07 - 10 - 2007

 بخش سوم

 

کمکهای جامعه جهانی

داد و ستد با دلار 

شرکتهای خارجی در افغانستان متهم شده اند که با انواع تقلب پولهايی را که از مدرک کمکهای بين المللی به کشور سرازير می شود به غارت می برند.  در گزارش تازه ای که اخيرا از سوی موسسه "کارپ واچ" (CorpWatch) به نشر رسيده نتيجه گيری شده است که "تيکه داران (خارجی) در افغانستان از کار بی کيفيت، پول کلانی به دست می آورند. اين گزارش حاکی است که اين شرکتها ميليونها به جيب می زنند و مردمی را پشت سر می گذارند که به طور فزاينده ای از نتايج کار مايوس و خشمگين اند.

گزارش کارپ واچ توسط فريبا نوا، يک ژورنالست افغان- امريکايی، نوشته شده که چندی پيش به کشور زادگاه خود بازگشته بود تا سير بازسازی را از نزديک ارزيابی کند. فريبا با ارائه مثالهای مشخص شاهراهی را نشان می دهد که پيش از بهره برداری فروريخته است، مکتبی که بام آن چپه شده، کلينيکی که نلهای آن خراب است، کوپراتيف دهقانی که قابل بهره برداری نيست، افراد پوليس و نظاميانی که پس از آموزش قادر نيستند ابتدايی ترين امنيت را تامين کنند.

به گفته فريبا چنين مثالهايی را به فراوانی می توان يافت.  وی می نويسد در روستای قلعه قاضی، در نزديکی شهر کابل، کلينيک نو، با رنگ زرد روشن خود نمايی می کند که توسط تيکه دار امريکايی به نام گروه لوئيس برگر اعمار شده است.  قرار بود اين کلينيک به عنوان نمونه برازنده ای از مهندسی امريکايی جلوه کند و الگويی باشد برای 81 کلينيکی که "برگر" برای احداث آنها استخدام شده بود - البته علاوه بر سرکها، بندها، مکاتب و ساير زيرساختها و در بدل 665 ميليون دالر قرارداد هايی  که اين شرکت تا کنون از مدرک پولهای امدادی امريکا از سوی دولت مرکزی به دست آورده است.

ارپ واچ يک سازمان غيرانتفاعی است که در مورد نقض حقوق بشر، تخريب محيط زيست، فريبکاری و فساد از سوی شرکتها، در سراسر جهان، تحقيق کرده و مرتکبين چنين جرايمی را افشا می کند. طبق گزارش  اين سازمان انجينران، مشاوران و اجيران خارجی روزانه تا 1000 دالرامريکايی دريافت می کنند، در حاليکه تيکه داران امريکايی به افغانانی که استخدام می کنند روزانه تنها پنج دالر امريکايی می پردازند. گزارش می افزايد که قراردادهای بزرگ و فاقد محدوديت، بدون داوطلبی رقابت آميز و يا با رقابت محدود به شرکتهايی داده شده که در امريکا از روابط سياسی برخودار بوده و عين کار را در عراق انجام می دهند.  از قبيل: کلاگ (Kellogg)، براون اند روت (Brown & Root)، دينکارپ (DynCorp)، گروه لوئيس برگر (The Luis Berger Group)، گروه رندن (The Rendon Group ) و غيره. روزنامه نيويارک تايمز نيز در گزارشی که به نشر سپرد نشان داد که گروه لوئيس برگر با کار ناقص و کند مفاد بزرگی کمايی می کند.

اين روزنامه همچنان نوشت که لوئيس برگر تنها شرکتی نيست که مورد انتقاد قرار گرفته است.  بيرنگ پوئنت (Bearing Point) ... از يک آژانس امداد رسان قراردادی به دست آورد که هدف از آن بهبود اداره اقتصادی در وزارت ماليه، بانک مرکزی وساير وزارتخانه های افغانستان بود.  قيمت اين قرارداد سرانجام به 98 ميليون دالر امريکايی رسيد.

ديويد لوئن (David Loyn) گزارشگر بی بی سی در گزارشی که به نشر رسانده می نويسد که " امريکا و جاپان، دو کمک دهنده بزرگ به افغانستان، دو کشوری هستند که بيشترين مسئوليت را برای مصرف پول در خارج از بودجه حکومت به عهده دارند و علی رغم ادعاها در رابطه با استاندارد های عالی ... بسياری از آنچه آنها ساخته اند زير استاندارد است. وی می افزايد که يو اس ايد (USAID)، بخش انکشافی دولت امريکا، از تعداد مکاتب دخترانه ای دم می زند که ساخته است.  من تقاضا کردم تا يکی از آنها را در کابل ببينم و از وضعيت آن تکان خوردم. لوحه ای روی ديوار از آن به مثابه تحفه امريکا به مردم افغانستان خودستايی می کرد، اما ليسه مريم چيزی نبود که به آن افتخار کرد. معلمان به لوئن گفتند که امريکاييان جز رنگ کردن ديوارها و تبديل کردن بامهای چپری کار چندانی انجام نداده اند. به گفته آنان بامها چکک می کند و هنوزهم صدها دختر در صحن مکتب زير خيمه ها تدريس می شوند.

دولت افغانستان بارها به اين وضعيت اعتراض کرده و خواسته است تا کمکهای خارجی از مجراهای دولتی به افغانستان اعطا شود، تا به اين ترتيب شامل بودجه دولت شده و مسئولانه به مصرف برسد.

اين مسئله در کنفرانس لندن که در زمستان گذشته در رابطه به کمکهای بين المللی یه افغانستان برگزار شده بود نيز وسيعا بازتاب يافت.  براساس گزارشی که پيش از آغاز کنفرانس از سوی بانک جهانی پخش شد، 90 درصد کمکهای انکشافی بين المللی از مجراهای غيردولتی به مصرف می رسد.دراين کنفرانس کشورهای کمک رسان تائيد کردند که هم به خاطر موثريت کمکها و هم برای تامين مالکيت افغانی لازمی است کمکهای بيشتر بين المللی شامل بودجه دولت افغانستان شود.

اما کارشناسان معتقدند که مشکل اصلی از يک سو از ضعف دولت در جذب و کاربرد اين کمکها و از سوی ديگر از عملکرد گروههای نيرومند فشار در کشورهای کمک دهنده ناشی می شود.  شرکتها و سازمانهای مورد نظر به افغانستان به مثابه يک منبع بادآورده سود و درآمد می نگرند و تلاش می کنند تا از اين "غنيمت" سهم هر چه بزرگتری به دست آورند.  آنها در کشورهای کمک دهنده قدرت فراوانی دارند و از حمايت گسترده سياسی برخوردار اند.

ادعا می شود که فقدان اعتماد به دولت افغانستان عامل مهم ديگری است که اين نهادهای خارجی را در موقعيت نيرومندی قرار داده است.  کشورها و سازمانهای امداد رسان مطئن نيستند که دولت در کابل توانايی مصرف و يا حفاظت از پولهای کمکی را داشته باشد.  بنابراين ترجيح می دهند تا کمکهای خويش را از طريق سازمانها و شرکتهای خودی به مصرف برسانند.  دولت افغانستان نيز در اين مدت قادر نبوده است تا دراين رابطه ضمانتهای لازم را ارائه کند.

همچنان برنامه جهانی غذا (مربوط ملل متحد) هشدار داده است در صورتی که بيش از 30 ميليون دالر امريکايی فراهم نشود،  کمکهای غذايی به تقريبا 2.7 ميليون افغان آسيب پذير در زمستان امسال، همراه با چندين برنامه غذايی ديگر برای اين کشور، در معرض تهديد قرار می گيرند. برنامه جهانی غذا در نظر دارد تا بين ماههای اگست و اکتوبر، پيش از آنکه دسترسی به هزاران گروه جدامانده و فاقد امنيت غذايی در اثر برف زمستان ناممکن شود، 25000 تن مواد غذايی را در مناطق دور افتاده کشور ذخيره کند. انتونی بانبری، مدير منطقه ای برنامه جهانی غذا برای آسيا، در کابل گفت: "اگر ما وادار شويم تا عمليات خويش را امسال قطع کنيم، هزاران خانواده با گرسنگی رو به رو خواهند شد.  چنين انکشاف منفی به اهداف دولت و کمک دهندگان در جهت ثبات گسترده تر آسيب می رساند.

" بانبری توضيح داد "در صورتی که کمک دهندگان با شتاب دست به عمل نشوند ما به زودی مجبور خواهيم شد تا اين تصميم دشوار را بگيريم، چراکه ما گندم ناچيزی در گدامهای خويش داريم و در راه هم تقريبا چيزی نيست که برسد."

اما اين تنها برنامه زمستانی آن سازمان نيست که در معرض تهديد قرار دارد - برنامه جهانی غذا از سرجمع 106000 تن امداد غذايی برای افغانستان، با کمبود روی هم رفته 49000 تن رو رو خواهد بود.  اين سازمان ادعا می کند که برای تمويل فعاليتهای خود تا اخير سال جاری به 31 ميليون دالر اضافی نياز دارد. به گفته برنامه جهانی غذا، بيش از 50 درصد اطفال در افغانستان از فقر غذايی رنج می برند، در حاليکه از هر سه نفری که در مناطق روستايی به سر می برند يک نفر آنان قادر نيست حداقل نياز به غذای روزانه را تامين کند.  افغانستان يکی از فقيرترين کشورهای جهان است که بيش از نيمی از نفوس 25 ميليونی آن زير خط فقر زندگی می کنند.

بررسی آسيب پذيری ملی در سال 2003 نشان داد که 3.5 ميليون افغان شديدا فقيرو به طور مزمنی فاقد امنيت غذايی بوده در حاليکه 3 ميليون ديگر به طور فصلی از امنيت غذايی محروم اند. برنامه جهانی غذا از جنوری تا مارچ 2006 با توزيع تقريبا 16000 تن مواد غذايی به بيش از 1.25 ميليون افغان کمک کرده است.  ولی در بدترين حالت اين سازمان جيره بندی بسياری از ساير برنامه های خويش را - چون توزيع غذا به مردان و زنانی که مشغول سواد آموزی اند و يا آن برنامه های اضافی که هدف آنها بيوه ها، اطفال متاثر از جنگ و مبتلايان به مرض سل بوده - قطع و يا شديدا کاهش داده است.

بانبری تاکيد کرد که: کاهش شديد در عمليات ما نه تنها سلامتی ميليونها افغان را به مخاطره می اندازد بلکه همچنان بازسازی شکننده کشور و بسياری از دستاوردهای چند سال اخير را با خطر رو به رو می سازد.بحران مالی همين اکنون برنامه جهانی غذا را واداشته است تا جيره بندی گندم را به اطفال مکاتب، که از اين غله برای تغذيه خانواده های خود استفاده می کنند، قطع کند. بانبری گفت: ما 200000 طفل را از اين برنامه حذف کرده ايم و برای 250000 ديگر جيره بندی را به نصف کاهش داده ايم.

 

   www.esalat.org