پوهندوی استاد شیما غفوری   

 

یادداشتی در مورد موضعگیری برخی افراد در فیسبوک!

 

کی ها این روز را با تبریک گفتن و کی ها آنرا با تخریب کردن استقبال می کنند؟

 در تاریخ هر مملکت روزی که همۀ ملت برای استرداد استقلال و حفظ نوامیس ملی به پا خیزد و خون خویش را بخاطر یک هدف والا بریزد، قابل تمجید و ارج گذاری است. صرف نظر از اینکه کی و از کدام قوم جامعه در رأس آن قرار داشته است.

در این ارتباط نظر به موضعگیری برخی ها در شبکۀ اجتماعی فیسبوک چند سوال را مطرح می کنم و به جواب آن می پردازم:

سوال اول:

آیا ۲۸ اسد ۱۲۹۸مطابق ۱۹ اگست ۱۹۱۹ نتیجه چنین قیام  مردم بوده است؟

بلی بدون شک.

شواهد تاریخی نشان می دهد که مردم افغانستان از هر قوم و ولایت، اعم از زن و مرد به خاطر شکستاندن طلسم استعمار انگلیس به پا برخاستند. ثبوت این حقیقت نتیجه ی این جنگ است، ثبوت این حقیقت مجبوریت امپراطوری عظیم انگلیس برای شناسایی استقلال سیاسی افغانستان، به حیث اولین حلقه در زنجیر دراز استعمار انگلیس می باشد. ثبوت این حقیقت موجودیت ۲۸ اسد می باشد. اگر این روز نتیجۀ به پاخیزی همه مردم افغانستان نمی بود، آیا افغانستان فقیر با داشتن اسلحۀ کم و کهنه در مقابل بزرگترین قدرت زمان با اسلحه مدرن و وافر میتوانست شجاعانه بایستد و موفقانه بایستد و تا حصول استقلال بایستد؟

هر عقل سلیم و فارغ از دغدغه های قومی و سیاسی میتواند برای این سوال فقط یک جواب را بیابد که آن عبارت است از:

هرگز نه!

تاریخ گواه آن است که در این قیام به رهبری شاه امان الله غازی اراده و عمل جانبازانه تمام مردم از هر قوم افغانستان  شامل بود.

سوال دوم: در مورد ملی بودن و فرا قومی بودن شخصیت امان الله خان می باشد.

شخصی که در زیر ریش استعمار انگلیس ملت افغانستان را برای جهاد نهایی بر ضد آنها سازماندهی کرد، آیا میتواند شخصیت یک بعدی بوده باشد؟ هرگاه امان الله خان فرا قومی نمی اندیشید، آیا مردم افغانستان به وی اعتماد می کرد؟ آیا در این جنگ نابرابر در عقب وی صف می کشیدند و خون خویش را فدای وطن می کردند؟ بازهم جواب چنین است:

هرگز نه!   

پس سوال پیدا میشود که چرا یک عده این روز را تخریب می کنند؟ آیا اینها واقعاً با آزادی سیاسی افغانستان در آن زمان مخالفت دارند؟

بر مبنای بررسی ام در دوسال اخیر در فیسبوک، اشخاصی که کارکرد های شاه امان الله را تخریب می کنند، و وی را گاهی مربوط به یک قوم معرفی می کنند، تا آن جایی که حتی استرداد استقلال کشور را هم منفی جلوه می دهند. اساساً این اشخاص شامل سه گروپ می باشند:

گروپ اول- کسانی اند که معتقد به مبارزه ملی نه، بلکه در گیر مبارزه قومی اند برخی با دین برخی هم بی دین. آنهایی اند که می خواهند بلوای حبیب الله کلکانی را در سال ۱۹۲۹ در مقابل امان الله خان، این شاه ترقی خواه رنگ قومی ببخشند تا این عمل وی را مشروعیت بدهند و روی این تراژیدی تاریخی را با آبی به نام «رد کردن تمام کار های میهنی شاه امان الله» بشویند. و الا بلواگران باید نفرین مردم افغانستان را تا ابد به دوش بکشند.

و گروپ دوم کسانی اند که از جانب خارجی ها به شکستاندن روحیه استقلال خواهی و از بین بردن اتفاق مردم حتی در برابر این بزرگترین دست آورد مشترک مردم افغانستان، مؤظف اند.

و گروپ سومی کسانی اند که برای دل خوش ساختن دوست های فیسبوکی شان لایک می گذارند.

برای رد افکار خصمانه در مقابل این بزرگترین دستاورد مشترک مردم افغانستان باید دوباره به حافظه تاریخ  مراجعه کرد:

نخست اینکه انگیزه بلوا بر ضد امان الله خان به صورت قطع جنبه قومی نداشت، بلکه ریشۀ ارتجاعی در نقاب مذهبی را دارا بود. عقب گرایان فناتیک با حمایت استعمار انگلیس که بر ضد ریفورم های شاه امان الله خان قیام را سازماندهی کردند، زیر تاثیر موعظه های (لارنس های) انگلیس قرار داشتند، لارنس- انگلیس کافریکه بیست سال متواتر در معتبر ترین مسجد مسلمانان در پایتخت کشور امامت کرد و در اخیر هم نامۀ را از خود بجا گذاشت که مقتدیانش باید نماز های بیست ساله را از سر بخوانند، زیرا که به امامت یک کافر انجام شده است. انگلیسها توانستند مردم را با فوتو شاپ های عکس ملکه ثریا و تبلیغات پیر بغدادی که خودش انگلیس، ملای لنگ و امثالهم به نام مذهب بر ضد شاه امان الله تحریک کنند. زیرا انگلیسها درک کرده بودند که احساسات مذهبی همان نقطه ضعیف پاشنه اکیلیس مردم افغانستان است. و باید به یاد داشت که در این مخالفت مذهبی بر ضد شاه امان الله اشخاصی از اقوام مختلف شامل بودند. یعنی محیط فکری برای سرنگونی دولت امانی از طرف انگلیسها با تبلیغات مذهبی آماده شده بود که باعث سقوط شاه امان الله و برقراری دولت چند ماهۀ حبیب الله کلکانی و بالاخره استقرار مهرۀ اصلی آنها شد.

لقب شاهانه حبیب الله با جنبۀ مذهبی آن یعنی «امیر حبیب الله خادم دین رسول الله» نیز نمایندگی از شورش مذهبی آن زمان می کند، نه از شورش قومی.

دوم: روایت است که حتی شخص حبیب الله کلکانی دریشی غازی امان الله را در الماری عقب چوکی خویش نگهداشته بود و هر صبح اول در مقابل آن می ایستاد و در مقابل آن سلامی میزد. از این معلوم میشود که وی خود هم به بزرگی این شاه استعمار شکن احترام داشت.

پس بیائید که این جال جدید فریب دشمنان را بدریم و این روز خجسته را که حاصل خونریزی نیاکان ما اعم از تاجیک، پشتون، ازبیک، هزاره، ایماق، بلوچ و دیگران است، گرامی بداریم و این امانت مقدس تاریخی را برای  نسل های آینده به سلامت بسپاریم.

۱۹ اگست ۲۰۱۸

 

* تکیه ها از «اصالت» است.

 

 

 

 

 

توجه:

کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است

کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد

Copyright©2006Esalat

 

 

www.esalat.org