پنجشنبه، ۱۰ جنوری ۲۰۰۸
مروری بر
تنشهای پيچيده و ناگفتۀ
افغانستان و پاکستان
)زيميرو(
ترور بینظير بوتو
امواج بي ثباتي اي که در خاورميانه پس از حملات 11 سپتامبر از « جنگ عليه تروريسم جهاني » پديد آمدند ، کشورهاي هرچه بيشتري رادچاربي ثباتي وهرج ومرج فروبرد. آخرين آنها پاکستان است. نزديک به پنج سال پس از فتح بغداد، منظره ژئو پلتيکي منطقه تاسف بار است. بر بن بست نظامي سلسله اي از ويراني هاي ديپلماتيک نيز افزوده شده است. بدون آنکه، بر خلاف آنچه هدف واشنگتن بود، خطر تروریسم کم شده باشد. هيچ کدام از درگيري هاي اسرائيل و فلسطين، لبنان و سومالي حل نشده اند. در عراق، علي رغم حضور 165هزار نظامي آمريکائي، افق همچنان نا روشن باقي مانده است. زندگي روزمره براي مردم به يک جهنم تبديل شده است. حملات مرگبار هم چنان ادامه دارند. اضافه براين، در مرزهاي کردستان عراق و ترکيه يک تشنج جديد پديد آمده ودو متحد ايالات متحده مي توانند رودروي يکديگر قرار گيرند.
تناقض ديگرآنکه، مداخلات آمريکا باعث شد که ايران ( بدترين دشمن آمريکا) از شر دو رقيب خود يعني رژيم بعث در عراق و طالبان در افغانستان خلاص شود. کم پيش آمده که يک حريف تا به اين اندازه به دشمن اش خدمت کرده باشد. اين وضعيت به ايران اجازه داد تا فعاليت هايش را حول برنامه اتمي متمرکز سازد. امري که ترس و وحشت عظيمي را برانگيخته است. آمريکا و اسرائيل اينک از تهديد بمباران تاسيسات اتمي ايران دم مي زنند. اين خود به هرج و مرج فعلي در منطقه افزوده است و باعث بالاتر رفتن قيمت نفت مي شود که براي بسياري از اقتصادهاي جهان غير قابل تحمل است.
در افغانستان، نيروهاي ناتو در موضع دفاعي قرار دارند. ايالات متحده که در آنجا بيش از 15هزار نفر نيرو دارد از متحدينش و از جمله از فرانسه خواسته تا نيروهاي بيشتري را به محل ارسال دارند. چرا که طالبان دوباره ابتکار عمل را به دست گرفته اند، عمليات انتحاري افزايش يافته و کشت خشخاش و صادرات ترياک سرسام آور گشته است. باز سازي کشور کند شده و نهادهاي «دمکراتيک» تضعيف گشته اند. ولايات و مناطق که در تسلط « جنگ سالاران » اند هرچه بيشتر از دولت مرکزي در کابل دور مي شوند. يک ديپلمات غربي در محل مي گويد: اگر ما خود را کنار بکشيم، حامد کرزي ده روز هم دوام نمي آورد. در چنين اوضاع بي ثباتي از لحاظ ژئوپلتيک است که در پاکستان يکي از نزديک ترين متحدين جورج دبليو بوش متزلزل شده است.
اعلام حکومت نظامي در اسلام آباد در 3 نوامبر گذشته از سوي جنرال پرويز مشرف در واقع چيزي نيست جز اعتراف به ضعف از سوي وي. امري که زنگ هاي خطردر واشنگتن را به صدا در آورده است. مشرف عامل کودتاي سال 1999 آنچنانکه که خود نقل ميکند از ترس آنکه کشورش مورد تهديد يک حمله وسيع اتمي قرار گيرد در آخر سال 2001 با عجله توسط ايالات متحده به همراهی در جنگ برعليه رژيم طالبان و پايگاه هاي القاعده در افغانستان کشیده شد. دولت بوش نيز چشم خود را بر روي تناقض اتحاد با يک ديکتاتور براي « برپائي دمکراسي » در افغانستان بست. حاصل اين اتحاد براي مشرف نوعي پذيرش و احترام بين المللي بود و هم چنين 11 ميليارد دالر براي تجهيز بهتر اردو و نيروهاي سرکوبگرش.
پاکستان با 167 ميليون نفر جمعيت تنها کشور مسلمان داراي بمب اتمي است که در ضمن مي تواند توسط ذاکتهاي دوربرد آنرا تا 2500 کيلومتر آنسوي مرزهايش پرتاب کند. اين ها به پاکستان اهمیتی استراتژيک بويژه از آن جهت مي دهند که اين کشور در داخل « کانون تشنج » جهاني و درهمسايگي بحران هاي افغانستان ، ايران و خاورميانه قرار دارد.
وحشت بزرگ واشنگتن و ديگر کشورهاي غربي از آن است که اسلامگرايان پاکستان که متحد طالبان اند بتوانند روزي کنترول مناطق را در دست گرفته و به بمب اتمي دسترسي يابند. مشرف که مورد نفرت قوه قضائيه است، مهم ترين رسانه ها را تحت تسلط گرفته و به دو جريان اصلي مخالف يعني حزب نواز شريف و بوتو يورش برده است. نداشتن پايگاه مردمي علي رغم ظاهر، اوضاع وي را به حلقه ضعيف سيستم سياسي تبديل کرده است. از اينرو هدف ديپلماتيک آمريکائي ها اين است که اورا در کوتاه و يا میان مدت با کس ديگري جايگزين کنند. البته نه با بوتو و نه با شريف که هر دو در بهترين حالت فقط در خدمت حفظ ظاهر « دمکراتيک» تغييرات هستند. بلکه با يک مرد قدرتمند ديگر و احتمالا با جنرال کياني که افسار او از مدتها پيش در دست آمريکائي هاست.
پرويز مشرف وضعيت فوق العاده اعلام کرده و قانون اساسی را یه حالت تعليق درآورده است. اين گام همراه با برکناری کامل قضات محاکم ساکت کردن رسانه ها و بازداشت صدها فعال احزاب سياسی، حقوقدانان و ديگرانی که مخالف وضعيت فوق العاده هستند، تقريباً به حکومت نظامی انجاميده است. مشرف اين گام اقتدارگرايانه را با اين درک برداشته است که محاکم عالی انتخاب او به رياست جمهوری را غيرقانونی اعلام خواهد کرد. جنرال مشرف، بعنوان فرمانده کل قوا با صدور فرمان قانون اساسی موقت که ابزاری است که در گذشته برای اعلام حکومت نظامی مورد استفاده قرار گرفته است، در مقابل تصميم محاکم عالی گامی پيشگيرانه برداشت.
مشرف با زير پاگذاشتن تضمين های قبلی خود، مانع احيای کامل دموکراسی در پاکستان شده است. مشرف در دورۀ اخير خود را در محاصره ديده و حمايت از او بسرعت کاهش يافته است. مشرف از طريق پارلمان فدرال و مجالس ايالتی که دوره آنها تقريباً تمام شده بود خود را انتخاب کرد. قرار بود انتخابات جديد در جنوري2008 برگزار شود. اعتبار مشرف در ميان مردم پاکستان در پايين ترين سطح خود است، زيرا عموماً او دست نشانده ايالات متحده محسوب می شود.
«حاكم پاكستان، شريك نزديك و ضامنى براى ثبات در مبارزه با ترور». اينها صفاتى هستند كه رئيس جمهور آمريكا آن را به دوست خود مشرف نسبت مى داد، اما مرگ بى نظير بوتو ثابت كرد كه همه اين ها اشتباه بوده است. اين تصور و پيمان «بوش - مشرف» در هم شكست و اكنون آمريكا به استراتژى جديدى در اين مورد احتياج دارد. پرويز مشرف رئيس جمهور پاكستان، در سالهاى گذشته حملات انتحارى زيادى را از سوى افراطيون تجربه كرده است. حال با اين عمليات انتحارى كه منجر به كشته شدن بى نظير بوتو نخست وزير سابق شد، اين سؤال پيش مى آيد كه ابعاد اين بحران تا چه اندازه وسعت دارد؟ اردو چه كارى انجام مى دهد؟ و آمريكا چه اقدامى خواهد كرد؟ هرگونه اقدام انتحارى عليه بى نظير بوتو به مشرف از لحاظ سياسى ضربه وارد مى كند؛ اول به دليل شايعاتى مبنى بر آن كه وى در اين اقدام دست داشته است و قبل از هر دليل ديگرى تبعات اين بحران جديد، مطمئنا بر روابط دولت جورج بوش با مشرف تأثيرگذار خواهد بود، چرا كه اين مناسبات براى ديكتاتور پاكستان به معناى حيات سياسى وى است.
رئيس جمهور آمريكا اين اقدام را حمله اى از سوى افراطيون و به عنوان مرحله جديدى در راه مبارزه با ترور درجه بندى كرده است و بعد از اين اقدام اولين مكالمه تلفونى بوش با مشرف صورت گرفت. اين مكالمه تلفونى و همينطور موضع گيرى آمريكا در قبال اين اقدام كه آن را اقدام جديد افراطيون دانسته است را مى توان اين طور توجيه كرد كه بوش همچنان به خط ارتباطى خود با مشرف وفادار مانده است و او را همچنان دوست صميمى خود و به عنوان متحد خود در راه مبارزه با ترور و به عنوان تنها شخصيت رهبر سياسى در پاكستان كه توانايى حفظ اين كشور را در برابر حملات افراطيون داراست، مى داند.
مرگ بوتو براى استراتژى پاكستان - بوش، شايد آخرين عقب گرد تأسف بار به شمار مى رود و مى توان نهايتا اثبات كرد كه دولت بوش با وجود مشرف در پاكستان هيچ ثباتى را نمى تواند تضمين كند. نظم و ترتيبى كه آمريكا براى مشرف و بوتو و با حضور اين دو در پاكستان پيش بينى كرده بود يا شايد هم به اين معنا باشد كه مشرف خواهان حفظ اين نظم و ترتيب نيست، چرا كه او از ابتدا هم با ممانعت و مخالفت با تقسيم قدرت، به گونه اى از ايجاد ثبات در پاكستان جلوگيرى كرد. از ديگر سو شايد اين اقدام انتحارى بهانه اى براى مشرف فراهم آورد تا بار ديگر در پاكستان وضعيت فوق العاده اعلام كرده و به اين ترتيب كنترول و قدرت بيشترى به دست آورد. برخى از مقامات بلندپايه آمريكا نيز طبق موضع گيرى هاى اوليه، بر اين باور هستند كه انتخابات در موعد مقرر برگزار نخواهد شد. حسن عباس از پوهنتون هاروارد گفته است: بسيارى ازپاكستانى ها ضعف سرويس امنيتى مشرف را مسئول اين واقعه مى دانند. آنها عقيده دارند اين ناتوانى ضعف سرويس امنيتى مشرف بود كه امكان اين حمله انتحارى را فراهم كرد.
بوتو به طور كلى ماه هاى گذشته و در قالب ايميل هايش از كمبود حفاظت ها از وى ابراز نارضايتى كرده بود. وى در روز 26 اكتبر در نامه اى به يكى از مشاوران آمريكايى نوشته بود: اگر حمله انتحارى ديگرى پيش آيد، من مشرف را مسئول آن مى دانم. عمليات انتحارى 26 اكتبر هشت روز بعد از اولين سوء قصد به وى بود. در اولين سوء قصد به بوتو در كراچى، 130 تن جان باختند. بوتو در اين نامه اشاره كرده بود كه بارها از مشرف براى حفاظت پوليس بيشتر تقاضا كرده است، اما اين موضوع به طور جدى دنبال نشده است. شوهر بى نظير بوتو نيز مشرف را مسئول مرگ همسرش دانسته است.
دولت آمريكا تاكنون ارتباطات كمى را با كانديداهايى داشته است كه به عنوان آلترناتيف هايى براى مشرف مطرح مى شوند. كاخ سفيد قبل از هر كس ديگرى براى پيشبرد استراتژى خود به مشرف اميد بسته است. كمك هاى واشنگتن نيز كه بالغ بر 11 ميليارد دالر است و در راستاى كمك هاى آمريكا براى تأييد و تشويق تلاشهاى دولت مشرف در مبارزه با القاعده در مرزهاى افغانستان بوده است را مى توان دليل اين مدعا دانست. از اين مبلغ تنها ده درصد صرف پروژه ها و كمك به توسعه پاكستان بوده است، بخش اعظم اين كمك ها مستقيما به اردوي مشرف اختصاص يافته است. آيا اين كمك ها باز هم ادامه خواهد داشت؟ بوش تاكنون براى كنترول مجدد و بررسى كمك هاى مالى به پاكستان خود را محتاط نشان داده است، اما كنگره بر ارتباط اين كمك ها با پيشرفت در زمينه ايجاد دموكراسى ايستادگى و تأكيد مى كند.
در ماه هاى گذشته هم بين وزارت امور خارجه و كاخ سفيد نزاع هايى بر سر اين سؤال پيش آمده است كه تا چه زمان مى توان به آينده اى كه مشرف براى پاكستان رقم خواهد زد اعتماد كرد و اميدوار بود؛ چرا كه آنها بر اين باور هستند كه استراتژى بوش در پاكستان از مدت ها پيش دچار شكاف شده است. اين در حالى است كه بوش و چنى همچنان خيره سرانه به مشرف دل بسته اند و به موضع گيرى شخصى وى در راه مبارزه با تروريسم بسيار اميدوارند. در وزارت دفاع و وزارت خارجه نظرات عليه اين استراتژى همچنان رو به رو شده است. مقتدر خان از مؤسسه بروكينگز در مصاحبه با اشپيگل آن لاين اظهار داشت: حاكم پاكستان نه توانست دموكراسى را بر پاكستان حاكم كند و نه توانست به پيشرفت هاى قابل ملاحظه اى در راه مبارزه با تروريسم دست يابد. بايد به خسارات وارد شده به آمريكا در افغانستان توجه كنيم.
طالبان و القاعده در اين ناحيه قوى تر شده اند. دانيل تواينينگ نيز از مؤسسه جرمن مارشال فوند اظهار كرد: اين كه مشرف اين گونه به حكومت دل بسته است، باعث رشد روز افزون نفرت نسبت به آمريكا مى شود چرا كه وجود حاكمى چون مشرف كه از حمايت آمريكا برخوردار است باعث تقويت بنيادگرايان و سردرگمى كامل اردوي پاكستان خواهد شد. آينده مشرف قبل از هر چيز در گرو اردو است. اين جنرال چندى قبل از سمت تصدى گرى اردو عقب نشينى كرد. ترزا شافر از مؤسسه مطالعات بين المللى استراتژيك اظهار كرد كه سرنوشت پاكستان بعد از وقوع اين حادثه به واكنش اردو بستگى دارد. اينكه آيا مى خواهد اين ناآرامى ها را خفه كند يا اين كه درنگ مى كند. آيا آن ها مشرف را مسئول اين بحران مى دانند؟
بوش مشرف را در «جنگ با ترور» بخدمت گرفت. ايالات متحده از سال 2001 برای جنگ با عناصر طالبان و القاعده ده ميليارد دالر به پاکستان کمک کرده است. اما موازی با اوضاع در افغانستان که شاهد ظهور دوباره نيروهای طالبان است، منطقه مرزی پاکستان (ايالت مرزی شمال-جنوب و وزيرستان) به مراکز فعاليت های افراطی طالبان مبدل شده است. تازه ترين درگيری ها با نيروهای بنيادگرا در ايالت اصوات است. اين درگيری ها نقاط ضعف اردوي پاکستان را علنی کرده است.
از زمان برکناری قاضی القضات محاکم عالی ، طيف کامل احزاب سياسی آپوزيسيون عليه حکومت اقتدارگرايانه مشرف تظاهرات کرده اند. ايالات متحده در پس حرکاتی قرار داشت که می خواست بين مشرف و بن نظير بوتو رهبر حزب مردم پاکستان تفاهم ايجاد کند. اين مذاکرات توانستند به اعتبار بوتو در شرايطی که افکار عمومی عليه رژيم مشرف است لطمه وارد کنند. بمب گذاريهای دهشتناک عليه کاروان استقبال کنندگان از بوتو که منجر به کشته شدن بيش از 130 نفر شد، پرمخاطره بودن وضعيت را برجسته کرد. رياکاری دولت بوش که در شيپور هدف استقرار دموکراسی در سرتاسر جهان می دمد، يکبار ديگر، در اين رويدادها در پاکستان بر ملا شد. در هر کجا که منافع ايالات متحده مطرح باشد، ترديدی در حمايت از ديکتاتور ها بخود راه نمی دهد. صحبت از تحريم فقط برای آن کشورهايی است که به خط نمی شوند. کاندوليزا رايس و بوش نارضايتی خود را از گام های «فرا-قانونی» مشرف ابراز کرده اند.
رايس حتا گفت که «ايالات متحده هرگز تمام شرط بندی های خود را روی مشرف قرار نداده است». خود اين نشان می دهد که ايالات متحده ممکن است مشرف را فداکردنی بداند. اما ايالات متحده گزينه ديگری بغير از ادامه حمايت از جنرال ندارد. هدف کنونی ايالات متحده اين است که مشرف را به يک رييس جمهور «غير-نظامی» مبدل کند و مطمئن شود که انتخابات پارلمانی طبق برنامه برگزار خواهد شد. اما نامعلوم های بسياری در اين شرايط وجود دارد. هم متحد محبوب ايالات متحده و هم «جنگ با ترور» با دشواری های جدی روبرو شده است. راه حل در نوعی «تغيير رژيم» آرايشی از طرف ايالات متحده قرار ندارد. مردم پاکستان بايد بتوانند حرف خود را بزنند. از اينرو، وضعيت فوق العاده بايد خاتمه يابد، حقوق دموکراتيک و آزاديهای مدنی بطور کامل اعاده گرديده و انتخابات آزاد و منصفانه برگزار شود. رييس جمهور بايد تنها از طرف پارلمان و مجالس قانونگذاری ايالتی جديد براساس قانون اساسی انتخاب شود.
برای تمام کشوها و خلق های جنوب آسيا درس مهمی در اين رخداد در پاکستان وجود دارد. با تبديل شدن به ابزاری از استراتژی ژئو-پوليتيک امپرياليسم ايالات متحده نمی توان دموکراسی و حاکميت ملی را تأمين کرد.
بحران سياسي در پاكستان با ترور بينظير بوتو، رهبر حزب مردم وارد مرحلهي تازهاي شده است، مرحلهاي كه گمان نميرود به اين زوديها پايان يابد و خشونت و كشتار همچنان دامنگير اين كشور خواهد بود.
بينظير بوتو در شهر راولپندي در حالي كه از يك سخنراني در جمع حاميانش باز ميگشت، در ميان نيروهاي امنيتي وارد خودرويي شد تا از محل خارج شود اما براي دست تكان براي هوادارانش از دريچه روي سقف موترخارج شد كه در همين زمان عاملي انتحاري با نزديك شدن به موتر به سوي وي آتش گشود و پس از آن خود را منفجر كرد. گزارشهاي اوليه حكايت از آن داشتند كه علت مرگ خانم بوتو گلولههاي شليك شده به سوي وي بودند اما بعدا اعلام شد كه گلولههاي شليك شده به وي نخوردند و بوتو به دليل موج انفجار صورت گرفته و برخورد سرش با بخشهايي از موتركشته شده است.
با انتشار خبر ترور بوتو، وزارت داخله پاكستان اعلام كرد: تشكيلات القاعده مسوول ترور بينظير بوتو است. جواد اقبال، سخنگوي وزارت داخله در يك كنفرانس مطبوعاتي در اسلام آباد اعلام كرد: سازمانهاي اطلاعاتي اين كشور يك تماس تلفوني از تشكيلات القاعده دريافت كردهاند كه طي آن بيتالله محسود، يكي از رهبران القاعده در پاكستان به دليل انجام عمليات ترور و موفقيت آن تبريك گفته است . وي تاكيد كرد: سازمانهاي اطلاعاتي پاكستان معتقدند كه محسود طراح ترور بوتو و هم چنين انفجاري بوده كه ماه اكتبر به هنگام ورود بينظير بوتو و استقبال هوادارانش در پاكستان روي داد و به كشته شدن 139 تن منجر شد . سخنگوي وزارت داخله تاكيد كرد: برخي ديگر از سياستمداران اين كشور نيز تهديد به ترور شدهاند كه در ميان آنها نواز شريف، رهبر حزب مسلم ليگ شاخه نواز و مولانا فضلالرحمان، رهبر مجمع علماي اسلامي پاكستان وجود دارند . اما در همين حال سخنگوي حزب مردم پاكستان كه بوتو رياست آن را بر عهده داشت، اظهارات وزارت داخله را رد كرده و تاكيد كرد: دولت در اين ترور دست داشته و با اين اظهارات ميخواهد بر شكستاش در تامين امنيت كشور سرپوش بگذارد.
بيتالله محسود، يكي از رهبران تندروي تشكيلات القاعده و جزو فهرست مظنونان تروريستي در پاكستان است و يكي از رهبران قبايل وزيرستان جنوبي در مرزهاي پاكستان و افغانستان محسوب ميشود . اين در حالي است كه بيتالله محسود اخبار منتشر شده از سوي وزارت داخله مبني بر دست داشتن در ترور بوتو را رد كرد. طالبان نيز اعلام كرده كه اين گروه مسوول ترور بينظير بوتو نيست . از سوي ديگر وزارت داخله پاكستان اعلام كرد: بر خلاف اخبار منتشر شده بوتو بر اثر فير گلوله كشته نشده بلكه دليل مرگ وي شدت انفجار بوده است. در انفجاري كه به مرگ بوتو منجر شد 20 تن ديگر نيز كشته شدند . وزارت داخله هم چنين اعلام كرد: عامل انتحاري پيش از آنكه خود را منفجر كند اقدام به تيراندازي به سوي بوتو كرده بود اما تير وي به هدف نخورد . وزارت داخله هم چنين اعلام كرد: نخست وزير اسبق اين كشور(بوتو) بارها تهديد به ترور شده بود و اطلاعات و گزارشهاي زيادي از تهديدهاي ترور وي پرده بر ميدارد و بر همين اساس دولت بارها به وي در اين خصوص هشدار داده بود.
اما در همين حال فاروق نايق، يكي از رهبران حزب مردم پاكستان تاكيد كرد: اين اظهارات صحت ندارد و بوتو با دو گلوله كشته شده كه يكي از اين گلولهها به سر او اصابت كرده است . در همين حال نواز شريف، رهبر اصلي مخالفان در پاکستان از مزار بينظير بوتو، رقيب پيشين خود ديدار کرد . شريف گفته است حتي اگر انتخابات، جنوري انجام شود، حزب او اين انتخابات را تحريم خواهد کرد . وي گفته كه قتل بينظير بوتو به اين معني است که انجام مبارزات انتخاباتي ممکن نيست . نواز شريف همچنين گفت تحت رياست جمهوري پرويز مشرف نمي توان انتخاباتي آزاد و عادلانه برگزار کرد . همچنين با ترور بوتو شهرهاي مختلف پاكستان شاهد درگيريها و ناآراميهاي بسياري بوده كه دست كم 31 تن در اين ناآراميها كشته شدهاند . تظاهركنندگان در اعتراض به اين حملهي انتخاري در شهرهاي مختلف پاكستان دست به تظاهرات زدند و دولت مشرف را مسوول اين حملهي انتحاري دانستند . از سوي ديگر به دنبال اين حادثه با بروز تغييراتي در بازار سهام آمريكا و آسيا، قيمت نفت نيز از مرز بشكهاي 97 دالر گذشت.
در پي ترور بوتو، پرويز مشرف در گفتوگويي عاملان اين ترور را ترورسيتها خواند . مشرف در گفتوگويي تلويزيوني ضمن تسليت به ملت پاكستان به خاطر كشته شدن بينظير بوتو عامل اين حمله را تروريسم خواند. وي اظهار كرد: عاملان اين حملهي تروريستي بايد مجازات شوند . رييس جمهور پاكستان اظهار كرد: ما هرگز تا زماني كه ريشهي تروريسم را در كشور نخشكانيم آرام نخواهيم نشست. وي همچنين مردم پاكستان را به آرامش و وحدت فراخواند . مشرف همچنين سه روز عزاي عمومي اعلام كرد . از طرف ديگر سومرو، نخست وزير دولت موقت پاكستان، اعلام كرده است كه عليرغم اين حادثه انتخابات پارلماني در همان تاريخ برگزار خواهد شد . همچنين در پي ترور بينظير بوتو نيروهاي امنيتي در مرزهاي هند در منطقهي پنجاب در همجواري پاكستان به حالت آماده باش درآمدهاند.
مراسم تشييع پيكر بينظير بوتو در ميان تدابير شديد امنيتي پس از برگزاري نماز، در منطقهي لاركانا برگزار شد . پيكر بينظير بوتو، رهبر حزب مردم پاكستان درحالي در ميان اندوه و غم صدها هزارتن از طرفدارانش تشييع شد كه درگيريها و تنشها در سراسر اين كشور درپي اعلام ترور وي، ادامه دارد . تابوت چوبي حامل پيكر بوتو كه در پرچم سبز، سرخ وسياه حزب مردم بوتو پيچيده شده بود بر روي يك آمبولانس سفيد وارد آرامگاه خانوادگياش شد تا در كنار ذوالفقار علي بوتو، پدرش به خاك سپرده شود . در همين حال حدود 4000 تن از حاميان بوتو در شهر پيشاور واقع در شمال غرب پاكستان دست به تظاهرات زدند و صدها تن از آنان براي انتقام از خون وي به دفاتر حزب حامي مشرف حمله كرده و اثاثيهي اين دفاتر را سوزاندند . معترضان با در دست داشتن پرچمهاي حزب مردم فرياد مي زدند: زنده باد بوتو.
خانواده بينظير بوتو مانند خانواده نهرو- گاندي در هند، يکي از مشهورترين خانواده سياسي در جهان به شمار ميرود . پدر بينظير، ذوالفقار علي بوتو، در اوايل دهه 70 ميلادي نخست وزير پاکستان بود و دولت وي يکي از معدود دولتهاي غيرنظامي پاکستان پس از استقلال اين کشور بود . بينظير بوتو در سال 1953 متولد شد و تحصيلات دانشگاهي خود را در دانشگاههاي هاروارد آمريکا و آکسفورد انگلستان انجام داد . وي با وجود اينکه در ابتدا تمايل چنداني به فعاليت سياسي از خود نشان نميداد اما تدريجا به عرصه سياسي پاکستان کشيده شد و بعد دو بار به عنوان نخست وزير اين کشور انتخاب شد، هر چند هر دو بار به اتهام فساد از سوي رييس جمهور برکنار شد . بوتو در زمان اوج محبويبت خود، يعني بعد از نخستين پيروزي انتخاباتياش، يکي از شناخته شده ترين رهبران زن در جهان به حساب ميآمد؛ اما بعد از برکناري از قدرت براي دومين بار، نامش با فساد و بي کفايتي مترادف شد . ذوالفقار علي بوتو که در اوايل دهه 70 ميلادي نخست وزير پاکستان بود در سال 79 اعدام شد.
بينظير اراده قاطع و سرسختي را از پدرش به ارث برده بود که بعد از يک کودتاي نظامي در سال 1977 توسط ضياء الحق دستگير و به اتهام قتل زنداني شد . ذوالفقار علي بوتو دو سال بعد اعدام شد و بي نظير درست قبل از مرگ پدرش زنداني شد و پنج سال را در حبس انفرادي گذراند. دوراني که آنرا بسيار سخت و طاقت فرسا توصيف ميکند . بوتو در مقاطعي که براي مداواي صحي از زندان خارج شد، دفتر حزب مردم پاکستان را در لندن تاسيس کرد و فعاليت سياسي خود عليه ضياءالحق را آغاز کرد . وي در سال 1986 به پاکستان بازگشت و دو سال بعد هنگامي که جنرال ضيا بر اثر انفجار هواپيمايش کشته شد، وي به عنوان اولين نخست وزير منتخب در يک کشور اسلامي به قدرت رسيد . بينظير بوتو و همسرش، آصف علي زرداري، با اتهامات متعددي مبني بر فساد مواجه بودهاند، اما تاکنون هيچ کدام از اين اتهامات در محکمه ثابت نشده است.
به دنبال اين اتهامات، بوتو از کشورش خارج شد و به مدت تقريبا هشت سال در تبعيد خود خواسته در دبي و لندن به فعاليتهاي خود ادامه داد.
با کودتاي پرويز مشرف، در اکتبر سال 1999 و تحولات بعدي آن که حدود دو سال بعد منجر به تبعيد نواز شريف، نخست وزير سابق پاکستان از کشور شد، اين دو نخست وزير سابق به رغم اختلافهايي که با هم داشتند براي مخالفت با حکومت نظامي مشرف همکاريهايي را شروع کردند.
در اوايل سال جاري ميلادي مشرف مذاکرات پنهاني را با بوتو براي آنچه که تقسيم قدرت در برخي از محافل عنوان ميشد انجام داد که نتيجه نهايي اين مذاکرات بازگشت بوتو به کشور در 18 اکتبر سال جاري ميلادي بود . به هنگام ورود بوتو به پاکستان، انفجاري در محلي که از وي استقبال ميشد رخ داد که وي از اين حمله جان سالم بدر برد. هنگام اعلام وضعيت فوق العاده در پاکستان (3 نوامبر 2007) بوتو با اين وضعيت مخالفت کرد و خواهان بازگشت کشور به حالت عادي شد . وي مدتي را در اين زمان در بازداشت خانگي بسر برد اما به فعاليتهاي خود ادامه داد . انفجار راولپندي دومين سوء قصد به وي از زمان ورودش به کشور بود که باعث کشته شدن وي شد . حمله انتحاري به تجمع طرفداران حزب مردم در لياقت باغ راولپندي پاكستان، كه به كشته شدن بينظير بوتو رهبر اين حزب منجر شد، چهره عريان خشونت و افرط گرايي القاعده را بار ديگر به رخ جامعه پاكستان و جامعه بينالملل كشيد. بينظير بوتو رهبر حزب مردم پاكستان، در حمله انتحاري در راولپندي ايالت پنجاب كشته شد. جنرال جاويد اقبال چيمه سخنگوي وزارت داخله پاكستان، اعلام كرده كه بيتالله محسود فرمانده طالبان در وزيرستان شمالي اين كشور، عامل اصلي و برنامهريز ترور بي نظيربوتو بوده است.
البته اعلام اين خبر، از سوي محافل سياسي و رسانهاي داخلي پاكستان و همچنين حزب مردم جدي گرفته نشده است. قبل از ارزيابي موضع رسمي دولت پاكستان درباره دخالت القاعده در حادثه ترور خانم بوتو، به بيتالله محسود ميپردازيم. بدنبال متواري شدن مولانا فضلالله رهبر معنوي طالبان محلي در امام دهيري در منطقه سوات ايالت سرحد پاكستان، همزمان با لغو وضعيت فوقالعاده در پاكستان، نشست مشتركي بين نمايندگان قبايل اين كشور از جمله قبايل ساكن وزيرستان شمالي و جنوبي، خيبر، كرم، باجور، اوركزي، مهمند، بونير، مالاكند، كوهستان، دره آدم خيل و سوات برگزار شد و آنان بيتالله محسود را بهعنوان فرمانده و مولوي عمر را به عنوان سخنگوي اين جنبش تعيين كردند.
اين گروه با نام طالبان، مسووليت حمله به كاروان نظاميان اردوي پاكستان را كه 12كشته و 25زخمي در پي داشت، برعهده گرفت. روزنامه جنگ چاپ پاكستان در اين زمينه نوشت: محسود پس از وقايع منطقه سوات در ايالت سرحد، اقدام به بازسازي تشكيلاتي نموده و جنبشي را به نام طالبان پاكستان تاسيس كرده است. بهنظر ميرسد حوادث سوات و تضعيف مواضع مولانا فضلالله و فرار وي از امام دهيري و نااميدي القاعده از او، باعث تشكيل چنين جنبشي شده باشد. برادران محسود موسوم به بيتالله، عبدالله و ذوالفقار از جمله افرادي هستند كه همزمان با حمله آمريكا به افغانستان، به اين كشور سفر كردند تا در كنار طالبان عليه نيروهاي ائتلاف بجنگند. عبدالله محسود يا نور عالم از قبيله محسوديهاي وزيرستان جنوبي هم مرز با افغانستان است كه در سال 1996ميلادي و چند روز پيش از اشغال كابل توسط طالبان، در انفجار مين زخمي و يك پاي خود را از دست داد. وي در سال 2002ميلادي از سوي نيروهاي آمريكايي بازداشت شد، اما در سال 2004ميلادي به دلايل نامعلوم آزاد و به وزيرستان شمالي بازگشت.
عبدالله محسود پس از حملات آمريكاييها به مناطق باجور"، زومازولا و شوال كه تعدادي كشته و دهها زخمي برجاي گذاشت، تهديد كرد به اقدامات تلافي جويانه دست خواهد زد. عبدالله محسود، در حالي كه در ناحيه ژوب ايالت بلوچستان در آستانه بازداشت از سوي نيروهاي امنيتي پاكستان بود، خود را منفجر كرد. با كشته شدن عبدالله، برادرش بيتالله مسووليت جنگ با دولت و اردوي پاكستان را برعهده گرفت. تا اوايل سال 2005ميلادي، بيتالله محسود در سايه عبدالله برادر خود، به فعاليتهاي مخفي ميپرداخت. بيتالله محسود سي و چند ساله، برخلاف عبدالله برادر خود، بسيار مخفيانه و بيسر و صدا فعاليت ميكند.
وي از عكس گرفتن گريزان است و در بين مردم با چهرهاي پوشيده ظاهر ميشود. پس از گروگان گرفتن بيش از 200نظامي توسط بيتالله محسود دولت پاكستان يكصد نفر از زندانيان طالبان را آزاد كرد. بيتالله محسود در سال 2007ميلادي، عمليات انتحاري زيادي عليه دولت و اردوي پاكستان طراحي كرد و انجام داد و توانست جنگ را به مناطق خارج از وزيرستان جنوبي و شمالي گسترش دهد. بيتالله محسود همزمان با لغو وضعيت فوقالعاده، جنبش طالبان پاكستان را تاسيس كرد. اين جنبش، خواستار توقف عمليات اردوي پاكستان در مناطق قبايلي و خروج فوري آنها از اين مناطق شده است. بيتالله محسود هماكنون كنترول ناحيه مهم وزيرستان جنوبي را در اختيار دارد، ناحيهاي كه آمريكاييها براي مقابله با وي، يك پايگاه بزرگ را در خوست افغانستان كه در مقابل وزيرستان جنوبي قرار دارد، ايجاد كردهاند.
ترور بي نظير بوتو بطور قطع داراي ابعاد پيچيده و سطوح مختلفي است. يكي از ابعاد آن كه بطور رسمي از سوي دولت پاكستان اعلام شده، دخالت القاعده در اين حادثه است.
چند نكته و سناريو در اين ارتباط مطرح است:
سناريوي اول: القاعده در اين حادثه دخالت نداشته است.
سوال: چرا پاكستان اين گروه را متهم اول معرفي كرد؟
پاسخ: - القاعده بهعنوان گروه تروريستي شناخته شده در جهان، بهترين و مناسبترين گزينه براي متوجه كردن اين اتهام است.
- ميتواند براحتي مورد پذيرش جامعه بينالمللي قرار بگيرد. موضوع القاعده از مدتها قبل در دستور كار آمريكا و پاكستان بوده، بنابراين پذيرش آن از سوي جامعه بينالمللي آسان خواهد بود.
- ميتواند به كاهش فشار افكار عمومي پاكستان عليه دولت كمك كند.
- ميتواند اقدامهاي بعدي دولت پاكستان در مناطق قبايلي را توجيه كند.
- ميتواند كمكهاي بيشتر دولت آمريكا به پاكستان را توجيه كند. بتازگي برخي رسانههاي آمريكايي از جمله نيويارك تايمز اعلام كردهاند كه كمكهاي مالي اين كشور در پاكستان صرف منافع شخصي و ... مقامهاي پاكستاني ميشود نه مبارزه با القاعده و افراط گرايي در مناطق قبايلي.
- ميتواند موضع اردوي پاكستان را در آينده سياسي اين كشور را تقويت كند - ميتواند به ضعف مواضع گروههاي اسلامي در پاكستان منجر شود. بحث افراط- گرايي اسلامي، از جمله مباحث قابل توجه در سياست پاكستان است.
سناريوي دوم: القاعده بطور واقعي در اين حادثه دخالت داشته است.
سوال: چرا بينظير بوتو ترور شد؟
پاسخ: - براي اينكه خانم بوتو داراي مشي غربي بود و القاعده محور مخالفت خود را مبارزه با آمريكا به عنوان نماد غرب قرار داده است.
- القاعده، پاكستان را سرزمين دوم خود ميداند. رابرت گيتس اعلام كرده - يك هفته قبل از اين حادثه - كه القاعده توجه خود را بر مناطق قبايلي متمركز كرده است.
- ترور بينظير بوتو، تخريب سياسي مشرف را به همراه خواهد داشت. از هم- اكنون بسياري از گروهها و احزاب مخالف، خواستار كنارهگيري مشرف از مقام خود هستند. مشرف با اعلام مشت آهنين در جنگ عليه القاعده، با اين گروه بطور مستقيم وارد مبارزه نفس گير شد. ترور بوتو با توجه به معاملههاي پنهاني وي با مشرف در زمينه حضور مجدد در ساخت قدرت پاكستان، بطور قطع پاي آمريكا را - بطور علنيتر- به عرصه سياست پاكستان باز ميكرد و حياط خلوت القاعده با ساختار جديد از بين ميرفت.
- ترور بوتو، سيلي غير مستقيم به آمريكا از سوي القاعده در پاكستان محسوب ميشود.
بهعبارت ديگر، شكستهاي مستمر القاعده در پاكستان، با ترور بوتو جبران شد.
در صورتي كه بپذيريم كه مهره آمريكاييها در پاكستان (خانم بوتو) سوخت، بنابراين برنامههاي كوتاهمدت كاخ سفيد در اين كشور خنثي شد. گلوي القاعده در پاكستان (مناطق قبايلي) قرار دارد و حضور آمريكا در اين مناطق - در صورت به قدرت رسيدن بوتو - ميتوانست اين گروه را از نفس بيندازد. البته تصور اينكه آمريكاييها از فرداي ترور خانم بوتو، بدون برنامه و مهره اصلي خود در پاكستان، بدون دست و پا ميشوند، تاحدود زيادي خوشبيانه است. بهنظر ميرسد كه مرده خانم بوتو بهتر از زنده بودن وي، براي آمريكاييها البته در سطح بزرگ و بلند مدت سود و منفعت دارد.
- مدتهااست كه آمريكاييها از طريق رسانههاي خود، نشانهها و سيگنالهايي را به پاكستان ارسال ميكنند كه مايلند در مناطق قبايلي كه هم مرز با افغانستان است و با هدف القاعده، حضور نظامي داشته باشند.
بهانه هم حفظ امنيت تاسيسات هستهاي اين كشور است. مخالفت دولت پاكستان، تاكنون اين اجازه را به واشنگتن نداده تا طرحهاي جدي خود را مطرح كنند. ترور خانم بوتو و طرح اتهام عليه القاعده، ميتواند بهترين بهانه براي حضور مستقيم آمريكاييها در پاكستان باشد.
- نگاه آمريكاييها به نيروهاي متحد خود، همواره تاكتيكي بوده است. كشته شدن خانم بوتو، ممكن است در كوتاه مدت، باعث سر در گمي كاخ سفيد شود، اما نميتواند نوار برنامه آمريكاييها را قطع كند، چرا كه آنها با ديگران مانند دو امدادي، سياستهاي خود را ادامه ميدهند. تماس تلفوني رايس وزير امور خارجه آمريكا با مخدوم امين فهيم عضو ارشد حزب مردم، مويد اين برداشت است.