Fri, November 16, 2007 5:01 pm
امین الله مفکر امینی
تحفۀ بغلان
اهدا به روان پاک شهدای بغلان
نه تنها من تپیدم همچو بسمل از این غم
بس دیده و دل گشته خون فشان زاین ماتم
بظلمت دریدند دامن تقوا این سیه رویان
نمودند پیر و برنا و طفلان بر خون یکدم
به بغلان تحفه داد مدعییان دین و مذهب
جامه های گلگون کفن بجای خیر و کرم
قطع کردند شاخه های نورس آرزوی وطن
نه ترس از خدا کردند و نه از قرآن شرم
نترسیدند ز آه مادران داغدیدۀ میهن
گر بنده نتواند داد، خدا دهد پاداش ستم
مکن گریه تو ای مادر و خواهر، ای برادر
خداوند کیفر گذار است باهل ظلم و ستم
تو دانی چیست طالب مطلب از علم و کمال
خرمی و آبادی و بدردمندان لطف و کرم
نیست سوختن و کشتن طریق مذهب راستین
به همان تا بار گردیم از این راه و رسم
«مفکر» خواهد بهشت برین جای شهیدان وطن
بر یقین گویم که جای قاتلین است جهنم
امین الله مفکرامینی
۱۱ - ۱۲ - ۲۰۰۷