متن مکمل مصاحبه کرزی با اشپيگل

 

(ويرايش ازاصالت)

کرزي در اين گفت وگو در مورد فساد و بده بستان هاي جامعه بين الملل با شبه نظاميان و جنگ سالاران ستيزه جو و همين طور درباره قدرت و نفوذ خانواده اش مي گويد.

- آقاي رئيس جمهور، مطالب زيادي در مورد خطاهاي جامعه بين الملل در افغانستان نوشته مي شود. اما بخش بزرگي از آن به اصطلاح خيزش در جنوب و شرق کشور شما ظاهراً بيشتر يک جنبش اعتراضي عليه يک دولت ناکارآمد و فساد طبقه خواص است. بدين ترتيب آيا بيشتر افغان ها به دليل عدم رشوت خوري و فساد تندروها به آنها نمي پيوندند؟
من با اين ديدگاه اصلاً موافق نيستم و آن را کاملاً اشتباه مي دانم.
- برخي از افغان ها مي گويند شخص رئيس جمهور که مسووليت انتصاب مقامات بلند پايه در کابل و ولايات را دارد، با تصميم هاي شخصي خود بر آتش اين قيام مي دمد. آيا اين اشتباه است؟
کار دولت تا حد زيادي بهتر شده است. براي اولين بار از شش سال پيش بودجه کاملاً شفاف است و ديگر هيچ نکته محرمانه يي در آن وجود ندارد. تا پيش از آن واليان ولايات هر کاري مي خواستند، مي کردند اما امروزوظيفه دارند گزارش بدهند. تعدادي از آنها هم که آلوده به فساد و جنايت شده بودند، به زندان افتاده اند مانند والي سابق بادغيس. بي ترديد اين کشور هنوز به زمان نياز دارد اما مسائل جنوب و شرق افغانستان هيچ ارتباطي با اشتباهات دولت ندارد.
- پس وضعيت بد آن مناطق چه علت ديگري دارد؟
در آن مناطق مداخلات زيادي از خارج وجود دارد. جنوب هميشه کانون فعالان طالبان بود و آنها اهل آنجا هستند. علاوه بر آن چند دهه جنگ مجاهدين از خود آثاري برجاي گذاشته است.
- در ميان نزديک ترين همکاران شما افرادي وجود دارند که به غارت کشور و شرکت در قاچاق مواد مخدر و پشتيباني از شبه نظاميان غيرقانوني متهم هستند و ظاهراً نام چند والي و رئيس پوليس هم در ميان آنان به چشم مي خورد. «عبدالجبار ثابت» لوي سارنوال  به تازگي از چند نفر از جمله والي ننگرهار نام برده است. چرا از چنين کساني حمايت مي کنيد؟
من از هيچ کس حمايت نمي کنم. ما تلاش مي کنيم اين کشور را اداره کنيم و صلح و ثبات را در آن برقرار سازيم. بي ترديد من هم از مسائلي در داخل نيروهاي پوليس اطلاع دارم. جامعه بين الملل تازه بعد از دو سال مذاکره مداوم و گاه غيردوستانه بالاخره قبول کرد و از اواسط سال 2007 حاضر به همکاري با ما در اين حوزه شد. به عنوان مثال آن پوسته هاي تلاشي از دوران حمله شوروي سابق بر جاي مانده اند؛ يعني از دوراني که کشور ما از قانون محروم شد و هر فرمانده محلي پوسته هاي تلاشي  مخصوص به خود را داشت و با اين کار پول در مي آوردند.
- در دوران طالبان اصلاً پست ايست بازرسي وجود نداشت.
اين بهترين کار طالبان بود. آنها خيلي کارهاي غلط انجام دادند اما برخي کارهاي درست هم داشتند. آرزوي من اين بود که طالبان سربازهاي من مي بودند. اي کاش آنها به جاي خدمت به پاکستان و ديگران در خدمت من بودند. هنگامي که ما به افغانستان بازگشتيم، جامعه بين الملل همه آن چيزهايي را که طالبان از آن رويگردان بود، به جاي اول بازگرداند...
- منظور شما همان فرماندهان آن جنگ داخلي است...
... و آن کساني که بعدها همکاران متحدين خارجي شدند و تا به امروز به خاطر اين همکاري از سوي خارجي ها تأمين مالي مي شوند. به همين خاطر يافتن راهي که براي اداره افغانستان کارآمد باشد، براي من چندان ساده نيست.
- آيا بدون آن بده بستان هاي کثيف کارها پيش نمي رود؟ حتي حالا و پس از هفت سال که از سقوط طالبان مي گذرد؟
اين بده بستان ها و معاملات کثيف کاملاً ضروري هستند زيرا ما اين قدرت را نداريم که مشکلات را از راه ديگري حل کنيم. شما چه مي خواهيد؟ جنگ ؟ مثالي مي زنم؛ ما مي خواستيم يکي از جنگ سالاران خطرناک و شرور را دستگير کنيم اما نتوانستيم چون از سوي يک کشور مشخص حمايت مي شود. پس راه حل را در اين ديديم که ماهانه سي هزار دلار به او بدهيم تا بتوانيم با وي مصالحه کنيم. از سربازان او به عنوان محافظ استفاده مي شود...
- شايد منظور شما همان فرمانده «نصير محمد» در بدخشان باشد، همان ولايتي که آلماني ها در آن مستقر هستند.
از آنجايي که اين کشور يک دوست صميمي و يک متحد است، نمي خواهم نام آن را ببرم. هنوز هم بسياري از کشورها هستند که با شبه نظاميان و رهبران آنها کار مي کنند. بدين ترتيب من تنها در جاهايي که فضايي براي کار باشد، مي توانم کاري انجام دهم و هميشه بايد محاسبه کنم که اگر اين يا آن کار را انجام دهم چه اتفاقي مي افتد.
- ليستي از قاچاقچيان رده بالاي مواد مخدر وجود دارد که در ميان آنها نام شخصيت هاي برجسته هم به چشم مي خورد. تعدادي از آنها مشاوران شما و حتي اعضاي کابينه شما هستند. چرا تا به امروز هيچ يک از اين افراد بلندپايه محاکمه نشده اند؟
اين ليست يک افسانه است و من هرگز آن را نديده ام. از جامعه بين الملل خواستم اين ليست را به من نشان دهند اما هرگز چنين اتفاقي نيفتاد.
- وزير کشور سابق شما يعني «علي احمد جلالي» ادعا مي کند چنين ليستي را در اختيار دارد.
پس بدين ترتيب نسخه يي از آن بايد در آرشيو وزارت کشور هم وجود داشته باشد. گذشته از آن بايد بگويم که بر خلاف گفته شما بسياري از قاچاقچيان مواد مخدر محاکمه شده اند. اصلاً چرا سراغ آقاي جلالي که ظاهراً اين ليست را در اختيار دارد، نمي رويد؟

- او خودش يک بار به صورت علني به اين مطلب اشاره کرده است. اگر بدانيد که جلالي هم از جمله وزرايي است که در رسوايي مربوط به امور ساختماني در کابل شرکت داشت، نسبت به صحت و سقم اطلاعات خود شک و ترديد نمي کنيد؟
اعضاي جامعه بين الملل هم با عناصر فاسد رابطه دارند و از اين منابع سود مي برند. يک ماجراي ديگر را براي شما تعريف مي کنم؛ يکي از متحدان ما به خاطر وفاداري يکي از فرماندهان، به وي زمين و پول داده است. آيا بايد آن فرد را به دادگاه تحويل دهم؟ بايد آقاي جلالي را هم محاکمه کنند؟
- چرا که نه؟
شما نمي توانيد از ما انتظار داشته باشيد کسي را محکوم کنيم که همه عمر در اين کشور زندگي کرده، رنج کشيده، خانواده اش را قرباني کرده و خونش را در راه وطن داده است. 

نمي توانيم چنين کسي را به خاطر ارتکاب يک جرم کوچک و به خاطر اينکه به فردي رشوه داده، محاکمه کنيم اما در همان حال کسي که هميشه خارج از کشور بوده و با نيروهاي بين الملل به افغانستان بازگشته و اين کشور را غارت کرده، مجازات نشود. اين کار درستي نيست.
- از زمان آغاز رياست جمهوري شما خانواده تان هم در دنياي تجارت و هم در سياست موفقيت هاي بزرگي به دست آورده اند. برادر شما يعني «محمود کرزي» امروز رئيس هيات مديره صنايع سمنت در شمال شرقي افغانستان است؛ شغلي که خيلي ها خواهان آن هستند. دو برادر ديگر شما يعني «قيوم» و «احمد ولي» هم سياستمداران قدرتمندي در جنوب افغانستان به شمار مي آيند. بسياري از مردم آنجا مي گويند که بدون موافقت برادران کرزي هيچ تصميمي در آنجا گرفته نمي شود. آيا همين طور است؟
اين حرف ها کاملاً پوچ و مهمل است. چندي پيش احمد ولي متهم شد که به تجارت مواد مخدر مشغول است. من هم دستور رسيدگي دقيق را دادم و طبيعتاً اين اتهام صحت نداشت. از سوي ديگر محمود نيز سال ها در امريکا به تجارت مشغول بود و او هم پاسپورت امريکايي دارد. محمود در امريکا فرد بسيار موفقي بود و پول زيادي درآورد و همزمان با ورود امريکايي ها به افغانستان بازگشت و حال رئيس هيات مديره کارخانجات سمنت است و هيچ اشکالي بر آن وارد نيست.
- علاوه بر آن وي رئيس هيات مديره يک گروه سرمايه گذار که فعاليت زيادي در اينجا دارد نيز هست. آيا خويشاوندي نزديک با رئيس جمهور در اين موارد نقشي دارد؟
برعکس اين خويشاوندي تنها کار آنها را دشوارتر مي کند زيرا من نسبت به خويشاوندانم بسيار سختگير هستم. اين مساله در مورد محمود هم صدق مي کند. او به شدت تحت نظارت است، نه تنها از سوي من بلکه از طرف وزرايي که من به آنها در اين مورد تاکيد کرده ام. همين وضعيت در مورد احمد والي هم وجود دارد. اين داستان که او در قاچاق مواد مخدر دست دارد، در سال 2004 ساخته شد، يعني کوتاه زماني پس از انتخابات رياست جمهوري. بار اول نشريه نيويارک تايمز آن را چاپ کرد. من بلافاصله با سفير امريکا و نهادهاي اطلاعاتي امنيتي امريکا و همين طور با اروپايي ها و البته با بريتانيايي ها تماس گرفتم. پنج تا ده بار از آنها در مورد صحت و سقم آن گزارش استعلام کردم و آنها هم به من گفتند اين يک شايعه و به عبارت بهتر يک کار تبليغاتي است و هيچ کس مدرکي در اين مورد ارائه نکرده است.
- جنوب افغانستان مرکز قاچاق مواد مخدر است. آيا مي توان تصور کرد که يک سياستمدار پرنفوذ در قندهار که مسووليت اداره اين ولايت را برعهده دارد هيچ اطلاعي از آنچه در آنجا مي گذرد نداشته باشد و کوچک ترين اقدامي در اين مورد انجام ندهد؟
کاملاً اين امکان وجود دارد. خانواده ما از 300 سال پيش در اين بخش از کشور از نفوذ زيادي برخوردار است. من امروز رئيس جمهور هستم اما کمترين اطلاعي در اين مورد ندارم که چه کسي در آن منطقه در کار قاچاق مواد مخدر است. اينها مشکل و مساله ويژه افغانستان نيست. بخش اعظم درآمد قاچاق مواد مخدر به افغانستان نمي آيد بلکه به جيب مافياي بين المللي مي رود.
- شما به طور مرتب با نمايندگان طالبان از قبيل «وکيل احمد متوکل» وزير خارجه سابق طالبان يا «ملا سيف» سفير سابق طالبان در پاکستان، به مذاکره مشغول هستيد که البته هيچ نتيجه يي دربر نداشته است و هر روز شاهد حملات انتحاري هستيم.
متاسفانه اين مذاکرات آن طور که ما انتظار داريم پيش نمي رود اما ما به اين کار ادامه خواهيم داد. آن عده از طالبان که بخشي از القاعده هستند به هيچ عنوان حق بازگشت ندارند. اما آن عده يي که از روي ترس يا نياز دنباله رو طالبان شده بودند، همگي فرزندان افغانستان بوده و از صميم قلب به آنها در وطن خوشامد گفته مي شود.
- سال آينده براي دومين بار کانديداي پست رياست جمهوري خواهيد شد. به چه دليل فکر مي کنيد بهترين رئيس جمهور براي افغانستان هستيد؟
من ادعاي بهترين بودن ندارم. اميد دارم اين کشور به زودي موقعيتي پيدا کند که کساني به مراتب بهتر از من پيدا شوند. اما من مي خواهم داستاني از خود باقي بگذارم؛ داستان يک رهبري دموکراتيک. البته در پيرامون خود کساني را سراغ دارم که مي توانند جانشين من شوند.
- رياست جمهوري در افغانستان پست دشواري است. چه چيزي شما را همچنان خوش بين نگه مي دارد؟
فکر مي کنم تا به اينجاي کار به خوبي کشور را اداره کرده ام. البته خطاهايي نيز داشته ام؛ در موقعيتي نبودم که بتوانم معضلاتي چون فساد و بي قانوني را حل کنم. اما اين کار فراتر از قدرت من و فراتر از چارچوب زماني است که من در اختيار دارم. ما توانستيم اين کشور را از يک جنگ داخلي ديگر حفظ کرده و مردم را از گرسنگي نجات دهيم. همان مردمي که پيش از اين در خيابان هاي کابل عليه يکديگر مي جنگيدند، امروز در پارلمان نشسته اند و پرچم افغانستان در سراسر جهان در حال اهتزاز است. خيابان هاي جديدي ساخته شده است و همين چند روز پيش اولين فارغ التحصيلان دانشگاه کابل مدارک خود را دريافت کردند و اين واقعاً عالي است.  اشپيگل

- منبع: اعتمادوترجمه ازعلي فيروزآبادي.

 

 

توجه !

کاپی و نقل مطلب فوق صرف با ذکر نام و ادرس سایت «اصالت» مجاز است !

  

سه شنبه، ۱۰  جون   ۲۰۰۸

www.esalat.org