Sat, August  2010 16:49:02

  
سنجر غفاری

 

هندوستان، افغانستان و منطقه

 

بدون شک میتوان گفت نقش کشور هند در بوجود آمدن ثبات در افغانستان و منطقه امر حیاتی و حتمی میباشد. تاریخ منطقه بیانگر نقش و ارزش های مهم سیاسی، نظامی، اقتصادی کلتوری و فرهنگی مردمان با فرهنگ و مقاوم سرزمین پهناور هند میباشد. دوستی مردمان افغان – هند آزمون زمانه های تلخ و تاریک قرن ها را مشترکاً با هم پیموده. موقعیت استراتیژیکی مشترک و همانند این دو کشورِ باهم دوست و برادر در منطقه باعث حضور لشکر گشایان و امپراطوران قرن ها و زمانه های مختلف حیات جهانی گردیده است. مقاومت، شهامت، و پایمردی اقوام و ملیت های مختلف و متحد این دو کشور پوزه بزرگترین امپراتوران را به خاک سیاه مالیده و شکست حتمی و نابود کننده را برای همیشه در خاطرات تاریخ جهان ثبت داشته است.

شالوده اساسی مبارزه و آزادی، مقاومت و دفاع از مقدسات وطنی و مذهبی را مردمان آزاده افغان و هند در منطقه بنیاد گذاشته و برای دیگران آموختند. سنگر مقاومت و دیوار بزرگ مدافعوی علیه تمامی نا ملایمات و تعرضات اجنبی ها در منطقه مردمان افغان و هند بوده و است. در راه حفاظت و مقاومت علیه متجاوزین شیر مردان و شیر زنان دو کشور فرزندان شان را قربان نموده. تاریخ مبارزات دو کشور خاطرات هزاران مبارز و سپاهی گمنام کشور شان را در حافظه خویش با خط زرین دارد. با گرامی داشت کارنامه های بزرگمردان راه سعادت و آرامش ملی دو کشور با یاد آوری نهضت امانی و مبارزات گاندی فقید میخواهیم بگوییم که ادامه راه شان نجات حتمی کشور افغانها و نقش کلیدی کشور بزرگ هند را در بوجود آوردن و تحکیم ثبات در کشور ما و منطقه حتمی میسازد.

بنیاد اساسی هسته گذاری تروریزم بوسیله حمایت و تقویت تاریک اندیشان قرن بر علیه اوج گیری نهضت های مترقی و آزادی خواهانه در دو کشور از ابتدای فعالیت نهضت امانی و مبارزات قهرمانانه گاندی فقید بر ضد اشغال و تجاوز، افراط گرائی آغاز یافت. ارتجاع سیاه در تدارک و سازماندهی با استفاده از احساسات ملی و مذهبی، قومی، سمتی و لسانی باعث ایجاد نفاق و چند گانگی میان اقلیت های قومی و مذهبی در میان مردمان دو کشور نفوذ نمود. یکسان فعالیت اش را بر ضد نیروهای آزادی بخش ملی در منطقه فعال ساختند. ترو، و تروریزم را رونق و انکشاف دادند. وسیله عمده رسیدن به این اهداف را ارتجاع عرب در ایجاد تشکیلات اخوان المسلمین در منطقه تسریع بخشیده. بعد از ترور مبارز فقید جمال عبدالناصر چهره زشت شان را بسوی منطقه ما در ایجاد و هسته گذاری پایگاه های شان در کشور پاکستان و بنیاد گذاری تنظیم های اسلامی افراطی تحت حمایت خویش در افغانستان و هندوستان حضور شان را در منطقه تقویت بخشیدند.

بعد از روی کار آمدن جمهوریت سردار محمد داود در افغانستان و ایام صدارت فقید میرمن اندراگاندی آتش کینه و انتقام بوسیله تاریک اندیشان افراطی و ارتجاع وقت به مرحله غلیان رسیده، ریشه و پنجه افراط گرائی در منطقه صد چند مورد نوازش و پرورش قرار گرفت. بازی های استراتیژیکی بوسیله کار مشترک استخبارات کشور های حمایت کننده از تروریستان و افراط گرایان مذهبی در منطقه علیه افغانستان و هندوستان چندین مراتبه افزایش یافت. پاکستان به مرکز عمده فعالیت بر ضد کشور افغانها و هندو ها مبدل گردید. این حمایت و محافظت از پاکستان تا امروز به قوت اش باقی است. حوادث سالیان ۱۹۷۸ الی امروز در منطقه و جهان که باعث رشد و تقویت سیاسی و نظامی افراط گرائی و تروریزم گردیده است بیانگر این واقعیت میباشد تا کشور های افغانستان و هندوستان بوسیله ارتجاع منطقه، به خواست دوستان و حمایت کننده گان رژیم در پاکستان، تحت کنترول همیشگی و یا در نا آرامی و نبود ثبات دایمی قرار داشته باشد، و از ادامه این وضعیت کشور های متذکره استحصال منافع کشوری شان را در منطقه برای همیشه بنمایند. در ضمن میکوشند تا از نفوذ کشورهای چین و روسیه و ایران کاسته باشند، و در بی ثباتی افغانستان و هندوستان ثبات شان حفظ گردد، نقش کشور بزرگ و صنعتی، یگانه دوست استراتیژیکی و منطقوی، کلتوری و فرهنگی کشور افغانها- هندوستان را، در بوجود آوردن تعادل و همکاری در امر صلح و ثبات، باز سازی و رسیدن به توافق مشترک با کشور های آسیای مرکزی منجمله رسیدن به منابع طبعی و انکشافی پروژه های مشترک اقتصادی و بازسازی افغانستان و آسیای میانه، میخواهند ازمیان ببرند. به خصوص نظامیان پاکستان به خود این حق را داده و میدهند تا با وارد نمودن فشار های شدید سیاسی و نظامی و اقتصادی، در آغوش کشیدن باند ها و گروپ های تخریبکار و تروریست را بر علیه دوستی و ایجاد پیمان های مشترک همکاری افغان و هند آماده ساخته در ادامه جنگ و ترور تمثیل موقعیت و حضور خویش را میخواهد عجولانه بالای دو کشور بقبولانند که جامعه جهانی را هم تحت تاثیرات چنین افکار خویش قرار داده و به سازش ها و معاملات به نفع خویش و بر ضد منافع ملی کشور های هند و افغان میکشاند.

بر اساس این واقعیت ها جامعه جهانی و متحدین ایکه نیروهای نظامی شان در منطقه حضور دارند نباید دنبال خواست ها و عملکرد های دوگانه نظامیان پاکستانی بروند. و از نقش و قوت کشور بزرگ هندوستان در امر ثبات و بازسازی در افغانستان و منطقه نباید به اراده پاکستان متوسل گردند. خواست ملی افغانها را در حفظ ثبات و دوستی با کشور دوست و برادر هندوستان که با دشواری های موجوده در منطقه مشترکاً دست و گریبان میباشند نباید نادیده گرفت. هندوکش و کشمیر دیوار مقاومت دوستی و محافظوی منطقه بوده. با خون ملیونها پتان و انسان دو کشور قامت اش را بلند نگهداشته است. بدون در نظر داشت موقف و امکانات کشور دوست هندوستان در باز سازی و اعمار مجدد افغانستان و مشارکت کشور هند در روند سیاسی و اقتصادی نظامی در منطقه و نقش آنکشور در عرصه های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی از طریق افغانستان به جمهوریت های آسیای میانه هیچگونه صلح و ثباتی را در افغانستان و منطقه نمیتوان اُمید وار بود. مسدود شدن کانالهای تروریستی باید بوسیله ایجاد مشترکین منطقوی در یک اتحاد با کشور هند صورت بگیرد. این نقطه قابل ارزش است که هند بزرگترین کشور دارای امکانات قوی نظامی علیه تروریزم است. برای امریکا و متحدین در شرایط امروزی استفاده از قوت های ضد ترور کشور هند ضروری و حیاتی است. چرا باید از این امکانات و ریزرف ارزشمند استفاده صورت نگیرد. بنا بر این ضرورت ها باید ارزش عمده کشور هند در ایجاد ثبات در افغانستان و منطقه را به آزمایش قرار داد و استفاده نمود. بدون نقش هند آرامش در منطقه بعید به نظر میرسد.

 

سنجر غفاری