دوشنبه، ۵ نومبر ۲۰۰۷
بخش هفتم
توطئه ها و ماجرا ها
توطئه ها ودسيسه ها
حوادث تروريستي ۱۱سپتامبر ۲۰۰۱ در نيويارك، پنسيلوانيا و واشنگتن دي سي آمريكا، بيترديد نقطه عطفي در تحولات نظام بينالمللي بعد از پايان جنگ سرد محسوب ميشود. اين اقدام نشاندهنده آسيبپذيري فراوان آمريكا در برابر اقدامات سازمان يافته و كساني است كه حاضرند براي هدف خود،جانشان را هم فداكنند. امروز در اين نكته كه ۱۱سپتامبر نقطه عطفي در عرصه سياست بينالملل به حساب ميآيد، ترديدي نيست . با وجود اين، هنوز اجماعي در اينباره كه دنياي بعد از ۱۱سپتامبر چگونه جهاني است، وجود ندارد.
تاثيرات بلند مدت اين حادثه بر مفاهيم سترگ نظام بينالمللي، ظهور بازيگران جديد نه در هيبت دولت ملت، بلكه با چهرههاي جديد مانند بازيگران شبكهاي منطبق با روند جهاني شدن، بازگشت قدرتمندانه دولت ملي، دقيقا در زماني كه بسياري از فروپاشي آن سخن ميگفتند، استناد ديگرباره بر جنبههاي سختافزاري قدرت، وقوع اولين جنگهاي پست مدرن كه طرفهاي ديگر آن بازيگران جديد بدون سرزمين هستند، ظهور دوباره مباحث مربوط به امنيت بر سيماي قدرت و هژموني، جامعه ريسكپذير جهاني و تصرف فضاي عمومي و خصوصي توسط دولتهاي سرزميني و گروههاي سيال قدرتمند، از جمله چشماندازهاي دنياي جديد است.
پس از يازدهم سپتامبر آمريكا توانست بر مبناي دوگانه جديد امنيت/ تروريسم، جايگاه كشورها در جهان و مناطق گوناگون و هم چنين نحوه شكلگيري دوستان و دشمنان،ائتلافها و ضدائتلافها واتحادها و ضداتحادها را مشخص كند. بر مبناي دوگانه مذكور ايالات متحده درصدد ايجاد يك نظام دوقطبي جديدي برآمد كه در آن خود نقش قطب برتر را ايفا كند و در عين حال قطبهاي ديگر مانند اروپا، روسيه ، چين و.... نيرومند نباشند.
اما جنبه با اهميت حادثه ۱۱سپتامبر برجستهترشدن مفاهيم امينتي- هويتي بود.
بر اين اساس مرزبندي جديد امنيتي بر اساس فرهنگ و هويت، تفكر
هانتينگتون و جنگ تمدني، شكل گرفت. تقويت مذهب انديشي در نگرش امنيتي
آمريكا ( محور شيطاني ) و همچنين آغاز يك گفتمان هويتي و امنيتي در
ميان نومحافظهكاران آمريكا از ديگر پيامدهاي اين حادثه بود. بطور كلي
پس از واقعه
۱۱سپتامبر،
ميتوان حداقل به چهار جريان در تحول امنيت اشاره كرد:
<-امروز
امنيت از امنيت ملتها و دولتها به امنيت انسانها و گروهها تغيير
يافته است. بنابراين امنيت از يك مقوله كلي به مقولهاي جزيي تبديل شده
و درجه انتزاعي بودن امنيت بشدت بالا رفته است.
<-سير صعودي امنيت، از امنيت ملتها و دولتها به امنيت جهاني تبديل شده و ارتقا يافته است. در اينجا برداشتها واحدتر ميشود. نمونه بارز آن مساله تروريسم، محيط زيست، سلاحهاي كشتار جمعي و نظاير آن است. در اين حالت مسووليت سياسي دولتها در تامين امنيت جهاني بشدت بالا رفته و در بسياري موارد در صورت عدم رعايت اين مسووليت، دولتها مشمول مجازات خواهند بود.
<-امنيت به صورت افقي گسترش يافته است. مفهوم امنيت از نظامي به اقتصادي ، سياسي، اجتماعي، زيست محيطي و يا به عبارتي به امنيت انساني - Human Securityتغيير يافته است.
<-مسووليت سياسي تامين و تضمين امنيت جهاني از عهده دولتها خارج شده و به سطح نهادها، سازمانهاي غيردولتي و بازيگران فرعي رسيده است.
برخي معتقدند كه امنيت در حال از دست دادن ويژگي محورياش است. از اين منظر، امنيت براي مدتها به دنبال حفظ موجوديت بازيگران بوده و آن را تنها از دريچه استفاده از زور توسط دولت نگاه ميكرده است. اما گسترده شدن مفهوم امنيت و سرايت آن به حوزههايي چون اقتصاد و محيط زيست، باعث گستردگي تهديدات شده است. در مقابل عده ديگري معتقدند امنيت داخلي ( (Homeland Securityاست كه براي سالها در پشت سر مولفههاي امنيتي قرار گرفته بود. اين مولفهها مشخص كننده قدرت دولت بر نيروهاي دروني بوده و تفاوت ميان دولتهاي غربي و جهان سوم را بيش از پيش آشكار ميسازند.
۱۱سپتامبرمشخص كرد كه نبايد جهانيشدن ( (Globalismرا تنها از دريچه اقتصاد و تکنالوژي نگاه كرد. تکنالوژي جديد تسلحياتي ميتواند در اختيار گروههاي تروريستي قرار گرفته و براي دستيابي به هدفي بطور كامل افراطي و يا سنتي به كار گرفته شود. به عبارت بهتر نه تنها جهاني شدن نتوانست امنيت را گسترش دهد (آن گونه كه طرفداران وابستگي متقابل به آن باور داشتند)، بلكه معماي امنيت را پيچيدهتر نيز كرد. در اين راستا، بايد مفاهيمي همانند امنيت داخلي فضاي جغرافيايي كه اصليترين مكان اعمال خشونت و ايجاد بيثباتي هستند، مورد باز تعريف قرارگيرند.
همين امر باعث شده است تا قدرت انحصار دولت در كنترول تعاملات امنيتي پايين آمده و در دست ديگر بازيگراني كه فاقد مسووليت در نظام بينالمللي هستند، قرار گيرد. مقابله دولتها با تروريسم ميتواند عاملي باشد در جهت تقويت قدرت دولت و بازگشت اعتماد مردم به آنان. در اين حالت مشروعيت دولت به ميزان امنيتي كه براي مردم فراهم ميكند، بستگي دارد.
واقعهمشكوك ۱۱سپتامبر و ماجراي حملههوايي به نيويارك و تخريب برجهاي سازمان تجارت جهاني، در طول اين سالها همواره محور توجه سياستمداران و سياستگذاران فرهنگي آمريكا براي ايجاد يك محيط امنيتي در دنيا بوده است. يازده سپتامبر محملي براي آمريكائيها براي حمله به ديگر كشورها و تصرف افغانستان و عراق به بهانه مبارزه با تروريسم شد و فرصت مناسبي نيز در اختيار هاليوود به عنوان دستگاه تبليغي كاخ سفيد قرار داد تا با استفاده از فضاي بهوجود آمده ازاين مثنوي هفتاد من، به هويت مردمان ديگر بتازد. هاليوود با تجويز حاكمان جنگ افروز آمريكايي در طول اين چند سال پس از واقعه يازده سپتامبر با اشكال مختلف كوشيد تا در راستاي سياستهاي كاخ سفيد فضاي ايالات متحده و نيز عرصه بينالملل را به گونهاي امنيتي جلوه دهد. ارايه ترسيم دنيايي پر از نيرنگ و توطئه و تلاش تروريستها براي دستيابي به سلاحهاي كشتارجمعي و درمقابل مبارزه غرب با ناامني و ظاهرشدن در هيبت منجي جهان و بشريت، تصاويري است كه دراين سالها از پنجره هاليوود به نمايش گذاشته شده است .
براي
نمونه ميتوان به فيلم مركز تجارت جهاني
ساخته اليوراستون كارگردان آمريكايي اشاره كرد كه براساس حادثه
۱۱سپتامبر
ساخته شد.
اين
كارگردان مطرح آمريكايي به رغم موضوع فيلمش هرگونه هدف سياسي از ساخت
آن را مردود دانسته است. اين فيلم حكايت
۲۴ساعت
از زندگي دو مامور پوليس پايانه مسافربري پورت اوتوريتي نيويارك است كه
در ويرانههاي برجهاي دوگانه گرفتار ميشوند. آنها در مركز خرابهها،
نزديك يك لفت گرفتار ميشوند و
۲۴ساعت
را در شرايطي غيرعادي سپري ميكنند. استون همچنين تاكيد كرده است كه
مسئله من نيست كه بدانم آيا آمريكا آماده است يا نه، آرزو كنيد آماده
باشد.
اين كارگردان كه پيشتر نيز فيلمهايي
براساس وقايع مختلف تاريخ سياسي آمريكا همچون متولد چهارم ژوئيه، جي اف
كي و نيكسون ساخته، معتقد است كه ارايه واقعيات آن گونه كه هست براي
مخاطب باورپذير اما ممكن است تلخ باشد. از فيلم تجارت جهاني كه بگذريم
آثار ديگري قبل از وقوع حادثه يازده سپتامبر در هاليوود ساخته و عرضه
شدند كه هريك تداعيكننده خطرات بالقوه براي ايالت متحده بوده و حادثه
تروريستي يازده سپتامبر دقيقا همان آثار را در ذهن مخاطب زنده ميكند.
اين آثار به نوعي تناقض آشكار در موضعگيري ها و سخنان سياستمداران و
حاكمان آمريكايي در مواجهه با اين واقعه را نشان ميدهد و براين نكته
كه كه اين عده از وقوع چنني حادثهاي اطلاع داشتند، صحه ميگذارد.
فيلمهاي ويروس ماشين
۱۹۸۴روزاستقلال۱۹۹۶صلح
طلب۱۹۹۷
دشمن ملت،۱۹۹۸روگراتها
در پاريس ،۲۰۰۰قاچاق
۲۰۰۲و
وطن پرست از آثاري است كه زمان دقيق حادثه
۹/۱۱نيز
درآن برجسته و در نماهاي كليدي فيلم نمايان ميشود.
با مروري بر آثار ياد شده كه نمونهاي كوچك از انبوه فيلمهاي توليدي هاليوود با محور موضوع تروريسم و ناامني و مسايل شبيه به يازده سپتامبر است اين پرسش كه آيا اين توليدات تصادفي بوده و يا تصادف توطئهاي در كار است يا اين تنها يك تصادف زماني ساده است؟ به وجود ميآيد. عده بيشماري از مردم جهان كه تعدادشان هم روز به روز بيشتر ميشود، بر اين باورند كه دستهايي در كار است. دستهاي كه در طول اين چند دهه دائم بر طبل جنگ در دنيا كوبيدند و با ساخت سلاحهاي كشتار جمعي و سركوب كشورهاي مستقل، تجاوز و غارت را در قالب نظم نوين جهاني براي جهان تجويز كردند.
دستهايي كه حدود نيمقرن در دل جهاناسلام و منطقه استراتژيك خاورميانه كشور جعلي اسرائيل را بنا نهادند و ميليون انسان بيگناه را آواره و به خاك و خون كشيدند و هيچگاه تصاوير واقعي و مجازي اين حوادث براي مردمان جهان نمايش داده نميشود. هاليوود با همكاري تنگاتنگ بامحافل يهودي و پس از حادثه تروريستي يازده سپتامبر، تخريب چهره مسلمانان و دامن زدن برتبعيض نژادي را دستمايه كار قرارداده و هر نوع حادثه غيرمترقبه در دنيا را با مسلمانان ربط داده است.
هجمه نظامي و فرهنگي غرب براي استحاله فرهنگ و هويت شرق در دستور كار قرار گرفته و مبارزه با تروريسم سرپوشي براي انحراف افكار عمومي و توجيه حضور اشغالگران در مناطق مختلف جهان از جمله در افغانستان و عراق است. سينماي آمريكا با بهرهگيري از امكانات و تکنالوژي روز و ايجاد محيط سرگرمي و جعل واقعيات و ارايه تصويري مبهم از حوادث جهان،سربازان اشغالگر را ناجي مردمان گرفتار در ناامني و تروريسم ترسيم ميكند. هاليوود در طول اين سالها هموارهاز پرداخت مستند حادثه يازده سپتامبر فرار كرده و تلاشهاي مستقل در اين زمينه نيز بهدليل محدوديتهاي عقيم مانده و انتقاد فيلمسازان مستقلي همچون مايكل مور از سياستهاي جنگ افروزانه حاكمان آمريكايي نيز صرفا در حد اعتراض باقي مانده است.
با نگاهي دقيقتر به كارنامه هاليوود پس از يازده سپتامبر اين نكته كه صنعت فيلم آمريكا همچون جادوگران ايبدرم از چوب راج عصاي جادو ميساختند، با فيلمي پس از فيلم ديگر، تلاش براي افسون مخاطب را دارند و آنچه را كه در آينده ميبيند براي تماشاچياني روايت ميكند كه همه چيز را بدون چون و چرا ميپذيرند. فيلمهايي چون روز استقلال۱۹۹۶صلح طلب و در محاصره روند شرطي كردن عامه مردم براي پذيرفتن تصويري از آينده، كه روشنفكران سعي دارند به صورت كاملا واقعي و قابل لمس بوده را ترسيم و واقعيات راآن گونه كهخود ميخواهند ارايه كنند.
مرور آثار ارايه شده و تكرار ساعت و نماد ۹/۱۱به صورت پنهان و پيدا در بسياري از فيلمهاي هاليوود باز اين پرسشها را مطرح ميكند كه اين نماد قسمتي از توطئهاي پنهاني بوده،فيلمهاي پس از ۱۱سپتامبراز چه حكايت ميكنند؟ در سالهاي اخير نيز مضمون اصلي ساختههاي هاليوود حول محور تصاوير ناميموني از آخرالزمان است، شيوع بيماري و اپيدميهاي فراگيري كه ميليونها نفر را در سراسر جهان از بين ميبرد، افزايش خطر بمبهاي هستهاي وحملات تروريستي کيميايي و بيولوژيكي در آمريكا و انگليس، بلايا و فجايع محيطي كه در سراسر جهان ويرانيهايي به بار ميآورد و جهان را تودههاي آسيب پذير تهديد ميكند. براي مثال در فيلم Outbreakدولت آمريكا در جهت اهداف خود درجنگ ميكروبي، ويروسي كشنده توليد ميكند.اما كنترول آن از دستشان خارج ميشود و ويروس به شهر ساحلي كوچكي در كاليفرنيا راه پيدا ميكند. ارتش تمام شهر را قرنطينه كرده و افراد مبتلا را دستگير ميكند.
در همين حين كميتهاي از طرف رئيس جمهور دستور ميدهد براي از بين بردن ويروس، تمام شهر را بمباران كنند. همچينين در فيلم ۱۲ميمون، ۲۵دانشمند تندروي آمريكايي، ويروس كشندهاي را آزاد ميكند كه باعث از بين رفتن جان ميلياردها انسان ميشود و نجات يافتگان را مجبور به زندگي در زيرزمين ميكند. فيلمآبله :۲۰۰۲اسلحه خاموش محصول ۲۰۰۲نيز به اثرات ويرانگر شيوع آبله درآمريكا و انگليس ميپردازد كه در اثر آن ۶۰ميليون نفر در سراسر جهان ميميرند. در فيلم طوفان: راه فراري نيست ۱۹۹۷تروريستي ديوانه، راکتي اتمي را بهزير دريا ميفرستد وموجي ازتسونامي بهوجود ميآورد كهسواحل كاليفرنياي جنوبي را ويران ميكند و تروريستهاي اروپايي در فيلم صلح طلب محصول ۱۹۹۷و بنيادگرايان اسلامي در فيلم جنگ كثيف سال ( (۲۰۰۴بمبي را ميخواهند منفجر كنند كه پرتوهاي راديواكتيو آن نواحي مركزي لندن را فرا ميگيرد. با مروراين آثار در قبل و پس از يازده سپتامبر و موضوعهاي پرداخته شده به آن حال، حوادثي ديگر مثل جنگ کيميايي، ميكروبي و بيماريهاي مهلك ويروسي گمانه زني ميشود. آيا اين فيلمنامههاي وحشت آفرين هاليوود، آنچه كه گروههايي ناشناس با اطمينان پيشبيني كردند، آنها كه چنين ابزارهايي را در جهت پيشبرد اهداف نامشروع خود به كار گرفتند، اتفاق خواهد افتاد؟ زمان، همه چيز را روشن ميكند.