Mon, Oktober 22, 2007 20:16:11 pm

ما متعهدِ خدمتگذاری
 به کشور و مردمِ آن بوده و استيم

با مغز سرد، قلب گرم و دستان پاک
 در امر خدمت به وطن و مردم
مبارزه نمايید!

(از سخنان ببرک کارمل برای منسوبان خدمات امنیت دولتی افغانستان)

 در حالی که بیشتر از یک و نیم دهه از انتقال قدرت به اصطلاح به مجاهدین میگذرد و عملاً ارگان خدمات امنیت دولتی در چوکات قوای مسلح کشور به رهبری حزب و دولت دموکراتیک دیگر وجود نداشته، ولی دشمنان داخلی و خارجی وطن و مردم ما با انتشار هزار و یک جعلیات و با مصارف گزاف در پی اتهامهای بی پایه و بی مایه علیه منسوبان شرافتمند و مبارز این ارگان بوده، میخواهند به اهداف شوم خود از این طریق نایل شده، بهترین فرزندان وطن را در مسیر اصلی زنده گی و مبارزه مانع شوند.

خدمات امنیت دولتی در ۲۳ جدی ۱۳۵۸ به دستور شورای انقلابی از جمع بهترین کادرها و اعضای حزب تحت رهبری شهید رفیق نجیب تأسیس گردید، در جنب سایر ارگانهای قوای مسلح در کمترین مدت از لحاظ مسلکی و دستاورد تأمین امنیت، همکار و یاور وزارتهای دفاع و داخلهء کشور گردید. ارگان خدمات امنیت دولتی بنابر شرایط دشوار و تحمیلی جنگ اعلام ناشده به تدریج از لحاظ تشکیلات وسیع شده رفت و از سوی دیگر نوع مسؤولیت کاری و مسلکی آن در آن شرایط پیچیده دشوارتر از وزارتهای دفاع و داخلهء کشورِما که ساختار قدیمی داشتند، بود. از جانب دیگر متأسفانه قبل از ارگان خدمات امنیت دولتی، ارگانهای کمیتهء امنیت ملی (کام) و (اکسا) که توسط حفیظ الله امین به یک نهاد ترور، اختناق و شکنجه تبدیل شده بود و زیر نام استخبارات فعالیت میکرد. (که متأسفانه دشمنان وطن و مردم افغانستان که برای شان تاریخ توقف نموده، در همان زمان باقی مانده اند و همه تبلیغ و دسایس شان از روی همان جنایتها ولی به نام خدمات امنیت دولتی میباشد).

چرا ارگان خدمات امنیت دولتی (خاد) و یا هم با افتخار گفت خادیستها خار چشم دشمنان داخلی و خارجی بوده و هستند ؟

این ارگان در مقایسه با سایر ارگانهای قوای مسلح در پهلوی اینکه یک ارگان نظامی دولتی بود، با داشتن تقریباً ۹۰ فیصد اعضای حزب و پرسونل خود، یک ارگان سیاسی هم بود که علاوه بر داشتن دسپلین نظامی، از دسپلین شدید حزبی نیز برخوردار بود. در کنار این هردو نوع دسپلین، محرمیت مسلکی آن که نی تنها عملیات تخریبی دشمنان وطن و مردم را در داخل کشور کشف و خنثی مینمود، بل که در خارج از وطن نیز برای جلوگیری از اعمال خرابکارانۀ دشمنان داخلی و خارجی وطن و مردم افغانستان فعالیت مینمود.

شکلگیری تقریباً کُلی سیاسی خدمات امنیت دولتی و منسوبان قهرمان آن را نی تنها مسؤولیت وظیفه يی ایشان همراهی میکرد، بل که نیروی بزرگ عقیده تی ایشان نیز که سوگند ختم رنجهای بیکران هموطنان شان بود، با احساس و روان شان همراهی میکرد که این خود نمايانگرِ پیروزیهای مزید شان در مقابل دشمنان داخلی و خارجی وطن و مردم بود و از طرف دیگر با گذشت زمان آموزش و کشف بیشتر دسایس شوم دشمنان مردم وطن آن ها را با این دشمنان سوگندخوردهء خارجی و داخلی آشتی ناپذیر ساخته بود و این حقانیت شان آن قدر راسخ بود که نی تنها دشمن در داخل شان نفوذ کرده نتوانست، بل که آن ها تا قلب دشمن نفوذ کرده بودند و صدها عملیات تخریبی باندهای مسلح داخلی و خارجی را حتی در داخل سازمانهای پُرزرق و برق چند قرنۀ استخباراتی انگلیس و . . . را کشف و در نطفه خنثی و افشا مینمودند. منسوبان پُرشور خدمات امنیت دولتی دستورالعمل رهبر زحمتکشان کشور خود زنده یاد رفیق ببرک کارمل را هرگز فراموش نکردند و با مغز سرد، قلب گرم و دستان پاک در پهلوی وزارتهای دفاع و داخلۀ قهرمان کشور خود در خدمت مردم شرافتمند و وطن عزیز شان بودند.

منسوبان خدمات امنیت دولتی کشور هرگز به دشمنان وطن و مردم تسلیم نشده اند و تا دم مرگ به آرمانهای مقدس خود، به تعهد خود که به مردم و کشور خود داده بودند، مردانه ایستادند (احزاب اسلامی به اصطلاح جهادی که هرکدام برای کشتار بهترین فرزندان وطن در رقابت بودند برای کسب بیشتر سرمایه از خون آن ها توسط باداران غربی و عربی شان از این حماسه آفرینان که نی چاه آهو نی بده بیره، نی زرداد و . . . با هزار و یک شکنجه حیوانی آن ها تن و وطن ندادند.)

امروز دشمنان وطن و مردم ما این قدر پُررویی میکنند که اتهامهای شان از قصه های جند و پری گذشته، خود را مسخره مینمایند که گویا شهید رفیق نجیب و یا هیئت رهبری حزب در پولیگون و زندان پلچرخی برای شکنجه و تیرباران زندانیان می آمدند، ولی اگر از این ساده لوحان پرسیده شود که از مرکز شهر کابل الی زندان پلچرخی چند کیلومتر فاصله بوده و در این مسیر چقدر دفاتر شرکتهای خصوصی و دولتی و قطعات نظامی و فابریکه ها و خانه های مردم وجود داشته و در خود زندان پلچرخی چقدر پرسونل از ارگانهای مختلف وجود داشته که همۀ آن ها نی کارمندان خدمات امنیت دولتی و نی هم حزبی بودند، آیا یک نفر را میتوان شاهد چنین عمل پیدا کرد؟ برخلاف تمام اتهامهای پوچ با صراحت میتوان گفت که بعد از تحول ۶ جدی ۱۳۵۸ در ارگان خدمات امنیت دولتی در همه امور دسپلین خاص وجود داشت و کوچکترین تخطی مورد بررسی و نکوهش قرار میگرفت.

امروز این حقیقت برای مردم ما روشن است که با چی دشواریها و شرایط جنگ تحمیلی کارمندان خدمات امنیت دولتی در پهلوی امور مسلکی شان، مصروف خودآموزی، کارهای داوطلبانه، کارهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی و به طور خلص میتوان گفت که در همه امور دوشادوش سایر ارگانهای دولتی و حزبی در خدمت مردم و وطن خویش قرار داشتند، با مردم خود با کمال احترام، صمیمیت و با حوصلهء فراخ برخورد نموده، در حل مشکلهای شان بدون درنگ اقدام مینمودند. همان طوری که برای هر کارمند این ارگان، خدمت به وطن و مردم در کنار سایر ارگانهای قوای مسلح قهرمان کشور جز افتخار و غرور شان بود و است، برای دشمنان داخلی و خارجی کشورِما گوشزد مينماييم که ما یک بار با پيوستن به صفوف حزب خویش تعهد خدمت به وطن و مردم را سپرده بودیم و با خدمتگذاری ما در ارگان امنیت دولتی در تعهد ما موقف، حاکمیت دولتی، سیاسی و زمان قید نبود، فقط با این موضعگيری قاطعانه بود که برای مردم و کشور عزیز ما افغانستان خدمت مینمايیم و در راه خدمت به خلقهای مظلوم کشور و نابودی دشمنان آن ها تا آخرین قطرۀ خون خود میرزمیم. این عزم و تعهد ما در هر کجای که باشیم استوار و پایدار در خدمت مردم و وطن ما قرار دارد.

 

درود به روان پاک شهدای گلگونکفن ما که
 با آفریدن حماسه ها جانهای شیرین شان را در راه خدمت به مردم و وطن نثار کردند!

 

به پیش در راه وحدت سراسری اعضای معتقد و پُرافتخار ح. د. خ.ا. !

 

با درودها

 

وحیدالله نوری

wahidullahnoori@hotmail.com

 

  

  

   www.esalat.org