اطلاعیه

کمیته فعالین حزب دموکراتیک خلق افغانستان

مورخ: ۲۰۱۳ / ۹ / ۲۴

 

هم ميهنان گرامی!

 هفته ی قبل، لیست ۵۰۰۰ تن از قربانیان بیگناه دوران دیکتاتوری حفيظ الله امين (سالهای ۱۳۵۸ ـ ۱۳۵۷)، در رسانه های همگانی داخل و خارج از کشور به نشر سپرده شد و همزمان با آن حکومت آقای کرزی نيز به گونه ی مزوّرانه، دو روز را بعنوان "فاتحه گيری" و ماتم اعلان نمود. و ليک قدر مسلم اين است که اين لیست، بخشی از شمار جدول اسم بندی شده ی ۱۲ هزار نفری است، که توسط جلادان دستگاه سرکوب گر و مخوف "اگسا"، طبق برنامه ی حفيظ الله امين و شرکاء و بدستور مستقیم اين چهره ی سياه، آدم کش و منفور، به شهادت رسيده بودند و پس از قرار گرفتن وی در رأس حزب و دولت، بروی ديوارهای تعمير وزارت داخله آويخته شده بود.

اما نشر مجدد اين لیست بصورت تکراری و آنهم از منابع مشکوک، محيل و فتنه گر، بعد از ۳۴ سال، بجز بهره برداری مقاصد سياسی، فتنه انگيزی، تحريکات اغواگرانۀ عامه ی مردم و تازه کردن زخم های در حال التيام بازماندگان اين قربانیان، ديگر هيچ ثمره ی را در زمينۀ وحدت و اتحاد نيروهای ملی و دموکراتیک، تفاهم و صميميت بين شهروندان کشور و اعمار مجدد افغانستان ندارد.

به همگان معلوم و هويداست که حفيظ الله امين، بمثابه ی يک تن از اعضای فعال سازمان " C.I.A " با حيله گری و ساده انديشی ها، به صحنۀ سياست راه يافت و با پرتاب شدن وی از جانب "سيا" در درون ح.د.خ.ا.، نه تنها مصيبت های بی شماری، از جمله تحميل انشعابهای درد آور را در حزب در پی داشت؛ بلکه جنايات مهندسی شده ی وی از قتل علی احمد خرم وزير پلان گرفته تا ترور انعام الحق گران پيلوت آريانا، شهادت استاد مير اکبر خيبر و قتل داوود خان و خانواده اش در بيرون از حزب نيز مشهود است.

 در مراحل بعدی، ابعاد ادامه ی جنايات نابخشودنی حفيظ الله امين و شرکاء، محدود به يک قوم و منحصر به يکی دو حزب، سازمان و گروه سياسی و اجتماعی، امثال اخوانی ها، شعله يی ها و افغان ملتی ها باقی نماند؛ بلکه برويت اسناد موثق منتشر شده در مطبوعات و متون کتابها، بيش از ۲۵۰۰ تن از کادرهای رهبری کننده و صفوف پرچمداران ح.د.خ.ا.؛ بيش از ۱۰۰۰ تن اعضای سازمان دموکراتیک جوانان افغانستان و حدود ۱۰۰ تن از کادرهای ملکی و نظامی جناح خلق، بشمول نور محمد تره کی منشی عمومی کمیته مرکزی اين حزب، همه بدستور مستقیم اين سفاک، توسط باند خون آشام وی به شهادت رسيده اند، که پس از سرکوب خونين امين در ششم جدی ۱۳۵۸، اکثريت قاتلان و جنايتکاران دستياب شده ی سرشناس اين باند تبهکار، از طرف زعامت جديد ح.د.خ.ا. بازداشت و بعد از انجام تحقيق، از طرف محکمۀ با صلاحيت مجرم شناخته شده، مطابق حکم صريح قانون جزای افغانستان، شماری به اشد مجازات، يعنی اعدام و تعداد ديگری به حبس طويل (۱۰ الی ۱۶ ) سال محکوم به جزا شدند و حکم محکمه بالای آنان تطبيق گرديد.

 همچنان بتاريخ ۱۶ / ۱۰ / ۱۳۵۸ به اساس فرمان عفو عمومی ببرک کارمل منشی عمومی کمیته مرکزی ح.د.خ.ا. و رئيس شورای انقلابی جمهوری دموکراتیک افغانستان، حدود ۱۶ هزار زندانی سياسی دوران سياه امين جلاد از محبس پلچرخی و هزاران تن ديگر از ولايات، بدون در نظر داشت قوم، سمت، زبان، مذهب و عقيدۀ سياسی، رها شدند و مطابق فرمان رئيس شورای انقلابی، يک روز بنام عزای ملی با برگزاری مراسم فاتحه و دعا خوانی بروح پاک تمام شهداء، در سراسر کشور اعلام و عملی گرديد.

 دراين صورت، اعلان فاتحه گيری و بر پا کردن ماتم ملی ديگری در عين موضوع و برای همان اشخاص بصورت تکراری، جز تبليغات فريبنده بخاطر کسب شهرت کاذب و راه اندازی حرکتهای نمايشی از سوی حلقات سياسی افراطی و ماجرجو بمنظور تحريک و فريب اذهان عامۀ، معنی ديگری را افاده نمی کند.

 وليک تاجايی که اين لیست مشاهده گرديد، درمتن آن از نگارش شهرت ۲۵۰۰ تن پرچمداران و حدود ۱۰۰ تن از خلقی های ح.د.خ.ا. و ۱۰۰۰ تن اعضای سازمان جوانان افغانستان، که بدستور حفيظ الله امين به شهادت رسيده اند، هيچ ذکری بعمل نيامده، همگی بصورت يک جانبه، اخوانی، شعله يی، مائوويست و چندی را هم به نامهای ديگری قلمداد کرده اند.

 اما برعکس در اين لیست، تعدادی از اعضای فعال و کادرهای مشهور ح.د.خ.ا.، را به نام های شعله يی و مائوويست درج نموده اند.

 به گونه ی مثال: در شماره ۶۴ لیست مذکور، رفيق عبدالرحيم فرزند مرحوم دگروال فقير محمد خان ساکن ولسوالی نجراب کاپيسا، باشندۀ شهر کابل، که از جملۀ کادرهای برجستۀ نظامی جناح پرچم ح.د.خ.ا. و همدورۀ جنرال محمد رفيع در دانشکدۀ استحکام دانشگاه نظامی کابل بود؛ به نام "شعله يی" نوشته شده است.

 همچنان رفيق امان الله فرزند بازگل ؛ برادر لالا رزاق، ساکن ولسوالی خنجان ولايت بغلان، باشندۀ ناحيۀ ۱۱ خيرخانه، افسر دانشگاه نظامی کابل، که از جملۀ کادرهای فعال و بادانش نظامی جناح پرچم ح.د.خ.ا.، بود، در شماره ۱۹۶ اين لیست، به نام مائوويست ثبت و ضبط شده است.

 با ذکر اين دو نمونه ی بارز و غير قابل انکار، ما را عقيده بر اين است که تعداد زيادی از کادرها و فعالین ح.د.خ.ا. که توسط اين باند جنايت پيشه به شهادت رسيده اند، به نام های مائوويست، شعله يی، اخوانی و امثالهم، ثبت و ضبط شده اند.

 در همين راستا، رفقای حزبی ولسوالی نجراب ولايت کاپيسا، يک چشم ديد خويش را پيرامون شهادت رفيق غلام ايشان ـ برادر رفيق غلام حضرت پيکان سابق والی ولايت کاپيسا، اين گونه گزارش دادند:

 «در دوران فرمانروايی حفيظ الله امين، محمد صادق عالميار يکتن از اعضای باند حاکم بر کشور، غرض بازپس گيری ولسوالی نجراب از دست باند گروپهای حکمتيار، با قوای نظامی وارد نجراب گرديد. بعد از سرکوب مخالفان و دستگيری شمار بيشتری از شهروندان آن منطقه بنام طرفداران حکمتيار؛ يک روز حدود يکصد تن از اهالی محل را غرض نشان دادن ترس و ارعاب "گرفتن درس عبرت (!)" در پيش روی دفتر ولسوالی فراخوانده بود؛ همه دستگير شد گان را که چشم های شان را بسته بودند، بنام "اخوان الشياطين" معرفی کرد و امر انتقال آنان را به سمت قتل گاه صادر نمود.

 درجمع آنان، دو تن رفقای حزبی ما هر يک رفيق ايشان سرمعلم و رفيق حضرت مشهور به شاآقا سرمعلم مکتب ارباب خيل نجراب نيز قرار داشتند.

 همه در سکوت فرو رفته بودند؛ در همين لحظه تنها رفيق ايشان سرمعلم اين سکوت را شکستانده گفت:

"مردم شريف نجراب! شما همه مرا می شناسيد من غلام ايشان سرمعلم و يکتن از پرچمداران ح.د.خ.ا. هستم، نه اخوانی ونه "اخوان الشياطين!"

 شکست اين سکوت، شئونيسم جنون آميز عالميار را که از استادش امين فرا گرفته بود، خيلی ها تحريک نموده دشنام رکيکی را به آدرس ببرک کارمل حواله نمود. رفيق ايشان به عين الفاظ پاسخ بالمثل را به آدرس حفيظ الله امين داد. هنوز حرف هایش ختم نشده بود که فيرهای گلوله زبان رفيق ايشان را از حرف زدن بست و قلبش را از تپش بخاطر تربيت اولاد وطن و پرورش نسل جوان ميهن، متوقف ساخت.

همين گونه رفيق حضرت سرمعلم و رفيق جلال الدين معلم ليسه حافظ عبد المجيد نجراب را نيز بنام "اخوانی" دستگير و به شهادت رسانيدند.»

در پهلوی همه شهدای ميهن، ياد کليه رفقای قهرمان، جسور و فداکار حزب مان که سر دادند، ولی سنگر ندادند، جان باختند، ولی انديشه و عقيده نه باختند؛ گرامی و خاطرات شان در دل تاريخ، مانگار باد!

بنا بر آنچه گفته آمد، هويداست که تمامی جناياتی را که باند سفاک و جنايت پيشۀ حفيظ الله امين، مطابق دستور سازمان "سيا" در ضديت با اصول زرين مرامی و سياست جاری حزب مان؛ با استفادۀ سوء از قهرمانی های افسران حزب در هفتم ثور ۱۳۵۷؛ نزديکی و اغوای منشی عمومی حزب نورمحمد تره کی و دست يازيدن به کودتای درون حزبی و غصب تمامی قدرت سياسی و حزبی و تبعيد يک بخش متفکر و ژرف نگر رهبری و زندانی ساختن متباقی رهبران و کادرهای با دانش حزب که سدی در برابر همه اعمال شيطانی وی بودند، انجام داد؛ مطابق اعلاميۀ جهانی حقوق بشر و قوانين عام بشری و ميثاق های بين المللی، "جرم يک عمل شخصی است، هيچ کس را نمی توان بجرم شخص ديگری مسؤول پنداشت و مجازات نمود؛ "بايست جرم و گناه اين باند تبهکار را متعلق به خود آنان منسوب دانست، نه مربوط به همه ی ح.د.خ.ا. زيرا اکثريت حدود بيش از ۸۰ در صد اعضای اين حزب، از جمله پرچمداران ح.د.خ.ا. که در آن مقطع زمانی در مقابل امين خون آشام، روياروی رزميدند و بيش از ۲۵۰۰ تن شهيد دادند و در "اگسا" و "کام" و زندانها شکنجه ی بی رحمانه شدند؛ همچنان آن بخشی از خلقی های انعطاف گرا، وحدت خواه و سالم انديش که همواره در مخالفت با امين قرار داشتند و تلفات هم دادند؛ هيچ گاهی دشمنان سوگند خوردۀ حزب و زحمتکشان افغانستان با پيش کشيدن چنين لیست ها از آدرس گروهک های جنايتکاری که خود آنان در قتل و ترور اعضای ملکی و نظامی ح.د.خ.ا. و جوانان اعم از دختران و پسران مدارس و دانشگاهها متهم بوده و مستوجب تعقيب عدلی و مجازات اند؛ نمی توانند تا اين اکثريت بيش از ۸۰ در صد اعضای ح.د.خ.ا. را، در رديف امينی های جنايتکار قرار دهند.

در فرجام، به اطلاع همه رفقای رسالتمند ح.د.خ.ا. و تمامی آنانی که به مبارزات تاريخ ساز اين حزب، دستاوردهای دهۀ هشتاد ترسايی و به خون شهدای گلگون کفن آن، ارج و احترام می گذارند، رسانيده می شود، تا نخست اين لیست ۵۰۰۰ نفری را، با مشخص نمودن ولايت، ولسوالی و تاريخ وقوع حوادث آن مطالعه و تفکيک فرمايند؛ آنگاه به يقين کامل تعداد زيادی از اعضای حزب مان که به نام های "اخوانی"، "شعله يی"، "مائوويست" و غيره ذکر و ثبت شده اند، شناسايی نموده به آدرس سايت "سپيده دم" ارسال فرمايند تا در نشر آن اقدام بعمل آمده، رفقای حزب ما در شمارش و ثبت در تاريخ کشور به نام اعضای سازمان های مائوويستی و اخوانی درج نگردند و شخصيت سياسی آنان مکدر و دگرگون نشود.

همينگونه اگر رفقاء درمورد اين مطلب، که اين لیست از طرف کدام اشخاص و سازمانها، چرا و به چی مقصدی بعد از ۳۴ سال، آنهم در حالی که عاملان معلوم و مجرمين آن از طرف محکمه مجازات شده اند، بصورت دوباره و تکراری، منتشر گرديد؛ معلومات بيشتر و تازه تری بدست می آورند، برداشتها و اطلاعات خويش را با کميتۀ فعالین ح.د.خ.ا. شريک سازند تا با دستيابی به نتايج بهتر و کاملتری، هم ميهنان گرامی ما نيز در روشنی قرار گرفته، فريب گروهک های اغواگر و شکست خوردۀ دهه های شصت و هفتاد ميلادی را که خود آنان بدتر از باند امين مرتکب جنايات نابخشودنی در دهه ی هشتاد ميلادی شده اند، نخورند و چهره های سياه آنانی را که فعاليت مجدد و نوين فرزندان ح.د.خ.ا.، بخاطر تأمين وحدت و اتحاد تمامی نيروهای دموکراتیک و تحول طلب افغانستان، برای اعمار مجدد کشور، آتش بجان شان افروخته است، خوب تر بشناسند.

درود به روان پاک همه شهدای راه آزادی ـ استقلال ـ ترقی و عدالت اجتماعی در ميهن مان و در سراسر جهان!

مرگ بر قاتلان، فتنه انگيزان، دسيسه سازان، اغواگران، ماجراجويان افراطی و مزدوران "سی.آی.ای"، "انتلجينس سرويس" و "آی. اس. آی" در افغانستان!

کميتۀ فعالین

ح.د.خ.ا.

 سایت وزین سپیده دم

 

 

 

توجه!

کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است

کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد

Copyright©2006Esalat

 

 

www.esalat.org