سه شنبه، ۱۹ مارچ ۲۰۱۳

 
امین الله مفکر امینی

 

حلول سال نو ۱۳۹۲ خورشیدی را

 به همه هموطنان نجیب و با تقوا تبریک عرض میدارم.

 

در قدم نخست، سال نو، یعنی میلهء گل سرخ و اولین روز بهاری را بر اساس یک عنعنهء ملی و آداب پسندیدهء مردم شرافتمند میهن عزیزم، بــرای هموطنان عزیزم، چه در داخل میهن و چه خارج از آن و به خصوص هموطنان شرافتمندم که در ایالت منی سوتای امریکا، زیست دارند، از صــمیم قلب تبریک و تهنیت عرض میدارم و از خداوند متعال، این سال نو را یک سال پربار و شگوفانی، و عمـدتا سال صلح و صفا و زدودن زنگهای نفرت و تنفر از دلها، برای همه و بالاخره به یک تذکر عام برای همه نوع بشر خواهانم.

البته این تذکرات را که نوروزت مبارک باد و یا سال نوت مبارک باد را باید گفت و بزبان آورد، یک چیز لازمی است؟ آری! گفتن این کلمات به شکل عنعنهء ملی و یا بحیث یک سنن پسندیدهء ملی ما امر ضروری است و شکستن پابنــــدی ها از این عنعنهء ملی ما بسنده نمیباشد و باید هم نباشد.

ولی بیائید حالا مختصرا بنگریم، که نوروز و مفهوم واقعی آن در چه چیزها میتواند نهفته باشد:

 - آیا ما میتوانیم، مفاهیم واقعی نوروز را در دیده گان، یتیمان معصوم میهن زیبای ما جستجو کرد؟ آیا دیده های اشکبار شانرا میتوان با ایـن کلمــهء که نوروزت مبارک باد تلافی کرد؟.

- آیا شده میتواند به اطفالی که مادران شان یعنی این موجودات زیبای هستی بــه اساس حاکمیت های مرد سالاری، شوهر سالاری، مذهب سالاری و هر نوعــی از سالاری ها، به قتل رسیده اند و یا میرسند و قسمتی از زیبایی های فزیــــکی شانرا از دست داده اند و یا میدهند، و به زنده گی مادی و معنوی آنان، تعرضات خصــمانه صورت گرفته و یا میگیرد، با این کلمه ای که نوروزت مبارک، تلافی کرد.؟

- آیاشده میتواند که برای آن همنوعان خویش و بهتر بگویم هموطنان خویش که به زیر خیمه های سرد، بدون نان و لباس و سرپناه انسانی، بسر برده اند و یا میبرند از نوروز چیزی گفت؟ و آیا جرات این است که به چنین دردمندان، این کلمهء سنتی را صرفا بخاطر ادای یک عنعنه ای ملی، و یا فرهنگی، ابراز کرد؟

- آیا شده میتواند، در شرایطی که حضور قوتهای خارجی، تحت نام صـلح در میهن آبایی و خراسانی ما حضور دارند و تحت پوشش ایـن نام (ایجاد صلح و صفا و تحکیم حاکمیت ملی) بخاطر تامین مقاصـد شوم استعماری و استثماری شان، و تعقیب سیاست های مغرضانهء شان مصروف اند، کلمه تبریکی نوروز را ادا کرد؟

- آیا شده میتواند که در حالتی که چور و چپاول و قــانون شکنی ها و فساد اداری در سراسر میهن زیبای ما دامن گیر است و اصلا مصئونیت زیست چه بــــطور فردی و یا جمعـــی و یا بطور کل در میهن ما وجود ندارد، این کلمـه را به شکل واقعی آن بــکار برد؟

- آیا شده میتواند در صورت عدم تعادل، وضع مالی و اقتصادی چه بشـکل فردی و عمدتا بطور جمعی، که یکی در قصر های شدادی به سر میبرد و دیـــــگری در زیر خیمه های عریان، بدون حد اقل یک لقمهء نان به خاطر سیر ساختن شکم های شـان و جگرگوشته های شان، زنده گی دارند، این کلمهء مبارک باد نوروزت را استعمال کرد؟.

- آیا شده میتواند، در شرایطی که در میهن عزیز ما جلو ارادهء ملت واحد و شرافتمند ما، بدست حامیان استثماری و استعماری، یعنی امپریالیزم منطقوی، و جهانی، و بــــا دخالت مستقیم و غیرمستقیم دستگاه آی اس آی پاکستان، دولت آخوندی ایران و کشــور های عربی در راس عربستان صعودی، با حمایه و تایید ارتجاع ملی یعنی دشــــمنان داخلی میهن و مردم شرافتمند ما گره خورده است، از نوروز واقعی نام برد ؟

- آیا شده میتواند در شرایطی که بـــــرابری کامل زنان با مردان در تمام عرصه هـای زنده گی اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و غیره، هنوز حتی به فیصدی نا چیزی هم تامین نیست، از نوروز سخن گفت؟ .

- آیا شده میتواند در شرایطی که کشت و صدور خشخاش و چرس و تریاک، در وطن ما گسترده گشته و تقریبا عده ای از هموطنان ما بشمول بعضی از زنان، دخــتران و مادران میهن زیبای ما و همچنان پسران جوان و مردان، به استعمال چنین مواد مخدره محتاط اند و روز تا روز به حالات صحی و معنوی شان صدمه وارد شده و مـیشود از نوروز سخن گفت ؟

- آیا شده میتواند که هزارها تن از اهالی شرافتمند کابل که با حاکمیت دوره "مـجاهدین" جانهای شیرین شانرا از دست داده اند و به عدهء تعرضات مادی و مـعنوی صـــــورت پذیرفته و داغ آن به دل و دیده های آنان هنوز هم تازه است از تبریکی نوروز سخن گفت ؟

- آیا شده میتواند که کشتار برادران ملیت زحمتکش هزاره را در افشار کابل، تایــمنی وات کابل و اخیرا کشتار دسته دسته از برادران هزاره را در کویتهء پاکستان فراموش کرد و نوروز را مبارک باد به آنان گفت ؟

- آیا شده میتواند در شرایط فعلی که رشوت خوری، جز فرهنگ کارکنان دولتی شده است از نوروز و تبریکی نورروز سخن گفت.

خلاصه جواب این همه سوالات، به واقعیت نی است و این است نوروز واقعی در میهن عزیز ما و برای مردم رنجدیدهء ما در شرایط فعلی حکمروایان فعلی.

 

لذا نوروز واقعی چیست؟ نوروز واقعی عبارت از رنگ گرفتن یکسانی روز سال نو مردم میهن ما در تمام جهات زنده گی مادی و معنوی آنها میباشد .

- نو روز واقعی، سال پٌر بار شدن حیات مادی و مـعنوی انسان ها است .

- نو روز، سال بهتر شدن و رسیدن به آرزو های نوین مادی و مـــعنوی مطابق بــــه خواست زمان و مکان است .

- نوروز یعنی گذاشتن اصل احترام به شخصیت والای انسان، قطع نظر از هر نوع تعلقات قومی، مذهبی، لسانی، منطقوی، اقتصادی، سیاسی و غیره است .

- نوروز پر بار ساختن و شکستن زنجیرهای اسارت از دست و پای زنان، دختران و مادران قهرمان میهن و سعی در راه تامین تمام خواسته های مادی و معنوی آنان است

- نوروز یعنی، زیستن صلح آمیز به اراده و حق خود ارادیت خود یک ملت است .

- نوروز سهم مساوی همه افراد ملت، در منافع عامه یک مملکت است .

- نوروز، بالاخره کشت تخم اتحاد و همبستگی و زیست با همی میباشد.

- نوروز و تجلیل از سال نو، یعنی به خوشی ها و کامگاری های واقعی مـادی و معنوی دست یافتن است.

حالا اگر ما قدری بتاریخ گذشتهء میهن رجـــوع کنیم می بینیم، که تـــــلاش بخاطر این رنگ گرفتن همسانی نوروز و شگوفانی واقعی برای مردم و میهن، توسط جوانــــان آگاه میهن و شخصیت های ملی و سیاسی وطنپرست و ملی گرای ما، بـسرخط فعالیت های وطنپرستانهء شان قرار داشته است. ما نه چندان دور میرویم، بلکه نظری اجمالی بدورهء امانیه یعنی دوره سلطنت امیر امان الله خان غازی، می اندازیم. ایــن شخصیت ملی گرا، در پهلوی آغاز یک سلسله اصلاحات ضروری اداری، فرهنگی، اجــتماعی و اقتصادی، خاصتا در قسمت تامین حقوق مساوی برای زنان و به طــور عمده ارتقای سطح علمی و مسلکی آنها قدمهای مثبتی را برداشتند، که از جمله اعزام یـــــک تعـداد از زنان مهین عزیز ما بکشور ترکیه غرض فراگیری تحصیل پرستاری بخاطر رفـــع نیاز مربوط به زنان میهن مطابق شرایط زمانی و مکانی آندوره بود.

رفع حجاب و اجباری ساختن تحصیل تا صنف ششم برای پسران و دختران نوع عمده دیگرا ز این اقدامات بشر دوستانهء آن دوره میباشد که با تاسف، باضربهء کاری تحت شعار دین و مذهب به مشکلات شدید برخورد تا اینکه آن دوره درخشان امانیه، که واقعا نوروزهای خجسته و واقعی را برای مردم و میهن ما، متضمن بود، به نــــــا بــودی سوق داده شد .

دوره امانیه و جنبش مشروطه خواهان، و مراحل بعدی آن از جنبش هــــــای اتحادیه جوانان محصلین پوهنتون کابل به رهبری رفیق ببرک کارمل عزیز گرفته تا دوره های بعدی و دوره رسمی آغاز فعالیتهای حزب دموکراتیک خلق افغانسـتان بخصوص بازتاب اهداف مرامی آن حزب بنام برنامه عمل حزب دموکراتیک خلق افغانستان که فرآورده های فکری آن حزب را بخاطر ایجاد یک حکومت ملی و دموکراتیک و ارتقای وطن بسوی ترقی و تعالی واقعی متضمن بود، آتشی به جان دشمنان میهن، از دشمنان داخلی گرفته تا سطح منطقه و جهان، افروخت و همان بود که باز هم بــــــــا ضربه و همان روش کهنه، که اسلام در خطر است این اقدامات انسانی و صلحجویانه و مترقی خلاف اصول اسلامی و دین و مذهب دانسته شد و از عقاید پاک مردم ما استفاده های نا جایز بعمل آمد.

راهی که توسط حزب دموکراتیک خـلق افغانستان بخاطرشگوفانی واقعــــی مردم و میهن اساس آن گذاشته بود به رکود مواجه و باعث تحویل این نظام مردم سالاری به یک نظام جنگ سالاری و خونخوار و قاتلین و آدم ربایان و وابسته به رژیم های استـعماری و استثماری گردید.

من از صدها تذکرات رهبران خردمند حزب دموکراتیک خلق افعانستان، صرف چند تذکری از بیانیه تاریخی رفیق ببرک کارمل منتشره در سایت پر محتوای «اصالت» را به مطالعه میگذارم:

(در کدام شریعت، در کدام قانون دینی و دنیوی آمده است که اقلیتی بقیمت رنــج و زحمت مردم، که در قصر ها و کاخ های پرشکوه و باغ های بزرگی زنده گی کننــد که آنرا از اثر سوء استفاده خود یا پدران خود، یا ظلم و ستم و یا غضب مــال یا رشوه خوری و سود خوری بدست آورده اند؟ آیا در پهلوی آنان میلیون ها هموطن ما با رنج و شکنجه زنده گی نکرده اند؟ ایا این عدالت است.)

این هم نقل قول دیگری از تذکرات گرانمایهء رفیق فقید ببرک کارمل، منشی عمومی کمیته مرکزی حزب دیموکراتیک خلق افغانستان و یکی از بانیان با خرد و صدیـــــق ح.د.خ.ا. (برگرفته شده از تزسهای دهگانه رفیق گرامی ببرک کارمل از سایت مردمی «اصالت»):

(حزب ما نیروی سمتدهنده و سازماندهندهء جامعته ما بوده، بیانگر مصالح و منافـع بنیادی دولتی و ملی مردم افغانستان میباشد .

اعضای حزب ما امتیازی جز امتیاز رزمیدن در صف مقدم مبارزان از جان گذشتــه راه ترقی و سعادت خلق و اعمار افغانستان نوین و دموکراتیک را ندارند. ح.د.خ.ا. ایدیالوژی و نظریات خود را به هیچ کس تحمیل نمیکند و به عقاید تمام وطنپرستــان و نیروهای دموکراتیک ارج میگذارد.

مناسبات حزب با تمام قشرهای وطنپرست خلق سراسر وطن و سازمانهای اجتماعی کشور و با تمام متحدین خود بر اصول هموطنی، احترام و رعایت متقابل و حســـن همکاری سازنده و صداقت متکی میباشد.)

بلی هموطنان شرافتمند و خلق رنجدیدهء میهن عزیزم ساکن در افغانستان. این بود یکی دو مثالی از صد ها گفته ها و تذکرات شفاهی و رسمی، و تذکرات قیمتدارشان در اسناد کمیته مرکزی ح.د.خ.ا.

ما همچنمان به صد ها صدها از چنین بیانات پرشور انقلابی از صدها نه بلکه از هزاران اعضای برجستهء ح.د.خ.ا. از سطح بالا ترین کادرهای حزبی و دولتی گرفته تــا پائین ترین سطوح آن، یعنی صفوف رزمندهء آن بخاطر اعمار یک افغانستان نویـن، مستقل و سربلند داریم.

ما از این بیانات خالصانه و صادقانه از صد ها هموطن شرافتمند و صدیق ما و دیندار خود که واقعا آبادانی وطن و شگوفانی وطن را خواستار بوده اند و استند داریم کـــه البته تذکرات حتی یک فیصدی آن در این نوشتار مختصر من گنجایش ندارد. لذا اگــر نیک بنگریم تمام این تلاش ها بخاطر شگوفانی مردم و میهن و بخاطر تجلیل از یـک نوروز واقعی برای وطن و وطنداران ما صورت گرفته است و میگیرد.

بیایید صادقانه بگوییم بحیث یک فرد مبارز، و یک فرد واقعا مومن و مسلمان و بحیـث یک تن از اولاد صدیق و فداکار این مرز و بوم که آیا دشمنان داخلی و خارجی ما و به خصوص پاکستان و دولت آخوندی ایران و کشورهای متعصب عربی دیگــــــر در راس عربستان صعودی، میتواند خوشیها و بهارحقیقی مردم و میهن ما را تماشا کنند البته جواب باز هم نی میباشد .

حالا به خاطر اینکه ما دقیقا دسایس دشمنان داخلی و خارجی میهن عزیز خود را بــه طور دقیق بدانیم و با قضاوت های سر سری و یا از ترس این و آن، خود ها را محکوم وجدان خود نسازیم، باید مطالعه کرد، به اسناد و شواهد دقیق یعنی عکس ها، ویدیوها و بیانات و عمل کردهای دشمنان از طریق آثار و نوشته های وطنپرستان واقعی و بر حق به جستجوی حقایق رفت. که چنین اسناد به بسیار ساده گی، از طریق دستگاه های اطلاعات فردی و جمعی و عمدتا صفحات انترنتی میسر است .

من یکی از آنجمله آثاری را که دو سه باری آنرا زیر و رو کرده ام به هموطنان و رفقا و دوستانم، مطالعه آنرا پیشنهاد میدارم و مطالعه آن اثر که از طرف دو شخصــــــی عملا دخیل در قضایای افغانستان نگارش یافته و محترم قاسم آسمایی آنرا ترجمه کرده است، برای شناخت چهره های جنگ سالاران یعنی مجاهدین بنام، دسایس دستگاه سیا و هم چنان دخالت مستقیم پاکستان و دستگاه استخباراتی آی اس آی پاکستان، ضروری مـی دانم. این اثر بنام:

تلک خرس یا حقایق پشت پردهء جنگ در افغانستان نوشتهء محمد یوسف و مــارک ادکین ترجمهء محمد قاسم آسمایی بوده و در سایت پرمحتوای «اصالت» گذاشته شده است. من یقین و باور کامل دارم که با مطالعه آن، دفیقا نقاط نظر نا معلوم و مبهم در قضایای افغانستان و دسایس دشمنان چه داخلی و چه خارجی، بر ملا خواهد شد و کسی نخواهد ادعا کرد که این اثر از طــرف اشخاص وابسته به حزب دموکراتیک خلق افغانستان و یا طرفداران و هوا خواهان آن به رشتهء تحریر در آورده شده است، بلکه از جانب حامیان بین المللی و منطقوی "مجاهدین" نوشته شده است.

هموطنان گرامی و عزیز! در خاتمه یکبار دیگر باز هم به اساس همان رویهء پسندیدهء مردم نجیب ما، حلول سال نو را با تمام موجودیت آثار غم و اندوه و عدم موجودیت صلح و صفای پایدار و با تمام موجودیت فساد اداری و عدم موجودیت یک حکومت واقعا ملی و دموکراتیک، بشما تبریک عرض میدارم و نوروز تانرا مبارک باد میگویم .

هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق

ثبت اســـــــــت بر جریدهء عالم دوام ما

 

 

  

 

توجه!

کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است

کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد

Copyright©2006Esalat

 

www.esalat.org