دوشنبه، ۱  مارچ ۲۰۱۰

 

 هشت مارچ یعنی چه!؟

صالحه رشیدی

ما در آستانۀ هشت مارچ تجلیل از روز جهانی زن مثل سالهای گذشته و سال قبل قرار داریم. تجلیل از قهرمانی و همت والای زنانی که با ریختن خون خود خواستار حقوق مساوی و مزد مساوی در برابر ساعات کار با مردان شدند، جای شک و تردید نیست که هشت مارچ و مبارزات حق طلبانۀ زنان در تاریخ جایگاه و عظمت خود را حفظ کرده است در همان مقطع تاریخ یک ضرورت زمان بود و تأثیرات شگفت انگیزی در سر تا سر دنیا نمایان گردید اما امروز جهان عوض شده استثمار شکل نو و رنگ تازه را پیدا کرده تا دیروز اگر زن حق کار و حق تحصیل نداشت زندانی در خانه بود و ارزش کالا را داشت که باید آنرا خرید تا غمخوار و پرستار، آشپز و کالا شوی بی مزد در انحصار خود داشته باشند و امر نهی شان بی چون و چرا اطاعت شود ولی امروز با نیرنگ جدید و ناگزیری وسیله نمایش در انواع تجارت و بخوص فلم های سکس شده است، اربابان قدرت به خاطر رسیدن به هدف خود هر نوع کرامت انسانی را فدا میکنند. و یا تجلیل از هشت مارچ برای زنان سوگوار وطنم که روز تا روز با بی رحمی و کشتار جمعی توسط بم های امریکایی و با انتحار مسلمانان به پای تابوت عزیزان، همسران و یا فرزندان شان می نشینند و یا در برابر جسد به خون خفتهء برادران هموطن شان مویه کنان اشک می ریزند و یا هم در برابر خشونت ها تن به خود کشی و خود سوزی زده و یا از منزل فرار میکنند و یا هم صدمه معنوی از تجاوز دیده تا آخر عمر با حقارت زندگی دارند و یا هم با نا فرمانی از اوامر شوهر از سوی "طالب" شلاق را در مظهر عام و نشر تصویری در رسانه ها متحمل میشوند. "طالب" با جسارت زن نکاح شده را در برابر شوهرش شلاق میزند ننگ و غیرت کجا شد؟ شریعت را این ها باز مورد اهانت قرار میدهند.

من که زنم نمی دانم چه را بیان بگیریم و چه پیامی داشته باشم و چگونه بی حرمتی را در برابر هم جنس خود که توسط نوکران خریده شده بنام اسلام صورت میگیرد متقبل شوم، از کی توقع کنیم، من شاهد این نوع تجلیل های پر زرق و برق نمایشی و تمثیلی به عنوان روز جهانی زن (هشت مارچ)، آزادی زن، حقوق مساوی زن، با محافل خوشی رقص و پای کوبی بوده ام، گاهی زن را به عنوان ترقی و تمدن در بازار تجارت کشیدند و گاهی به عنوان ننگ و ناموس سر بریدند اما تأثیر و تغییر بنیادی در عرصه زندگی سیاسی و اجتماعی ما زنان رونما نگردیده، آیا میتوان برای نیم پیکر جهان یک روز را جشن گرفت و ارج گذاشت و متباقی روز های طویل زندگی را به مثابه برده و انسان مرده محرک سپری کند، و یا هم در یک روز از خشونت و رفتار آمرانه مرد احساس آرامش بکند و یا هم بزرگداشت این روز را که هیچ نوع تأثیر در زندگی من و زن وطنم ندارد گرامی بدارم، اما میتوانم دردی را زود به بیان بگیرم و طوفان اشکی را احساس کنم که با آن زاده شدیم و به پای پیری و یا خزان حزین رسیدیم، میتوانم با کوله بار های غم و اندوه از وحشت در این دو دهه در برابر زنان وطنم که خودم جزء آنها استم یاد کنم نمی توانم با احساسم که تراوش درد از یک جامعه سنتی مرد سالار است بازی کنم و صفحه ها را رنگین بسازم، خاک وطنم با خون اولاد های زنان ما رنگین شده که ضرورت به تجمل و تجلیل ندارد، انکار نمی کنیم که زنان در سر تا سر جهان در حواث سیاسی، اجتماعی، کلتوری و فرهنگی زودتر آسیب می بینند اما آسیب پذیری زنان در کشور ما از حد معمول زیاد است. در همین گونه حالات نا هنجار سیاسی و اجتماعی وطنم که مردان اسیر اند و روز خوش ندارند به زنان چه پیامی را میتوان داشت؟ جز تبریکی یک روز با اشک آه و اندوه.

 

 

٭٭٭

 

توجه!

کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است

کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد

Copyright©2006Esalat

 

www.esalat.org