پنجشنبه، ۱۰ جنوری ۲۰۰۸
مروری بر
تنشهای پيچيده و ناگفتۀ
افغانستان و پاکستان
)زيميرو(
سلطه نظاميان بر مردم بی دفاع
با وقوع حوادث يازده سپتامبر در آمريكا پاكستان به يكي از متحدان آمريكا در آنچه به اصطلاح جنگ عليه تروريسم عنوان ميشود بدل شد.اتحاد پاكستان با آمريكا اما ثبات را براي اين كشور به همراه نياورد و طي قريب به يك دهه چهار هزار نفر بر اثر خشونتها در اين كشور كشته شدند .اما مشرف با بركنار كردن افتخار چودري رييس محاکم عالي پاكستان، بزرگترين بحران سياسي را در طي دوران زمامدارياش پديد آورد. بركناري افتخار چودري موجي از ناآراميها را در پاكستان در پي آورد .حمله نظاميان پاكستان به مسجد سرخ يا مسجد لال در اسلام آباد از جمله ديگر بحرانهايي است كه در زمان زمامداري مشرف به وقوع پيوست، بحران مسجد لال با مداخله اردوي پاكستان و كشته شدن يکصدوسي نفر خاتمه يافت .از جمله موارد ديگري كه زمامداري مشرف را تحتالشعاع قرار داده است، مساله در اختيار داشتن همزمان مقام نظامي و رياست جمهوري توسط وي است. مشرف در آستانه برگزاري انتخابات رياست جمهوري پاكستان مقام خود در اردو را به يكي ديگر از جنرال هاي اردوي اين كشور تفويض كرد.
پرويز مشرف دو لقب دارد ، رئيس جمهور و جنرال ، كه دو دست لباس متفاوت برازنده اين دو لقب است. مشرف هنگامى كه تصميم دارد موضع سرسختانه اى را در قبال نظاميان مخالف اتخاذ كند، لباس مخصوص كماندوها را مى پوشد و وقتى هم كه مى خواهد به هند شاخه زيتون تقديم كند يا اصلاحات خود را به اجرا درآورد، پتلون و پيراهن سنتى كشورش را به تن مى كند.
مديريت هوشمندانه و استفاده بجا از اين دو لباس تحسين غرب را براى او به عنوان جنرالى كه به رئيس جمهور تبديل شد، به همراه داشت. اوايل سال جارى ميلادى آمريكا پاكستان را يك متحد غيرناتويى آمريكا خواند. سازمان كشورهاى مشترك المنافع كه 53 كشور از جمله مستعمره هاى سابق انگليس از اعضاى آن هستند، در پى تعليق عضويت پاكستان از اين سازمان در سال 1999 يعنى زمانى كه مشرف با يك كودتاى سفيد قدرت را به دست گرفت، بار ديگر اين كشور را در جمع اعضا پذيرفت.
تصميم سازمان كشورهاى مشترك المنافع درواقع تأييدى بود بر تلاش هاى مشرف براى اعطا كردن «دموكراسى پايدار» به مردم پاكستان. اين در حالى است كه مخالفان معتقدند چنين راى اعتمادى به مشرف وى را در فرافكنى تصميمات بحث برانگيزش پيرامون امور داخلى يارى مى دهد.
سخنگوى حزب مردم پاكستان در اين مورد مى گويد: «غرب با چشم پوشى بر نقض گسترده هنجارها و ارزش هاى داخلى پاكستان، قصد دارد كه از جنرال مشرف به خاطر نقش او در مبارزه با تروريسم تمجيد كند. او رئيس جمهور است، فرمانده اردو نيز هست و رياست شوراى امنيت ملى را هم بر عهده دارد. اگر ساده بخواهيم بگوييم، او يك ديكتاتور است.» مشرف پس از آنكه قدرت را در پاكستان به دست گرفت، متعهد شد كه طى سه سال انتخابات عمومى را در اين كشور برگزار كند.
او در اكتبر سال 2002به اين وعده عمل كرد، اما اين اقدامى بود كه پس از اعلام اصلاحاتى بحث برانگيز در قانون اساسى، به اجرا درآمد. اين اصلاحات به پرويز مشرف اجازه مى دهد كه هر وقت بخواهد مجلس را معلق كرده و يا نخست وزير را بركنار كند. اصلى ترين رهبران مخالف در پاكستان يعنى نواز شريف و بى نظير بوتو از مشاركت در رقابت هاى انتخاباتى محروم شده و همچنان در تبعيد ماندند. جنرال در اپريل سال 2002در انتخاباتى كه مخالفان آن را تقلبى خواندند، براى يك دوره پنج ساله به عنوان رئيس جمهور پاكستان برگزيده شد. مشرف براى آنكه بتواند اصلاحات قانون اساسى را در پارلمان پاكستان به تصويب برساند به اتحاد احزاب مذهبى اين كشور كه با نام «متحد مجلس عمل» شناخته مى شود، اعلام كرد كه تا پايان سال جارى ميلادى از سمت نظامى اش كناره گيرى خواهد كرد.
«دان مك كنيون»، سکرترجنرال سازمان كشورهاى مشترك المنافع، قصد دارد تا عملى شدن اين وعده را از سوى مشرف به شرط ورود مجدد پاكستان به اين سازمان تبديل كند. سازمان كشورهاى مشترك المنافع ضمن استقبال از گام هاى برداشته شده از سوى پاكستان، بر تداوم نگرانى هاى موجود پيرامون روند حل و فصل امور داخلى تاكيد كرد. با اين حال طرفداران مشرف در انتخابات محلى در سال 2001 حمايت گسترده مردم را به سوى خود جلب كردند. در اين انتخابات مردم به طور مستقيم به رهبران محلى راى دادند.
پس از اين انتخابات به شهرداران و اعضاى شوراى شهر منتخب در اين انتخابات قدرت و اختيارات قانونى گسترده اى براى جلوگيرى از نفوذ نخبگان فئودالى و قبيله اى اعطا شد. پاكستان هنوز بخش عمده منابع خود را صرف 700هزار نظامى اش در نيروهاى مسلح مى كند. اين در حالى است كه به عقيده مخالفان ادامه چنين روندى را به ضرر اعاده دموكراسى در پاكستان ارزيابى مى كنند. «اميراحمدخان» مدير «هرالد» پرفروش ترين ماهنامه پاكستان در اين مورد مى گويد: «نقش اردوي بزرگترين مانع بر سر راه دموكراسى است.»
توجه به همين اقتدار نظاميان در پاكستان موجب اوج گيرى بحث و جدل هاى بسيارى بر سر اين موضوع كه آيا مشرف از موقعيتى كه وى را به چنين سمتى رسانده است، دست خواهد كشيد يا نه، شده است.
ماهنامه هرالد در اين مورد مجموعه گزارش هايى را درست پس از آنكه قانونگذاران حزب حاكم درخواست باقى ماندن مشرف در هر دو سمت رياست جمهورى و فرماندهى اردو را مطرح كردند، به چاپ رساند.
بسيارى از تحليلگران امور سياسى پاكستان معتقدند كه احتمالاً مشرف در تلاش براى حفظ اختيارات نظامى اش اقدام به ايجاد يك شوراى امنيت ملى جديد خواهد كرد. اين در حالى است كه احتمالاً براى آنكه نشان دهد از فرماندهى اردو كنار كشيده است فقط يونيفورم نظامى اش را از تن بيرون خواهد آورد.
رئيس جمهور پاكستان اكنون رياست يك شوراى سيزده نفره را كه رهبران غيرنظامى و ارشد نظامى از جمله اعضاى آن هستند، بر عهده دارد. طرفداران شوراى جديد تاكيد دارند كه اين شورا مى تواند از بروز هر نوع كودتا در آينده جلوگيرى كند. اين در حالى است كه قانونگذاران مخالف ايده «حكومت نظامى دائم» را محكوم مى كنند. بسيارى از پاكستانى ها معتقدند كه اين موضوع سياسى در سايه اصلاحات مشرف قرار گرفته و آن طور كه بايد مورد توجه قرار نگرفته است.
مشرف براى تحت الشعاع قرار گرفتن بحث و جنجال پيرامون كناره گيرى اش از فرماندهى اردو، آزادى هاى بى سابقه اى را در پاكستان به وجود آورده است. وى اجازه ايجاد شبكه هاى تلويزيونى خصوصى و بحث پيرامون موضوعات اجتماعى را كه پيش از اين ممنوع بودند، صادر كرده است. پاكستان همچنين به اين اقدامات جنرال به پيشرفت هاى خوبى در زمينه حقوق بشر دست يافته است كه از جمله آنها مى توان به ممنوعيت قتل انسان ها براى حفظ آبرو و شأن اجتماعى نام برد.يکى از فرستادگان حقوق بشر سازمان ملل در پاکستان به قانونگذاران آمريکايى اعلام کرد که هيچ هياتى را براى نظارت بر انتخابات آينده پاکستان به اين کشور نفرستند.
وى ادعا کرد قبل از برگزارى اين انتخابات، پرويز مشرف نتايج آن را به نفع خود تغيير داده است. هينا جيلاني، وکيل معروف پاکستانى که نماينده حقوق بشر سازمان ملل نيز هست، گفت: دليلى براى نظارت بر انتخابات وجود ندارد زيرا قبل از انتخابات تقلب و دستکارى در برگزارى آن صورت گرفته است. وى اظهارات خود را زمانى که قانونگذاران آمريکايى در کنگره در بررسى بحران سياسى پاکستان نظر وى را در مورد نظارت بر انتخابات پارلمانى جويا شدند، اظهار داشت. جيلانى که از بنيانگذاران کميسيون حقوق بشر در پاکستان است، اظهار داشت: مشرف که انتظار مىرفت وضعيت فوقالعاده لغو کند قبلا ادارات نظير محاکم و خبرگزارىها را نابود کرده است. پرويز مشرف از بيم اينکه محاکم عالى وى را براى انتخاب مجددش فاقد صلاحيت اعلام کند، قضات و وکلاى مستقلى را که با اعمال قانون فوقالعاده از جانب وى مخالفت کرده بودند از کار برکنار و بازداشت کرد. جيلانى گفت: آزادى اجتماعات به طور کامل محدود شده است و آزادى بيان نيز کاسته شده است. وى اضافه کرد: انتخاباتى که قرار است در جنوري برگزار شود تحت اين شرايط از اعتبار بسيار کمى برخوردار است.
بر اساس قانون اساسى پاکستان، دستگاه قضايي ناظر بر انتخابات اين کشور است. جيلانى از قانونگذاران پرسيد: چگونه مىشود در زمانى که محاکم قابل اعتماد مردم نيست و اعتبارى ندارد، انتخاباتى عادلانه و معتبر برگزار شود؟ پيشتر شيلا جکسون لى و جيم موران، دو قانونگذار دموکرات به جيلانى اعلام کرده بودند که در حال بررسى امکان حضورشان در پاکستان به عنوان هيات نظارت بر روند انتخاباتى هستند. در همين حال بر اساس اولين نظرسنجى در پاکستان بعد از اعلام حالت فوقالعاده در اين کشور اکثر پاکستانىها خواهان استعفاى فورى پرويز مشرف هستند.
به گزارش روزنامه الاهرام -چاپ مصر- بر اساس تازهترين نظرسنجى که روزنامه نيويارک تايمز آمريکا نتايج آن را منتشر کرد شصت وهفت درصد پاکستانىها خواهان استعفاى فورى پرويز مشرف هستند. در حالى که هفتاد درصد معتقدند دولت پاکستان نيازى به برپايى انتخاب مجدد ندارد. بر اساس اين نظرسنجى دو سوم پاکستانىها از مجموعه سه هزار و پنجصدوبيست فردى که در نظرسنجى شرکت کردهاند، نسبت به اوضاع سياسى کنونى پاکستان ناراضى و خواهان تغيير هستند. در اين نظرسنجى که از سوى مرکزى در واشنگتن صورت گرفت شصت درصد از پاکستانىها مخالف توافق ميان مشرف و بىنظير بوتو رهبر معارضان پاکستان هستند. پنجاه وهشت درصد از مردم پاکستان اعلام کردند، ترجيح مىدهند که ائتلاف معارضان متشکل از مخالفان مشرف از جمله بوتو و نوازشريف، نخست وزير اسبق پاکستان قدرت را بدست گيرند. پنجاه وشش درصد نيز بر لزوم باقى ماندن اردودربيطرفي وشکل گرفتن دولت غير نظامى تاکيد کردند.
مشرف معمولا سرنوشت طرفداران و دشمنانش را آنطور كه خود ميخواهد رقم ميزند. از ميان اين دو ، انتصاب فرمانده نيروهاي مسلح و اردو اهميت بيشتري دارد چرا كه در اين كشور اردو سياست را در اختيار و كنترول همه امور را در دست دارد .انتصاب كياني به اين سمت درواقع به نوعي جمع شدن منافع مشرف، بينظير بوتو و آمريكا در يك گزينه است. انتصاب كياني همچنين در داخل پاكستان هم پيامدهايي بهدنبال دارد . جنرال كياني در حالي به اين سمت منصوب ميشود كه حكومت هشت ساله مشرف اكنون با اختلافات دروني و بحران سياسي كلي روبهروست. جامعه مدني پاكستان و جمعيت يکصدوشصت ميليوني اين كشور از وجود يك حاكم نظامي، بسيار سرخورده و نااميد شدهاند .فضاي كه اكنون در جامعه پاكستان حاكم است به نوعي انتظار براي تغيير رژيم و احياي دمكراسي است. تصوير اردو هم در پاكستان به شدت مخدوش شده و روحيه نظاميان هم دچار آسيب شدهاست. بنابراين با توجه به اين توصيفها شرايط پاكستان بسيار بحراني است و حكومت آن را ميتوان يك حكومت تحميلي ناميد.
از سوي ديگر آنچه انتصاب جنرال كياني را به اين سمت ممكن كرده اين است كه اين گزينه در واقع منافع مشرف، بوتو و آمريكا را يك جا تأمين ميكند. انتصاب كياني درواقع علاوه بر اينكه بهدليل سابقه طولاني كار او صورت گرفته، دلايل ديگري هم دارد كه مهمترين آن نظر مثبت آمريكا نسبت به او بهعنوان يكي از مهرههاي برنامه جامع حفظ مشرف در قدرت است .آمريكا ميخواهد كه مشرف با چهرهاي غيرنظامي و با بيرون آوردن لباس نظامي به كار خود ادامه دهد. در اين صورت او بايد قدرت را در اردو به كسي بسپارد كه بيشترين اعتماد را به وي دارد. جنرال كياني هم مورد اعتماد مشرف است و هم مورد اطمينان آمريكا. تا اينجا تنها تصور ميشد كه كياني مورد حمايت و اطمينان مشرف و آمريكاست اما بينظير بوتو هم در بيانيهاي از انتصاب كياني حمايت كرد.
اخبار رسيده از منابع مطلع در پاكستان حتي حاكي از آن است كه بوتو در مذاكرات خود با جنرال مشرف بر انتصاب كياني به پست اداره اردو بهعنوان يكي از شرطهايش در تحقق اين معامله تأكيد كرده است. بوتو تأكيد كرده كه مسوول نظامي بايد فرد مورد تأييد او باشد. مشخصات زندگينامه جنرال كياني نشان ميدهد كه او در دهه 1980 و در دوره اول نخست وزيري بوتو، معاون سوق واداره اردو بودهاست .جنرال كياني همچنين از سوي مشرف در مذاكرات براي رسيدن به توافق با بوتو در دبي حضور داشته است.
بنابراين او از مهرههاي مهم در تعامل مشرف با بوتو به شمار ميآيد . در هشت سال گذشته مشرف از نظر عموم مردم پاكستان نوعي دنبالهروي آمريكا تصوير شده است. فضاي غالب در ميان رسانهها و افكار عمومي پاكستان نوعي فضاي ضد آمريكايي است. اين مقاومت و مخالفت در برابر آمريكا رفته رفته به رژيم دست نشانده آن در اسلامآباد منتقل شد. بنابراين يكي از دلايل عمده مخالفت مردم پاكستان با دولت مشرف، نزديكي آن به آمريكاست. با درنظرداشت به اينكه كياني هم در محفل نيروهاي بوتو و هم از نيروهاي مشرف است و از سوي ديگر حمايت آمريكا را هم با خود دارد، به راحتي نميتوان لقب و عنوان آمريكايي را از خود دور كند .نشريه آمريكايي نيوزويك در گزارشي از پاكستان نوشت جنرال كياني فرمانده اردوي پاكستان است.
او به خاطر عنوان تصدي اش بارها به آمريكا سفر كرده و با مقامات پنتاگون و سيا ديدارهاي متعددي داشته است .در اين ديدارها او تماسهاي نزديك و شخصي با مقامات آمريكايي داشته كه اين تماسها در نزديك شدنش به آمريكا بسيار مؤثر بودهاست. اما همين نزديكي براي او در داخل پاكستان و در ميان افكار عمومي دردسر ساز خواهد شد و حتي ممكن است او را همچون يك پرويز مشرف ديگر به شخصيتي منفور در ميان مردم پاكستان تبديل كند .انتصاب كياني بهعنوان مسوول نظامي با سه پرسش جدي همراه است:
اول اينكه آيا او توانايي بازسازي اردوي پاكستان و تبديل كردن آن به يك نيروي حرفهاي را دارد؟
دوم اينكه آيا او ميتواند بدون اينكه وارد بازيهاي سياسي و بحران هميشگي درگيري اردوو سياست در پاكستان شود به كار خود ادامه دهد؟
نكته سوم اين است كه آيا جنرال كياني بهعنوان گزينه مورد حمايت آمريكا ميتواند هم انتظارات واشنگتن را در زمينه جنگ جهاني با تروريسم برآورده كند؟
همانطور كه گفته شد، انتخاب جنرال كياني يك انتخاب كاملا سياسي است . بنابراين او نميتواند از پيامدهاي سياسي اين انتخاب و بحران روزهاي آينده اين كشور به دور بماند. اما بايد ديد كه او چطور با اين بحران روبهرو خواهد شد . حضور جنرال مشرف با لباس غيرنظامي در راس قدرت در پاكستان مشكلات او را حل نخواهد كرد. او حتي بعد از به دوش كشيدن عنوان رئيسجمهوري غيرنظامي باز هم با مخالفان جدي روبهروست و در اين رويارويي به كمك جنرال كياني براي حفظ حاكميت نياز دارد .
جنرال پرویز مشرف در اگست 1943 در یک خانواده متوسط متولد شد و در سال 1961 وارد اکادمی نظامی پاکستان شد .وي درسال 1998 به رياست اردو ي پاکستان رسید و يكسال پس از آن در كوتايي بدون خونريزي قدرت را در دست گرفت .مشرف در سال 2001 خود را رئيسجمهور پاكستان خواند و در همهپرسي سال 2002 براي تمديد رياستجمهوري پيروز شد .وي پس از رويدادهاي 11 سپتامبر 2001 به عنوان متحد كليدي بوش در نبرد با تروريسم شناخته شد .تلاش مشرف برای خلع قدرت از افتخار چودری رئيس محاکم عالي در ماه مارچ 2007 موجب ایجاد یک بحران سیاسی شد و دامنه اين بحران به بازگشت يكجانبه و دستگيري نوازشريف منجر شد كه طي آن نواز شريف به عربستان بازگردانده شد.
كودتا در پاكستان روشي نو براي براندازي حكومت حاكم به شمار نميرود.
كودتا در اين كشور آسيايي سابقهاي ديرينه دارد اما در بررسي علل وقوع چهارمين كودتاي پاكستان در تاريخ 12 اكتبر 1999 به دست پرويز مشرف ميتوان به اوضاع وخيم اقتصادي، انحصار طلبي قدرت و بيكفايتي و فساد دولت حاكم و نارضايتي مردم از آن اشاره كرد؛ چرا كه اين كودتا بدون هيچ خونريزي و مشكلي و تنها ظرف چند ساعت به وقوع پيوست. چهار ماه پس از خوشحالي نواز شريف از دستاوردي كه توانسته بود با كمك اردويش در كشمير بدست آورد و تبريك به جنرال پرويز مشرف، رييس اردو براي اين اقدام، نخست وزير وقت پاكستان توسط كسي كه فكرش را نمي كرد يعني مشرف از قدرت بركنار شد. اما بدون شك اين چهارمين كودتاي نظامي پاكستان تنها بر سر بحران كشمير نبود. ريشههاي اين كودتا به دو سال قبل زماني كه شريف سعي كرد تا قدرت را در پاكستان تنها به خودش منحصر كند، برميگردد.
شريف در فوريه سال 1997 با اكثريت آراء به قدرت رسيد. چند ماه پس از به قدرت رسيدنش وي تلاش كرد كه قانون اساسي را به منظور جلوگيري از اختيارات رييسجمهور در انحلال دولت منتخب و همچنين محدود كردن وظايف رييس ديوان عالي پاكستان اصلاح كند . بركناري ريس محاکم عالي پاكستان پس از آن صورت گرفت كه اين مرجع قانوني تلاش كرد اتهاماتي را عليه نخست وزير كه نتوانسته بود در خصوص اتهامات فسادش پاسخي معقول ارائه كند، مطرح كند .رييس اردوي آن زمان جنرال جهانگير كرامت نيز نقش بيشتر اردو را در سياست خواستار شد كه اين درخواست به بركنارياش از سوي نخست وزير قدرت طلب منجر شد .
تحليلگران منطقهيي ميگويند، شريف، مشرف را نه به خاطر دركش از اردو بلكه به خاطر اينكه گمان ميكرد وي توانايي ايجاد يك پايگاه قدرت در پاكستان را ندارد، برگزيد؛ چرا كه مشرف به هيچ طبقهي حاكمي در اردوي پاكستان وابسته نبود . اما محبوبيت دولت شريف در بحبوحهي وضعيت نابسامان اقتصادي پاكستان، قرضههاي خارجي اين كشور كه از 32 ميليارد دالر هم گذشته بود و همچنين بحرانهاي ناشي از عدم نظم و قانون در پاكستان به شدت كاهش يافته بود.
شخصيتهاي مخالف پاكستان معتقد بودند چهره نامحبوب نخست وزير اين بحرانها را به وجود آورده اما كودتاي مشرف كه به بركناري شريف از قدرت منجر شد به بحران كشمير برميگردد، جايي كه ارتش پاكستان پيروزي قابل توجهي را بر هند بدست آورد اما شريف چند روز پس از كنترول كشمير مجبور شد تحت فشارهاي واشنگتن از موضعش بازگردد و دستور عقب نشيني كامل از منطقهي كشمير را صادر كند.
رهبران هند اين واقعه را به عنوان يك پيروزي جشن گرفتند و تعدادي از حاميان شريف جنرالهاي عالي رتبهي پاكستان را به اقدامي بيپروايانه متهم كردند . اما مشرف در گفتوگوي افشا كرد، تمام سياستمداران در آغاز اين حمله در خارج بودهاند و وي تقصيري ندارد . جنرال شيرن مازاري، كارشناس دفاعي پاكستان اظهار داشت: اردو عقبنشيني را يك تحقير تلقي كرد . وي افزود: بسياري از افراد در اردو از اين واقعه ناراحت بودند و اين احساس در ميان نظاميان وجود داشت كه آيا اين تصميم، تصميم درستي است؟ شايد اگر شريف به واشنگتن نميرفت اين اتفاق رخ نميداد .شريف پس از اين واقعه با تنش فزايندهاي در حزبش روبروشد و منتقداني نظير جنرال حميد گل گفتند تلاشهاي وي براي انحصار طلبي قدرت و بركناري مشرف تلاشي براي انجام كودتا عليه اردو بود . وي افزود: احتمال وقوع يك جنگ داخلي بسيار محتمل بود.
مدير روزنامهي نيوز پاكستان نيز نوشت: اردوبه نفع مردم كار ميكرد و به همين دليل مورد حمايت مردم بود. اما در حالي كه شريف سعي كرد مشرف را از قدرت بركنار كند به دليل بيكفايتي دولت شريف جنرالهاي اردو به ياري مشرف شتافته و با كمك وي و رهبري يك كودتا، دولت شريف را بركنار كردند . تنش ميان دولت نواز شريف و اردو پاكستان تقريبا سير صعودي داشت.
بيل كلينتون، رييسجمهور وقت آمريكا به نواز شريف، نخست وزير پاكستان فشار آورده بود تا نيروهاي پاكستان را از كشمير تحت كنترول هند خارج كند. اين امر يكي از دلايل اصلي مخالفت شريف با اردو بود . شريف در 12 اكتبر سال 1999 تلاش كرد تا جنرال پرويز مشرف، رييس اردو را از سمتش بر كنار كند و جنرال خواجه ضياءالدين، مدير خدمات اطلاعات جاسوسي پاكستان را به جاي وي فرمانده اردو كند. مشرف كه در اين زمان در خارج از كشور به سر ميبرد با يك هواپيماي تجاري به پاكستان بازگشت. جنرالهاي عالي رتبه اردو با بر كناري مشرف مخالفت كردند . شريف دستور داد تا فرودگاه كراچي به منظور جلوگيري از فرود هواپيماي مشرف بسته شود. اين جنرالها با انجام كودتايي دولت شريف را بر كنار كرده و كنترول فرودگاه را به دست گرفتند. هواپيما زمان اندكي براي سوختگيري داشت و جنرال مشرف در همين زمان كوتاه كنترول دولت را به دست گرفت. مشرف، شريف و وزراي كابينهاش را دستگير كرد و وي را به تبعيد به عربستان فرستاد . اما عوامل و حوادثي كه منجر به كودتاي مشرف و جنرالهايش و براندازي دولت شريف شد، به شرح زير است : پاييز سال 1998، اطلاعات جاسوسي آمريكا از ائتلاف ناميمون پاكستان مطلع شد.
اطلاعات جاسوسي آمريكا ارتباط ميان خدمات اطلاعاتي پاكستان، طالبان و القاعده را به اثبات رساند و مشخص شد كه خدمات اطلاعاتي پاكستان (ISI) هشت پايگاه در افغانستان دارد كه از افسران بازنشسته يا فعال اين نهاد هستند . سيا متوجه شد كه افسران ISI مرتبا با اسامه بن لادن، رهبر القاعده و مشاوران وي براي هماهنگسازي دسترسي به اردوگاههاي آموزشي القاعده در افغانستان ديدار ميكنند.
ISIاز بن لادن حمايت مالي و لوژستيكي ميكرد اما آنها هيچ مدركي دال بر مشاركت مستقيم ISI در حملات خارجي القاعده نيافتند . يك مقام آمريكايي از گزارش سيا متوجه شد كه ائتلاف ناميموني وجود دارد كه تنها از تروريسم حمايت ميكند و ميتواند تهديدي عليه آمريكا باشد و حتي جنگ هستهيي را در كشمير به راه اندازد .
در دوم دسامبر سال 1998 شريف به واشنگتن رفت تا با كلينتون و ديگر مقامات عالي رتبه دولت وي ديدار كند . مسالهي مورد توجه كلينتون برنامه هستهيي پاكستان بود دومين مساله اقتصاد پاكستان بود و سومين موضوع تروريسم و حمايت پاكستان از بن لادن بود .
شريف به كلينتون پيشنهاد داد تا سيا يك تيم كماندو از ماموران سري پاكستان را براي دستگيري بن لادن آموزش دهد . در چهارم ژوئيه سال 1999، كلينتون در جريان بحرانهاي منطقهيي تهديد كرد، حمايت پاكستان را از بن لادن به صورت علني افشا ميكند. اردوي پاكستان در اوائل ماه مه سال 1999 به رياست جنرال مشرف منطقهي استراتژيك كارگيل را در كشمير تحت كنترول هند اشغال كرد و اين امر بحران جدي را ميان هند و پاكستان به وجود آورد . شريف مجددا در چهارم جنوري به آمريكا رفت تا با كلينتون ديدار كند اما به دليل وعدههاي انجام نشده از سوي شريف، كلينتون با عصبانيت با وي برخورد كرد و تهديد كرد بيانيهاي را منتشر ميكند و در آن توجه سراسر جهان را به حمايت پاكستان از تروريستها جلب ميكند . شريف بازگشت و فورا نيروهايش را از كارگيل خارج كرد و به اين بحران پايان داد. اما به موجب آن وي محبوبيتش را در پاكستان از دست داد. چند ماه بعد از اين واقعه شريف به واسطهي كودتاي مشرف سقوط كرد .
بنا به اظهارات مقامات سابق و كنونى دولت آمريكا طى شش سال گذشته واشنگتن به منظور كمك به جنرال پرويز مشرف جهت امنيت تسليحات هسته اى پاكستان حدودا مبلغ ۱۰۰ ميليون دالر صرف برنامه هايى فوق محرمانه در اين زمينه كرده است. روزنامه نيويارك تايمز نوشت: اما در حالى كه ابهاماتى فراروى آينده رهبرى كشور پاكستان قرار گرفته است، مشاجرات درخصوص كافى بودن اقدامات آمريكا در زمينه مصون نگه داشتن كلاهك هاى راکتي و لابراتوارهاى هسته اى و نظامى نيز اوج گرفته و در اين ميان برخى اين بحث را مطرح كرده اند كه آيا اساسا بى ميلى مقامات دولت پاكستانى در افشاى جزئيات مهم انبارهاى تسليحاتى اين كشور باعث تضعيف ثمربخشى بازدهى كمك هاى امنيتى مداوم واشنگتن شده است يا خير. اين كمك هاى امنيتى در قالب بودجه هاى سرى فدرال به منظور تعليم نيروهاى اردو پاكستان در ايالات متحده و نيز احداث يك پايگاه آموزشى امنيت هسته اى در پاكستان هزينه شده است و به گفته مقامات آمريكا به رغم هزينه هاى مذکور اين پايگاه كه قرار بود امسال به بهره بردارى برسد هنوز از نظر ساخت تكميل نشده است.
اين گزارش مى افزايد: انبوهى از امكانات و تجهيزات از هلى كوپترهاى جنگنده و دوربين هاى ديد در شب گرفته تا برخى تجهيزات تجسس مواد هسته اى جهت كمك به امنيت كلاهك ها، مواد و لابراتوارهاى هسته اى پاكستان به اين كشور ارسال شده است. در اين ميان اگرچه مقامات آمريكا اظهار داشته اند كه انبارهاى تسليحات هسته اى پاكستان در حال حاضر به لحاظ امنيتى در شرايط خوبى به سر مى برند و تدابير امنيتى دولت پاكستان نيز افزايش يافته اما دولت پرويز مشرف در بسيارى موارد نسبت به اعلام دقيق ماهيت تجهيزات هسته اى و جاى استفاده از اين تسليحات از خود اكراه نشان داده است و دليل اين امر آن است كه پاكستانى ها نمى خواهند مكان انباشت تسليحات هسته اى و يا ميزان و نوع سوخت بمب هايى كه اين كشور توليد مى كنند را افشاء كنند. روزنامه نيويارك تايمز آورده است: برنامه آمريكا در حمايت از پاكستان جهت حصول اطمينان از امنيت انبارهاى تسليحات هسته اى اين كشور پس از وقوع حملات 11 سپتامبر 2001و درست زمانى تهيه و تنظيم شد كه دولت جورج بوش مباحثات در خصوص به اشتراك گذاشتن يكى از مهمترين تکنالوژي خود در زمينه امنيت هسته اى با نام سيستم PALS را آغاز كرد.
هدف اين سيستم آن است كه با استفاده از يكتعداد كدها و رمزهاى مخصوص از انفجار تسليحات هسته اى جلوگيرى مى شود. در پايان به رغم كمك هاى دولت فرانسه و روسيه دولت آمريكا تصميم گرفت كه پاكستان را در اين سيستم امنيتى سهيم نكند. علاوه بر اين مقامات پاكستان اساسا نگران بودند كه در نظر گرفتن چنين تکنالوژي در مورد تسليحات هسته اى كشورشان عرصه را براى واشنگتن به گونه اى فراهم سازد كه اين كشور بتواند تسليحات پاكستان را عليه خودشان بكار گيرد. در حالى كه بسيارى از كارشناسان و تحليلگران هسته اى در دولت آمريكا معتقد بودند به دليل اينكه خطر قرار گرفتن انبارهاى تسليحات هسته اى پاكستان در دستان تروريست ها بيش از هر كشور ديگرى است، پس بايد سيستم PALS را به اسلام آباد پيشنهاد كرد. از سوى ديگر برخى مقامات واشنگتن بيم آن داشتند كه به اشتراك گذاشتن اين تکنالوژي موجب آگاهى و دانش بيش از حد مقامات پاكستان در خصوص نظام تسليحاتى آمريكا شود.
همين مسائل و نگرانى ها بود كه دولت بيل كلينتون، رئيس جمهور سابق آمريكا را در اوايل دهه نود بر آن داشت تا از شركت دادن چين در اين تکنالوژي منصرف شود. سيستم امنيتى هسته اى PALS وابسته به يك كليد (سوئيچ) در مدارى است كه ورود به آن تنها در صورتى ميسر است كه كاربر كد عددى صحيح را كه به يك تايمر (زمان سنج) براى استقرار و انفجار سلاح متصل است، وارد نمايد. سوئيچ هاى تعبيه شده درست مانند سيستم پردازش ATM در بانك ها در صورت تلاش هاى خطا در وارد كردن كد صحيح از كار مى افتد. در برخى موارد لينك هاى از كار افتاده باعث انفجار كوچك وناقص در كلاهك هسته اى مى شود تا از اين طريق ناكارآمدى سيستم مشخص شود.
روزنامه نيويارك تايمز به دليل مصاحبه هاى متعدد با مقامات آمريكا و كارشناسان هسته اى از جزئيات اين برنامه محرم با خبر است و برخى از اين مقامات ابراز نگرانى كرده اند كه انبارهاى تسليحات هسته اى پاكستان همچنان در معرض خطر كنترول توسط تروريست ها قرار دارد. اين گزارش مى افزايد: اگرچه پاكستان يكى از همپيمانان اصلى آمريكا خارج از پيمان آتلانتيك شمالى (ناتو) قلمداد مى شود اما برنامه امنيتى آمريكا نزد مقامات نظامي پاكستان با اقبال مواجه نشده و برخى از نظاميان ارشد اين كشور معتقدند هدف از اين برنامه ها آن است كه واشنگتن اطلاعاتى را در خصوص ماهيت تسليحات هسته اى پاكستان كسب كرده و در صورت امكان درصدد از بين بردن آنها برآيد.
ازطرف ديگرپاكستان و هند طي نيم قرن تنش مداوم تواناييهاي نظامي خود را در رقابتي دامنهدار بطور فزايندهاي افزايش دادهاند و دو كشور نه تنها در تسليحات متعارف، بلكه در صنايع راکتي نيز پيشرفتهاي قابل ملاحظهاي داشتهاند. توسعه زرادخانههاي راکتي به لحاظ تواناييهاي هستهاي آنها، اهميت و حساسيت فوقالعادهاي يافته است. توجه اردوي پاكستان به تکنالوژي راکتي به دهههاي قبل بازميگردد و آن مربوط به دوراني است كه هند، رقيب منطقهاي پاكستان موفق شد تکنالوژي راکتي خود و همچنين راکت هاي زمين به زمين موسوم به آگني به معناي آتش خودرا توسعه دهد.
افزايش قابليت راکت هاي آگني هند مقامات نظامي پاكستان را به شدت نگران كرد و به اين ترتيب بود كه اين كشور درصدد همكاري با كشورهاي چين و كورياي شمالي كه از تکنالوژي راکتي قابل توجهي برخوردار بودند، برآمد. البته، مقامات دولتي و نظامي پاكستان درهيچ مقطعي نپذيرفتهاند كه توسعه راکتي آنها با كمك خارجي امكانپذير شده است و پاكستانيها همواره بر مستقل بودن تحقيقات دانشمندان تسليحاتي خود تاكيد كردهاند و فناوري راکتي را يكي از دستاوردهاي مهم علمي و فني خود به حساب ميآورند.
اما، چه در گذشته و چه در زمان حاضر، همواره اين ترديد وجود داشته است كه پاكستان بطور مستقل به فناوري پيشرفته راکتي دست نيافته و از كمكهاي فني و علمي چين و يا كورياي شمالي استفاده كرده است. اتهاماتي كه بخصوص از طرف آمريكا متوجه پاكستان بوده است دلالت بر آن دارد كه پاكستان و كورياي شمالي همكاري موثري در اينباره داشتهاند و بتازگي نيز آمريكا خواستار توضيح كورياي شمالي درباره همكاريهاي راکتي با اسلامآباد شده است.
آمريكاييها، پاكستان را متهم كردهاند كه به ازاي دريافت تکنالوژي راکتي از كورياي شمالي، به اين كشور در زمينه دستيابي به توليد سلاح هستهاي ياري رساندهاند.
واقعيت اين است كه پاكستان موفق شده است نسلهاي جديدتر و پيشرفتهتر راکت هاي زمين به زمين با بردهاي كوتاه و متوسط خود را آزمايش كند و مهمتر اين كه در هر حال، توسعه راکتي پاكستان در رقابت آشكار با هند صورت گرفته است. هرگاه به اين واقعيت توجه داشته باشيم كه پاكستان در سطح سلاحهاي متعارف، توان رقابت جدي با هند را ندارد و روي همين اصل، بر سلاحهاي غيرمتعارف به عنوان قويترين تضمين امنيت ملي خود تاكيد دارد و راکت هاي آزمايش شده نيز توان حمل كلاهك هستهاي را دارند، آنگاه راحتتر ميتوان شدت تمايل پاكستان به توسعه راکتي اش را درك كرد. پاكستان اميدوار است كه تنها از اين طريق و با نمايش قابليت بازدارندگي -اش بتواند به قدرت نظامي برتر هند پاسخ دهد.
در پاكستان اين اعتقاد وجود دارد كه توازن قدرت نظامي با ورود عامل اسراييل در حمايت تسليحاتي از هند به نحو خطرناكي در حال برهم خوردن به سود هند و به زيان پاكستان است. بنابراين، دلايل زيادي وجود دارد كه پاكستان را قانع ميكند توان راکتي خود را افزايش دهد و برد راکت هاي خود را به گونهاي افزايش دهد كه هند احساس كند هيچ نقطهاي از اين كشور از تيررس راکت هاي كوتاهبرد، ميانبرد و دوربرد پاكستان در امان نخواهد بود. همچنين اردوي پاكستان به تقويت بنيه دفاعي خود ميانديشد و بسياري از تحولات داخلي پاكستان و رقابتهايي كه بر سر كسب و حفظ قدرت بين جنرال - هاي اردو و نخبگان سياسي و سران احزاب در اين كشور وجود دارد، در همين رابطه قابل توضيح هستند.
نمايه راکتي پاكستان
- نام راکت : ابدالي برد:
۱۸۰كيلومتر
آزمايش راکت ابدالي درتاريخ ۷مارچ ۱۹۹۷ميلادي انجام شده بود و استعداد تخريب هدف خود را تا ۱۸۰كيلومتر دارد و برد آن ۱۷۵۰ كيلومتر ميباشد. بر روي اين راکت كوتاه برد موتور تك پايه نيروي محركه Propllantنصب شده است.
- نام راکت: غوري
۱طول
:
۱۶متر
اين راکت در ششم اپريل
۱۹۹۸ميلادي
بابرد
۱۳۰۰الي
۱۵۰۰
كيلومتر و وزن
۱۶تن
مورد آزمايش قرار گرفت. غوري
۱با
سوخت مايع كه ۲۰درصد
آن بنزين و
۸۰درصد
آن نفت است كار ميكند و قابليت حمل دو تن كلاهك هستهاي را دارد .
- نام راکت: غوري - ۲
اين راکت در تاريخ ۱۴آوريل ۱۹۹۹ميلاديآزمايش شد وحاوي سوخت مايع است و وزن آن ۱۷۸۰۰كيلوگرم و وزن كلاهك هستهاي آن ميتواند تا ۱/۵تن باشد.
انداخت آن بوسيله دستگاههاي ثابت و سيار پرتاب امكان پذير ميباشد.
- نام راکت: هاتف
۱و
۲يا
غزنوي
يك راکت بالستيك كوتاه برد با سوخت جامد تا
۵۰۰كيلومتر
برد دارد و وزن آن پنج تن است و
۸/۵متر
طول دارد.
- نام راکت: شاهين ۱
راکت شاهين
۱پاكستان
موشك سوخت
SOLID
ميباشد و با سرعت زيادي هدف خود را نشانه ميگيرد و
۹۵۰۰كيلوگرم
وزن دارد، ميتواند تا
۷۵۰كيلومتري
را مورد هدف قرار دهد.
اين راکت زمين به زمين بوده قابليت حمل كلاهك اتمي تا يك تن را دارد .
- نام راکت: شاهين ۲۵۰۰ ۲كيلومتر برد، وزن كلاهك : ۲۵تن طول :۱۷/۵متر قابليت حمل كلاهكهاي متعارف و هستهاي - هاتف ۴از نوع شاهين / ۱ ۷۰۰كيلومتر برد داشته و قادر به حمل كلاهك هستهاي است.
- هاتف
۵يا
غوري /
۱۵۰۰كيلومتر
برد / وزن
۱۶تن
ميان برد بالستيك / حمل كلاهكهاي اتمي و متعارف
- هاتف
۶/شاهين/
۲
۲۵۰۰كيلومتر
برد
- هاتف
۷از
نوع بابر
۷۰۰كيلومتر
برد قابليت حمل كلاهك هستهاي
ارزيابي
- توسعه راکتي پاكستان در رقابت و در پاسخ به توسعه موشكي هند مدنظر
مقامات نظامي پاكستان است.
- پاكستان بر اين باور است كه در سطح تسليحات متعارف از توان رقابتي محدودي در مقايسه با هند برخوردار است، بنابراين تنها راهحل حفظ توازن طرح قدرت نظامي، توجه ويژه به بازدارندگي هستهاي و راکتي با قابليت حمل كلاهكهاي هستهاي است.
- نزديكي هند و آمريكا درپاكستان باعث نگرانيهاي جدي شده است و اين موضوع انگيزهاي براي گسترش توان راکتي اين كشور شده است.