محترم غلام جیلانی "پژ.وه"

یکشنبه، ۱۹ اکتوبر  ۲۰۰۸

 

 نه فکرم بی جهت در کله آسود

غروب آفتاب را علتی بود

چو اینجا حرف حق را سامعی نیست

سزد گر شد زبانم سرمه آلود

زبس افکار فاسق برتری یافت

خیالات نکو در غصه فرسود

هجوم غفلت است کز وحشت آن

تپشهای نفس در سینه افزود

به این غفلت که مارا در کمین است

زیان ما شود دو وزنۀ سود

نه در رفع نیازی جان سپردم

منم صید رواج و کشتۀ مود

نه اینکه غنچه سان مشتاق خوابم

مگر چشمم بود آشفته دود

دلا حق جوبه اوهامی میاندیش

که نزد ما بود افسانه مردود

به سنگ هم ای (پژوه)گر دیده دوزم

نه سنگ ام در نظر، آئینه مقصود

۱۲ حمل ۱۳۸۳

  

توجه !

کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با کسب مجوز کتبی از «اصالت» مجاز است !

کليه ی حقوق بر اساس قوانين کپی رايت محفوظ و متعلق به «
اصالت» می باشد.

Copyright©2006 Esalat

 

www.esalat.org