رسانه ها چگونه اداره ميشوند؟
یکشنبه، ۱۳ جنوری ۲۰۰۸
تهيه و پژوهش )راد مرد -دوشي چی)
بخش پنجم و پایانی
تلويزيون و خشونت
تعداد تمام صحنههاي خشن برنامههاي تلويزيوني (به استثناي برنامههاي خبري و غيرداستاني) از 1002 مورد در سال1992 م. به 1738 مورد يعني ظرف سه سال 74 درصد افزايش داشته است.
به عبارت ديگر طي سالهاي 1995-1996 هر شبكه در فصل تلويزيوني خود به طور متوسط در يك ساعت برنامه10 صحنة خشن نمايش داده است.
فيلمهاي سينمايي تلويزيونهاي كيبلي و كارتونها صحنههاي خشونتآميز بيشتري داشتهاند.
صحنههاي خشونتآميز برنامههاي تلويزيوني مربوط به استفاده از اسلحه از سال 1992 تا سال 1995، 334 درصد افزايش داشته است. بين سالهاي 1993-1996 همزمان با كاهش ميزان قتلها به تعداد دقيقههاي پخش گزارش قتلها در اخبار شب شبكههاي تلويزيوني 721 درصد اضافه شده است.
پخش اخبار مربوط به قتلها بين سالهای 1993-1996 356 درصد افزايش يافته است .ملاحظه چنين آماري كه حكايت از يك برنامهريزي منظم و پنهاني دارد، سبب ميشود تا از خود بپرسيم: چرا تلويزيون آمريكا، مخاطبان خود به خصوص كوچكترها را به خشونت فرا ميخواند؟برنامهريزان آمريكا در كدام موقعيت از اين پتانسيل خشونت قصد بهرهبرداري دارند؟ آيا همين آمار نميتواند از قصد آتشافروزي تصميمگيران آمريكايي خبر بدهد؟ تلويزيون در ايالات متحده، «بت جديد» است.
كانالهاي مختلف تلويزيون و انواع و اقسام نشريات و مجلات در آمريكا، صبح تا شب، به بمباران خبري و تبليغاتي مشغولند. شنونده و بيننده تصور نميكند كه مستقيماً تحت آموزش و هدايت است، آن هم از ناحية دولت. بلكه احساسش اين است كه خود كانال تلويزيوني مورد علاقهاش را انتخاب ميكند.
اما در واقع چون ثروت و قدرت در دست جمعي سرمايهدار بزرگ و جهانخوار است، سر نخ بسياري از كارها و تبليغات در امور اساسي و اصلي به طور نامرئي در دست آنها و متصل به دستگاه ثروت و قدرت همانهاست.
اينترنت و جنگ
بعد نظامي جنگ در عراق و طوفان خبري متعاقب آن كم كم به پايان خود نزديك مي شود. گر چه اخبار مربوط به عراق هنوز در صدر اخبار تحولات جهاني قرار دارد، ولي خبرگزاري هاي جهان نيازي به ارسال اخبار لحظه اي همانند روزهاي درگيري را نمي بينند. تقريباً براي اولين بار قدرت رسانه اي اينترنت در طول يك جنگ واقعي ارزيابي شد. اكنون كه گرمي آتش جنگ كمي فرو نشسته است بعضي از سازمان هاي تحقيقاتي آمريكا و اروپا با بررسي هاي دقيق رفتارهاي كاربران اينترنت و مواجهه با اخبار جنگ را بررسي كرده اند و گزارش هاي جالبي منتشر كرده اند آنچه در اين مقاله مي خوانيد فرازهاي متفاوتي از اين گزارش ها است .حدود ۸۰ درصد كل كاربران اينترنت در اروپا و آمريكا بعد از شروع جنگ سعي كردند از منابع خبري اينترنت به آخرين اخبار جنگ دست پيدا كنند.
استفاده از پست الكترونيكي در ميان آمريكايي ها بسيار بيشتر از اروپايي ها بود . AOL
بزرگترين خدمات
دهنده اينترنت در آمريكا گزارش كرد در ساعات اوليه شروع جنگ سرورهاي
اين شركت با
ترافيك عجيبي براي ارسال پيغام هاي الكترونيكي مواجه شدند و نزديك به
۱۱۶ ميليون
نامه الكترونيكي در مدت زماني كمتر از يك ساعت توسط اين شركت ارسال و
دريافت شده
است. در طول جنگ نزديك به ۵۵ درصد كاربران بالاي ۱۸ سال آمريكايي سعي
كردند با
استفاده از پست الكترونيكي اخبار را به دوستان و گروه هاي خبري مختلف
ارسال كنند
.
در مقابل اروپايي ها تصميم گرفتند به جاي فرستادن حجم زيادي نامه هاي
الكترونيكي
بيشتر وب سايت هاي خبري را مرور كنند.
اما بر خلاف آنچه بسياري از كارشناسان
تصور مي كردند، اينترنت تبديل به رسانه جنگ نشد. در پنج روز اول جنگ
تنها ۱۴ درصد
كاربران به دليل جنگ ميزان استفاده خود از اينترنت را افرايش دادند.
جالب است
بدانيد پيش از شروع عمليات نظامي آمريكا در عراق ۲۴ درصد كاربران
اينترنت اخبار
مربوط به شروع جنگ در عراق را از اينترنت به صورت جدي دنبال مي كردند.
اما درست پس
از شروع حمله آمريكا همين كاربران اكثراً به سراغ تلويزيون هاي خود
رفتند و تنها ۱۷
درصد مصرانه اخبار جنگ را در اينترنت پي گيري كردند. با بررسي هاي اخير
كاملاً مشخص
شد رسانه هاي تلويزيون، روزنامه و حتي راديو هنوز بيش از اينترنت قدرت
خبري دارند.
انتشار اين آمار به حدي غير منتظره بود كه سيل مخالفت ها از سوي افراد
و سازمان هاي
مختلف به سمت سازمان
Pew
سرازير شد، اما اين سازمان كه يكي از قوي ترين نهادهاي
نظرسنجي و آمارگيري در جهان است با ارائه مدارك و دلائل كافي به صحت
آمار خود صحه
گذاشت. آمارهاي
Pew
در زمان حملات تروريستي ۱۱ سپتامبر نيز نشان مي داد در حين
حملات ۸۹ مردم از تلويزيون و تنها ۳ درصد از طريق اينترنت بدين ماجرا
از طريق
اينترنت علاقه دارند.
سازمان Pew مدتها است بر روي پروژه اي به نام زندگي آمريكايي فعاليت مي كند. در اين پروژه ابعاد مختلف زندگي يك شهروند آمريكايي از طريق آمارگيري هاي گوناگون بررسي مي شود. در رابطه با اينترنت به دليل اين كه اين سازمان قبل از جنگ نيز فعاليت هاي زيادي براي تشخيص نفوذ اينترنت در جامعه را انجام داده بود موفق شد بعد از جنگ با مقايسه نشان دهد هنوز بسياري از پيش بيني ها در مورد آينده و نقش اينترنت در جامعه كامل و صحيح نيست. بر اساس گزارش ها به طور متوسط حدود ۲۴ تا ۲۶ درصد كاربران اينترنت هر روز به كسب خبر از طريق اينترنت مشغول مي شوند. در طي هفته اول جنگ اين ميزان به حدود ۳۳ درصد رسيد كه در نوع خود بي نظير بود. البته اشتهاي خبري به همان سرعت كه رشد كرد به سرعت نيز افول نمود. بعد از پايان عمليات نظامي تمامي آمار خبر از عادي شدن رفتارهاي كاربران هنگام استفاده از اينترنت داد. اما زنان كه مدتي بود در استفاده از اينترنت گوي سبقت از مردان را ربوده بودند، بلافاصله بعد از شروع جنگ رايانه ها را رها كردند و به سراغ تلويزيون و راديو رفتند.
آمار نشان داد ۵۵ درصد كاربران زن حرفه اي اينترنت بعد از جنگ كمتر به جمع آوري خبر در اينترنت پرداختند در صورتي كه اين وضعيت در مورد مردان بر عكس بود. زنان همچنين به طور كلي نگران تر از مردان در رابطه با اخبار جنگ بودند. متن نامه هاي الكترونيكي كه زنان در طول جنگ به مقاصد گوناگون ارسال كردند به خوبي اين مسأله را نشان داد.اما همانطور كه شنيديد بسياري از سايت ها بعد از شروع جنگ ميزبان ميليون ها بازديد كننده شدند. يكي از حساس ترين موضوعات ضبط آمار بازديد كنندگان سايت هاي مختلف بود. نتايج براي طرفداران مستقل اينترنت كمي نا اميد كننده بود. در صدر سايت هاي پربيننده در روزهاي جنگ سايت هاي تلويزيون هاي خبري قرار داشت.
سايت هايي مانند CNN.com و يا BBC News نظر اكثر علاقه مندان اخبار جنگ را به خود جلب كردند.در رتبه هاي بعدي سايت هاي روزنامه هاي بزرگ جهان قرار گرفت و بعد از آن تازه نوبت به سايت هاي خبري كاملاً مستقل و اينترنتي رسيد آن هم با سهمي در حدود ۸ درصد كل بازديد كنندگان در حالي كه سهم سايت هاي روزنامه ها و تلويزيون ها در حدود ۶۵ درصد بود.اما در بحث بازديد سايت هاي خبري نمي توان از وبلاگ ها چشم پوشي كرد. در طول جنگ وبلاگ هاي زيادي معروف شدند و بحث در مورد تأثير آنها در روند اطلاع رساني در اينترنت بالا گرفت. در طول جنگ به دليل آشفتگي خبر و نشر اخبار ضد و نقيض بسياري از مردم باور كردند وبلاگ ها ارزش خبري زيادي در اينترنت دارند. معروف شدن وبلاگ هايي مانند Dear-Read نيز به اين شايعات دامن زد. اما تحقيقات و نظر سنجي هاي مفصل نشان داد فقط ۴ درصد كل كاربران اينترنت از وبلاگ ها به عنوان رسانه هاي خبري مستقل و قابل اعتماد ياد كرده اند و در همين ميزان كاربر نيز به طور جدي وبلاگ هاي خبري را مرور كرده اند. اين بررسي ها همچنين نشان داد اغلب طرفداران وبلاگ كاربر زير ۳۰ سال و به طور كلي جوانترها هستند.اما اتاق هاي گفت و گو و پيغام رسان هاي فوري نيز در روزهاي جنگ به طور محسوس شلوغ تر و پر ترافيك شدند.
رشد ۳۱ درصدي استفاده از اين امكانات براي گفت و گوي زنده در مورد جنگ باز هم نشان داد چت هنوز در بسياري مواقع حرف اول را مي زند. در كنار استفاده از اتاق هاي گفت و گو ۶۰ درصد كل كاربران آمريكايي ترجيح مي دادند از سايت هاي خبري گوناگون براي كسب اخبار استفاده كنند تا اين كه مرتب به يك سايت مراجعه كنند.اما سؤال بعدي در مورد اعتماد به اينترنت در مقابل رسانه هاي ديگر بود. مسئولان Pew تصميم گرفتند به دليل حساسيت مسأله سؤال را به گونه اي ديگر مطرح كنند. آنها از نمونه هاي جامعه آماري خواستند بگويند زماني كه اخبار تلويزيون با اينترنت تضاد داشت به كدام يك بيشتر استناد مي كرده اند. نتيجه باز هم عجيب بود. فقط ۴ درصد كاربران گفتند به اخبار اينترنت بيشتر اعتماد كرده اند.به عقيده آنها چون پخش اخبار در اينترنت از سوي هر كس بر مي آيد و بسيار ساده است استناد كردن به آنها چندان معقول نيست. با توجه به اين كه احتمال خطاي اين آمار از سوي Pew در حدود ۵ درصد است در صورت بروز خطا باز هم به نظر نمي رسد تفاوت چنداني در آمار كلي داشته باشد.
اما در نهايت اكثر كاربران از استفاده از اينترنت در طول جنگ بسيار راضي بودند. اغلب كارمندان كه در طول ساعات كاري به تلويزيون دسترسي نداشتند و يا كساني كه با استفاده از موبايل لحظه به لحظه در جريان اخبار جنگ قرار گرفتند صحبت از سريع بودن و راحتي دسترسي به اطلاعات در اينترنت كردند.آنچه در پايان اين تحقيقات به خوبي مشخص شد اين بود كه اينترنت هنوز به عنوان يك رسانه مكمل در كنار رسانه هاي سنتي شمرده مي شود. حتي كاربران حرفه اي كه در حدود شش ساعت در روز را به اينترنت اختصاص مي دهند و از خطوط اينترنت پر سرعت مانند DSL استفاده مي كنند هم عقيده دارند هنوز اينترنت راه زيادي تا شكست دادن رسانه هاي سنتي در پيش دارد .جنگ نيروهاي ائتلاف و عراق به طرز گسترده اي زير پوشش خبري رسانه هاي گوناگون قرار دارد. در شرايطي كه پخش يك برنامه تلويزيوني كوتاه مي تواند سرنوشت جنگ را عوض كند. هر دو طرف درگير مي كوشند با استفاده از سايت هاي خبري متفاوت روحيه مردم و سربازان طرف مقابل را ضعيف كنند. جنگ عراق اولين جنگي است كه اينترنت و برخي پديده هاي خاص آن مانند وبلاگ در بوته آزمايش جدي قرار مي گيرند. كمتر كسي براي دولت و طرفداران رژيم عراق در جنگ اخبار شانسي قائل بود. رژيم صدام با سانسورهاي شديدي كه در طول ساليان گذشته انجام داده بود، عملاً صحنه را به رسانه هاي غربي واگذار كرده بود. در اينترنت نيز وضع به همين ترتيب بود.
سايت رسمي خبرگزاري عراق عملاً حتي قبل از جنگ از كارافتاده بود. سايت رسمي صدام حسين نيز مدتها بود به روز نشده بود و به همين ترتيب اندك سايت هاي رسمي دولت عراق از ارائه كوچكترين خدمات خبري بازماندند. رژيم حاكم عراق كه حتي مودم را با شرايط عجيب و بسيار مشكلي در اختيار شهروندان خود قرار مي داد هيچ گاه نفهميد اينترنت بهترين و ارزانترين وسيله براي تبليغ و ايجاد جنجال عليه نيروهاي ائتلاف به شمار مي آيد. همين سهل انگاري ها باعث شد تا عملاً سايت هاي عراقي هيچ قدم مثبتي براي دفاع از كشورشان بر ندارند.در روزهاي اول جنگ بسياري از سايت هاي خبري گزارش چند برابر شدن بازديد كنندگان خود را ارائه كردند. اشتهاي خبري بسيار بالا مردم را به سمت سايت هايي مانند BBC و CNN مي كشاند. از طرفي اعمال سياست هاي خبري براي حمايت از نيروي ائتلاف و حذف برخي اخبار از راديو و تلويزيون باعث شد بسياري از مردم جهان شبكه هاي تلويزيوني را رها كنند و به اينترنت روي بياورند.از طرفي گروه هاي مخالف جنگ كه اغلب از زمره نهادهاي مردمي بودند و بودجه هاي قابل توجه در اختيار نداشتند بهترين محل براي پيشبرد برنامه هاي خود را اينترنت ديدند.
اما شايد جالب ترين پديده نحوه گزارش اخبار جنگ در وبلاگ ها بود. براي اولين بار بود كه پديده اي مانند وبلاگ قدرت خود را در انتقال اخبار جنگ و حاشيه آن نشان مي داد . طبيعتاً وبلاگ هايي كه توسط افراد حاضر در خط مقدم جنگ و درون شهرهاي عراق نوشته مي شد به سرعت مورد توجه قرار گرفت. البته تعداد كساني كه امكان نوشتن وبلاگ از داخل عراق را داشتند زياد نبود. اين افراد به دو دسته تقسيم مي شوند گروهي از خبرنگاران خارجي و گروهي نيز از مردم عادي ساكن عراق. البته تعداد عراقي هايي كه وبلاگ خود را به صورت منظم به روز مي كردند بسيار محدود بود. در حقيقت تنها يك نفر به نام سلام كه يك معمار 29 ساله بود وبلاگ خود را به صورت منظم به روز مي كرد. استقبال از سايت دائر (dear-read.blogspot.com) به قدري زياد شد كه BBC يك گزارش اختصاصي در مورد آن پخش كرد و احتمالاً همين گزارش صدها هزار نفر بازديد كننده جديد به وجود آورد. قطع شدن برق و تلفون در بغداد به سلام كمك مي كرد جريانات داخل شهر و وضع زندگي مردم را براي ديگران گزارش كند. نحوه نگارش و اضافه شدن تعداد بازديد كنندگان باعث شده تا بعضي از خوانندگان اتهام جعلي بودن اين وبلاگ را مطرح كنند و مدعي شوند اين وبلاگ زير نظر دولت عراق و يا آمريكا فعاليت مي كند. گر چه نويسنده وبلاگ اين ادعا را به شدت رد مي كرد. گر چه به نظر مي رسد مسئولين دولت عراق نا آگاه تر از آن باشند كه بخواهند به اين وسيله توجه مردم را به خود جلب كنند. به هر ترتيب درست يك روز پس از انتشار گزارش BBC در مورد اين وبلاگ يعني روز 25 آوريل ديگر سلام هيچ يادداشتي در وبلاگ خود منتشر نكرد و اين شايعه را كه شايد در جريان بمباران هاي هواپيماهاي آمريكايي و انگليسي كشته شده باشد قوت بخشيد. گرچه وبلاگ سلام ديگر گزارشي منتشر نمي كند اما تعداد بازديد كنندگان اين وبلاگ به خوبي تأثير وبلاگ ها بر جريان خبري در اينترنت را بازگو مي كند. شايد اگر صد وبلاگ عراقي از درون اين كشور به طور منظم گزارش مي دادند بعضي از رسانه هاي غربي جرأت نمي كردند آشكارا اخبار جنگ را تحريف و سانسور كنند. اين مسأله اي بود كه مسئولين عراقي هيچ گاه نخواستند اهميت آن را دريابند و به خوبي هزينه اقدامات كودكانه خود را پرداخت كردند.اما وبلاگ خبرنگاران خارجي مقيم عراق نيز با استقبال خوبي همراه بود. در اين ميان وبلاگ گزارشگران شبكه BBC كه در آدرس www.bbc.co.uk/reporters قرار دارد يكي از بهترين ها بود. مسئولين باهوش شبكه BBC كه سالها است به عنوان يكي از بهترين سايت هاي خبري فعاليت مي كنند به خوبي دريافته بودند بايد از جريان وبلاگ بهره لازم را ببرند.
در مقابل اقدام عجيب شبكه سي ان ان در تعطيل كردن وبلاگ يكي از
خبرنگاران خود تعجب بسياري از مردم را برانگيخت. وبلاگ كوين
(www.kevinsites.net)
كه از شمال عراق گزارش هاي جالبي به همراه عكس ارسال مي كرد هر روز
بازديد كنندگان
زيادي را به سمت خود مي كشاند ولي مسئولين
CNN
كه احتمالاً از ارسال گزارش هاي
مخالف سياست توسط كوين وحشت داشتند دستور تعطيلي آن را به كوين دادند.
با بروز چنين
اقداماتي و پخش اخبار ضد و نقيض در اينترنت مردم كم كم اشتياق اوليه
خود را براي
كسب خبر از طريق اينترنت از دست دادند. گر چه طولاني شدن جنگ عامل
بسيار مهمي در
فروكش كردن اشتهاي خبري مردم جهان بود. ولي تأثير سانسور و خبرهاي غير
واقعي را نمي
توان در اين مورد دست كم گرفت. از طرفي سايت هاي طرفداران صلح كه در
روزهاي اوليه
جنگ سر و صداي زيادي به پا كرده بودند با مشاهده اينكه فعاليت هاي آنها
عملاً هيچ
تأثيري در متوقف كردن جنگ نداشته است، كم كم بازديد كنندگان خود را از
دست دادند و
روزه سكوت گرفتند.
اما سير تحولات پوشش خبري جنگ به پايان نرسيده است. در حال
حاضر منابع مستقل و سايت هايي كه اخبار را بدون سانسور و يا حتي با
سانسور كمتر
ارائه مي كنند بيشترين بازديد كننده را دارند. در اين ميان سايت شبكه
تلويزيوني
الجزيره وضعيت منحصر به فردي دارد. شبكه الجزيره كه بعداز واقعه ۱۱
سپتامبر
بينندگان زيادي براي خود دست و پا كرده است و همواره به عنوان مخالف
خبرگزاري هاي
غربي مطرح شده است، تصميم گرفت با آغاز جنگ عراق بخش انگليسي زبان سايت
خود را نيز
راه اندازي كند. اما درست در اولين روز افتتاح بخش انگليسي الجزيره
english.aliazeera.net
نفوذگران فعاليت اين سايت را متوقف كردند. اين اتفاق در حالي
افتاد كه كاربران اينترنت با شنيدن خبر افتتاح بخش انگليسي زبان
الجزيره به اين
سايت هجوم آورده بودند ولي آنها با تصوير يك پرچم آمريكا روبه رو مي
شدند. با اين
وجود موتورهاي جستجو اينترنتي گزارش دادند كلمه
Aljazeera
جزء كلمات برتر جستجو شده
بعد از آغاز جنگ است. مسئولين الجزيره بعداز اينكه متوجه شدند نمي
توانند امنيت
سايت خود را تأمين كنند، دست كمك به سوي شركت هاي آمريكايي دراز كردند.
ولي در عين
تعجب اغلب شركت هاي آمريكايي از همكاري با آنان سرباز زدند. جوان تاكر
سردبير بخش
انگليسي زبان الجزيره به خبرنگار واشنگتن پست گفت بدون شك دست هاي
زيادي براي
بازداشتن شركت هاي آمريكايي از همكاري با آنان در كار است.
منابع مورد استفاده : امپرياليزم رسانه اي، پاشگاه و رسانه ها و اهداف توسعه طلبانه.