جمعه، ۱۱ فبروری ۲۰۱۱

 

 

و. خوږمن

نهال بیست روزه مبارزه برای سرنگونی رژیم مستبد و اظهار نارضایتی مردم از وضع زنده گی ملیونها انسانی که محکوم مظالم و نیرنگهای آمریکا – اسرائیل در چهرهً مبارک بودند بالاخره امروز، مورخ یازدهم فبروری سال ۲۰۱۱، در سرزمین فرعونها میوه به بار آورد و در دهکده ای جهانی، ملیارد ها انسان ازین پیروزی دلخوش اند، من یکی از آنجمله میباشم.

بعد از شکست اتحاد شوروی و بلاک سوسیالیستی که یگانه گرانت و پشتیبان جنبشهای مردمی در قارهً آفریقا و دیگر سرزمینها بودند، این اولین باریست که درین مقیاس مردم کشوری به پا خاسته صدای اعتراض خویش را بلند نمودند و تا هنگام سرنگونی قطعی رژیم از مبارزه دست نکشیدند. اینکه ازین به بعد در مصر چه خواهد گذشت و مردم قربانی چه حوادثی خواهند شد (ترفندهای آمریکا - اسرائیل) مسئلهً بعدی خواهد بود که تاریخ در برابر ملت مصر قرار خواهد داد و با ملاحظهً تجارب تاریخی ملل مختلف، درین نوع آزمونها مردم بدون پیشاهنگ کارآزموده و نیرومند بعد از موفقیتی به مشکل بدست آمده و قربانی های فراوان متاسفانه دوباره در جال فریب، خدعه و نیرنگ زورمندان گیر مانده و همهً دستاوردهای شان به باد فنا رفته است.

از لابلای اخبار چند لحظه قبل چینلهای تلویزیون غرب مطلع گردیدیم که درین مبارزات تا اکنون بیش از سیصد تن مظاهره چیان کشته شده اند و در حدود هزارو دوصد تن دیگر جراحت برداشته اند. این بود قربانی ملت مصر برای سرنگونی مستبدی که از بیست و نه سال بدینسو در خدمت آمریکا – اسرائیل قرار داشت و نه تنها نیروهای مترقی مصر، بلکه خلق فلسطین را نیز زیر پاهای اشغالگران اسرائیلی خرد و خمیر مینمود، آنهم در بدل یک و نیم میلیارد دلاری که سالانه از پول مالیهً مردم آمریکا توسط دولت آنکشور نصیب میشد. بهمین ارتباط از طریق سرویس خبری تلویزیون فرانسه (تی اف ۱) ژورنالیست و مفسر اخبار خارجی از بیانیهً بارک اوباما یاد آوری کرد که ساعت نه شب در مورد تحولات اخیر مصر و استعفای مبارک از ریاست جمهوری از چینل های آمریکایی و عربی نشر خواهد شد. موصوف گفت: اوباما برای مردم خویش و برای مردم مصر چه خواهد گفت؟ او خواهد گفت که انقلاب مردم مصر برای بدست آوردن حق خویش مشروع است، اما لطفا" در آینده دوست دیرینهً تان، یعنی ما را فراموش نکنید.

در طول روزهای تظاهرات میدان آزادی القاهره و شهرهای دیگر مصر مدام سوالی ذهنم را بخود مشغول میداشت: بعد از چند روز محدود تظاهرات و فشار خیابان، رییس جمهور تونس ذین العابدین بن علی فرار و راهی عربستان سعودی گردید، اما در مصر چرا با آنهمه فشار مردم بپاخاسته مبارک کنار نمیرود؟ تا دیشب هم در بیانیهً مبارک نشانی از استعفا بمشاهده نمیرسید. بعد جواب این سوال را من در ذهن خود چنین فرمولبندی نمودم: تونس از خاک اسرائیل فاصلهً زیاد دارد و از ناحیهً این کشور دولت صهیونیستی احساس خطر چندانی نمیکند و تازه اسلامیست های آنکشور نیز خطر جدی تلقی نمیشوند، لذا از جنبش مردم تونس میتوان بهره برداری پاپولیستی کرد که نشرات غربی این کار را نیز کردند. بانکهای سویس تا سرحد قید کردن حسابات بانکی بن علی نیز پیشرفتند. اما شرایط در مصر طور دیگریست: اسرائیل، آمریکا و اروپای غرب از اردوی مصر هراس دارند اگر در دست اخوانی ها بیفتد که بقدر کافی در مصر قوت دارند. تا زمانیکه آمریکا – اسرائیل نوکر گوش به فرمان دیگری برای جانشینی مبارک دست و پا کنند، او باید در کرسی باقی میماند، و الی اگر کنترول از دست برود و مسلمانان به قدرت برسند چی خواهد شد؟ من تصور کرده میتوانم که در یکماه اخیر خواب از چشمان صهیونیست های حیله گر بر سر قدرت رخت بربسته است، زیرا آنها با تمام قوت با حماس فلسطین بس آمده نمیتوانستند، حالا اگر اخوان المسلمین مصر که معلم و آموزگار معنوی اخوان المسلمین سراسر دنیا، منجمله کشور ما، هستند به کرسی قدرت تکیه زنند، اسرائیل و آمریکا چه خاکی را بر سر خود خواهند افشاند؟ با کدام مصارف گزاف و کمرشکن و در چی مدتی اسلامییست ها دوباره تحت کنترول خواهند آمد؟ اینها سوالهای اند که جواب به آنها زمان میطلبد و عالمی از اقدامات ناپاکی که خدایان زور باید برنامه ریزی کنند، آنهم  تا فرصت باقیست. اما امروز مردم مصر خلاف توقع سرمایه پیروز گردیدند و مستحقا" جشن برپا کرده اند.

اکنون مسئلهً دیگری که از همین اکنون در اجندای روز قرار میگیرد موضوع بعد از سرنگونی مبارک است، یعنی کی عنان قدرت را بدست خواهد گرفت و به نفع کی کار خواهد کرد؟ اخوان المسلمین در مصر از سالهای درازی بدینسو تحت ضربهً حسنی مبارک قرار داشت، اما در خارج از مصر بقدر کافی ابتکار عمل را بدست داشت و از جانبی هم در خود جامعهً مصر از وزن خاصی برخوردار است. پیام امشب آنها چند ساعت بعد از استعفای مبارک مستقیما" به منسوبان اردو آدرس خورده بود.

سکولاریست ها در مصر، که از جانب غربی ها پشتیبانی میشوند، ترکیب متجانس ندارند. اکنون که در جهان ما بجز سرمایه داری قطب دیگری وجود ندارد و دریغا که جنبش چپ نه تنها در مصر بلکه در تمام دنیا بحالت کرختی بسر میبرد و در باتلاق گمراهی دست و پا میزند و در جستجوی راه برون رفت است، مردم مصر با تمام عظمت قیام و قهر خویش به گفتهً موسفیدان ما به بتهً خود رو میماند که دست قضا بهر سو که سوقش نمود، به همانسو خواهد رفت. به بیان دیگر درین پیروزی خلق مصر نقش پای چپی ها آنقدر کمرنگ است که تقریبا" احساس نمیشود. از جانب دیگر پشتیبان بین المللی دیگر وجود ندارد تا ازین قیام پشتیبانی کند. تنها دلخوشی که باقی میماند الهام این جنبش مردمی به خلقهای کشورهای دیگر زیر ستم است که در درازمدت میتواند محمولهً خوبی برای کار جنبش چپ و مترقیون باشد. البته که سیلی از پیامهای همبستگی به این پیروزی از جانب زحمتکشان کشورهای دیگر فرستاده خواهد شد، اما این به حال جنبش مترقی مردم مصر چه کمکی خواهد کرد؟ تا چه اندازه آنها ابتکار عمل را بدست خواهند گرفت؟ چه دستاوردهای خواهند داشت؟ اینهمه سوال ها در چند روز آینده یقینا" جوابی دریافت خواهند کرد.

من نیز مانند ملیونها هواخواه دیگر به این تحولات خوشبین هستم و در اعماق قلب برای آن خرسند میباشم، زیرا هرچه پیش آید، حرکت مردمی برضد استبداد حرکت مثبت است و امید به آن است که به حرکت سرتاسری مبدل گردد، به لحاظ آنکه تنها بدین ترتیب از یکجانب به ابدی بودن سیستم سرمایه خط بطلان کشیده میشود و از جانب دیگر در بین مردم کلتور همبستگی قوت میگیرد، چنانچه در کشورهای دیگر مانند سوریه، لبنان و سایر کشورهای جهان عرب مردم با الهام از مردم تونس، الجزایر و اخیرا" مصر وعدهً حرکت داده اند.

بگذار احزاب مترقی ازین نوع جنبش های خودجوش مردمی و زحمتکشان برای رهایی از ستم طبقاتی نیرو و الهام گیرند و به اقدامات شجاعانه و عملی دست زنند که قبلا" در یونان و دیگر کشورها تجربه گردیده است.

 

پیروز باد جنبش های مردمی و زحمتکشان کشورهای تحت ستم سرمایه داری!