دوشنبه، ۱۹ نومبر ۲۰۰۷
پوتين
سياستمدار و
مرد آهنين قرن بيست و يکم
)شمشاد دوشی چی)
«پوتين» رييس جمهورى روسيه براى رسيدن به كاخ كرملين مسير پر فرازونشيبى را طى كرده است. وى كه زمانى در سازمان امنيتى شوروى سابق فعاليت مى كرده اكنون به رييس جمهورى مقتدر تبديل شده كه سعى در زنده كردن جايگاه امپراتورى شوروى در جهان دارد. پوتين متولد هفتم اكتبر سال ۱۹۵۲در «لنينگراد»، سنت پترزبورگ فعلى تاريخى ترين و دومين شهر بزرگ روسيه و به اصطلاح پايتخت اروپايى اين كشور است. وى در سال ۱۹۷۵از دانشگاه حقوق لنينگراد فارغ التحصيل شد و در «كا. گ. ب» شروع بكار كرد. از سال ۱۹۸۵تا ۱۹۹۰در آلمان شرقى به عنوان نماينده اين سازمان فعاليت داشت و بازگشت وى به شوروى با بحران فروپاشى همزمان شد.
پوتين تا سال ۱۹۹۶ مسئوليتهايى در دانشگاه، سازمان امنيت فدرال و شهردارى سنت پترزبورگ داشت و از سال ۱۹۹۶معاون دفتر رياست جمهورى روسيه شد. دو سال بعد در سال ۱۹۹۸رييس سرويس امنيت فدرال روسيه «اف. اس. ب» و از سال ۱۹۹۹همزمان ر يس شوراى امنيت اين كشور را بر عهده گرفت. وى در همين سال توسط «بوريس يلتسين» در آخرين ماههاى قدرت به مقام نخست وزيرى روسيه رسيد و چند ماه (آخر دسامبر ۱۹۹۹) و پس از استعفاى يلتسين، كفيل مقام رياست جمهورى شد. پوتين در سال ۲۰۰۰رسما در انتخابات رياست جمهورى روسيه به پيروزى رسيد و كار خود را به عنوان رييس جمهورى آغاز كرد. وى داراى دو دختر ماريا و يكاترينا متولد سالهاى ۱۹۸۵و ۱۹۸۶است.
اكثر مردم روسيه پوتين را رييس جمهورى مقتدر، با كفايت و توانا مى دانند كه اين كشور را از وضعيت فلاكت بار زمان يلتسين خصوصا از منظر بين المللى و در درجه دوم از جهت داخلى به كشورى با نفوذ در عرصه جهانى (به عنوان جايگزين شوروى سابق) تبديل كرده است. كارشناسان روس عقيده دارند، اجراى سياستهاى پوتين، اوضاع سياسى داخلى را نيز بهبود بخشيده و از نزاعهاى سياسى اوايل فروپاشى و نيز زمان يلتسين رهايى داده است. همچنين وضع وخيم اقتصادى روسيه و مردم آن در سالهاى پس از فروپاشى شوروى و حاكميت دولت بوريس يلتسين به اعتقاد همه كارشناسان، تغيير محسوسى كرده و با وجود برخى مشكلات، موجب رضايت شهروندان است. با اين وجود حكومت پوتين ناراضيان هم دارد كه برخى از آنها برغم حمايت سازمانهاى بين المللى و كشورهاى غربى، مورد تحمل حكومت مركزى هستند و حتى تلاش مى شود در ظاهر نيز آنها حفظ شوند. ناراضيان روسيه بيشتر مدافع آزاديهاى سياسى، حقوق بشر، انتخابات آزاد و مخالف با حاكميت فردى بر كشور بوده و در زمينه اقتصادى نيز معتقدند، سياستهاى پوتين باعث گسترش فساد در دستگاههاى دولتى و انباشته شدن سرمايه نزد صاحبان قدرت و در مقابل آن گسترش فقر در روسيه شده است. ناراضيان از گروههاى چپ نيز معتقدند، حكومت پوتين باعث حاكميت نظام سرمايه دارى و گسترش فاصله فقير و غنى شده است. احزاب و گروههاى كمونيستى كه در دوما و شوراى فدراسيون نيز نمايندگانى دارند از اين دسته هستند.
پوتين، با وجودى كه آخرين ماههاى رياست جمهورى خود را مى گذراند ولى اقدامات و مواضع وى در ظاهر گوياى اراده اى است كه به نظر مى رسد تاسالها بعد نيز بر كشور حاكم خواهد بود. وى اخيرا با پذيرش قرار گرفتن در صدر فهرست انتخابات آتى «دوما» (مجلس روسيه) براى حزب حاكم «روسيه واحد» كه اكثريت قدرت كشور را در اختيار دارد، نشان داد براى دوران پس از رياست جمهورى خود نيز برنامه دارد. احتمال نخست وزير شدن وى پس ازكناره گيرى از رياست جمهورى در ماه مارچ آينده، اينك بشدت افزايش يافته و گفته مى شود پوتين در اين صورت باز هم قدرت را در كشور بدست خواهد داشت. اين موضوعى است كه غربى ها بشدت از آن ابراز نگرانى كرده اند. اقدامات اخير پوتين در تغيير نخست وزير و كابينه و همچنين برخى اعضاى شوراى امنيت اين كشور نيز در راستاى برنامه هاى وى براى آينده كشور در غيابش به عنوان رييس جمهورى ارزيابى شده است. بطور خلاصه پوتين، سياست تجميع اختيارات و تمركز قدرت را در روسيه اجرا كرده و تقريبا همه موارد و اقدامات مهم كشور با نظر وى صورت مى گيرد.
مجلس قانونگذارى روسيه و «شوراى فدراسيون» (كه نقش سنا را دارد) هر دو در اختيار جناح اكثريت طرفدار پوتين و حزب روسيه واحد است و اين دو در خصوص تصويب طرح ها و لوايح مورد نظر رييس جمهورى درنگ نمى كنند. با همه اينها به دليل آنكه مردم روسيه عموما غير سياسى هستند و چندان خود را ملزم به حضور در عرصه هاى سياسى نمى بينند، برخى كارشناسان چنين حكومتى (برغم ايرادهاى موجود) براى اين كشور را مناسبتر مى دانند و اعتقاد دارند آزاديهاى سياسى بيش از حد و اجراى مدلهاى غربى در اين كشور، سرنوشتى بهتر از سالهاى پايانى حكومت يلتسين براى مردم نخواهد داشت.
رييس جمهورى روسيه با بركنارى «ميخاييل فرادكف» از مقام نخست وزيرى، «آلكساندر زوبكوف» ۶۶ساله و دوست قد يمى خود را بجاى وى منصوب كرد. رييس جمهورى روسيه، يك هفته بعد تركيب جديد دولت اين كشور را با بركنارى چهار وزير (عمدتا اقتصادى و اجتماعى) اعلام كرد. موافقت ولاديمير پوتين براى قرار گرفتن نام وى در صدر فهرست انتخاباتى حزب حاكم روسيه واحد در انتخابات آينده دوما واكنش هاى متفاوتى را در ميان مقامات، محافل سياسى و مطبوعاتى اين كشور برانگيخت. رييس جمهورى روسيه در نشست پيش از انتخاباتى حزب روسيه واحد، پيشنهاد اعضاى اين حزب مبنى بر قرار دادن نام وى در صدر فهرست انتخاباتى حزب حاكم را پذيرفت. وى در عين حال خاطر نشان كرد به عنوان رييس جمهورى موضع بى طرفانه خود را حفظ مى كند و هرچند كه از مؤسسين حزب روسيه واحد بوده، اما به عضويت آن در نخواهد آمد. پوتين همچنين اظهار داشت: ممكن است پس از ترك مقام رياست جمهورى در ماه مارچ سال ۲۰۰۸ميلادى پس از انتخابات رياست جمهورى، به عنوان رهبر اكثريت پارلمانى نخست وزير كشور شود. اين سخنان جنجالى پوتين، واكنش هايى را در جامعه و بين كارشناسان و سياستمداران به دنبال داشت.
ولاديمير پوتين با اشاره به تحولات جهان پس از فروپاشى شوروى گفت: ما با تلاش براى ايجاد نظام تك قطبى در جهان از سوى برخى از كشورها (آمريكا و غرب) با هدف تحميل اراده خود بر ديگران بدون توجه به قوانين بين المللى مخالف هستيم. وى از «استفاده از دمكراسى و ارزشهاى مشترك بشريت» به عنوان حربه اى عليه كشورهاى ديگر، انتقاد كرد. رييس جمهورى روسيه گفت: بايد ترتيباتى اتخاذ شود تا سطح روابط روسيه و آمريكا به شرايط سياسى داخلى و انتخابات دو كشور وابسته نباشد. وى گفت: اگر به منافع مردم دو كشور فكر مى كنيم بايد تلاش كنيم روابط روسيه و آمريكا به سطحى برسد كه اكثريت مردم دو كشور اهميت توسعه آن را براى امور دوجانبه و حل مسايل جهانى درك كند. رييس جمهورى روسيه همچنين به آمريكا هشدار داد:استقرار دفاع راکتي در كشورهاى اروپايى، اين قاره را به «انبار باروت» تبديل مى كند. پوتين با اشاره به اينكه كاهش سلاحهاى سنگين در بخش اروپايى روسيه در سالهاى اخير طبق قرارداد كاهش سلاحهاى متعارف در اروپا انجام گرفته، گفت: در مقابل، شركاى روسيه (آمريكا و اعضاى ناتو) منطقه اروپاى شرقى را از سلاحهاى جديد پر كرده اند. رييس جمهورى روسيه با طرح پيشنهادى غير منتظره، از آمريكا خواست بجاى استقرار سپر راکتي در اروپاى شرقى براى مقابله با تهديدات راکتي، از سيستم رادار جمهورى آذربايجان موسوم به «رادار قبله»، استفاده كند. ايستگاه عظيم رادارى قبله در كوههاى شمال جمهورى آذربايجان قرار دارد.
روسيه با انعقاد قرارداد ۱۰ساله و پرداخت هفت ميليون دالر از اين سيستم رادارى استفاده مى كند. رييس جمهورى روسيه دستور داد، اجراى «قرارداد كاهش سلاحهاى متعارف در اروپا» از سوى اين كشور، ماداميكه كشورهاى عضو ناتو نيز آنرا تصويب و اجرا نكنند، به حالت تعليق درآيد. ولاديمير پوتين دلايلى كه روسيه را به اين اقدام واداشته، گسترش ناتو، تصميم آمريكا براى استقرار سلاحهاى متعارف در كشورهاى بلغارياو رومانيا و نيز عدم اجراى تعهدات سياسى برخى از كشورهاى عضو قرارداد براى تسريع در تصويب آن اعلام كرده است. رييس جمهورى روسيه در ماههاى اخير چند بار در مورد خروج كشورش از اجراى قرارداد كاهش سلاحهاى متعارف اروپا به دليل عدم پايبندى به آن از سوى كشورهاى اروپايى هشدار داده بود. قرارداد كاهش سلاحهاى متعارف در اروپا در سال ۱۹۹۰در پاريس به امضاى مقامات ۲۲كشور اروپايى رسيده و در سال ۱۹۹۹در استانبول، اصلاح و تجديد شد.
رييس جمهورى روسيه علت تعليق اجراى «پيمان نيروهاى متعارف در اروپا» از طرف كشورش را عدم مطابقت آن با واقعيت هاى جهان معاصر عنوان كرد. پوتين به انحلال بلوك ورشو و عضويت اكثر كشورهاى عضو آن در پيمان نظامى ناتو اشاره كرده و افزود: در اين عرصه وضعيت بطور اساسى تغيير كرده است. وى همچنين از ناديده گرفتن گزينه هاى پيشنهادى روسيه براى مقابله با «تهديدهاى راکتي غيرواقعى» از سوى آمريكا انتقاد كرد. رييس جمهورى روسيه همچنين اصرار دولت انگليس براى تغيير قانون اساسى روسيه با هدف تامين شرايط تحويل «آندره لوگووى» تبعه روس به آن كشور را ناشى از «تفكرات استعمارى» لندن خواند. ولاديمير پوتين با اشاره به مواضع دولتمردان انگليسى گفت: آنها از ياد برده اند كه از مدتها پيش قدرت استعمارگر نيستند و خدا را شكر روسيه مستعمره انگليس نبوده است. وى گفت: اين نشان مى دهد مقامات انگليس از طرز تفكرات قرون گذشته پيروى مى كنند. رييس جمهورى روسيه همچنين از دولت انگليس به خاطر پناه دادن به «مجرمين روس» انتقاد كرد. پوتين گفت: در لندن ۳۰ تبعه روس كه از طرف نهادهاى امنيتى روسيه به ارتكاب جنايات و جرايم سنگين متهم هستند، پنهان شده اند ولى دولت انگليس هيچ پاسخى به درخواست استرداد آنها به روسيه نداده است.
«آلكساندر ليتويننكو» افسر سابق سازمان امنيت روسيه ماه نوامبر گذشته بر اثر مسموميت ناشى از ماده راديو اكتيف «پلونيوم- ۲۱۰» در لندن جان باخت. آندره لوگووى افسر سابق امنيتى روس از سوى دستگاه قضايي انگليس به قتل آلكساندر ليتويننكو همكار خود در لندن متهم شده است و روسيه با استناد به قانون اساسى خود از تحويل وى به انگليس خوددارى كرد. اين مساله باعث تيرگى روابط روسيه و انگليس شده و دو كشور هر يك چهار ديپلمات طرف مقابل را اخراج كرده و تدابيرى عليه همديگر اتخاذ كردند. رييس جمهورى روسيه در مورد خاورميانه در ديدار با «محمود عباس» رييس حكومت خودگردان فلسطين بر موضع كشورش در حمايت از ايجاد حكومت مستقل فلسطينى تاكيد كرد. پوتين گفت: ما بطور پيگير از منافع مردم فلسطين و ايجاد حكومت مستقل فلسطين دفاع مى كنيم.در مجموع روسيه در دوران پوتين سعى دارد با مواضع قاطع نقش خود را در تحولات جهانى انجام دهد و از تك قطبى شدن آن جلوگيرى نمايد.
شرق در برابر غرب
ششمين نشست نخست وزيران و معاونان رييس جمهوري كشورهاي عضو و نيز ناظر سازمان همكاري شانگهاي در شهر تاشكند پايتخت ازبكستان برگزار شد. شركتكنندگان در اين نشست تلاش براي توسعه اقتصادي و تجاري و بهره برداري متقابل از امكانات كشورهاي شركتكننده و همچنين تعيين تسهيلات بانكي و گمركي براي رشد اقتصادي آسياي شرقي رااز اهداف مهم سازمان همكاري شانگهاي اعلام و بر تلاش براي حفظ صلح و ثبات و امنيت در اين منطقه با همكاري و هماهنگي كشورهاي عضو و ناظر تاكيد كردند.
اگرچه پوشش خبري و انعكاس اخبار نشست اعضاي اين سازمان براساس سياستهاي ديكته شده سردمداران غرب در رسانههاي وابسته به آن كم رنگ بايد باشد، اما واقعيت اين است كه در زمان برگزاري نشست اعضاي شانگهاي بيشتر كارشناسان و مقامهاي غربي بخش زيادي از برنامه خود را به رصد كردن گفتوگوها ، تصميمات و نتيجه اين اجلاس اختصاص ميدهند. مسلم است جامعه غربي بويژه كشورهاي عضو ناتو از توسعه و نفوذ سازمان همكاري شانگهاي بطور عمده نگران هستند.
براين اساس ناتو تلاش ميكند به عنوان بازوي نظامي غرب و به خصوص آمريكا نفوذ خود را در كشورهاي تازهاستقلال يافته از شوروي سابق بويژه آسياي مركزي و اورآسيا گسترش دهد ولي سازمان نوپا و يازده ساله شانگهاي براي ناتو كه ۵۸سال از عمر خود را پشت سرگذاشته دردسر ايجاد كرده است. به عقيده كارشناسان سياسي ، امروز حوزه اورآسيا و كشورهاي منطقه با حضور نيروهاي ناتو كه به بهانه مبارزه با تروريسم بيشتر منافع آمريكا را تامين به يك تهديد تبديل شده است. اين موضوع به حدي براي منطقه بويژه جامعه كشورهاي مستقل مشتركالمنافع نگرانكننده بود كه سازمان امنيت دستجمعي اين جامعه و سازمان همكاري شانگهاي با امضاي يك يادداشت تفاهم در تاجيكستان براي تعامل بيشتر و حفظ امنيت و ثبات كشورهاي عضو و منطقه يك معاهده همكاري نظامي امضا كردند. به گونهاي كه برخي از كارشناسان امضاي اين سند و اتحاد بين شانگهاي و سازمان امنيت دستجمعي را نوعي تقابل با غرب و پاسخبهناتو دانستند.
ناتو درسال ۱۹۴۹ميلادي با هدف مقابله با تهديد كمونيستم تشكيل شد ، ولي بعد از فروپاشي شوروي سابق و از بين رفتن حاكميت و خطر كمونيسم نه تنها براي كوچك كردن يا برچيدن اين سازمان تلاش نشد بلكه تعداد اعضاي آن از ۱۶ عضو به ۲۶عضو افزايش يافت و با شعار جديدي بنام مبارزه با تروريسم وارد شرق و كشورهاي منطقه بويژه افغانستان و آسياي مركزي شد. اين وضعيت باعث شد ، كشورهاي منطقه و به ويژه قدرتهايي مثل چين و روسيه باايجاد سازمان همكاري شانگهاي به فكر ايجاد يك سپر براي مقابله با نفوذ ناتو در منطقه بيفتند. در اين حال پس از حادثه ۱۱سپتامبر و حمله ناتو بهسركردگي آمريكادر قالب ائتلاف ضد تروريست به افغانستان ، واشنگتن در پوشش ناتو با بدستآوردن پايگاه نظامي مناس قرقيزستان به فضاي رقابت با روسيه و چين در چارچوب سازمان شانگهاي دامن زد. اين درحالي است كه در كشورهاي ديگر آسياي مركزي مانند تاجيكستان نيروهاي ناتو فرانسوي حضور دارند.
اگرچه مهمترين نگراني درازمدت كشورهاي غربي نسبت به شانگهاي پيوستن ايران به اين سازمان است ولي آنچه كه درحال حاضر ناتو را نگران كرده است نزديك شدن افغانستان بهسازمان شانگهاي ميباشد كشوري كه دراختيار نيروهاي ناتو است. به همين خاطر فرماندهان نظامي پيمان آتلانتيك شمالي ناتو در افغانستان از تصميم دو ماه قبل سران سازمان همكاري شانگهاي در بيشكك كه بر تعميق روابط بهتر با افغانستان تاكيد كردند ، نگران شدند و تلاش روسيه براي جلب نظر بيشتر اعضاي سازمان شانگهاي براي رسيدگي به اوضاع افغانستان براي غربيها چندان خوشايند نبود. كارشناسان غرب از جمله آمريكاييها نميتوانند بپذيرند كه اعضاي سازمان همكاري شانگهاي افزايش يابد و به اين دليل از تمايل ايران ، پاكستان ، هند ، مغولستان و افغانستان براي پيوستن به سازمان همكاري شانگهاي كه زمينه توسعه آن را در منطقه فراهم ميكند روزبهروز نگرانتر ميشوند.
با اين حال كارشناسان سياسي منطقه معتقدند ، اجلاس تاشكند فرصت خوبي بود تا مقامهاي كشورهاي عضو ناظر سازمان شانگهاي بار ديگر براي همگرايي و حل مسايل منطقهاي و نيز تامين صلح و ثبات منطقه تصميمات خوبي بگيرند. اگر چه اخبار جلسات خصوصي كشورهاي عضو دراين نشست منتشر نشده است ولي تحليل گران معتقدند تصميمات علني و غيرعلني آن ميتواند براي منطقه مفيد و براي غرب ناخوشايند باشد.
غرب بايد بداند كه نگرانيهاي كشورهاي منطقه بويژه اعضاي شانگهاي هنگامي برطرف خواهد شد كه ساختار امنيتي منطقه براساس ديدگاههاي كشورهاي منطقه و اهداف مشترك آنها پايهريزي شود زيرا اين كشورها ميدانند كه تاكيد بر حفظ امنيت در منطقه توسط كشورهاي خارج از منطقه مقاصد سياسي دارد و بهانهاي است براي القاء ايدههاي سياسي غرب كه با هدف تامين منافع آنها در حوزه اورآسيا و كشورهاي منطقه صورت ميگيرد.
با اين حال تقويت روحيه همگرايي در سازمان شانگهاي و بالابردن توان و كارآمدي آن با افزايش اعضا ميتواند اين سازمان را به پرجمعيتترين ، بزرگترين ، قدرتمندترين و ثروتمندترين سازمان جهاني براي رشد اقتصادي و توسعه پايدار و حفظ و ثبات منطقه تبديل كند. كشورهاي روسيه ، چين ، ازبكستان ، قرقيزستان، قزاقستان و تاجيكستان اعضاي سازمان همكاريهاي شانگهاي هستند و ايران ، هند، پاكستان و مغولستان به عنوان ناظر در اين سازمان حضور دارند. نشست بعدي اجلاس سران سازمان همكاريهاي شانگهاي تابستان سال آينده در مسكو برگزار ميشود و نشست بعدي شوراي نخست وزيران اين اجلاس نيز قرار است در آلماتاي قزاقستان برگزار شود.
روسيه و آمريکا
تنش هاى علنى و آشكار به وجود آمده در روابط واشنگتن و مسكو حتى با تلاش رهبران دو كشور و سفرهاى مداوم مشترك كاهش نيافته و شكست مذاكرات اخير بين وزراى امور خارجه و دفاع آمريكا با رهبران روسيه نشان مى دهد كه احتمال وقوع جنگ سرد جديد بعيد نيست و به رغم تمام تلاش هايى كه جهت جلوگيرى از وقوع اين امر صورت مى گيرد نبايد تحقق آن را امرى بعيد دانست. دولت جورج بوش، رئيس جمهور آمريكا چندى پيش تصميمش را مبنى بر احداث سپردفاع راکتي در پولند و چك اعلام كرد و هدف از اين امر را حمايت از اروپا و غرب در برابر خطر حملات راکتي ايران و كورياي شمالى دانست اما مسكو ضمن اعتراض به اين طرح هدف از احداث اين سپر را ايجاد شبكه اى جهت هدف قرار دادن امنيت ملى روسيه و محاصره اين كشور جهت كاهش توانمندى هاى دفاعى اش دانسته است.
سفرهاى زيادى كه از سوى رهبران طرفين انجام شد و ديدارهاى سطح بالا بين رهبران دو كشور صورت گرفت اما هيچ يك از اين اقدامات نتوانست بحران به وجود آمده را كاهش داده و شك و ترديدهاى متقابل را كم سازد و اين موضوع در سفر اخير كاندوليزا رايس، وزير امور خارجه آمريكا و رابرت گيتس، وزير دفاع اين كشور به مسكو بيش از پيش جلوه گر شده و رهبران روسيه به هيچ عنوان نسبت به تضمين هاى آمريكا قانع نشده و مخالفت كاملشان را با احداث سپردفاع راکتي در اروپاى شرقى اعلام كردند. اين بار در برابر تهديدهاى روسيه مبنى بر كناره گيرى از پيمان نيروهاى متعارف در اروپا كه درگذشته بين دو كشور به امضا رسيده آمريكا نيز بى كار ننشسته و هشدار داده كه روسيه از اين اقدام بسيار متضررخواهد شد و لحن تهديد آميز بين رهبران دو كشور به رغم اعلام آمادگى روسيه مبنى بر پيشنهادات واشنگتن در خصوص پيمان نيروهاى متعارف نشان مى دهد كه آمريكايى ها و روس ها بار ديگر از راه توافق درخصوص سلاح و تجهيزات به عدم توافق كشيده شده اند و اختلاف دو كشور بار ديگر تنها به وعده هاى دو طرف مبنى بر ادامه مذاكرات توسط كارشناسان منحصر شد.
اين تحولات نشان مى دهد كه اقدام به كناره گيرى از پيمان نيروهاى متعارف نه تنها به معناى كناره گيرى روسيه از طرحى است كه پس از فروپاشى نظام شوروى سابق به واقع آغازى براى كاهش زرادخانه هاى هسته اى و سلاح هاى كشتار جمعى بود بلكه تداوم رقابت ها در تحكيم اين زرادخانه ها و نهايتا دستيابى به سلاح هاي مدرن جنگى را به دنبال خواهد داشت. آمريكا با پافشارى در احداث دفاع راکتي اقدام به نواختن طبل دوباره آغاز جنگ ستارگان نموده و مسكو نيز با تهديدهايش مبنى بر كناره گيرى از پيمان نيروهاى متعارف خطر يك رقابت هسته اى جديد و ايجاد مشكلات جديد براى واشنگتن را افزايش داده و تمامى اين زمينه سازى ها براى جنگ سرد جديد، جهان را به سرنوشتى نامعلوم مى كشاند.
ولاديمير پوتين رئيس جمهورى روسيه در جريان نشست مشترك روسيه و اتحاديه اروپا و در تازه ترين موضعگيرى عليه سپر دفاع ضد راکتي آمريكا گفت: اين طرح موجب وضعيتى مشابه «بحران راکتي كوبا» در دهه ۱۹۶۰ايجاد كرده است. آمريكا و شوروى در دهه ۱۹۶۰ ميلادى پس از آنكه مسكو كوشيد، يك سيستم راکتي در كوبا نصب كند، در آستانه يك جنگ هسته اى قرار گرفتند. طرح سپر دفاع ضد راکتي به سال ۱۹۵۰ باز مى گردد، به زمانى كه ايالات متحده آمريكا براى انهدام راکت هاى شوروى سابق و سپس چين پيش از اصابت آنها به اهداف مورد نظر، طرحى را به نام «دفاع استراتژيك» مطرح كرد. اين طرح بعدها و بخصوص پس از فروپاشى شوروى و كشورهاى سوسياليستى در شرق اروپا به طور جدى دنبال نشد اما «جرج بوش» در سال ۲۰۰۲اعلام كرد، طرح دفاع ضد راکتي را با جديت دنبال خواهد كرد. كار سپر دفاع ضد راکتي رديابى و شناسايى راکت هاى پرتاب شده و انهدام آنها پيش از اصابت به هدف است. پس از طرح اين موضوع توسط بوش برخى از كشورهاى اروپايى از آمريكا خواستند كه تحت پوشش اين سيستم دفاعى قرار گيرند. آمريكا در ژانويه سال جارى (۲۰۰۷) پس از مذاكره با برخى از كشورهاى شرق اروپا سرانجام به پولند و جمهورى چك پيشنهاد داد تا يك سامانه دفاع ضد راکتي شامل ۱۰ راکت رهگير در پولند و يك سيستم رادارى در خاك جمهورى چك مستقر كند.
آمريكا هدف از استقرار اين سامانه را مقابله با تهديد كشورهايى همچون ايران و كورياي شمالى به اروپا اعلام كرده است. واشنگتن با ادعاى تلاش ايران و كورياي شمالى به دستيابى به سلاح هسته اى به قصد حمله به منافع آمريكا در جهان، سعى در پيشبرد اهداف توسعه طلبانه خود در جهان دارد. دولت ايران همواره بر صلح آميز بودن برنامه هاى هسته اى تاكيد كرده و كورياي شمالى نيز در آخرين مذاكرات با گروه شش جانبه، با بستن مراكز هسته اى نظامى خود موافقت كرده است. اين طرح آمريكا همچنين تاثير منفى بر روابط واشنگتن - مسكو ايجاد كرده و به مهمترين مساله مورد اختلاف بين روسيه و آمريكا تبديل شده است. واكنش روسيه به اين طرح بسيار تند بود. مسكو ضمن رد توجيهات آمريكا، بر اين نكته تاكيد دارد كه تهران فاقد توان راکتي است كه بتواند منافع واشنگتن را هدف قرار دهد.
مقامات كرملين بر اين باورند كه اين اقدام آمريكا به دور تازه اى از مسابقه تسليحاتى مى انجامد و توازن استراتژيك در جهان را برهم خواهد زد. دليل واقعى استقرار اين سامانه در مجاورت مرزهاى روسيه از نظر مسكو، كنترول و تسلط بر سيستم هاى راکتي روسيه و ايجاد ديوار جديد برلين است. روس ها هنگامى كه پى بردند با تهديد و تحت فشار قرار دادن پولند جمهورى چك قادر به انصراف آمريكايى ها از خواسته شان نيستند، دست به ابتكار جديدى زد. «ولاديمير پوتين» در حاشيه نشست سران هشت كشور صنعتى (G8) در شهر «هليگندام» آلمان پيشنهاد استفاده مشترك از پايگاه رادارى درآذربايجان را به آمريكايى ها داد. سامانه رادار در سال ۱۹۸۴ ميلادى به عنوان يكى از قوى ترين ايستگاه هاى هشدار راکتي شوروى سابق راه اندازى شد. اين ايستگاه كه منطقه اى به شعاع شش هزار كيلومتر را تحت پوشش نظارتى قرار مى دهد قادر به كنترول خاورميانه، آسيا و بخش هايى از آفريقا است. دولت آذربايجان اين ايستگاه را در سال ۱۹۹۱ تا سال ۲۰۱۲ ميلادى به روسيه اجاره داده است. اين ايستگاه قدرت در نظر گرفتن تمام منطقه خاورميانه و شمال آفريقا را دارد. اما سيستم دوربين هاى آن طورى طراحى شده كه فاقد قدرت لازم براى زير نظر گرفتن پشت كوههاى اورال يعنى داخل مرزهاى روسيه است. در حالى كه مسكو هرگونه نزديكى جمهورى هاى آسياى مركزى و قفقاز به ناتو و غرب را با حساسيت زياد پيگيرى مى كند با اين پيشنهاد موجب شگفتى و تعجب محافل جهانى شد. يك هيات ۶ نفره از كارشناسان نظامى آمريكا به رياست «هنرى ابرينگ» رئيس بخش دفاع ضد راکتي آمريكا از اين ايستگاه ديداركردند.
اما در نهايت اعلام كردند پيشنهاد مطرح شده از سوى روسيه نمى تواند جايگزين سامانه دفاع ضد راکتي آمريكا در پولند و جمهورى چك شود. تنها مى توان به آن به عنوان يك طرح تكميلى سپر دفاعى راکتي آمريكا نگاه كرد. به گفته يك كارشناس نظامى، استفاده از اين ايستگاه رادار بدون روسيه ناممكن است. چون تمام سيستم ها روسى هستند و آمريكايى ها با اين نوع سيستم آشنايى ندارند. آمريكا به منظور متقاعد كردن روسيه براى ايجاد پايگاه راکتي و رادار درپولند و جمهورى چك تاكنون سه دور مذاكره با مقامات مسكو در آمريكا، فرانسه و روسيه برگزار كرده كه در نهايت به شكست انجاميده است. در آخرين ديدار كه در روسيه برگزارشد «رابرت گيتس» وزير دفاع و «كاندوليزا رايس» وزير امور خارجه آمريكا تلاش كردند با دادن مشوق هايى به روسيه مقامات كرملين را آرام و همراه خود كنند. به همين منظور رايس اعلام كرد: آمريكا سازمان هاى اطلاعاتى روسيه را در جريان توانايى هاى اين طرح و همچنين اطلاعات به دست آمده قرار خواهد داد. از سوى ديگر گيتس به جمهورى چك سفر كرده بود، گفت: در صورت موافقت مقامات چك كارشناسان روسى نيز مى توانند در اين طرح مشاركت كنند. وى همچنين از احتمال به تعويق افتادن اين طرح خبر داد.
اما ساعاتى پس از سخنان وزير دفاع آمريكا بوش رئيس جمهورى اين كشور در سخنانى در واشنگتن گفت: آمريكا برنامه هاى خود مبنى بر ايجاد اين سامانه دفاع راکتي در اروپاى شرقى را ادامه خواهد داد. وى افزود: ايجاد سامانه سپر دفاع راکتي آمريكا در اروپاى شرقى لازم است و بايد هر چه زودتر راه اندازى شود تا بتوان با تهديدات رو به رشدى كه از ناحيه برخى كشورها احساس مى شود، مقابله كرد. به نظر مى رسد كه واشنگتن اهداف بلندپروازانه ترى در احداث پايگاه راکتي درپولند و جمهورى چك دارد. در شرايط كنونى كه آمريكا در جنگ عراق و افغانستان گرفتار شده و توان مانور خود را در جهان از دست داده، روسيه سعى دارد با استفاده از موقعيت در جهت دستيابى به اهداف خود در مقابل واشنگتن استفاده كند و در معاملاتى جهانى منافع بيشترى بدست آورد. پوتين رئيس جمهورى روسيه كه در صدد زنده كردن امپراتورى شوروى سابق و اعمال نفوذ در حركت جهانى را در سر مى پروراند، با مقابله جويى با آمريكا اهداف خود را دنبال مى كند و با فشار بر آمريكا سعى در امتيازگيرى بيشترى دارد كه در معاملات مسكو و واشنگتن امرى رايج تلقى مى شود.
روسيه و چين
براى آنانكه به ماهيت روابط خشونت آميز و تند ميان دو كشور در سالهاى گذشته آشنائى دارند، اين اعلاميه و خبر در زمينه تمرين مشترك نظامى حيرت آور بوده است. تغيير جهت تا اين درجه - از خصومتى قوى و ديرينه تا رسيدن به اين نقطه؛ دريايى از تغييرات در زمينه گسترش معادله استراتژيك مابين دو كشور به حساب مى آيد. اما در عين حال اين حقيقتى است كه بهبود روابط ميان دو كشور و تنگاتنگ شدن آن تهديدى بالقوه براى منافع آمريكا هم محسوب مى شود.
روند تحولات ميان دو كشور زمانى تغيير يافت كه در اكتبر گذشته، «ولاديمير پوتين» ديدارى از پكن به عمل آورد؛ واقعه اى كه رسانه هاى آمريكايى تلاش گسترده اى در چشم پوشى از بر آن داشتند - از زمان ديدار پوتين در اكتبر گذشته، روابط دوجانبه ميان دو كشور به سطح بى نظيرى ارتقا پيدا كرده است. پس از آن بود كه پوتين، توافقنامه اى را با چين امضا كرد كه در آن به اختلافات مرزى در مورد ۷۵۰۰ كيلومتر از مرز مشترك ميان دوكشور كه طى سالهاى ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ باعث برخورد هاى مسلحانه و نظامى ميان دوكشور شده بود، پايان داد. ديدار پوتين همچنين امضاى قرارداد ديگرى را به دنبال داشت، كه با همكارى چين ذخاير انرژى روسيه مورد بررسى، اكتشاف و بهره بردارى قرار خواهد گرفت، اين قرارداد براى چين، دنيايى از اميدوارى در زمينه رشد اقتصادى پديد آورده است.
افزايش توافق تجارى دو جانبه پكن - مسكو با جهش هايى در اين زمينه همراه بوده است. مهمترين جنبه اين رابطه تجارى، تبديل شدن چين به يكى از خريداران عمده تسليحات روسى است. تنها در سال ۲۰۰۴ چين مبلغى حدود ۲ ميليارد دالر تسليحات از روسيه خريدارى كرده است. اين معاملات از طرف ديگر براى روسيه يكى از منابع عمده درآمد از صادرات و يكى از كليد هاى اساسى رونق و توسعه صنايع دفاعى اين كشور محسوب مى شود. از زمان قطع فروش تسليحات نظامى از سوى غرب به چين، پكن هر چه بيشتر بر سلاح ها و تكنولوژى پيشرفته و پيچيده روسيه متكى شده است.
بالاترين حد مناسبات و روابط سياسى، اقتصادى و نظامى ميان دو كشور چين و روسيه، قبل از واقعه ۱۱ سپتامبر، به امضاى قرار داد تجارى مابين پوتين و «جيانگ زمين» (رئيس جمهورى سابق چين) در جولاى ۲۰۰۱باز مى گردد. اين قرار داد دائر بر ايجاد تعهد و قبول همكارى ها نزديك تر و همچنين ايستادگى در مقابل آن چيزى كه ان يكه تازى هاى ايالات متحده آمريكا مى ناميدند، شد. اشغال عراق در ماه مارچ ۲۰۰۳ به شكل وسيعى انگيزه و محركى جهت چنين همكارى هايى شد كه درپى آن آنان را به سوى برنامه هاى زمان بندى شده و مشخص ترى در زمينه عمليات تمرين نظامى مشترك بين دو كشور هدايت كرد.
بدبيارى و مصيبت واشنگتن در عراق، در ديدگان روسيه و چين، احساسى مركب از بى دوامى و بى ثباتى از نيروهاى نظامى آمريكا كه تلاش دارند خود را در اذهان مسلط جلوه دهند، بوجود آورده است. آنان به نوعى، نگران نيروهاى نظامى آمريكايى و يعنى نيروهايى ، غيرقابل پيش بينى و جنگ طلبى هستند كه به علت بى عرضگى و جاه طلبى مقامات عاليه و جنرال هاى وزارت دفاع شكست فاحشى را متحمل شده اند - مقامات و جنرال هايى كه خود بهتر از هر كس معناى اين جنگ را مى دانند اما فقدان شهامت و شجاعت در نزد آنان باعث مى شود كه نتوانند به مقامات مافوق خود اعلام كنند كه جنگ در عراق نمى تواند «پيروز» شود.
آنچه كه روشن و آشكار است، پس از حمله مشترك نظامى آمريكا - انگليس به عراق، چين و روسيه در نظر دارند از يكديگر حمايت سياسى جدى و سودمندى به عمل آورند كه چنانچه واشنگتن به حمله ديگرى، بطور مثال عليه ايران مبادرت ورزد، مراقب باشند.
همين تضمين و حمايت دو جانبه از يكديگر مى تواند روسيه و يا چين را در عمليات ماجراجويانه مشابه در مناطق پيرامونى شان (فرضا در ارتباط با تايوان يا اوكراين) نيز يارى دهد.همانند سفره هاى زمين شناسى كه بطرز نامحسوسى جابه جا مى شوند، تغييرات سياسى بزرگ و تبعات آن به شكل نامشهود و نامحسوسى، پديد مى آيند، تا زمانى كه زمين لرزه بوقوع بپيوندد. طى سالهاى اخير اين نظريه مابين متخصصان و تحليلگران سياسى رواج داشته است كه عليرغم نزديكى آرام و آهسته ميان روسيه و چين، هر دو اين كشورها بيشتر علاقه مند توسعه روابط خوب با ايالات متحده آمريكا هستند تا برقرارى روابط ميان يكديگر. هم اينك كسى را نياز داريم كه به سياستگذاران آمريكايى اين موضوع را بفهماند كه اين تحليل ديگر ارزش و اعتبارى ندارد. ما به كسى احتياج داريم كه سعى كند اين سياستگذاران را وادار به درك روابط واقعى ميان چين و روسيه نمايد و به آنان هشدار دهد كه نخوت و تكبر آنان ناشى از ارائه اين تحليل ها هميشه يك نقطه ضعف تراژيك در سياستگذارى ما به شمار رفته است.
کشمکش بر سر اروپا
چند ماه پيش مشاور سابق ولاديمير پوتين، رئيسجمهوري روسيه، در يك گفتوگوي غيررسمي اظهار داشت: مقامات روسي از مزه نفت و گاز، سرمست شدهاند .وضعيت تثبيت شده از يك سو و سرمايه كسب شده ناشي از انرژي از سوي ديگر، شركت بزرگ گاز پروم را به سمت خريد شركت انرژي انگليس سوق داده بود.
همچنين اين شركت به پيشرفتهايي در طرح و برنامه خود در افزايش تسلط بر پايانههاي گاز و خطوط لوله اروپا دست يافته بود و روسيه گام بزرگي را در ساخت طرح نورد استريم و خط لوله درياي بالتيك بر ميداشت كه از اين طريق گاز مستقيما به اروپا صادر ميشد و خطوط لوله فرعي نيز به سرعت در اوكراين و پولند، گسترده شده بود .كرملين و رهبران سياسي آسياي ميانه در مرحله مهمي گام برمي داشتند و با يكديگر توافق كردند كه كليه صادرات انرژي به اروپا به جاي اينكه از طريق درياي خزر و تركيه صورت گيرد، بايد از مسير روسيه انجام پذيرد. به هرحال روسيه داراي قدرت بيشتري بود و از منابع مهم خود در راستاي پيشرفت برنامه ژئوپليتيك استفاده مينمود.
اما مقامات كرملين، حساب ويژهاي باز كرده بودند. اين رفتار جسورانه باعث به صدا در آمدن زنگهاي هشدار در جهان شد. اتحاديه اروپا نيز در مقابل اين وضعيت، موضع گيري كرد و گامهايي را در جهت مخالفت با روسيه و تضعيف برخي از جاه طلبيهاي پوتين برداشت .خوش شانسي اتحاديه اروپا از دگرگوني انتخابات رياستجمهوري فرانسه در ماه ميو روي كار آمدن نيكولا ساركوزي آغاز شد .با وجود اينكه ژاك شيراك – رئيسجمهوري سابق فرانسه – در دوران رياستجمهوري اش روابط و همكاري بسيار خوبي با روسيه داشت، اما ساركوزي با ميزباني گرمي كه از رئيسجمهوري اوكراين به عمل آورد، لزوم تغيير در روابط با روسيه را بهعنوان يكي از تحولات جديد سياست خارجياش به مسكو هشدار داد .وي همچنين طي سفري كه به روسيه داشت، به افزايش نگرانيها درخصوص بدتر شدن وضعيت حقوق بشر در روسيه اشاره كرد. اتحاديه اروپا نيز تغييراتي مشابه در روابط با روسيه اعمال نمود . ترس از جسارت پوتين در استفاده از انرژي بهعنوان سلاحي در مقابل اوكراين (سال 2005( و بلاروس (سال 2006)، اتحاديه اروپا را وادار به وضع قوانين جديد در ماه سپتامبر 2007 نمودكه طبق آن شركتهاي خارجي را از مشاركت در سامانههاي توزيع انرژي اروپا و شركتهاي خدماتي چند منظوره مرتبط، منع ميساخت.
همچنين رهبران اروپايي پس از سالها بحث و مذاكره توافق كردند تا زمان تأمين منابع جديد گازي از آذربايجان و آسياي ميانه كه مستقيما به اروپا ميرود، از خط لوله روسيه استفاده كنند. از سوي ديگر در همان زمان طرح نورد استريم روسيه، بسيار كمتر از آنچه پيشبيني ميكردند، پيشرفت خواهد كرد.
همچنين اتحاديه اروپا از كشور كوچك استوني بابت حفظ استقلال و عدم موافقت با روسيه درخصوص بررسي بستر درياي بالتيك، قدرداني نمود .قدرت پوتين از توانايي او در افزايش نفوذ در آسياي ميانه و اروپاي شرقي نشات گرفته بود. اما گويا اين قدرت دوام چنداني نداشت. در ماه سپتامبر هواداران غرب (حزب نارنجي) اكثريت كرسيهاي پارلمان اوكراين را تصاحب كردند و دولت جديد را به سمت تحكيم روابط با ناتو و اتحاديه اروپا سوق خواهند داد . در اين ماه نيز اوكراين و همسايگانش براي احداث خط لوله انتقال نفت – كه از روسيه ميگذرد – به توافق رسيدند. كه از اين طريق منبع مهم و جديد انرژي براي اروپاي ميانه و شرقي فراهم ميگردد. در همين حال پولند كه بزرگترين منتقد روسيه است، درصدد تصاحب دوباره جايگاه خود است. اما سياستهاي داخلي پولند دستخوش تغييراتي شده و با رسوايي در ائتلاف جناح راست، تضعيف شده بود .ديدگاههاي خشن ضد اروپايي و ضد آلماني دو برادر – رئيسجمهوري لچ كازينسكي و نخست وزير جاروسلاو كازينسكي – باعث كاهش سطح روابط پولند با اروپا در دوران پس از كمونيسم شده بود .همانطور كه نظرسنجيها نشان ميداد، انتخابات اكتبر در پولند دولت ائتلافي را پايه ريزي كرد كه هواداران اتحاديه اروپا در آن نقش مهمي ايفا ميكنند.
همچنين بازارهاي مشترك آزاد ميانه رو كه باعث تحكيم روابط با اروپاي غربي ميشوند، شكل خواهد گرفت .حتي ممكن است تركمنستان نيز در حاشيه آن قرار گيرد. بعد از شانزده سال حكومت ديكتاتوري، رئيسجمهوري جديد اين كشور، قربانقلي بردي محمد اف (كه مورد حمايت مقامات انگليسي است) از علاقه خود در احداث خط لوله انرژي تركمن از مسير روسيه، خبر داد .در آينده نزديك، اين تغييرات، مسكو را عصباني خواهد ساخت. اما اگر روسيه در مسير تبديل شدن به كشوري آرام گام بردارد و سياستهاي خود را در اين راستا تغيير دهد، آنگاه رهبران روسيه شاهد جايگاه واقعبينانه تري در نظام اقتصاد جهاني، خواهند بود . با اين وجود هم اكنون روسيه سالانه بيست درصد از نياز انرژي اروپاي غربي را تأمين ميكند .همانطور كه روسيه براي درآمد به اروپا وابسته است، اروپا نيز جهت تأمين انرژي به روسيه محتاج است .اين تحولات جنگ قدرتي را در اروپا دامن ميزند كه يك سوي آن پوتين با آرمان احياي موقعيت گذشته است و طرف ديگر غرب با سياست مهار روسيه
منابع : روسيه و غرب در مسير جديد، آينده مبهم اتحاديه اروپا، کشمکشهاي سياسي در اروپا و پوتين از برلين تا کرملين و بخشهاي خبري .