اسماعیل فروغی- ژورنالیست آگاه،

 نویسنده ی روشنگر و کارمند شایسته و با تجربه ی رادیو و تلویزیون

مصاحبه کننده: انجنیر عبدالقادر مسعود

 

در جمع نخبگان پر تلاش و ورزیده سرزمین باستانی ما و در دنیای شکوهمند ادب و فرهنگ ما، در مورد کارنامه ها و خدمات مثمر شخصیت مستعد و هوشمندی مینگارم، که یکی از چهره های قدیمی ولی آشنا برای بیشترینه بیننده گان و علاقمندان تلویزیون افغانستان است. این نویسنده ی فرزانه و سخنور آگاه دنیای ادب و فرهنگ، ژورنالیست ورزیده وممتاز محترم اسماعیل فروغی میباشد. چنانچه شما هموطنان با کار و فعالیت مثمر ایشان از راه رادیو و تلویزیون و مطبوعات شناسایی دارید.

 

در شروع نظری کوتاهی می اندازیم به زندگینامهء محترم اسماعیل فروغی:

محترم اسماعیل فروغی در سال (۱۹۵۴) عیسوي در شهرکابل در یک خانواده منور چشم به دنیا گشوده، در لیسهء عالی غازی درس خوانده و در سال (۱۹۷۵) عیسوی در پوهنځی زبان و ادبیات پوهنتون کابل، رشته ژورنالیزم را به پایان رسانیده است.

او پس از فراغت از تحصیل، در برنامه های گوناگون رادیو وتلویزون به صفت پرودیوسر و نویسنده ی متن برنامه ها، ایفای وظیفه نموده و در ایجاد و تهیه ی برخی برنامه های مشهور و پرطرفدار، سهم فعال و سازنده داشته اند؛ که به طور نمونه میتوان از برنامه های (موسیقی و نکته ها) برای رادیو و (ساعتی با شما) برای تلویزون یاد آور شد.

وظایف و مسوولیت های مسلکی و رسمی که محترم اسماعیل فروغی پیش از مهاجرت به کشور آلمان تا سال (۱۹۹۳) عیسوی در داخل کشور داشتند ازین قرار است:

- نویسنده و گرداننده ی برنامه های مختلف رادیویی و تلویزونی.

- دستیار انتخابی اتحادیه ژورنالیستان تلویزون و رادیوی افغانستان.

- مدیریت عمومی ارزیابی و انسجام تمام برنامه های رادیو افغانستان وقت.

- مدیریت عمومی اطلاعات تلویزون ملی افغانستان.

- ریس بورد مفسرین رادیو و تلویزون ملی افغانستان.

محترم فروغی بعد از مهاجرت در کشور آلمان نیز مسوولیت مسلکی ایجاد، اداره و تولید نشرات تلویزیون جهانی ای بنام (آریانا) را به عهده داشته و بحیث رییس نشرات آن ایفای وظیفه نموده است.

او داستان کوتاه و مقالات تحقیقی سیاسی، اطلاعاتی و ادبی زیادی نوشته است که در نشریه های گوناگون درون مرزی و برون مرزی و یا از راه انترنت به نشر رسیده است.

محترم داکتر ببرک ارغند که یکی از دانشمندان فرزانه، نویسنده گرانمایه، ژورنالیست ورزیده داستان نویس و نمایشنامه نویس ممتاز کشور ما است در یکی از نوشته های خود درمورد شخصیت ادبی و فرهنگی محترم فروغی صاحب چنین مینگارد:

((از دیروز تا امروز در ادوار گذشته حکومتهای اقتدار گرا در شأن خود نمیدانستند که در بارۀ سیاست های خویش به مردم و عوام توضیحات ارائه دارند. توضیح سیاست به مردم را کسر شأن خویش میدانستند و لزومی نمیدیدند تا اذهان مردم را برای پذیریش سیاستهای خویش آماده سازند. گویا به چنین بستری اصلاً نیازی دیده نمیشد و در نتیجه یک گودالِ عمیقِ بی خبری و بی باوری، مردم را از سیاستهای دولتها و حکومتها بدور نگه میداشت.

سیاستها به گونۀ رمز و اسرار در گاوصندوق های ذهن سیاستمداران نگهداری و حفاظت میشد و در فرایند تحقق اهداف دولتمداران، کار برد افزاری میداشت. گاه گاهی حتی مجریان این سیاستها نیز در چنبرۀ بیخبری بسر میبردند.

از سوی دیگر هیولایی بنام سانسور در فضای بستۀ کشور در پرواز میبود و صدای شوم بهم زدن بال هایش خواب از چشم آفرینشگران و ژورنالیستان و قلم بدستان میپراند.

اما امروزه چنین نیست. ورق برگشته است. وسایل ارتباط جمعی - تبلیغاتی و ارتباطات اجتماعی و بین المللی خیلی وسعت یافته اند. سرمایه جهانی شده است و افکار عمومی ناگزیر نقش بزرگی در کارکردها و اقدامات حکومتها به دست آورده اند. امروزه سمت و سو یافتن اذهان مردم و مشارکت شان در تامین سیاستهای حکومات یک امر مهم و سودآور است. به این منظور دولتها با استفادۀ وسیع از وسایل ارتباط جمعی چی نوشتاری و چی شنیداری و با تبلیغات وسیع و برنامه ریزی شده در تلاش جلب مشارکت افکار مردم اند تا از آن از یکسو برای تحقق اهداف خود و از سوی دیگر برای بر انگیختن مقاومت افکار عمومی مردم علیه دشمنان خویش استفاده ببرند. این دولتها تلاش دارند تا دریچه های اذهان مردم را با اعمال نظارت و سانسورنامریی بروی تبلیغات دشمنان خویش ببندند. در واقع میخواهند یک نوع کنترول اجتماعی را که در ژورنالیزم مدرن کنترول تلقینی نامیده میشود بجای اعمال خشونت وبگیر و ببند هایی که در گذشته ها رواج داشت جا نشین سازند. ما درد این شیوۀ تبلیغات را در کشور خویش حس میکنیم. آن آزادی های دروغین و سمت و سو دادن اذهان مردم را که بیرحمانه آب به آسیاب سرمایه میریزد را میبینیم.

واضح است در چنین وضعیتی که کشور ما قرار دارد وظایف قلم بدستان وبه ویژه ژورنالیستان ما نیز سنگینی بیشتر مییابد. اما جای دلگرمیست که مردم ما چنین قلم بدستان و ژورنالیستانی را دارد که با پای مردی و شجاعت در سنگر دفاع منافع آنان ایستاده اند.

یکی ازین نخبه گانِ اندیشمند و روشنفکر جناب اسماعیل فروغیست. ایشان یکی از ژورنالیستان آگاه، اثرگذار، سابقه دار و گرم و سرد چیدۀ روزگار ماست که با فروتنی و پشتکار در خدمت وطنداران خویش قرار دارد. ایشان نتنها یک ژورنالیست با وجاهت، پیشگام و با شخصیت اند بل در آفرینش داستان کوتاه نیز از مهارتهای ویژه یی برخوردار اند. من داستانهای زیادی از ایشان خوانده ام ولذت برده ام. بایسته میدانم تا از کار کردهای ا یشان باقدر دانی یاد نماییم.

اسماعیل فروغی سالهای سال زنده باشند و با آثار و کار کرد های علمی و ادبی خویش مردم ما را یاری رسانند. فروغِ فروغی فروغمند و راه شان هموار بادا ! ))

 

محترم اسماعیل فروغی در سال (۲۰۱۲) عیسوی بنا بر تقاضای شهرداری شهر کابل در براه اندازی اساسات مسلکی تلویزیون و استودیوی پرودکشن آن اداره سهم بسزایی ادا نموده و در سال (۲۰۱۳) عیسوی بنا بر تقاضای ریاست عمومی رادیو تلویزیون ملی افغانستان، بحیث عضو بورد بهترسازی برنامه های تلویزیون سهم شایسته یی را ادا نموده است.

محترم اسماعیل فروغی با همسر و سه فرزند خود به نامهای پرویز، مژگان و منوچهر در کشور آلمان روزها و شب های مهاجرت و بی وطنی را سپری مینمایند.

 فرزندان او تحصیلات عالی شانرا در کشور آلمان به پایان رسانده اند و با علاقمندی که به میهن خود دارند در فکر و ارزوی این هستند که اگردر وطن ما آرامی و صلح سراسری بوجود آید بتوانند در کشور آبایی شان مصدر خدمت به وطن و هم میهنان خود گردند.

 

   فروغی صاحب از جمله چهره های شناخته شده و مجرب مطبوعات میهن ما میباشد که درفعالیت های ادبی و فرهنگی خود همیشه آگاهانه با شایسته گی و با احساس مسوولیت پاک وطنی و ملی خود، توانسته است افکار سالم، عاطفی و انسانی خود را صادقانه، بی طرفانه و بی غرضانه بیان نماید.

محترم صدیق کاوون توفانی که یکی از شخصیت های توانا، روشنگر و سخنور اگاه دنیای ادب و فرهنگ کشور ما است، در یکی از نوشته های خود در مورد شخصیت ادبی و فرهنگی محترم اسماعیل فروغی جنین مینگارد:

((اسماعيل فروغی يکی از چهره های درخشان فرهنگی افغانستان است که بيشترينه سالهای زنده گی خود را به امر خدمت به دانش و فرهنگ کشورش وقف کرده است. به ياد دارم سالهای دهه شصت خورشيدی را که او همگام و همراه با همنفسان ديگر - که هر کدام شان غنيمت بزرگی بود برای کشور - چه گونه تلاش شباروزی به خرچ ميداد تا سهم خود را در شگوفايی فرهنگی ادا نمايد و برای ميهن و هم ميهنانش مصدر خدمتی گردد.

برنامه های راديويی و تلويزيونی که توسط محترم اسماعيل فروغی و همکارانش تهيه و ترتيب ميشدند از پر شنونده ترين و پر بيننده ترين برنامه های راديو و تلويزيون افغانستان بودند. به گونه مثال ميتوانم از برنامه های موفق « موسيقي و نکته ها » و « ساعتی با شما » يادآور شوم.

اسماعيل فروغی يکی از زيبانويسان کشور ماست که داستانها و نوشته هايش مملو از عشق به انسان و انسانيت است. او يک انسان متواضع، صميمی و راستکار است که به رسالت روشنگرانه اش وفادار مانده است. او فقيرانه زيست و فقيرانه ميزيد ولی هيچگاه از دانش و هنرش نردبان نساخت تا به ثروت برسد.

من به ژورناليست آگاه و نويسنده خوشنام کشور، فروغی عزيز صحت و سرفرازی هميشه گی آرزو ميکنم و قلمش را رسا و پر رنگ ميخواهم. ))

محترم اسماعیل فروغی یک انسان مهربان، فروتن، مؤدب، با دوستان و همکاران خود بی نهایت صمیمی بوده و در کار وفعالیت های مسلکی خود از استعداد سرشار، تاثیر گذار و تجارب غنی برخوردار است. او همیشه تلاش نموده، تا اندوخته ها و تجارب مسلکی خود را در خدمت وطن، هم میهنان و هم مسلکان خود قرار دهند.

 

دوستان عزیزو گرامی به خاطری معرفی بیشتر محترم اسماعیل فروغی با او مصاحبه انجام داده ام که توجه شما علاقمندان علم، هنر، ادب وفرهنگ را به آن جلب مینمایم.

محترم فروغی صاحب به شما و همه هموطنان عزیز خود عرض سلام و ادب دارم، اجازه دهید پرسشهای خود را مطرح نمایم.

مسعود عزیز تشکر از شما. من در خدمت شما و خواننده گان عزیزخود هستم.

 

پرسش: محترم فروغی صاحب، شما ژورنالیزم را چگونه تعریف مینمایید، چه کسی با کدام صفات و خصوصیات میتواند به عنوان یک ژورنالیست خوب، آگاه ومسلکی تبارز نماید؟

پاسخ: پیش ازهر کلامی اجازه دهید با سلام و درود خدمت شما و خواننده گان عزیز، ازشما تشکر نمایم که مرا بیاد آوردید. از شما وهموطنان عزیز و قدرشناسم سپاسگزارم که کارهای کوچک ژورنالیستیک مرا هنوز بخاطر دارید.

درمورد سوال شما، بسیار فشرده مینویسم که: ژورنالیزم با تکامل حیرت آوری که طی سالهای اخیر داشته و با ژرفا و گسترده گی که امروز کسب کرده است، علم تأمین ارتباط با مردم بخاطرآگاهی دادن، معلومات دادن و تفریح بخشیدن آنان میباشد. ژورنالیزم مددگار و همدم و همراز مردم است. به نظر من امروز ژورنالیزم جزء حتمی زنده گی مردم است. شاید مبالغه نباشد اگر بگویم که ادامه ی حیات امروزی بدون موجودیت ژورنالیزم بسیار دشوار و حتا آزار دهنده خواهد بود.

و اما صفات و خصوصیات یک ژورنالیست خوب و موفق به نظر من در پهلوی سایر صفات خوب دیگر، قبل ازهمه این است که:

ــ صادق، درستکار و صمیمی باشد

ــ همواره به اندوخته های علمی و معلوماتی اش بیفزاید.

ــ هیچگاهی ابتکار و نوآوری را از یاد نبرد.

ــ واگر در بخشهای خبری و اطلاع رسانی کار مینماید، سریع و دقیق باشد.

 پرسش: به نظر شما وظایف عمده واساسی یک ژورنالیست چه است؟

پاسخ: همانها که قبلأ زیر عنوان صفات خوب ژورنالیست یادآوری نمودم. به این معنا که ژورنالیست خوب باید قبل ازهمه؛ صادق وراستکارباشد، همواره به اندوخته های علمی و معلوماتی اش بیفزاید، مبتکر و ایجادگربوده و سریع و دقیق کارنماید. به نظر من همینها ازمبرم ترین وظایف یک ژورنالیست است.

پرسش: تعریف شما از آزادی بیان چیست؟ آیا آزادی بیان وآزادی مطبوعات سرحد میشناسد یا خیر؟ اگر میشناسد این سرحد شامل چه مسایلی خواهد بود ؟

پاسخ: من تا کنون از آزادی بیان تعریفهای گونه گونی شنیده و خوانده ام؛ اما آنچه همه تعاریف به آن تأکید دارند اینست که: آزادی بیان آزادی ابراز عقیده، تفکر و اندیشه است، آزادی بیان آزادی کسب اطلاعات و برخوردای از اطلاعات است. و بالاخره آزادی بیان، مایه و درونمایه ی دیموکراسی و حقوق بشر است. شما میدانید که بیان و انتشار آزاد اندیشه ها، عقاید و افکار یکی از اساسی ترین و گرانبها ترین حقوق انسانیست. آدمها این حق را باید به گونه ی طبیعی داشته باشند. این حق یک ودیعه است برای جوامع بشری که هیچ نیرویی حق ندارد آنرا از آدمها دریغ نماید.     و اما این حق و این آزادی را ما تا زمانی داریم که به دیگران صدمه نرسانیم. این مسأله شامل آزادی مطبوعات نیز میگردد. آزادی مطبوعات یا بهتر است بگوییم آزادی رسانه های گروهی هم که یکی از پایه های اساسی دیموکراسی و حقوق بشر است، آزادی بیان و انتشار حقایق به دیگران است. جوامع بشری تنها به یاری آزادی بیان و آزادی مطبوعات و اطلاعات است که میتوانند به قله های بلند ترقی، تکامل و عدالت اجتماعی دست بیابند.

پرسش: شما خبر دارید که در افغانستان نسبت به سالهای گذشته آزادی بیان، آزادی نشرات، کار وفعالیت ژورنالیستان با تهدید، ممانعت وسانسور روبرو شده است. به عنوان یک ژورنالیست آزاد این مشکلات را چگونه ارزیابی مینمایید؟

پاسخ: من به این باورم که، با وجود دشواریها و رسوایی های محدودی که در سالهای اخیر در عرصه ی آزادی بیان و آزادی رسانه ها وجود داشته است، آزادی بیان و آزادی رسانه ها یکی از با ارزش ترین و عمده ترین دستآورد های سالهای اخیر در کشور ما بوده است. مردم و رسانه های گروهی ما هیچگاهی چونین آزادی برای بیان عقاید و نظریات و درد دل هایشان نداشته اند. شما آگاهی دارید که امروز ما صاحب صدها رسانه ی گروهی شامل تلویزیون ها، رادیوها، روزنامه ها، مجلات، نشرات گونه گون چاپی و برقی هستیم. من نمیخواهم به ماهیت و کیفیت این رسانه ها بپردازم که این رسانه ها چگونه و از کجا تمویل شده و کیفیت برنامه ها و کارنامه هایشان چگونه است. این بحث جداگانه ییست. اما همینکه گروه های متنوع از راه رسانه های متنوع و گوناگون و در نهایت مردمان مختلف؛ اندیشه ها، تفکرات و نظریات شانرا بیان و پخش مینمایند؛ برای من یک دستاورد است ــ یک دستاورد قابل قدر. و این حق مردم است ــ حق طبیعی مردم که در گذشته ها از مردم دریغ ورزیده شده است.      به نظرمن خوب است اگر مردم و ژورنالیستان ما بخاطر استفاده ی بهتر و سودمندتر ازین حق شان ( حق آزادی بیان و آزادی رسانه های جمعی )، تشکل های طبقاتی، حقوقی و صنفی شانرا قوی تر نموده و از آزادی بیان و آزادی رسانه ها بخاطر تأمین حقوق اقتصادی، اجتماعی و ایجاد و تحکیم عدالت اجتماعی استفاده نمایند.

پرسش: زمانیکه در داخل کشور ما یکعده مقامات و حاکمان دولتی آلوده با فسادهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی منافع خود را در خطر احساس میکنند، و اکثر ژورنالیستان ومسوولین رسانه های گروهی را تحت فشار، اخطار، هشداروتا سرحد قتل آنها ودرتحت مراقبت های عدلی و قضایی مورد تهدید قرار میدهند. شما به عنوان یک ژورنالیست مجرب و واقع بین به خاطر همچو مشکلات وچالشها در جهت دفاع ازهم مسلکان تان چگونه می اندیشید؟

پاسخ: وقتی من خبر ناگواری را درباب برخورد غیرقانونی، ظالمانه و غیر عادلانه ی اهل فساد با ژورنالیستی میشنوم یا میخوانم، میخواهم پتک گرانی شده، بر فرق عامل یا عاملان آن ناروایی و ظلم فرودآیم. میخواهم فریاد شده به گوش جهانیان بنشینم و همه را به حمایت از هم مسلک یا هم مسلکان عزیزم بپا بخیزانم. به نظرمن، موثرترین راه حمایت از آزادی بیان، آزادی رسانه ها و ژورنالیستان آگاه و آزادی دوست، تنویر بهتر و بیشتر مردم و اتحاد و همدلی بیشتر بخاطر حفظ دستاوردهای بزرگ ماست.

پرسش: به نظر شما اتحادیه های ملی و بین المللی ژورنالیستان درمقابل تهدیدها و حتا به شهادت رساندن ژورنالیستان وخبرنگاران چگونه میتوانند از توانایی های خود حد اعظم استفاده را نمایند تا جلو تکرار همچو حوادث دلخراش گرفته شود؟

پاسخ: من به این باورم که توانایی هر کتله و اتحادیه و گروهی در همفکر بودن و یکپارچه بودن آن است. اگر اتحادیه ی ژورنالیستان ما در برابر هر تهدید زورمندان و مفسدان، متحد و یکپارچه عمل کرده، عکس العمل مناسب و فوری نشان دهند، هیچ زورمند و فاسدی جرأت تهدید دوباره را نخواهد داشت. شما میدانید که از گذشته های دور ژورنالیزم را بحیث چارمین قوه ی جامعه قبول کرده اند؛ ولی با دریغ و درد که تا هنوز بسیاری ژورنالیستان ما به این حقیقت توجه جدی ننموده و به توانایی های ذاتی و مسلکی خود کم بها میدهند.

پرسش: قسمیکه ما شاهد هستیم شما هم در عرصه ژورنالیزم وهم در زمینه ادبیات دستاورد های درخور توجه داشته اید. در مورد هماهنگی این دو رشته چگونه می اندیشید، و در کدام بخش ها کار های تان را برجسته ترمی بینید ؟

پاسخ: شما میدانید که پهنای ژورنالیزم امروز آنقدر گسترده شده است که شاید بتوان اذعان کرد که گاهگاهی بخشی از کارهای ژورنالیستیک با ادبیات سر و کار زیادی ندارد؛ اما من برای ژورنالیزم، ادبیات را بمثابه ی مادر میپندارم. به نظر من یک ژورنالیست خوب، قبل ازهمه باید بتواند خوب بخواند، خوب و درست بنویسد، خوب و درست سخن بگوید و منظم و پیگیر مطالعه نماید. در یک سخن، تنها به یاری ادبیات است که ژورنالیزم موفقیت و موثریت بیشترکسب کرده، به تعالی و ترقی بیشتر دست مییابد.

واما درباره ی کارهای ناچیزمن که البته شما با محبت و اغراق برخورد کرده اید، باید بگویم که من بیشتر به کارهای ژورنالیستیک پرداخته ام که البته همه با ادبیات سر و کار مستقیم داشته است. در ایجاد، اجرا و نگارش برخی برنامه های رادیویی و تلویزیونی نقش مستقیم داشته ام که همه برای من برجسته و با ارزش بوده اند. و به همینگونه داستان کوتاه مینویسم، برخی کارهای تحقیقی انجام داده و مقالات ادبی و سیاسی نوشته ام و مینویسم که شاید نسبت به کارهای مشخص ژورنالیستیک من کمرنگتر بوده اند.

پرسش: در انعکاس دادن چگونگی صدای برحق افراد یک کشور یک ژورنالیست، خبرنگارو مصاحبه کننده باید به کدام نکات مهم و اساسی توجه نماید و روی کدام اصول و مقررات مسلکی باید عمل نماید؟

پاسخ: یک ژورنالیست قبل از همه باید صادق و امین باشد. سرعت ودقت در کارش داشته باشد و ابتکار و نوآوری را همواره ازیاد نبرد. هرگاه این نکات ارزشمند را همواره درنظرداشته باشد بدون شک و تردید میتواند قادر به بیان حقایق و بیان صدای برحق ملتش هم باشد.

پرسش: درجمع رسانه های گروهی، رادیو وتلویزون در روشنگری ذهنیت مردم یک کشور چه رول و نقشی میتواند داشته باشد؟

پاسخ: بدون شک رادیو و تلویزیون ــ بخصوص تلویزیون با در نظرداشت امکانات وسیع تکنالوژیکی که در اختیار دارد، میتواند بیشتر و شاید هم موثرتر از دیگر وسایل ارتباط گروهی در کار ارزشمند روشنگری نقش ایفا نماید. امروز رادیو و تلویزیون هردو به یاری تکنالوژی میتوانند بسیار سریع عمل کنند و با بیان حقایق و ارایه تصاویر روشن از زنده گی، افراد اجتماع و مخاطبان شانرا در روشنی بیشتر قراربدهند. ولی از یاد نبریم که هرگاه همین وسیله ی بسیار موثر روشنگری، معکوس و بصورت منفی بکار گرفته شود، به آسانی میتواند افکار جامعه را مغشوش نموده، پرده ی سیاهی بروی حقایق بکشد و ما را از دست یافتن به حقیقت محروم نماید.

پرسش: به نظر شما در تهیه یک خبر تلویزونی، متن خبر زیاد نقش دارد و یا تصاویر مربوط به واقعات؟

پاسخ: در هر حال هردو ــ هم متن خبر و هم تصاویر مربوط، در تهیه ی یک خبر تلویزیونی از اهمیت خاص برخوردار است. اما در نظر باید داشت که یک خبر در تلویزیون باید به شکلی از اشکال با تصاویر مربوطش همراه باشد. متن خبر در تلویزیون اندکی فشرده تر است و همین اصل فشرده بودن از ما میخواهد که متن خبر باید بسیار دقیق، واضح و افاده کننده ی تمام حادثه یا موضوع باشد.

پرسش: فروغی صاحب شما منحیث کارمند سابقه دار رادیو و تلویزون در تهیه ی تعدادی از برنامه ها از جمله برنامه ساعتی با شما و برنامه موسیقی و نکته ها که در آن زمان واقعا از جمله برنامه های پر بیننده ترین و پر شنونده ترین بود؛ نقش مهم و مرکزی داشته اید. مهربانی نموده به طور مختصردر مورد چگونگی تهیه مسلکی این برنامه ها و علت مشهور شدن و به دل نشستن این برنامه ها در میان مردم به طور مختصر معلومات ارایه نمایید.

پاسخ: راستش آنهمه پیروزیها درکار تهیه ی برنامه های خوب ومحبوب، درگام اول، ثمره ونتیجه ی کار صمیمانه ی یک تیم یا یک گروه بود ــ تیم یا گروهی که به شغل و وظیفه ی شان عشق ورزیده و بیننده و شنونده ی شانرا صمیمانه دوست داشتند.   دوم اینکه، ما در همان زمان با وجود امکانات کم، خواستها و آرزو های مخاطبان خود را شناسایی کرده، پس از آن به یاری خود بیننده گان و شنونده گان به تهیه ی مطالب و محتویات برنامه ها میپرداختیم.

درین زمینه، اداره ی ریسرچ رادیو تلویزیون ملی تحت هدایت آقایون روشنگر و بعد محبوب الهی حسن زاده ، همه را از جمله مرا در شناختن خواستها و آرزوهای بیننده گان و شنونده گان ، یاری میرساندند.

در مورد کارهای کوچک خودم باید بنویسم که راهنمای کار من همواره همان صمیمیت، امانت داری و صداقت در کار بوده است. من خودم را هنگام ارایه هر برنامه، عضوی ازاعضای هرخانوادهای میپنداشتم که برنامه ام را میدیدند یا میشنیدند.

پرسش: در آنزمان در پهلوی مسوولیت برنامه های یاد شده، مصروف کدام کارها و فعالیت های مسلکی و هنری دیگر بودید، لطف نموده در زمینه معلومات ارایه نمایید؟

پاسخ: خوشبختانه در مدت زمان کارم در رادیو تلویزیون ملی، در بخشهای گونه گون مسوولیت داشته ام. در نوشته و تهیه ی برنامه های هنری و ادبی، در انسجام و طرحریزی برنامه های مختلف برای رادیو، مدیریت و اداره ی تمام برنامه های خبری و اطلاعاتی تلویزیون و اداره و مدیریت ریاست مفسرین رادیو و تلویزیون. ناگفته نگذارم که من مسوولیت دستیارانتخابی اتحادیه ی ژورنالیستان رادیو تلویزیون ملی را هم بعهده داشتم. علاوه برآن با شور و عشق زیاد داستان کوتاه مینوشتم.

پرسش: قسمیکه به یاد داریم شما مدتی به خاطر ایجاد شبکه تلویزونی آریانا در کشور آلمان اقدام نمودید که مورد دلچسپی افغانها قرار گرفت. لطفا در مورد چگونگی ایجاد و خاموشی آن مختصرا بگویید؟

پاسخ: تلویزیون جهانی آریانا که در نوع جهانی بودن خود اولین تلویزیون جهانی افغانها در تاریخ نشرات تلویزیونی ما افغانها بود، در اساس به ابتکار آقای نعیم جوانبخت سرمایه دار روشن ضمیر ما، به همکاری من و عده ای از همکاران خوب من؛ براه انداخته شد. ما اراده ی تأسیس و راه اندازی یک تلویزیون جهانی ملی را داشتیم که هدف اساسی و بزرگ آن روشنگری بود ــ فقط روشنگری. ما میخواستیم اهمیت والای یکپارچه گی و وحدت ملی را تبلیغ نموده، در رشد و اعتلای فرهنگ ما در داخل و خارج کشور گامهای موثر و صادقانه برداریم. ما آرزو داشتیم در بالا بردن سطح دانش و شعور اجتماعی ــ سیاسی اجتماع خود سهم کوچک ولی موثر خویش را ادا نماییم. فشرده اینکه، تلویزیون براساس اراده یی پاک و بسیار صادقانه ایجاد شد و براه افتاد؛ اما با درد و دریغ بدلیل عدم حمایت مالی و دخالتهای خرابکارانه ی برخی عناصر مخالف نشرات تلویزیون، پس از دوسال کار و کوشش مسلکی و صمیمانه؛ قادر به ادامه ی نشرات خود نبود. اگر نشرات آن تلویزیون ادامه می یافت، اکنون ما صاحب یک تلویزیون جهانی افغانی در اروپا میبودیم که به وضوح هنوز این کمبود را داریم.

پرسش: شما به عنوان یک ژورنالیست سابقه دار و با تجربه برنامه ها و گزارشهای مختلف رادیوها و تلویزون های افغانی داخل و خارج کشور راچگونه می بینید؟ آیا این برنامه ها با معیارها، اصول ومقررات مسلکی ژورنالیزم عیار هستند یا خیر؟ واگر نیستند، پیشنهادهای شما به خاطر بهبود این برنامه ها چه است؟

پاسخ: در اول، من ازینکه اکنون ما صاحب چندین برنامه تلویزیونی در داخل و خارج کشوریم، خیلی خوشنودم. بگذارید تا با گذشت زمان با بالا رفتن سطح ذوق و شعور بیننده گان و از اثر رقابت های سالم و موثر، ازمیان اینهمه برنامه های گونه گون که بسیار شان غیرضروری و غیرمسلکی هم هستند؛ چند تای شان باقی بمانند که بتوانند نیازهای بیننده گان را برطرف نمایند.

و اما درمورد نشرات برنامه های تلویزیونی ما: به باور من برخی برنامه های تلویزیونی از داخل کشور نشرات خوب و امیدوارکننده یی دارند. این برنامه ها اگر تفریحی و سرگرم کننده هستند یا برنامه های اطلاعاتی و سیاسی، با افتخار میتوانم بگویم که مطابق معیار های مسلکی زمان ما تهیه و نشر میشوند. هرچند شمار این برنامه ها کم اند؛ اما ما را امیدواری میبخشد که ژورنالیستان جوان داخل کشور ما توانایی تهیه ی برنامه های خوب و شایسته ی تلویزیونی را داشته و هر روز به این توانایی هایشان می افزایند.

در مورد نشرات تلویزیونی از خارج کشور، متأسفانه من نمیتوانم موافقت زیاد داشته باشم. نشرات تلویزیونی از خارج کشور بیشتر رادیویی است تا تلویزیونی. بیشترین برنامه ها به یاری تیلفون داخل استودیو و سهم دادن به همه بیننده گان تهیه میشود. که این کار بصورت عام بسیار غیر مسلکی و نمایانگر ناتوانی و تنبلی تهیه کننده گان برنامه هاست. این تلویزیونها تا هنوز اصلأ خبر تهیه نمینمایند که جز اساسی کار ژورنالیستیک در هر تلویزیون است. در این تلویزیون ها برنامه های اطلاعاتی و سیاسی همچنان یا اصلأ تهیه نمیشود و یا با شرکت اشخاص تصادفی و غیر مسلکی تهیه میشود. به همینسان برنامه های هنری ــ فرهنگی شان.

به نطر من اکنون زمان آن فرا رسیده است تا این تلویزیونها هم در رقابت با تلویزیونهای داخل کشور، کار شانرا جدی گرفته، نورمها و قیودات مسلکی را برای تهیه تمام برنامه ها و برنامه سازان شان وضع نمایند.

پرسش: رادیو ها و تلویزون های داخل و بیرون مرزی از شما منحیث ژورنالیست آگاه وکارمند مجرب و شایسته سابقه دار رادیو وتلویزون دعوت نموده اند یا خیر؟ و اگر نه دلیلش را چگونه ارزیابی می نمایید؟

پاسخ: خوشبختانه طی سالهای اخیر تاکنون دوبار از من بعنوان یک خدمتگار سابقه دار مردم در عرصه ژورنالیزم، از داخل کشور دعوت بعمل آمده است تا تجارب اندکم را را در اختیار ژورنالیستان جوان بگذارم؛ که البته من هم با کمال میل و با کمال افتخار این کار را انجام داده و در داخل کشور خدمت نموده ام. من فرزند و خادم وطنم هستم و تا زمانیکه توان خدمت مسلکی داشته باشم ، با افتخار انجام میدهم.

 پرسش: در وضعیت بحرانی موجود کشور، فرهنگ و ادبیات و تمام داشته های مادی و معنوی کشور توسط مشتی غارتگر به بهانه حمایت از معنویات مقدس مردم ما و به بهانه دموکراسی و سایر پدیده های خوش لباس بر باد داده میشوند. شما منحیث یک ژورنالیست آگاه و رسالتمند چی فکر میکنید راه نجاتی به نظر میرسد؟

پاسخ: من به این باورم که همان مشتی غارتگر هرگز توانایی اینرا نخواهند یافت تا فرهنگ و معنویات مقدس ما را از ما بدزدند. شما میدانید که فرهنگ پدیده ی پویا و رشدیابنده ییست و تمام فرهنگها بخصوص فرهنگ گشن بیخ و دیرپای ما آنقدر استعداد و توانایی دارد تا با وجود نا ملایمات روزگار و کوششهای خصمانه در برابر آن، پویایی اش را حفظ کرده و رشد و اعتلای طبیعی اش را بپیماید.

طبعأ رشد و اعتلای فرهنگ همچنان به پالایش و پرورش توسط پاسداران و حامیانش نیازمند است. فرهنگیان ما، تمام نهادهای جامعه ی مدنی و درنهایت همه ی ما قبل از همه باید حامیان و پاسداران فرهنگ خویش باشیم ــ پاسداران این امانت بزرگ پدران و نیاکان ارجمند ما. اگر ما همه پاسداری از فرهنگ را اولین و عمده ترین وظیفه ی ملی و وطنی خویش بدانیم، همان مشتی غارتگر شاید بتوانند کیسه هایشان را بیشتر پر از زر نمایند؛ اما هرگز توان نابودی فرهنگ گشن بیخ ما را نخواهند یافت.

پرسش: نظر شما در مورد متشکل ساختن ژورنالیستان و به خصوص کارمندان ارشد رادیو وتلویزون و ایجاد دوباره یک شبکه رادیویی و تلویزونی قوی و مسلکی که بتواند نقش و رول موثردر برنامه هاو پروگرام های آموزنده، علمی، ملی، ادبی وفرهنگی، سیاسی واجتماعی داشته باشد چه است؟

پاسخ: میگویند " نابینا از خداوند چه میخواهد، دو چشم بینا " من یکی ار علاقمندان سرسخت تشکل ژورنالیستان کشورم در خارج از کشور بخصوص اروپا هستم. من به این باورم که هموطنان ما این شایسته گی را دارند تا همانند سایر ملل مقیم اروپا، صاحب نشرات تلویزیونی و رادیویی مستقل باشند. من این را یک نیاز میدانم. ایکاش دولتمداران ما، شرکتهای خصوصی و یا اشخاص صاحب سرمایه ی ما به این مسأله بیشتر توجه نمایند.

ما بخاطر پاسداری، رشد و اشاعه ی فرهنگ خویش به نشرات مستقل رادیویی و تلویزیونی ضرورت داریم.

پرسش: پیام شما به بنیاد ژورنالیستان و اتحادیه های سراسری هنرمندان در داخل و خارج کشور چه است؟

پاسخ: به همه هم مسلکان عزیزم احترام و سپاس تقدیم نموده، سرفرازیها و پیروزیهای بیشتر شانرا در راه حفظ و گسترش فرهنگ گهربار ما آرزو مینمایم. آنچه ما در هر برهه ی تاریخ بخصوص حالا به آن نیازداریم، همبسته گی ملی ماست. و این ژورنالیستان و فرهنگیان عزیز ما هستند که با کارهای خلاقه ی شان، اهمیت حیاتی همبسته گی میان مردمان سرزمین واحد ما را بیشتر برجسته نموده و آنرا دست یافتنی تر میگردانند.

تقاضای صمیمانه ی من از همه ژورنالیستان، هنرمندان و فرهنگیان گرانقدر ما اینست که وطن و مردم خود را مثل همیشه یاری برسانند و در شرایط کنونی بدون در نظر داشت تعلقات قومی، زبانی، گروهی و عقیدتی در راه حفظ همبسته گی و وحدت ملی بکوشند.

ــ محترم فروغی صاحب کار ها و فعالیت های شما در عرصه علم، ادب، هنر و مسلک ژورنالیزم قابل قدر و ستایش است. از شما جهان سپاس که حاضر شدید به پرسش های من پاسخ های علمی، هنری، مسلکی، ادبی و منطقی ارایه نمودید. به شما دوست عزیز و گرامی و خانواده محترم تان صحت و سلامتی، موفقیت، سرافرازی، طول عمر، سعادت و خوشبختی آرزو می کنم.

ــ من هم از جناب شما انجنیرمسعود گرانقدر که خود خدمات شایسته و با اهمیتی در راه رشد و اعتلای فرهنگ ما انجام داده اید، ابراز سپاس مینمایم. خوشبختی و سرفرازی شما هم آرزوی من است.

باعرض ادب و احترام.

انجنیر عبدالقادر مسعود.

 

 

 

توجه:

کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است

کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد

Copyright©2006Esalat

 

 

www.esalat.org