Fri, May 16, 2008 10:25 pm

حقایق در مورد ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ و
 تجاوز امریکا در افغانستان

 نویسنده: انجنیر حفیظ الله زریر

 

بعد از فروپاشی شوروی و بلوک کشورهای سوسیالستی جهان سرمایداری بخصوص ایالات متحـده امریکا بفکر جهانگشایی و فرمانروای بر سایر ملتهای جهان می افتد و برای بدست آوردن امتیازات بیشتر اقتصادی خصوصاً غصب ذخایر نفتی کشورهای دنیا دیوانه وار تلاش میورزد. آنجاست که متوجه دو حوزه بزرگ نفتی کره زمین (آسیا میانه و کشور عراق) میگردد. رییس جمهور اسبق امریکا آقای بوش پدر جورج بوش موجوده در جنوری ۱۹۹۱ چنین اظهار نموده بود: (ما در مقابل خود شانس بزرگ و آهنین فرمانروایی نوین بر جهانــرا برای خود و نسلهای آینده امریکا را داریم.)

تسلط بر ذخایر نفتی آسیای میانه برای امریکا مساله ساده و آسان مانند تجاوزش بر عراق نبود، اینجا لازم به موشگافی و تفکر بیشتر داشت زیرا کشورهای تازه به استقلال رسیده آسیای میانه مانند قزاقستان، ترکمنستان، ازبکستان و آزربایجان که تا گلون در نفت غرق هستند هنوز هم پیوند های محکم و ارتباطات قوی با کشور روسیه داشتند. اینبار آمریکا سناریو خطرناکیرا به بازی میگیـــرد. قبل از خروج قوای شوروی از افغانستان در سال ۱۹۸۹ دولت دکتور نجیب الله مشی انسان دوستانه مصالحه ملی را اعلان و بمنظور ختم جنگ در کشور حاضر با مذاکره، مصالحه و تقسیم قدرت با مخالفینش میشود، بدون شک این برنامه دولت افغانستان در عرصه ملی و بین المللی مورد استقبال مردم، حلقات و شخصیت های خیراندیش گردید.

برای امریکا پر واضح بود که یگانه راه دستیابی به آسیای میانه از طریق افغانستان است و بس. تجاوز بر افغانستان یک تیر و چند فاخته را برای امریکا به ارمغان داشت:

ـ از لحاظ وسعت استراتیژیک موقیعت جغرافیایی افغانستان که میتواند از کشور هند در جنوب الی اورال و از دیوار های چین در شرق الی تهران تمام این ساحه را تحت تاثیر مستقیم خود داشته باشد.

ـ سقوط دولت مردمی دکتور نجیب الله در افغانستان و تعویض آن بیک رژیم دست نشانده امریکا میتوانست درسی برای سایر کشور های که تحت فرمان امریکا نیست باشد.

ـ یگانه راه انتقـال نفت آسیای میـانه از طـریق افغانستان به بنــدر کــراچی امکان پذیراست و کشورهای آسیای میانه بخصوص قـــزاقستان سرشار از ذخایـــر طبیعی: طلا، کوبالت، المونیم، نفت و یورانیم (۱بر۳ حصه ذخایر جهان) میباشد. ذخایر گاز تنها ترکمنستان بیشتراز ۲۱۰۰۰ میلیارد متر مکعب است.

ـ امریکا بمثابه بزرگترین دشمن اسلام با بقدرت رسانیدن مجاهدین و طالبان میخواست بجهان نشان بدهد که گویا اسلام یعنی دین جنگ، کشتار، غارتگری، محدود ساختن آزادی ها، ضد پیشرفت و ترقی، اعدام های بدون محاکمه، سنگسار کردن ها، نقض حقوق بشر، توهین ها و غیره آنچه را که مجاهدین و طالبان بدستور امریکا در افغانستان انجام دادند، است .درحالیکه دین اسلام دین صلح، دین مساوات و عدالت دین رحم و شفقت، دین کمک و اعانت دین خیر، دین سازش و مشوره اخوت و برادری میباشد.

ـ تسلط امریکا بر افغانستان نقش ارزنده و اساسی را در ستراتیژی نظامی آینده آن کشور در منطقه میداشته باشد. جان ورایت در مورد اینکه چرا افغانستان تا این اندازه طرف توجه امریکا قرار دارد چنین مینگارد:

 (این سرزمین استراتیژیک در امتداد راه ابریشم بین شرق میانه، آسیای مرکزی و نیم قاره هند در تاریخ غم انگیز خود هدف همچشمی بزرگترین امپراتوری های جهان از قرن ۱۹ بدینسو بوده است؛ انگلیسها آرزو داشتند از افغانستان بحیث سپر مطمین در برابر پیشروی روسیه به هند و فارس (ایران) استفاده نماید.

در دو جنگ افغان و انگلیس (۱۸۴۲ و ۱۸۸۰)انگلیس ها بیشتر از ۱۶۰۰۰ کُشته داده آن کشور را با حفظ در  دست داشتن اختیارات خارجی اش ترک گفتند و در جنگ سوم (۱۹۱۹) معــــــاهده راولپندی را در خصوص  برسمیت شناختن استقلال آن امضاء نمودند.

یک مقطع زمان امیدواری برای رشد، انکشاف و نجات افغانستان از سیستم ماقبل فیودالی در تاریخ آن وجود داشت و آن زمان ایجاد حزب دموکراتیک خلق در سالهای ۱۹۶۰در برابر حاکمیت مطلق العنانی ظاهر شاه میباشد. بالاخره این حزب توانست با انجام قیام نظامی قدرت دولتی را از پسر عموی ظاهرشاه محمد داود اخذ و دولت جدیدی را که از پشتیبانی اکثریت مردم شهر ها و دهات برخوردار بود تأسیس نماید.

در واشنگتن پست در آنزمان چنین نوشته شده بود: قانونیت دولت افغانستان را نمیتوان مورد تردید قرارداد. دولت جدید پروگرام های اصلاحی زیادی را در دستور کار خویش گرفت از جمله:تساوی حقوق زن و مـرد، آزادی مذاهب، برابری حقوق ملیت ها، مبارزه علیه بیسوادی مسایل ارضی  منع نکاح اجباری و غیره.

در ختم سالهای ۸۰ نتایج چشمگیـــر بود چنانیکه نصف تمام محصــلان دانشگاه های افغانستان دختران بودند؛ زنان ۴۰% دکتوران؛ ۷۰% معلمان؛ ۳۰% کارمندان ادارات دولتی را تشکیل میدادند.)

جان  پیلگر در اثر خود بنام (نیو رولرس اف دی ورلد) مینگارد: (هر دختر میتوانست در مکتب، لیسه دانشگاه تحصیل کند؛ لباس آزاد بپوشد، رستــوران و سینما برود. همه چیــــز زمانی بر هم خــورد که مجاهــــدین در حال پیشروی و تصرف قــدرت بودند؛ آنها غـــارت میکردند؛ میکشتند مکاتب را آتش میزدند؛ تاسیسات عامه را منفجـــر میساختند.و غم انگیــــز بود وقتی میدیدیم که اینها از طرف غرب حمایت میشدنـــد و بـــرایشان بنام مبارزین راه آزادی  و عدالت کف زده میشد)

قصر سفید جداً برآن بود تا عُمالش را در افغانستان بقدرت برساند روی همین منظور با تمام امکانات تلاش ورزید تا نخست مصالحه ملی در افغانستان شکست خورده و برنامه سازمـان ملل متحد در خصوص تـأمین صلح عملی نگردد. بالاخره وقایع بعـــدی طبق خواست امــریکا انجام پذیرفت پلان ۵ فقـره ای سازمان ملل خنثی و دولت دکتورنجیب الله باساس یک سازش نیم بند بخشی ازنیروهای ارتش دولت تحت فرمان جنـرال دوستم و شــرکایش با احمـــدشاه مسعود سقوط داده شد؛ خلای قدرت بوجــود آمـــده، بانـــدهای مجاهــدین بر سر قدرت کشور را به ویرانه مبدل ساختند.

حالا فُرصت آن فرارسیده بود که ایالات متحده امـــریکا چال نهایش را ببــازی بیـانـدازد و آن وارد ساختن وحشی ترین گروهی از بنیادگرایان مذهبی بنام طالبان که تاریخ سه قــرن اخیر بشــریت نظیـر آن را بخاطر ندارد، در جنگ قدرت در افغانستان بود. آنها بآسانی توانستند باستثنــای دره پنجشیر و دو ولایت دیگـر ، تمام افغانستان را تصرف شوند.

درین هیچ تردیـدی وجود ندارد که بن لادن خود اجنت «سیا» (سی.آی.ای) بوده و میباشد، شواهــد زیــاد درین مورد وجود دارد.

در سال ۱۹۹۶ هیئت بلند پایه از طالبان به امــریکا دعوت میشونـــد این هیت با کمپنی یونیکال ملاقات ها و مذاکرات انجام میدهد، در آن وقت جورج دبلیو بوش والی تکــزاس بود؛ با وجود اینکه در امارت طالبــان نه از دموکراسی خبری بود و نه از آزادی، نه از تلویزیون صـــدای بود و نه از سینما حرفی، همه حقوق مردم از ایشان گرقته شده بود، ولی اینجاه در امریکا ازین هیئت پذیـــرایی گرمی بعمل آمد و در مسیـــر راهش فرش ســـرخ هموار گردید و آقای حامــــد کــرزی که آن زمان کارمنـــد شرکت یونیکال بود حاضــر شد تا پُست نمایندگی طالبان در سازمــان ملل را بعهده بگیرد (صفحه ۱۶ کتاب چهره پنهانی ۱۱ سپتامبر نوشته ایریک لورانت).

ایالات متحده زمانیـــکه بیکفایتی طالبــان و نارضایتی مـــردم را در برابــــرشان مشاهده کرد تصمیم گرفت تا کار را با آنها یک طرفه کنـــد، همان بود که در سال ۱۹۹۶ به خطرناکتـــرین اجنت اش بن لادن که تا آن زمان در سودان بسر میبرد، دستور داد تا به افغانستان نقل مکان نماید.

نزد امــــریکا در افغانستــــان دیگر نیــــروی و شخصیتی وجود نداشت تا در تطبیق بـــرنامه هایش درد سر ایجاد نمــاید، دیگر نه دکتور نجیب الله وجود داشت و نه کادرهـــــای مسلکی، سیاسی و نظامی دولتش. دیگر نه روشنفکری بود و نه جریان سیاسی که پرده از اعمال ننگین امـــریکا بـــردارد. حالا فقط یگانه کسی که میتوانست در آینده بــــرای امــــــریکا تشویش ایجاد نماید همانا احمـــد شاه مسعود بود و بس. باید از شر او خود را نجات میـــداد. این بود که وی را بوسیله دو نفــر تروریست عـرب در ۹ سپتامبـــر ۲۰۰۱ ترور نمود، درست ۲ روز قبل از حادثه 11 سپتمبر.

تراژیدی ۱۱ سپتامبر۲۰۰۱ که ازخود بیشتراز ۲۷۴۹ کشته و چنــــدین هــزار زخمی بجاه گذاشت یکی از وحشتناکتــرین نوع تـــرور دستجمعی انسانهای بیگناه بود که بوسیله مافیـــای جورج بوش انجام گـــــردید بتعقیب آن اداره بوش بن لادن و طالبــــان را مسوؤل و عاملین این تراژیـــــدی معــــرفی نموده به افغانستان لشکر کشیــــد و آن را عملاً اشغال نمود. بدبختـــــانه آنانیکه تا دیروز بنــــام کفــــر، کمونست و اشغــال وطن توسط بیگانه (شوروی) سنگ وطنپرستی به سینه میـــزدند و علم جهــــاد علیه کفر را بــرافراشته بودنـــد و کشور مارا به ویـــرانه ای مبـــــدل ساختنــــد امروز دوشادوش بزرگتــــرین دشمن اسلام، ســـردار استکبار جهانی در تطبیق پلانهای شیطانی اش همکاری مینمایند.

در پیام مجاهـــد چنــــدی قبل بمناسبت ۸ ثور روز انتقال قدرت به مجاهـــدین، آقای پــروفیسور ربانی در جواب یک سوال میگوید: (. . . ما جهــــاد را در ابـــتدا علیه داود خــان شــــروع کـــردیم چون او و رژیمش وابسته به بیگانه بود و زمانیکه روس ها خاک مارا اشغال کردند ما در جهاد خود مصمم تر گردیدیم.)

جالب است که از پروفیسور صاحب پـــرسان شود که در زمان داود کـــدام کفـــر در افغانستان تجاوز کرده بود که جهاد علیه او فـــــرض بود؛ وابستگی داود خان با کـــدام بیگانه بوده، اگر دیـروز افغانستان توسط کفر اشغال شده بود امروز کدام لشکر اسلام به ســـرزمین ما دعوت گـــردیده و شما به اصطلاح مجاهـدین کبیر دیروز و کاوبای های امروز چه شد آن جهاد فی سبیل الله تان ؟

کفر دیروز وامروز فرقش در چه هست؟

شاید فرقش درین باشـــد که کفـــر دیــروز سلمان رشدی های را زیر حمایت و حفاظت خود نگـــرفته و کتاب "آیه های شیطانی" را در مطبوعاتش اجازه چاپ و نشر نداده بود!

شاید فرقش درین باشد که کفــر دیـــروز گاهی اوراق قـــرآن مجیـــد کلام پاک الهی را پاره پاره در تشنابها نیانداخته بود! که اینها چنین کردنـــد. شاید فرقش درین باشــــد که کفــــر دیروز به پیامبـــر بـزرگوار اسلام حضــرت محمـــــــد (ص) بحیث یکی از بـــزرگتــــرین شخصیت هـــای تاریخ بشــــریت احتـــرام قایل بود و با ترسیم و نشر کاریکاتورش در روز نامه ها و جرایـــــد به شخصیت آن بــزرگوار توهین نکرده بود که این دوستان شما بار ها چنین کردنـــد و غیره و غیره. جهاد با کفـــر دیروز از نظـــــر شما فـــرض بود ولی با این بیخدایان و ناباوران دست دوستی برادری و همکاری دادن فرض است !

مافیای بوش و چهره واقعی ۱۱ سپتمبر ۲۰۰۱

بن لادن کیست؟

درسال ۱۹۴۰ مرد فقیری از اهالی یمن وارد جـــده در عربستــان سعودی بمنظور پیـــدا کردن کار و غـریبی میگردد. بزودی این آدم بی همه چیز با ملک فیصل روابط دوستانه برقرار میسازد و با گـذشت زمان صاحب سرمایه، جاه و زنـــدگی اشــرافی میشود. او هست که در سالهای ۱۹۶۰ ساختمان های مساجـــد حـرمیــن شریفین را تکمیل میکند.

سوالی پیــــدا میشود که این یمنی بی همه چیز چگونه و یکباره با خانــدان شاهی روابط دوستانه برقــرار میکند و در مدت کوتاهی بیکی از پولدار ترین افراد عربستان تبدیل میشود؟

این شخص محمد بن لادن پدر اوسامه بن لادن است، ۲۰ مرتبه ازدواج میکند و ۵۴ اولاد (از جمله ۲۵ پسر) میداشته باشد، مادر اوسامه اصلاً از کشور سوریه است و حمیده نام دارد، او یگانه خانم محمد بن لادن است که به طرز اروپایی ها لباس میپوشد و از آزادی بیشتر برخوردار است.

اوسامه در ۱۹۵۷ تولـد شده و در سالهای ۱۹۷۰ از دانشگاه جـــده فارغ میگردد. بزودی خودش را غرض جهاد با شوروی ها به پاکستان رسانیده و الی زمان خروج قوای شوروی با مجاهـدین افغانستان همکاری میکنــــد. چارلز کوگن مسول سی.آی ای در پاکستان ارتباطات نزدیک با او میداشته باشد.

در ۱۹۹۱ به جده بر میگردد، میگوینـــــد نسبت حوادث کویت و عــراق مناسباتش با خانــدان سلطنتی سعودی خراب میشود و به سودان میرود، آنجاه کمپ تربیوی تروریستان را ایجاد میکند در ۱۹۹۶ به قندهار آمده و از آنجاه فعالیت های تروریستی اش را در گوشه و کنار جهان رهبری میکند، حوادث دارالسلام، نایـروبی، بالی، استانبول و مادرید را به وی نسبت میدهند.

حادثه ۱۱ سپتمبر ۲۰۰۱ بدون شک یکی از دلخراشتــرین حوادث کشتار جمعی انسانها بشمار میــرود که اداره واشنگتن آنرا به سازمان جهنمی القاعده و اوسامه بن لادن نسبت میدهد. سوال اینجاست که چگونه یک سازمان تــروریستی که از تولد آن بیشتــــــر از ۱۳ سال (۱۹۸۸ تولد القاعده) نمیگـــذشت، دست بالاتر از استخبارات بزرگترین قدرت اقتصادی و نظامی جهان چون امریکا پیــــدا میکند و بسیار بسادگی و مهارت بر اهداف مهم ایـالات متحـــده ضربه وارد میسازد. پس دولت امــــریکا، سازمان های استخبــاراتی آن، سیستم دفاع هوایی و قدرت نظامی آن کجاه بودند؟ اینها همه باصطلاح جادو شده و بخواب رفته بودند؟

بن لادن باستثنــای دکتور الظواهیــری که او هم دکتور طب است اصلاً متخصص و کارشناس نظـــــــامی و یا رشته های فزیک و شیمی را در اطراف خو دندارد تا بتواند چنین پروژه کاملاً سنجیده شده و محـــاسبه شده از لحاظ فوانین فیزیکی را با چنین سرعت در معرض اجرا بگذارد. جهانیان را در مجموع نمیتوان فریب داد، ببینیم تا سر نخ به اصطلاح به کجاه گره میخورد:

ایریک لورانت در کتاب (چهره پنهانی ۱۱ سپتامبر) صفحات ۴۶،۴۷،۵۱  مینویسد:

بــــــزرگتـــرین کمپنی اقتصـــادی جهـــــان عبارت از مــــورگن ستـــانلی است که دفاتــــر آن ۲۲ طبقـــــه تا طبقـــه ۱۱۰ بـــــرج جنـــــــوبی را اشغـــال نموده بــــود. به انــــدازه ۲۱۵۷ سهم خویشــــرا درست در ۳ روز قبل از حادثه بفــــــروش رسانیــــــد درحالیکه فــــــروش معمولی آن ۲۷ قـــــرارداد در روز بود.

سهم این شــــرکت از ۹.۴۸ دالــــر پیش از یازدهم سپتامبر به ۵.۴۲ دالـــر بعــــد از حـــــادثه پایــــان آمــــد.

معامله گر ازین مدرک ۲.۱ ملیون دالر در جیب گذاشت.

ــ یکی دیگـــــر از غولهـای بزرگ سرمایــــــداری جهانی مـــــریل لینچ و شـــــرکا میبــــاشد ۱۲۲۱۵ سهم خودرا بین روز های ۶ تا ۱۰ سپتامبـر بفـــروش رسانید، قـرارداد های معمولی آن ۲۵۲ قرارداد روزانه بود؛ ۵.۵ ملیون دالر منفعت در جیب گذاشت.

ــسهم یونایتد آیرلاینز ۴۲% بعد از حادثه تقلیل نمود یعنی از ۸۲.۳۰ دالر قبل از حادثه به ۵۰.۱۷ دالر سقوط نمود، سود حاصله حدود ۵ ملیون دالر.۴۷۴۴ سهم فروخته شده به روزهای ۶ و ۷ سپتامبر.

ــ شرکت امریکن آیرلاینز از ۷۰.۲۹ دالر به ۱۸ دالــر بعد از حادثه کاهش نمود سود حــداقل ۴ ملیون دالــــر ۴۵۱۶ قرارداد فروش در مقابل ۷۴۸ در خرید.

ــ هر چهار طیاره ربوده شده از همین دو شرکت بودند.

ــ از تاریخ ۴ تا ۳۰ اگست را رییس جمهـــور بــوش ایـــــام تعطیل خــود را در تکــــزاس سپــری میکـــرد طی این مدت طیارات اف ۱۵ و اف ۱۶ بالای محل رییس جمهور دایم در پــرواز و گـــزمه بودند این عمل نه در گذشته و نه بعد از حوادث ۱۱ سپتامبر در امریکا دیده نشده.

ــ بتاریخ ۱۰ سپتامبر چندین نفر از کارمندان عالی رتبه پنتاگون سفـــرهای طیاره شانــرا بروز ۱۱ سپتــامبر کنسل نمودند (مجله نیوز ویک ۲۴ سپتامبر ۲۰۰۱).

شب ۱۰ بر ۱۱ سپتامبر را آقای بوش خلاف معمول بالای بام مسطحی یکی از تعمیراتیکه بوسیله راکت های زمین بهوا مجهز گـــردیده بود و در اطرافش نیروهای نظامی گشت میزدنــد در ساراسوتا واقع فلوریــــــدا سپری کرد (ساراسوتا هرالد تریبون ۱۰ سپتامبر ۲۰۰۲)

ــ زلزله سنج های دانشگاه کولمبیا همزمان در لحظاتیکه برجها در شرف فرو ریختن بودنـــد زمین لرزه ای به اندازه ۱.۲ و ۳.۲ درجه ریشتر را ثبت نموده.که بیانگر یک انفجار میباشد.

ــ اسکوت فوربــــز کارمنـــد شرکت(فیدو سیاری تـــروست) شهادت میدهــــد که جریـان بــــرق بـــروزهای ۸ و ۹ سپتامبــــر برای مـــدت ۳۰ ساعت مـتوالی قطع گردیــــده بود این گفتـــــه را شاهــــدان دیگــــر نیـــز تائید کرده اند. عمل قطع جریان برق بمنظور وصل ساختن کیبل های برق جهت تخریب تعمیرات صورت گرفته مسلماً درین مدت تمام کامره های امنیتی غیر فعال بوده.

ــ قسمیکه دیده شد برجها در مدت ۸ تا ۱۰ ثانیه فرو ریختنــــد؛ اگر یک توپ بیلیارد از ارتفاع ماننـد برجهای دوگانه در خلا سقوط داده شود بعد از ۲.۹ ثانیه بزمین میرسد؛ بناً از نظر قوانین فزیک (قانون نیوتن و کشش) فرو ریختن طبقه به طبقه برجها باین سرعت غیــر ممکن میباشد مگر اینکه قوه محرکه دیگـــری در سقوط آن بکار برده شده باشد.

در یک محاسبه ساده میبینیم که اگر سقوط از اثر فرو ریختن طبقات بالایی صورت گرفته باشـد طبقات پاینی میبایست از خود مقاومت نشان میدادند و رفته رفته از فشار بالایی بر طبقات پایینی کاسته میشد که برعکس همه طبقات بسیار بسرعت همزمان فرو ریختند.

ــ فرو ریختن عمودی و سریع برجها یکی از تعجب برانگیزترین این جنجال میباشد. ویــد لینگر و جیف کینگ انجنیران رشته های برق و ساختمانی سقوط برجها را از اثر آتش سوزی و حریق رد میکنند: نخست اینکه درجه حرارت حاصله از بنزین طیاره باندازه ای نبود که توانایی ذوب بدنه فولادین برجها را داشته میبود چون نقطه ذوب فولاد ۱۴۸۲ درجه سانتی گـــراد میباشد، در حالیکه بنـــزین طیاره حــرارت اعظمی ۹۸۲ درجه سانتی گراد را تولید میکند، از طرف دیگر فولاد بکار برده شده در ساختمان برجها در برابــر حرارت ۱۰۹۳ درجه برای مدت ۶ ساعت تضمین شده بود مثال آن آتش سوزی سال ۱۹۷۵ در همین مرکــــز تجارتی میباشد که خسارات سطحی داشت.

نظـــر بخواص ذوب فلـــزات، فــــولاد ۵۰% مقـــاومت خـــود را زمـانی از دست میدهــــد که درجه حـــرارت به ۵۰۰ برسد. انالیز نشان داد که حرارت حاصله از اثر حریق در برجها باندازه ۲۵۰ درجه بیشتر نبود.

ــ گرد و غبـــاریکه از اثر فرو ریختن برجها بطـــرف آسمان پـــرتاب گـــردید خود بیـــانگـــــر یک انفجاربـود نه سقوط خوبخودی، زیرا ارتفاع گرد و غبار سقوط خود بخودی کمتر از ارتفاع آن از اثر یک انفجار میباشد.

ـ ویلیام رو دریگویز یکی از محافظین برجها و نیز ۱۴ نفر دیگر تصدیق کرده اند که آنها درست در چنـــــد ثانیه و شاید هم همزمان با برخورد طیاره با برج انفجاراتی را از منازل پایان شنیده اند. قابل تذکر است که سرعت صوت در فولاد نسبت بهوا ۱۶ مرتبه بیشتر است.

ــ طیـــــاره نخستین به ساعت ۴۶.۸ بوفت محلی به برج نمبر ۱ اثابت کرد و طیـاره دوم بساعت ۳۰.۹ بوقت محلی به برج دوم اثابت نمود؛ همه شاهد آن بودیم که برج دومی ابتدا فرو ریخت و به تعقیب آن بــــرج اولی فرو نشست، حالا اگـــر این فرو ریختن ها از اثــر حــــریق و ذوب شدن بدنه برجها میبود پس باید برج اول که تقریباً ۴۶ دقیقه پیشتر در آتش میسوخت نخست فرو میریخت.

ــ اولین تصویریکه از پنتاگون (تعمیر وزارت دفاع امریکا) نشان داده شـــده هیچ اثر از طیــــاره ایکه بآن اثابت کرده باشد دیده نشده؛ بعد از ارزیابی و انالیز نظر به گفته تیری مایزن و جیمی والتر هیچ طیـارۀ بالای پنتاگون سقوط نکرده و بیشتر گمان برخورد یک راکت کروز بآن میـــرود. سوراخیکه از اثـــر این بــرخورد در بدنه تعمیر بوجود آمده بعرض ۵ تا ۶ متر در قسمت دخولی و ۳۰.۲ متر در قسمت خــــروجی میباشد و این آله مخرب (طیاره یا راکت کروز) ۶ دیوار کانکـــریتی را عبور نموده است و زمان اثابتش به بدنه تعمیـــر از زمین باندازه ۶ متر ارتفاع داشته. آیا پیلوت یک بوینگ ۷۵۷ با ســر نشینانش ولو هر قدر ماهر هم باشـد میتواند در چنین ارتفاع خود را در داخل یک شهر بهدف برساند.

ــ تمام کامــره های ویدیـــویی هوتل های اطـــراف پنتاگون و نیــــز از یک ستشن بنزین (تانک تیل) از طرف اف.بی.آی جمع آوری و ضبط گردید.

آتش که از اثر سوختن نفت تولید میشود برنگ زرد مایل است در حالیکه آتش که تعمیــــر پنتــاگون در آن میسوخت نارنجی بود.

ــ تعمیر نمبر ۷ که دفاتر سی.آی.ای ــ آی.آر.اس و رودلف ژولیانی شاروال نیویارک در آن موقعیت داشت و در آن حدود ۳۰۰۰ تا ۴۰۰۰ دوسیه اسهام وال ستریت محفوظ بود که هیچ طیاره ای به آن بـرخورد نکــرد صرف از اثر پرتاب آتش از برجهای دوگانه بالایش، حـــریق شده بود و بس ولی این تعمیر نیز مانند برجهـا بزمین فرو نشست.

ــ چندین ماه پیشتر از حادثه مسوولین امنیتی برجها از پست های شان سبکدوش و بجای شان مروین بوش برادر جورج بوش و ویرت والکر پسر کاکای بوش توظیف میشوند.

ــ اُسامه بن لادن که از سال ۱۹۹۶ بدینسو امریکا در جستجویش میباشد در ماه جولای ۲۰۰۱ در شفاخانه امریکایی در دوبی تحت تداوی و معالجه قرار میگیرد و در همانجا مسوول سی.آی.ای با وی ملاقات میکند.

ــ سازمانهای استخباراتی امریکا چون سی.آی.ای ــ اف.بی.آی ــ آی.آر.اس ـ ان.ا.ز.ا و غیره که هیچ نقطه از کره زمین و فضای آن از دوربین کامره های جاسوسی آنها در امان نیست و حتی صحبتها و مکالمات تیلیفونهای مبایل در سرتاسر جهان جاسوسی میشود، چگونه در جلوگیری از این تراژیدی عاجز بودند؟

و چرا نمیتوانند محل و موقعیت فعلی بن لادن را تثبیت نمایند؟

ــ چرا از داخل شدن نیروهای اتحـاد شمال به کابل در سال ۲۰۰۱هنگامی که بدروازه های شهر رسیـده بودند الی امر ثانی جلو گیری بعمل آمد؟ شاید آنها میتوانستد افـراد حلقـه رهبـری طالبـان و یا القاعــده را دستگیر سازند و یا اسناد و مـــدارک روشن بدست بیاورند؟ آیا توقف دادن آنها در دروازه های کابل توسط امریکا فرصت دادن به طالبان و القاعده نبوده؟

طیاره ربایان

بتاریخ ۱۴ سپتامبر ۲۰۰۱ اف.بی.آی لست اسامی ۱۹ نفر طیاره ربا را با فوتو های آنها به نشر سپرد که از جمله ۱۵ نفر آن اتباع عربستان سعودی بودند سال تولد و محل بود و باش بعضی آنها درج این لست بود.

ــ اولین تردید: در پرواز ۱۱ امریکن آیــرلاینز که بالای برج شمالی سقوط کـــرد اسامی چهار پیلوت درج شده و پرواز ۱۷۵ یونایتد آیرلاینز که بالای برج جنوبی سقوط کرد تنها یک نفــــر پیلوت داشته.و اما طیاره که بالای پنتاکون سقوط میکند نام هیچ پیلوت در آن نشان داده نشده.  

ــ از جمله ۱۹ طیاره ربا فقط ۷ نفر آنها تاریخ تولد دارند و اسناد متباقی بدون تاریخ تولد است !!! همچنان ۸ نفر آنها تابیعت شان نیز درج نشده. سوال پــیدا میشود که چگونه میتوان بــــرای یک شخص سند هویت بدون درج تاریخ تولد و تابیعت صادر کرد؟

ــ دو نفر آنها به عین روز تولد شده اند (محمد عطا و وایل الشهری) و بعضی آنها هم نام میباشند مثلاً:

دو الشهری در پرواز ۱۱ و یکی هم در پرواز ۱۷۵ ؛ دو الحظمی در پــــرواز ۷۷ که هردو در یک آدرس در امریکا زندگی میکرده اند همچنان دو الغمدی در پرواز ۱۷۵ و سوم آن در پرواز ۹۳.

ــ در ملاقات خود وزیر خارجه عربستان سعودی شهزاده سعود الفیصل بتاریخ ۲۰ سپتامبر ۲۰۰۱ با بـوش برایش خاطرنشان میسازد که ۵ نفر شامل لست اف.بی.آی هیچ ارتباط با قضیه ندارند. فـردای آن اف.بی.آی. اعلان میکند که بعضی از طیاره ربایان اسناد کسانی را دزدیده بوده اند.

ــ یکی از جمله طیاره ربایان بنام عبدالعزیز العمری یاد شده که در پرواز ۱۱ امریکن آیــرلاینـز بـوده ولی نامبرده بتاریخ ۱۶ سپتامبر به قونسلگری امریکا در جده مراجعه نموده و تقاضا میکنــد که به چه دلیل اسمش در جمله طیاره ربایان آمده. این مطلب از طریق بی.بی.سی. ا.آف.پی و اندی پندت در ۱۷ سپتامبر نشر گردید .

ــ ولید الشهری طیاره ربا پرواز ۱۱ فرزند یک دیپلومات سعودی در مراکش، تائید میکند که در امـریکا آموزش پیلوتی را در دایتن بیچ فرا گرفته اما امریکا را در سپتامبر ۲۰۰۰ ترک گفته و با حادثه هیچ ارتباطی نـدارد.

وقتی پرده از روی چنین جنایت بزرگ برداشته میشود و چهـــره اصلی عاملین آن (مافیــای جورج بـــوش و القاعده) از پشت نقابها ظاهر میگردد دیده میشود که چگونه هــردو در تبانی هم در جهت منافع مشترک شان خلق ها و ملیت های را قربان میسازند، آن یکی بمنظور فرمانروایی و باداری بــر جهان از شیوه های مختلف ترور و کشتار انسانهای بیگناه استفاده بعمل میآورد و حتی به انسان سرزمین خود نیز رحم نمیکند و آن دیگر بیشرمانه در عقب دین مقدس اسلام و قرآن خدا«ج» سنگر گرفته با انجام اعمال ضد بشری و ترورستی اش لکه های سیاه بدنامی را بر دامن پاک اسلام گذاشته و این دین مقدس و آسمانی را در اذهان جهانیان بمثابه هیولای وحشتناک جنگ، کشتار، ترور و خونریزی معرفی مینماید. سکوت بن لادن و القاعـــده در برابر ادعای امریکا مبنی بر حادثه ۱۱ سپتامبر خود بیانگر روابط مستقیم این سازمان جنایتکار با امپـــریالیسم امــریکا و سازمان های استخباراتی آن را ثابت میسازد.

منظور ازین نوشته آن بود تا پلانهای شیطانی قدرت های بزرگ بخصوص ایــالات متحـــده امــریکا خوبتــر روشن گردد .مسوولیت ما در برابر آن چه خواهد بود؟ این غول های جهان سرمایه نه بخاطر مردمان فقیــر و پاه برهنه افغانستان و یا عراق بسوی ما میآیند، نه بخاطــر تامین عدالت و دموکراسی بیاری ما شتافته اند بلکه بدنبال اهداف اقتصادی و نظامی خود هستند و در جهت «فرمانـــــــروایی نوین بر جهان!» تلاش دارند.چه باید کرد در همچو شرایط که کشور در کام اژدهای وحشتناک امپریالیسم امریکا فرو رفته؟

راه بیرون رفت از این بن بست را چگونه جستجو باید کرد؟

آیا توصل به اسلحه و اقدام به یک جنگ دیگر با امریکا و کشور های هم پیمانش راه نجات هست؟

اینها و هزاران چرا های دیگر در ذهن هر افغان وطنپرست پیدا میشود؟

یقیناً امریکا و همپیمانانش هرزمانی درک نمودند که دیگـــر درینجا منافع شان ختم است، کشور مارا ترک میگویند و برایشان بی تقاوت هم خواهد بود که چه بر سر این ملت مظلوم میآید.

آیا بر ما نسل روشنفکــــر این ســرزمین لازم است بازهم مانند سال ۱۳۷۱ منتظــر آن باشیـــم تا پاکستــان برای ما دولت تعیین نمایــــد؟ یکبار مردم ما این را تجربه کردند و فکر میکنم برای همیشه دیگر کافی خواهــــــــد بود..

قبل از همه یگانه راه نجات وحدت و یکپارچگی همه ملیت های افغانستان اهم از پشتون، تاجک، ازبک هزاره، ترکمن بلوچ وغیره و غیره میباشد. تا زمانیکه وحدت ملی عملاً بین تمام اقوام و ملیت های کشور ما تامین نگردد دشمنان مشترک ما ازین تفرقه و جدایی ما استفاده خواهند کــرد و ما گاهی در وطن خود حاکم بر ســـرنوشت خود نخواهیم شد. پخش انـــــدیشه های مضــر ملیت گــــرایی در بین توده خود یکی از کار بردهای استعمار کهن «تفرقه بیانداز و حکومت کن» میباشد که متاسفانه در بسیاری محافل، نشرات و نوشته ها مبلغین پر و پاه قرص دارد. آنانیکه احساسات ملی مردم مارا با پخش همچو اندیشه های مضر بر می انگیزانند آگاهانه و یا غیرآگاهانه در خدمت دشمنان وحدت و یکپارچگی ملت افغانستان قرار دارند.

ثانیاً تامین صلح سرتاســـری در کشور و جمع آوری اسلحه و تقویه قوای مسلح کشور و بلند بــردن قــدرت محاربوی آن در سطح قبل از ایجاد دولت مجاهدین.

ــ ختم دوران قوماندان سالاری و جنگسالاری.

ــ خروج نیرو های اشغالگر ازافغانشتان.

ــ تشکیل دولتی با پایه های وسیع مردمی.

ــ شرکت و سهم همه ملیت ها در اداره کشور.

و بسیاری مطالب دیگر که تذکر آن باعث طویل شدن مقاله خواهد گــــــــردیــد.

 پایان

  نویسنده: انجنیر حفیظ الله زریر

 

منابع:

  Eric  Laurentــ چهره پنهانی ۱۱ سپتامبر اثر ایریک لورانت

ـــ ۱۱۵ دروغ  ۱۱ سپتامبرDavid  Ray Griffin --

secreteBase.free.fr-- 

 

   توجه !

کاپی و نقل مطلب فوق صرف با ذکر نام و ادرس سایت «اصالت» مجاز است !

  

www.esalat.org