دوشنبه، ۹ فبروری ۲۰۰۹

بخش ۱۱ – با نایاب ترین تصویرها

 پژوهش و گردآورنده: (خجسته زیمیرو اسکاری)

ف – و – رابرتن: اختلاف نظر وقتی خوشایند می گردد که دو طرف به منظور کشف حقیقت، دوستانه به جر و بحث بپردازند. مناظره وقتی شکنجه آور است که یک طرف سعی کند به زور حرف خود را به کرسی بنشاند.

نیچه: آرزو ریشۀ حیات ماست. اگرچه ای ریشه حیات ما را به تدریج می سوزاند. ولی همین ریشه مایۀ زندگی است.

کارلایل: هر اقدام بزرگی ابتدا محال به نظر می رسد.

شوپنهاور: ایده ها الگوهای ازلی ای هستند که در قلمرو ذاتها یا هستی های حقیقی وجود دارند که آدمیان تنها هنگامی که خود را از توجه به جزئیات، در اینجا و اکنون (مکان و زمان) فارغ سازند وارد آن قلمرو می شوند.

اُرد بزرگ: ره آورد سفر در درون آدمی، به جز خرد و پیشرفت نیست.

فردریش نیچه: آنگاه كه آدمي ((چرايي / غايت چيست)) زندگي خويش را مي شناسد ؛ آنگاه است كه او از هر ((چگونه ؟)) آسوده خاطر مي شود. آدمي مشتاق نيكبختي نيست ؛ تنها انگليسي چنين است.

کارایل: تجربه به معلم سختگیری است. او اول امتحان میکند و بعد درس می دهد.

اُرد بزرگ: رهایی و آزادی، برآیند پرستش خرد است و دانایی.

کارلایل: سرنوشت خود را با افکار تعیین کنید.

فردوسی خردمند: به این زمین گرد که بسرعت می گردد بنگر که درمان ما در آن است و درد ما نیز، نگاه کن و ببین که نه گردش زمانه آن را می فرساید و نه رنج و بهبودی حال بشر آن را به آتش می کشد، نه آرام می شود و نه همچون ما تباهی می پذیرد

اُرد بزرگ: رسیدن به بن و سرچشمه زندگی تنها با شستشوی اندیشه از نابخردی و پندار از ناپاکی است

کارایل: تاریخ سیر خود را بر زندگی مردان بزرگ بنا نموده است.

قابوسنامه: اي پسر هرچند تو جواني , پیرو عقل باش , نگويم جواني مکن , ليکن جواني خویشتن دار باش و از جوانان پژمرده مباش.چنانچه ارسطاليس مي گويد جواني نوعي از جنون است.

فردریش نیچه: انسان بندی ست بسته میان حیوان و ابر انسان. بندی بر فراز مغاکی.

اُرد بزرگ: روز بلند برای کژاندیش، بسیار کوتاه خواهد بود، و روز کیفر بسیار دراز.

كارلايل: عظمت مردان بزرگ از طرز برخوردشان با مردات خرد آشكار مي شود

فردریش نیچه: آموزه ای پدید آمد و باوری در کنارش: همه چیز پوچ است ؛ همه چیز یکسان ؛ همه چیز رو به پایان !

قابوسنامه: اگر تو را دشمنی باشد دلتنگ مشو که هر که را دشمنی نباشد بی قدر و بها باشد.

اُرد بزرگ: رویش باغ خموشی، در هنگامه هم همه ارزشش را نشان می دهد.

قابوسنامه: استاد پرورندۀ روان است، و پدر مادر پرورش دهندۀ جان.

ارد بزرگ: روان مردگان و زندگان در یک گردونه در حال چرخش اند.

فردوسی: چنين گفت رستم به اسفنديار که کردار ماند ز ما يادگار

فردوسی خردمند: دانش ارزش آن را دارد که به خاطر آن رنج ها بکشی.

اُرد بزرگ: روانی که درد روشنگری و گسترش خرد را ندارد به سختی بیمار است.

فردریش نیچه: آن کس که آفرینندگی و نو آفرینی می خواهد. در نیک یا بد. ناگزیر نخست می باید با نیست و نابود کردن ارزشها آغاز کند.

ف – ا – دوریویچ: به ما می آموزند که به خاطر بسپاریم، چرا نمی آمزند که فراموش کنیم ؟ هیچکس نیست که زمانی در زندگی خود به این معتقد نشده باشد که حافظه همانگونه که نعمت است بلا و لعنت نیز هست.

اُرد بزرگ: روشنایی روز، گواه نمی خواهد.

کنت دوسکور: مشعل نبوغ فروغ نیابد مگر آن زمان که نور حقیقت بر آن بتابد.

شوپنهاور: وظیفه هنرها توصیف موارد خاصی از واقعیت نیست بلکه نشان دادن امور مطلق و کلی ای است که در پشت این موارد خاص و جزئی قرار دارند. به عنوان مثال یک نقاشی زنی خاص و فرزندش را به عنوان شمایل حضرت مریم و عیسی مسیح نشان می دهد اما برای اینکه این تصویر به مثابه هنری والا تلقی شود باید نشان دهنده چیزی از جوهر عشق مادری باشد. تابلوهای نقاشی بسیاری از حضرت مریم و کودک وجود دارد اما تنها هنرمندان بزرگ تصویری می آفرینند که به نظر می رسد عامل ملکوتی موجود در عطوفت مادرانه را ترسیم می کنند. به عبارتی آنچه در یک پرده نقاشی عالی مطرح است ایده یا تصوری است که تنها در یک مورد به خصوص (در اینجا عشق مادرانه) تجلی می یابد و این مورد خاص را تعالی می بخشد و از حد صرفا بازنمود آن فراتر می رود.

اُرد بزرگ: رَد راستی، رَد خویشتن است.

کیتز: تعلیم به احمق ها همانقدر بی ثمر است که بخواهیم با صابون ذغال را سفید کنیم.

اُرد بزرگ: مرد و یا زنی که همسر و کودک خویش را رها می کند، در پی ننگ ابدیست.

فارابی: آنکه نفس خود را بالاتر و برتر از آنچه که هست داند هرگز به سرحد کمال نرسد.

اُرد بزرگ: زیباترین خوی زن، پاکدامنی اوست.

فیلیپ سیدلی: کسانیکه با افکار خوب و عالی دمساز هستند، هرگز تنها و بی مونس نیستند.

فردریش نیچه: آن كس كه نداند ؛ خواست خويش را در چيزها چگونه بگمارد ؛ دست كم معنايي بر آن خواهد افزود... و از آن ؛ اين پندار زاده مي شود كه گاهي در آن خواست بنياد باوری بوده است.

فردوسی خردمند: کسی به فرجام زندگی آگاه نیست، خداوند هم نیازی به عبادت بنده ندارد.

اُرد بزرگ: زیبارویی که می داند، زیبای ماندنی نیست، پرستیدنی است.

فیثاغورث: بایستی با روح خود آشنا شده و سعادت را در اعماق روح و قلب خود جستجو کنیم.

اُرد بزرگ: دشمنی و پادورزی، به مرد کهن انگیزه زندگی می بخشد.

دودمان بی ریش سفید، همچون خانه بی پوشش و بام است.

کریستوف مارلو: مرا اندکی دوست بدار ولی طولانی.

اُرد بزرگ: فرزند نانجیب، آتش زندگی پدر است.

کامپ پل: چشمان زیبای اشکبار از لبخند زیباتر است.

 

فردریش نیچه: آه؛ ای مجنون مهربان؛ زرتشت ! ای شیدای اعتماد ! تو همیشه همین سان بوده ای. تو همیشه با اعتماد به هر چیز هراسناک نزدیک شده ای.
تو همیشه می خواهی هر غولی را بنوازی. هرم نفسی گرم و کمی موی نرم بر پنجه ؛ همین بس تا تو یکباره آمادهء عاشق شدن و به دام انداختن اش شوی.
عشق خطری است در کمین تنهاترین کس. عشق به هر چیزی که زنده باشد و بس ! براستی ؛ خنده آور است جنون و فروتنی من در عشق !

اُرد بزرگ: فرمانروا، به یک دست شمشیر کیفر بدکاران و بدست دیگر، پاداش و بخشش نیکوکرداران را دارد.

ژرژ بانه: انسان عاقل همیشه از بدگوییهایی که از او می‌شود استفاده می‌کند

اُرد بزرگ: بیچاره توده ای که، فرمانروایانش، رایزن (مشاور)!، و رایزنشان، فرمانروا هستند.

فردوسی خردمند: اگر برای انجام کاری بزرگ، زمان نداری.بهتر است بی درنگ آن را به دیگران بسپاری.

داوید شوارتز: اگر به موفقیت خود واقعا ایمان داشته باشید حتما پیروز خواهید شد.

اُرد بزرگ: بدکار، در خنده اش تپیدن دل دردمند را زوزه می کشد.

فنلون: اگر ما به معایب کوچک خود اعتراف می کنیم برای آن است که به طرف خود بفهمانیم که از معایب بزرگتری بری هستیم.

ارد بزرگ: بدخو، زندگی اش کوتاه است.

فردریش نیچه: آنچه ناگزیر و حتمی الوقوع است مرا خشمناک نمی کند. عشق به سرنوشت در اعماق دل من نهفته است.

جبران خلیل جبران: هشدار ! تنها به عزم نیاز اگر به معبد درون شوید، هرگز هیچ نیابید.

فنلون: شخص باید لایق ستایش باشد ولی از آن بگریزد.

فردریش نیچه: انسان چیزی است که بر او چیره می باید شد.

علی شریعتی: تهمت و دروغ را دشمن سفارش می دهد و منافق می سازد و عوام فریب آن را پخش می کند و عامی آن را می پذیرد.

فردریش نیچه: انسان نمی تواند از غرایز خود فرار کند، وقتی از خطر جانی دور شود دوباره به غرایزش برمی گردد.

فنلون: اشخاصي كه بدبختانه به لذات شديد و حاد خو گرفته اند ديگر از لذات معتدل حظ نميبرند و همواره با اضطراب دنبال شادي و نشاط ميگردند

اُرد بزرگ: بخش بزرگی از ادب آدمی برآیند ریشه نژادی و خانوادگی است.

سی فوستر: همین قدر که برای بدست آوردن آرزوئی اراده کنیم، یک گام بلند در راه نیل بدان برداشته ایم.

نیچه: خودستایی مایل است که بوسیلۀ شما اعتماد به خود را بیاموزد. وی از نگاههای شما تغذیه می کند و در دستهای شما تعریف و تمجید نسبت به خود را می بلعد.

اُرد بزرگ: بدگویی، رسوایی در پی دارد.

سنگ: اگر بزرگی و عظمت را آرزو می کنی آن را فراموش کن و دنبال حقیقت برو، آنگاه به هر دو خواهی رسید، هم حقیقت و هم عظمت...

اُرد بزرگ: بی گمان اولین باژ، آخرین باژ نخواهد بود.

فردوسی خردمند: رنج منتهی به گنج را کسی خریدار نیست.

غزالی: زبان عضويست كه وزنش اندك و كم ولى عبادت و گناهش بسيار بزرگ است ».زبان با يك تهمت نابجا، يا يك دروغ، قدرت دارد آبروى پنجاه ساله انسان بى گناهى را بريزد، يا مال و جان بى تقصيرى را بر باد دهد.و زبان مى تواند با گفتار الهى بين دو نفر را اصلاح نموده، آبروى مسلمانى را حفظ كند، و مال و عرض مؤمنى را از خطر برهاند آرى ! اين است طاعت بزرگ او.

فردریش نیچه: آموزش اندیشه کردن: در مدارس ؛ اندک نشانی از آن نمی توان یافت ؛ حتی در دانشگاه ها ؛حتی در میان شناخته ترین فیلسوفان ؛ آری می بینم که منطق به عنوان یک نظریه ؛ کار و تکنیک ؛ دارد به سستی می گراید.

اُرد بزرگ: بی پایبندی به نظم در گیتی، ویژگی انسانهای گوشه گیر است که عشق و احساس را سپر دیدگاههای نادرست خود می کنند.

فرانسيس بيكن: انسان دانا به جاي آنكه در انتظار رسيدن يك فرصت خوب در زندگي باشد خود آن را به وجود مي آورد

اُرد بزرگ: بخشیدن تخت و اورنگ به خویشاوندان، از زبونی است.

فنلون: وفاداری به حال است که وفاداری به آینده را آماده می سازد.

اُرد بزرگ: بهترین آموزگار استاد، شاگرد اوست.

سوني‌ اسمارت: با شوهر خود نيز مثل‌ يك‌ كتاب‌ رفتار كنيد. فصلهاي‌ خسته‌كننده‌ آن‌ را اصلا نخوانيد.

ارد بزرگ: به هنگام نکوهش هنگامه باران، به نعمت اش نیز بیاندیش.

کمبرلند: من اندیشۀ خود را در معرض این فکر مسخرۀ رندانه قرار نمی دهم که هرچه بر سر آدمی می آید، خیر و صلاح اوست، بلکه بر آنم که هر کسی از پیشامد به بهترین وجه استفاده کند، مانند انسان خوب و فرزانه ای عمل کرده است.

فردوسی خردمند: بی خردی است، که بگویم کسی بدی را بی بهانه (دلیل)انجام می دهد.

اُرد بزرگ: به کوهستان می نگرم، درونم سرشار از نیرو می شود کوهها سر فرود می آورند، و می گویند: باز ما را درخواهی نورد.

ژوبرت: جوانی ستاره ای است که فقط یکبار در آسمان عمر طلوع می کند.

ارد بزرگ: شروع هر روز، نو شدنی دوباره است، و دمی برای پویایی بیشتر.

ژرژ هربرت: یا درست حرف بزن یا عاقلانه سکوت کن.

ارد بزرگ: شب زندگی برای مرد کهن، همچون روز روشن است.

دین بریگز: کار خودتان را انجام دهید، اما نه فقط در حد وظیفه بلکه اندکی بیشتر و از روی سخاوت. همین مقدار اندک به اندازه تمام کار ارزش دارد.

فردریش نیچه: آنچه والا بودن یک فرد را ثابت می کند کرده های او نیست چون بیخ و بن آنها معلوم نیست و معانی مختلفی دارند، والایی در ایمان به هدف و آرمان است.

نیچه: بشر در این دنیا بیشتر از همۀ موجودات مصیبت و عذاب کشیده، بهترین دلیلش هم این است که در بین تمام آنها فقط او می تواند بخندد.

اُرد بزرگ: شکایتی برگ زرد از درخت ندارد، چون می داند راه دیگری جز جدایی نیست، راهی که هر آدمی نیز روزی به آن خواهد رسید.

دسه گور: غضب، نابیناترین، شدیدترین و زشت ترین ناصحان است.

اُرد بزرگ: شباهنگام برای خانواده و نزدیکانت نامه بنویس و در روز برای اربابان و سرپرستان.

فردوسی خردمند: چراغ مایه دفع تاریکی است، بدی جوهر تاریکی در زندگی آدمی است، که از آن دوری باید جست.

 

دموستن: آنکه تخم بدی را می فشاند، بدون شک همۀ محصول آن را درو می کند.

فردریش نیچه: آیا برده هستی؟
پس دوست نتوانی بود
آیا خودکامه هستی؟
پس دوستی نتوانی داشت
در زن دیر زمانی است که برده ای و خودکامه ای نهان گشته اند از این رو زن را توان دوستی نیست او عشق را می شناسد و بس.

ارد بزرگ: اساس گسترش هر کشور، فرهنگ است.

فردریش نیچه: آنچه در انسان بزرگ است این است که او پل است نه غایت.

زکریای رازی: طول کشیدن معالجه را دو سبب خواهد بود: نادانی پزشک، یا نافرمانی بیمار.

اُرد بزرگ: فرودستی (عوام زدگی) به بهانه، هم رنگ دیگران شدن، باور هیچ بزرگی نبوده است.

ديوژن: دو گوش داريم و فقط يك زبان، براي اينكه بيشتر بشنويم و كمتر بگوييم.

دوگلاس مك آرتور: گذشت زمان آدمي را پير نمي سازد، بلكه ترك آرمانها و كمال مطلوبهاست كه ما را فرتوت و افتاده مي كند

اُرد بزرگ: شگفتا، می بینم ماتم سرا، بزمگاهیست و بزمگاه، ماتم سرای دیگر.

داوید هیوم: خوشبختی مانند پروانه ای است، اگر او را دنبال کنید از شما فرار می کند ولی اگر آرام بنشینید روی سر شما خواهد نشست.

فردریش نیچه: آن كه بر فراز بلندترين كوه رفته باشد ؛ خنده مي زند بر همهء نمايش هاي غمناك و جدي بودن هاي غمناك.

اُرد بزرگ: نوا زنده است یا مرده؟ رنگ ها بخشی از پیکره زنده اند یا مرده ؟ ! آذین بند، پرده و پیرهن... آنها چگونه؟ !!!
اگر کسی در این پرسش ها بنگرد خواهد دید همه آنها دارای روان و نیرو هستند. یک نوای زیبا می تواند شما را از خود بی خود کند، رنگی ویژه می تواند شما را آرامش و یا به خشم آورد و پدیده های بی جانی، همچون نامه، پرده و پیرهن... به هزار زبان با شما گفتگو می کنند، همه آنها در حال ستایش دمادم زندگی اند...

ژان روستان: من اگر در بهشت باشم ولی به من بگویند تو حق نداری جهنم را به این بهشت ترجیح بدهی از آن بهشت بیرون می روم.

اُرد بزرگ: بدترین گونه اندرز، همان رو راست پند دادن است.

فردوسی خردمند: این جهان سراسر افسانه است جز نیکی و بدی چیزی باقی نیست.

ژرژ هربرت: یک مادر خوب به صد استاد و آموزگار می ارزد.

اُرد بزرگ: قهرمان های آدمهای کوچک، برسان آنها زود گذرند.

داوید وایت: تا بدبختی را نشناسیم هیچوقت راه بدست آوردن و نگه داشتن خوشبختی را یاد نمی گیریم.

اُرد بزرگ: حرکت جانوران ریز هم بی چهار چوب نیست.

ژان داوید: راز بزرگ زندگی در شکیبایی است و نباید به خاطر یک آینده ی مبهم زمان حال را بر خود تلخ کرد

اُرد بزرگ: جدایی دو همسر می تواند بافت یک دودمان بزرگ را از هم بپاشد.

ژوبرت: برای یاد گرفتن آنچه می خواستم بدانم احتیاج به پیری داشتم، اکنون برای خوب به پا کردن آنچه که می دانم، احتیاج به جوانی دارم.

فردریش نیچه: آن اندیشه هایی را دوست دارم که با خون نوشته شده باشند
آدمی بهر تنها زیستن می باید یا حیوان باشد یا خدا. ارسطو می گوید: انگارهء سومی نیز هست بودن یکجای هر دوی آنان... آن هم فیلسوف وار..حقایق همه ساده اند. این نه مگر دروغی است دو چندان که آن را بر ساخته اند؟

اُرد بزرگ: فرو رفتن خورشید جان آدمی، سپیده دمی به جهان دیگر است.

فردریش نیچه: آدمی به خاطر نیاز به مراقبت و کمک دیگران با آنها ارتباط برقرارمی کند.

کالوس کاستاند: هیچ چیز عوض نمی شود ! شما دیدتان را عوض کنید رمز کار این است.

ارد بزرگ: دودمانی که مرد کهن خویش را خوار می کند، به تن بی جان آدمی ماند که در پایان خوراک جانوران پلید خواهد شد.

فردوسی خردمند: کتاب زندگی گذشتگان، جان تاریک را روشنی می بخشد.

کاترین پندر: خدا را شکر کنید که نعمات و موهبت هایش به علت بینش محدود ما متوقف نمی شود.

اُرد بزرگ: دودمان بی نیا و مرد کهن، به هزار آیین اهریمنی اداره می شود.

كلود مونه: براي هر كس زمان معيني وجود دارد كه قابل انتقال نيست.

بیسمارک: اگر به جای اسلحه با معلم به جنگ دنیا می رفتیم، همۀ دشمنان نابود می شدند.

ارد بزرگ: هیچ گاه برای آغاز دیر نیست، با خود بگویم اینبار کار نا پایان را بسر می آورم.

بوالو: ابله همیشه دنبال ابله بزرگتر می گردد که او را تحسین کند.

ارد بزرگ: هر دوست بخشی از تنهایی شما را پر می کند، یاران دل خویش را با هم آشنا نکنید، این آشنایی میان همه شما گسستگی می افکند.

بوستر: به‌ موقع‌ از جا برخاستن‌ و در دوره‌ جواني‌ تاهل‌ اختيار كردن‌، كاري‌ است‌ كه‌ هرگز كسي‌ از انجام‌ آن‌ پشيمان‌نخواهد شد.

اُرد بزرگ: همواره تنهایی، توانایی به بار می آورد.

بلو تارک: برای شب پیری در روز جوانی باید چراغی تهیه کرد.

اُرد بزرگ: هنگامه شادمانه سرودن و بنواختن، چه زود گذر و کوتاه است.

بطلمیوس: حکمت درختی است که ریشۀ آن در قلب است و میوۀ آن در زبان.

فردوسی خردمند: از بزرگان تنها رنجهاست که باقی می ماند.

اُرد بزرگ: هرگز هنگام رای بزرگ، نگاهت به آنانی که دستمزد خویش را پیش از کار می خواهند مباشد، تنها به یک چیز اندیشه کن و آن آرمانت است.

بزرگمهر: بخیل برای ثروت خود نگهبان است و برای ارث انباردار.

اُرد بزرگ: هنگام بدرود سرد، بدان گرمایی از دور، تو را فرا خوانده است.

بوستر: به موقع از جا برخاستن در دورۀ جوانی تٲمل اختیار کردن کاریست که هرگز کسی از انجام آن پشیمان نخواهد شد.

اُرد بزرگ: پیران جهان دیده بر این باورند که برآیند دارایی ناروا (حرام) در زندگی آدمی نابودی خوشبختی است.

بوستر: زماني‌ كه‌ همسرم‌ با من‌ است‌، حاضر نيستم‌ فقر و تنگدستي‌ خود را با تمول‌ معاوضه‌ كنم‌ و او را از دست‌ بدهم.

 

۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰

 

توجه !

کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با کسب مجوز کتبی از «اصالت» مجاز است !

کليه ی حقوق بر اساس قوانين کپی رايت محفوظ و متعلق به «
اصالت» می باشد.

Copyright©2006 Esalat

 

 

www.esalat.org