده بود، این مقالت تحقیقی به ابتکار خالق بهادر گردانندۀ "تاجیک پرس" بدون هیچگونه آراستن و پیراستن اقتباس شد و در دسترس علاقه مندان تاریخ زبانهای افغانستان قرار گرفت درین مقالت پ‍ژوهشی نیز، پیرامون پیشینه و خاستگاه زبان فارسی دری، گسترش آن به بخارا و سغد و نقش پارتها در کار گردآوری اوستا، ترجمه و تفسیرهای اوستا به زبان پارتی و نقش فعال مؤبدان زردشتی در زنده نگهداشتن و نشر و پخش زبان اوستایی معلومات سودمندی با رعایت موازین تحقیق گردآوری شده است این مقالت تحقیقی نیز منطق سلیمان راوش را در زمینه اهمیت اوستا و آیین زردشتی تقویت می بخشد، ولی به باورم نو ترین مستند ترین و معتبر ترین بخش این مقالت متن سنگ نوشته و کتیبه کوهتل رباطک است در بخشی ازین مقالت پژوهشی استاد یمین این حقایق به روشنی بازتاب یافته است که: "خاستگاه زبان پارسی دری باختر و سرزمین بلخ و سیستان میباشد این واقعیت پس از کشف کتیبه های رباطک و سرخ کوتل بغلان در دهه های پنجاه و هفتاد خورشیدی بیشتر مورد تایید قرار گرفته است همچنین در مقالهء تحقیقی استاد یمین این حقایق آشکار است که:

"کتیبه رباطک عصر کنیشکا نیز به زبان موسوم به کوشانی و شکل متحول زبان پارتی نزدیک به زبان فارسی نوین میباشد کتیبۀ رباطک با وجود آنکه در مراحل گونه گون خود اوستایی و پارتی نامیده شده، بازهم نام اصلی (آری) را تا این عصر حفظ کرده است چنانکه کنیشکا امر کرده است تا متن فرمانش (کتیبهء رباطک) به "آریو" برگردان گردد یعنی به زبان "آری" درآورده شود"، ولی من به این باورم که متن فرمان کینشکا و (کتیبه ی رباطک) بایستی به زبان مردم "آریو" و به "آریوی" ترجمه شده باشد و جان سخن این است که واژۀ "آریو" در نام "درۀ آریو" و سطح مرتفع پریان و در گذرگاه انجمن پنجشیر هنوز در دل و دامان هندوکش بیدار در سینه ی "پریان" و در پهلوی گذرگاه انجمن زنده است و نفس میکشد و این نکته نیز لازم به یاد آوریست که: واژۀ "آریو" واقعاً نام مکان بوده است نی نام نژاد یا کدام قبیله "آری- آریایی". باید دانست که گذرگاه انجمن از بلند ترین و سرد ترین سطح مرتفع ولایت پنجشیر است از مرکز امروزین ولایت پنجشیر ۱۰۰ کیلومتر فاصله دارد.

نتیجه به این اساس دو نام اساطیری و تاریخی در دره های انجمن پنجشیر هنوز زنده است و در برابر ظلم زمان مقاومت و سخت جانی میکند.

نخست درۀ سر سبز "آریو": این دره در پهلوی نورستان موقعیت دارد (ننه) و مادر در یای مست و خروشان پنجشیر است راه و رسم گردن کشی و سر به صخره کوبیدن و پیشروی را به فرزندان آزادۀ دره های پنجشیر آموخته است، ولی تحول مناسبات اجتماعی اقتصادی مردم این دره از شرایط مالداری، و اقتصاد طبیعی به سوی زنده گی نوین، تا دههء دموکراسی و سقوط سلطنت طی هزاران سال آهنگی بسیار کند داشته است.

دو دیگر دره کاویان: مردم این روستای انجمن، هنوز خودرا وارثان اسطوره الهام بخش کاوه آهنگر و درفش کاویانی می پندارند.

گذرگاه انجمن ولایت پنجشیر پیوند گاه ولایات پنجشیر نورستان و بدخشان است مردم انجمن قرنها با طبیعت قهار و زمستانهای طولانی دست و پنجه نرم میکرده اند فقط در نتیجهء مبارزۀ صلحجویانۀ پلنگینه پوشان پنجشیر، گذرگاه انجمن در بهار سال آینده تسخیر میشود و برای نخستین بار راه عصری از فراز گذرگاه انجمن بسوی آرامگاه حکیم ناصر خسرو "حجت خراسان" و بسوی پامیریان از سنگ سخت تر ولی سیه روزگار بدخشان و بدخشان کوهی و کشور دوست و همسایه ما تاجیکستان، جمهوری خلق چین و در نهایت بسوی پاکستان هندوستان و کشورهای جنوب آسیا آسیای میانه و ایران گشوده خواهد شد و گذرگاه انجمن نقش تاریخی خودرا بار دیگر در گسترش روابط اقتصادی تجارتی فرهنگی و همکاری کشورهای جنوب و شمال هندوکش و جنوب و شمال قارهء پهناور آسیا باز خواهد یا فت.

پیشنهاد:

با گشایش و کشف رازهای سر به مهر زنده گی و زمان و ذکر اندیشه های جنجال بر انگیز نوین از سوی روشنگران پیشگام بلخ و بدخشان دربارۀ فرهنگ و آیین زردشتی پیشنهاد میشود که: - قانون زبانهای جمهوری اسلامی افغانستان تنظیم طرح و به شیوه دموکراتیک تصویب شود.

- مراکز زبانهای ملی و تاریخ افغانستان به ابتکار اکادمی علوم، برای این امر بزرگ ملی و فرهنگی بسیج شوند.

- شورای عالی فرهنگی افغانستان بنیاد نهاده شود مسایل مورد اختلاف از راه پژ‍وهشهای ‍ژرف و نشر اسناد موثق تاریخی به مقیاس ملی و منطقه حل شود تا زبان و ادبیات فارسی و این میراثهای فرهنگی علمی و تاریخی نژادهای دوسوی آمو فارس و خراسان زمین و دیگر زبانهای زنده کشور و منطقۀ ما به دوستی و غنامندی فرهنگی ملل و مردمان این سرزمینها خدمت کند.

- مصطلحات زبانهای ملی از وا‍ژه های گوینده گان همه زبانها در مراکز زبانهای اکادمی علوم گرد آوری و ساخته شود و پس از نقد و ارزیابی بیشتر در شورای عالی فرهنگی جمهوری افغانستان تصویب گردد.

- دولت باید به گوینده گان هیچ زبان ملی اجازه ندهد که بر قلمرو دیگر زبانهای ملی شبیخون زند و آگاهانه بر حقوق قانونی اقوام ساکن کشور تاخت و تاز نا هنجار نمایند.

- رهبران سیاست فرهنگی دولت اسلامی نباید خلاف احکام و ارزشهای دموکراتیک قانون اساسی در برابر رشد زبانهای ملی به گونه شاغلی خرم وزیر فرهنگ پیشین سنگ اندازی تعصب آمیز کنند و به بهانه رعایت اجباری و غیر قانونی به کار بردن مصطلحات به اصطلاح ملی، مانع رشد طبیعی دیگر زبانهای ملی شوند و به این نیرنگ به سیطره ملی، ظلم ملی و تنگ نظری قبیله یی، خصومت ملی و جدایی ملی بازهم تداوم بخشند بگذار که در دشتها و دامان دره های وطن واحد ما افغانستان استعداد های نو و نوتری جوانه زند و شگوفان گردد. سخنوران و هنرمندان شایسته همه ملیتها باهم رقابت کنند و سرود صلح آزادی شهروندان برابر حقوق خانهء خورشید خودرا بدون ترس از "طالبان" خودکش و بیگانه پرور و خشخاش سالاران در گوشه گوشهء وطن با نغزی و دلاویزی هرچی دلنشین تر و شادی آفرین تر و شورانگیز تر زمزمه نمایند و به این وسیلهء ظریف ادبی هنری و فرهنگی به صلح دوستی همکاری ملل و مردمان افغانستان منطقه و جهان در فضای باز و انسانی خدمت نمایند.

 

 با عرض حرمت

اکادمیسین دستگیر پنجشیری

ایالت واشنگتن - امریکا

۱۶ جنوری ۲۰۱۰ م

*   *   *

نه آریانای وجود داشته و نه آریایی بوده است - سلیمان راوش

 

توجه!

کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است

کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد

Copyright©2006Esalat

www.esalat.org