سه شنبه، ۸ اپریل ۲۰۰۸
قصه يی دردانگيز چور و چپاول کابل در دو حاکميت
بخش (۳)
«د - نيک پي پور» و« وطن خواه »
به كشور بي سوادان سردبير اند
هزاران پياده در بست مدير اند
رئيس و آمر دفتر كه بيني
همه از خويش و قوم های وزير اند.* * * *
به افشارت چراغان كرده ی يار
به قتل عام طوفان كرده ی يار
دل كافر به حال او بسوزد
تو فكر كافرستان كرده ی يار.
فاجعه افشار :درتداوم جنگهای پنجسالۀ گروههای مجاهدین درفاصلۀ سالهای ۱۳۷۱-۱۳۷۵ خورشیدی درکابل یکی ازغم انگیزترین و وحشتناکترین وقایع آن، کشتارجمعی بیگناهــــان درجریان جنگهاست، که کابل وکابلیان درطول قدامت تاریخی اش هیچگاهی اینگونه موردخونریزی، ویرانگری، تجاوز وتحقیر قرار نگرفته است. هرقدرپا به پای جنگهای کابل به پیش برویم، هرقدربه کاروایی سران تنظیمها وفرماندهــــان جنگها درسازماندهی، برنامه ریزی وتداوم جنگهای ذات البینی شماری ازگروههای مجاهدین ازنزدیک آشنا شویم، به همان اندازه سوزش تلخی این واقعیت را درمغزواستخوان خود بیشتراحساس می کنیم که، قربانیان اصلی این جنگها، شهروندان معصوم وبیگناه وطن بوده اند، این مردم بودند که درجنگهای عظمت طلبی گروههای خون آشام جنگ، به وحشیانه ترین شکل قتل عــام گردیده اند.
مصایب هــولناک، کشتاربیگناهـــان درجنگهــای کابل، تجاوز، ترور، تاراج، ویرانگری، گروگانگیری، جنایت هــای مکررهریک داستانی است غم انگیز، لرزاننده واشک آور، مصبتی که شهروندان کـابل منجمله اقلیت مذهبی هنــود طی پنجسال جنگ بدان گرفتارآمده بودند، چیزی بود کسی جزملت صبور افغان، یارای تحملش را نداشت، ساکنان شهرمقاومت وبردباری کم نظیری را درتحمل فجایع جنگ ازخود نشان دادند. متاسفانه تا به حال بنا برسیطرۀ عاملان جنگها وکشتارجمعی درکرسی ها ورده های بلند دولتی درافغانستان وتلاش عوامفریبانه جهت مستورنگهداشتن جنایات جنگی انجام شده، که می خواهند آثار جرم فردای بازرسی را ازمیان بردارند، اسطوره سازی وقهرمان تراشی ومداحی که فرماندهـــان جنگ را تا عرش اعلی میرسانند، عمیقأ مورد بررسی کارشناسانه قرارنگرفته است.
همزمان مبرهــن است که مصایب وفجایع بزرگی که طی آن شهروندان مومن ومعصوم کابل قربانی گردیده اند، یک آیینۀ تمام نمایی جنایت علیه بشریت، نا بخشودنی ترین رویدادهای جانسوز وجانگداز است، که هیچ عبارتی برای وصف تراژیدی آن کافی نیست. فرصت ها جهت تحقیق گستردۀ این وقایع هــولناک هنوزازدست نرفته است. درحال حاضرجنایات ضد بشری انجام شده درجنگهای کابل، ازجمله کشتارهای جمعی، انظاربیشتری را به خود جلب می کند، اعتراض وداد خواهی نسل زخم خورده شدت می گیرد، داغدیدگان، آنهاییکه جگرگوشه ها وعزیزان خود را ازدست داده اندوازگرداب پلیدیهای جنگ جان سالم بدربرده اند، در عقب دروازه های سازمانهای حقوق بشرجهانی، علی الوصف آنکه کسی فریاد توده های جگرسوخته را نمی شنود، جهت داد رسی صف بسته اند. توفیق ارائه فهرست جامعی ازکل کشتارهــای جمعی درجنگهای کابل که به گونۀ پهناور صورت گرفته است.
قتل عــام درافشارکابل مورخ ۲۱ و۲۲ ماه دلوسال ۱۳۷۱ یکی ازغمبارترین ودهشتبارترین کشتاردرتاريخ جنايت بحساب ميايد. . درافشارکشتارانسانهای بیگنــاه وفجایع انجام شده تا سرحد نسل کشی انجامیده است. با دنبال نمودن جریان عملیات محاربوی وتهاجم برافشار می توان به بخشی ازجنایاتی که درآنجا به وقوع پیوسته پی برد، ابعاد قساوت وبی رحمی چنان گسترده است که خواندن ونوشتن هرواقعۀ آن، انسان را به وحشت می اندازد، زنان، مردان، کودکان پیروجوان به بیرحمی کشته شده، آنهاییکه ازفاجعۀ افشارجان به سلامت برده اند، با زخم های عمیق روحی وروانی با دشواری، اکنون به زندگی ادامه میدهـند.
آنچه درجریان تهاجم به افشاراتفاق افتاده بسیارگسترده وپهناورترازخود جنگ وقلمرو آن است، دراینجا سران وفرماندهــان جنگ با استفادۀ ابزاری ازدین ومذهب وبرانگیختن عصبیت های مذهبی وقومی بخاطر حفظ جلال وجبروت شان، دست به قتل عــام زده اند. با خدعه وعوامفریبی تسنن را دربرابر تشیع، پشتون وتاجیک را دربرابر هزاره به انتقام کشی هـــای خونین واداشته اند.
دامنۀ کشتارجمعی، تجاوزبرزنان، چوروچپاول، گروگانگیری، اسارت وعملکردهای وحشیانۀ بسیارفراتر ازشکنجه هـای قرون وسطایی کشیده شده است.
مصیبت جنگ آغازشدۀ عظمت طلبی توسط تنظیمهای مجاهدین، تراژیدی های کم نظیری آفریده بود، هیولای جنگ، مصیبت فقررا با خود آورده بود، دومصیبت جانگدازیکجا با هم هجوم آورده، گلوی شهروندان کابل را که اسیرمیدانهای جنگ گردیده بودند به سختی می فشرد. ناداری، بیکاری، مرض، بی دوایی، بی نانی، بی آبی، بی برقی بیداد میکرد، تمام ساختارهای خدمات اجتماعی، صحی، ترانسپورتی، فرهنگی، کلتوری فلج گردیده بود. درتداوم جنگهای مجاهدین قسمت های ازشهر زیرآواره های خاک وخاکسترمدفون گردیده، خانه ها وملکیت های شخصی ودولتی ویران گردیده، دارایی های شخصی وملی به وسیلۀ جناح های جنگ غارت وچپاول گردیده بود.
استبداد، زورگویی، زورگیری، تجاوزبه حریم خانواده ها، گروگانگیری، ترور، بدبینی های قومی ومذهبی به فرهنگ حاکم جنگسازی مبدل شده بود. انزجارودرجۀ نفرت مردم علیه جنگ وجنگسالاران شدت یافته، مردم به چشم وسرمی دیدندکه درجریان جنگهای میان گروهی تنظیم های مجاهدین انسانهای بیگناه کشته وترور می شوند، شهرکابل با تمام داشته های تاریخی، فرهنگی واقتصادی آن درنابودی وویرانی قطعی قرار گرفته است.
بنيادگرايان جنگ سالار طي سالهاي نخستين زمامداري خويش جنگ را تاسطح کوچه هاى کابل، درجمال مينه و چنداول ومنطقه افشارو ديگر نقاط شهر گسترش دادند، و در اين فاجعه بيش از چهار هزار انسان بى گناه ( ازمليت مصيبت ديده هزاره ) را درکابل بوسيله توپ و تانک و بمبارد مان بى امان قتل عام کردند که اين شهکاري آنان به ( فاجعه افشار) مسما گرديد. اين جنايت جنگى يکى از شواهد انکار ناپذيرى است که مردم کابل آنرا فراموش نخواهند کرد. کشتار مردم هزا ره و شیعه ي منطقه ا فشار لکه ننگی است که تا همیشه بر دامان تفنگداران به اصطلاح فاتحه کابل باقی می ماند.
در نیمه شب این روز که با سالروز انقلاب در ایران هم زمان بود، نیروهای دولت که عبارت بودند ازقوتهاي :شوراي نظار، جمعيت، اتحاد سياف، حرکت اسلامي و حزب وحدت شاخه اکبري به فشاريورش برده ودر این حمله، منطقه به تصرف نیروهای یادشده درآمد. نيروهاي متعرض به مدت 24 ساعت، افزون بر کشتار مردم، دست به ویراني، غارت، آتش زدن خانه ها و تجاوز به زنان و ربودن کودکان و جوانان سرگرم بودند. همین رویداد بارها در هجوم های نیروهای فاتحه درچندا ول، دهمزنگ، کوته سنگي وغرب کابل تکرار شد.
درکتاب آقاي صباح «ازتصرکابل تاسقوط مزار» دربارۀ جنگ وجنایات انجام شده درافشارآمده است :«جنگ سوم بین قوای مسعود وسیاف ازیکطرف وحزب وحدت ازطرف دیگر، که این جنگ به نام فاجعـۀ افشارنیزیاد میگردد، ازگردنۀ باغ بالا آغازوانستیتوت علوم اجتماعی، اکادمی سارندوی، پولیتخنیک ومرکزتعلیمی وزارت امنیت دولتی ازحزب وحدت بدست اتحاد سیاف وشورای نظار د قرارگرفت.
بدترین جنایت هــا صورت گرفت، افراد غریت وبیچارۀ هـــزاره جوقه جوقه تیرباران واعدام گردیدند، به ناموس آنان تجــاوزگردید، تعدادی اززنان هــزاره ازطرف جنگجویان جانب مقابل به جاهای نامعلوم انتقال داده شده ودرمنطقۀ افشاروخوشحال خان به زنان ودختران درمقابل چشم شوهـــر، پدروبرادرش تجــاوزصورت گرفت، اموال ودارایی آنان به تاراج رفت. . . چنان جنایت آفریدند که قلم ازتحریرآن عــاجزاست».
الا دشمن مرا ديوانه كردی
به راكت شهر را ويرانه كردي
نه مسجد ماند از تو ني درمسال
نه پاس كعبه و بتخانه كردي.
موزیم ملی :
موزیم ملی کشور یکی از غنی ترین موزیم ها در سطح منطقه بشمار میرفت که این کانون بزرگ فرهنگی توانست درطول ادوار مختلف هزاران اثر باستانی را حفظ وآنرا بصورت قسمی به نمایش بگذارد. این کانون با عظمت در سال ۱۹۱۹ م درتعمیر باغ بالا گشایش یافت و آثاریکه جمع آوری شده بود مشتمل بود بر مجموعه های تاریخی اسلحه باب البسهء زر دوزی خامکدوزی نسخ خطی وغیره. درسال ۱۹۲۵ م این مجموعه به قصرکوتی باغچه ( ارگ) انتقال یافت، قصر کوتی باغچه نسبت ضیقی جای جوابگوی نیازمندی های موزیم نبوده بار دیگر این مجموعه ها درسال ۱۹۳۱ م به تعمیر موجوده واقع دارالامان منتقل گرد د. ازآنجائیکه حفریات غیر قانونی در ساحات باستانی کشور انجام میگرفت قاچاقچیان دزدانه اثار گرانبهای باستانی را بخارج کشور انتقال میکردند که این پروسه تا سال ۱۹۱۹ م ( ختم جنگ جهانی اول ) ادامه داشت.
ولی خوشبختانه درسال ۱۹۲۲ م دولت آنوقت نخستین بار در بخش حفریات علمی قرار دادی بین دولتین افغانستان وفرا نسه عقد نمود که به این ترتیب باساس کاوشهای قانونی مطابق به قرار داد در تعداد گنجینه های فرهنگی و تاریخی موزیم ملی افغانستان فزونی بعمل آمد.
موزیم ملی از بدو تأسیس تاسال ۱۹۹۲ م یکصد هزار قلم آثار باستانی کشور را حفظ وحراست مینمود که این مجموعه ها شامل بود به حوزه های مختلف و ادوار مختلف که از جمله میتوان از حوزه های سرخ کوتل ای خانم بگرام کاپیسا هده مندیگک - طلا تپه شبرغان شورتوغی فندقستان بامیان حوزهء باختر شترک پایتاوه دلبر جین تپه تپهء فلول تپه خزانه تپه مرنجان هزار سم سمنگان و ده ها حوزهء دیگر را نام برد. که این مجموعه ها ا دوا ر مختلف، از قبل التاریخ آغاز و تاقرن بیستم رادربر میگرفت. باتأسف فراوان طی سالهای ۱۹۹۲- ۱۹۹۵ دست نابکار جنگ قسمیکه درهمه عرصه های اجتماعی اقتصادی وفرهنگی خسارات جبران ناپذیری به بار آورد موزیم ملی نیز از گزند این حوادث دلخراش مصئون نمانده دزدان و دشمنان فرهنگ این خاک، ازین حالت جنگی استفاده اعظمی نمودند.
موزیم ملی تقریباً هفتاد فیصد اثار ناب و منحصر بفرد خویش را در طول این مدت زمان از دست داد. موزیم ملی نه تنها آثار باستانی خویش را از دست داد بلکه تمامی آثاثیه تجهیزات مفروشات ویترین های نمایشی اسناد آ رشیفی البوم ها کارت ها و تعداد زیادی کتب و بالاخره حریق منزل فوقا نی موزیم ملی درماه می سال ۱۹۹۳ م به اثر اصابت راکت ها و خمپاره ها انجام پذیرفت. دشمنان فرهنگ با آنهم به این ویرانی ها و غارتگری ها بسنده نبوده چنانچه دردورهء سیاه طالبان به این کانون فرهنگی ضربهء دیگری وارد آمد که همانا شکستاندن تعداد بیش از دو هزار مجسمه ها پورتریت های دورهء اسلامی و قبل از اسلام وغیره بود که به شکل بیرحمانه تخریب نمودند.
پس از (۸) ثور (۱۳۷۱) که قدرت دولتی به دسته های به اصطلاح مجاهد ین منتقل گردید، درنتیجه مبارزه دسته های مسلح برای تصرف قدرت دولتی، دولت مرکزی عملأ ازبین رفت وبه چند ين مرکز قدرت ( کابل، شمال، هرا ت، جلا ل آباد، کندهار، بامیان) وشهرکابل به بيش ازده ها حاکميت تبد یل شد. زیربنای مادی ومعنوی دولت نابود گردید وتقریبأ هشتاد درصد بناهای شهر کابل بخاک یکسان شد. درحالیکه ده ها هزار انسان بیگناه بقتل رسیدند، موج تازه مهاجرت تحصیل یافته ها وکارآزموده های کشور وملیون ها نفر دیگر به خارج آغاز گردید.
این موج خیلی سهمگین کوچ دسته جمعی افغانها که تقریبأ یک دهه ادامه یافت کشور را عملأ ازوجود افراد مجرب وکارآزموده خالی نمود. باتصرف کابل شقاق ونفا ق وچند دستگي بين آ نها نمايا ن ومردم ستمديده؛ پريشان وکشوربه ويرانه مبدل گرديد. خيانت وخودخواهي اين جنگ سالا را ن که زاييده تحريکات پشت پرده قد رت هاي خارجي بود مملکت را بصورت سرزمين ملک الطوايفي درآورده و د رهرگوشه فرماندهي؛ گروهي؛ سردسته و گرد نکشي براي خو يش پوسته وپا تک وزندان وکشتا رگاه سا خته ازاين طريق قدرت وحاکميت خودرا به نمايش مي گذاشت. وبا سقوط کابل در هشت ثور ۱۹۹۲ يکبارديگربه اوج خويش رسيد، چورو چپاول دارائي هاي عامه، از جمله موزيم کابل آغاز يافت.
هر يک از گروه ها هر کدام باالنوبه هرآنچه در دست شان آ مد به يغما بردند وآنرا دربازارهاي پاکستان به قيمت ناچيزبفروش رسانيدند. ساختمان موزيم کابل دراثرجنگ هاي ذات البيني تخريب گرديد. حکومت رباني در ماه مي همان سال، هوتل کابل را جهت نگهداري آثار باقيمانده تاريخي برگزيد و آنچه را که بيست درصد باقيمانده مجموع آثار تاريخي موزيم کابل محسوب ميگرديد بدانجا انتقال داد و نگهداري ميشد. نيروهاي شکست خورده هنگام فراراز کابل درسال ۱۹۹۶، بسياري ازين آثار ارزشمند را و بخصوص آنچه درزيرزميني هاي د افغانستان بانک بود با خود برده و بمرور زمان به خارج انتقال دادند و بفروش رسانيدند. يک صومعة بودائي در گلدره لوگر وجود داشت که آنهم در سال هاي اخير آسيب ديده است. منارچکري که در عصرکوشانيان که آئين بودائي در منطقه ترويج گرديد، ساخته شد.
اين منار استوانه که داراي ۲۰ متر ارتفاع بود، توسط سنگ ها بنا يافته که بطرز خيلي ماهرانه قطع و تراشيده شده بود. اين صنعت سنگ تراشي گلدار ناميده ميشد. عصر کوشاني ها بخاطر اين صنعت شهرت خاصي داشت. در ماه حمل سال ۱۳۷۷ اين منار مورد اصابت راکت قرار گرفت و بعدا فروريخت. تعداد زيادي از دلالان پاکستاني با حيله و تذويربه يک تعداد قوماندانان محلي پول دادند و آ نها را تشويق کردند تا بخاطر منفعت شخصي و بدست آوردن پول در بعضي نقاط کشور دست به حفرياتي بزنند.
از جمله از آي خانم، هرات، از نواحي قيصار مربوط ولايت فارياب، آثار بدست آمده به پول ناچيز خريداري و به پاکستان انتقال داده شد. گفته ميشود که در نواحي قيصار يک حميل بزرگ که داراي دانه هاي بزرگ از الماس و زمرد به وزن ۴، ۵ پوند بدست آمده است و به پاکستانيها به فروش رسانيده شده است. در قريه للمه ولايت ننگرهار، آثار گرانبهاي تاريخي ما توسط بلدوزر ها و تراکتور هاي پاکستاني به کمک قوماندانان منفعت طلب محلي بيرون کشيده شده و فروخته شد.
موزیم ملی ا فغانستان یکی از غنی ترین موزیم ها در سطح منطقه بشمار میرفت که این کانون بزرگ فرهنگی توانست درطول ادوار مختلف هزاران اثر باستانی را حفظ وآنرا بصورت قسمی به نمایش بگذارد. این کانون با عظمت در سال ۱۹۱۹ م درتعمیر باغ بالا گشایش یافت و آثاریکه جمع آوری شده بود مشتمل بود بر مجموعه های تاریخی اسلحه باب البسهء زر دوزی خامکدوزی نسخ خطی وغیره.
درسال ۱۹۲۵ م این مجموعه به قصرکوتی باغچه ( ارگ) انتقال یافت، قصر کوتی باغچه نسبت ضیقی جای جوابگوی نیازمندی های موزیم نبوده بار دیگر این مجموعه ها درسال ۱۹۳۱ م به تعمیر موجوده واقع دارالامان منتقل گرد يد. ازآنجائیکه حفریات غیر قانونی در ساحات باستانی کشور انجام میگرفت قاچاقچیان دزدانه اثار گرانبهای باستانی را بخارج کشور انتقال میکردند که این پروسه تا سال ۱۹۱۹ م ( ختم جنگ جهانی اول ) ادامه داشت. ولی خوشبختانه درسال ۱۹۲۲ م دولت آنوقت نخستین بار در بخش حفریات علمی قرار دادی بین دولتین افغانستان وفرا نسه عقد نمود که به این ترتیب باساس کاوشهای قانونی مطابق به قرار داد در تعداد گنجینه های فرهنگی و تاریخی موزیم ملی افغانستان فزونی بعمل آمد.
موزیم ملی از بدو تأسیس تاسال ۱۹۹۲ م یکصد هزار قلم آثار باستانی کشور را حفظ وحراست مینمود که این مجموعه ها شامل بود به حوزه های مختلف و ادوار مختلف که از جمله میتوان از حوزه های سرخ کوتل ای خانم بگرام کاپیسا هده مندیگک - طلا تپه شبرغان فندقستان بامیان حوزهء باختر شترک پایتاوه دلبر جین تپهء فلول تپه خزانه تپه مرنجان هزار سم سمنگان و ده ها حوزهء دیگر را نام برد. که این مجموعه ها ا دوا ر مختلف، از قبل التاریخ آغاز و تاقرن بیستم رادربر میگرفت. باتأسف فراوان طی سالهای ۱۹۹۲- ۱۹۹۵ دست نابکار جنگ قسمیکه درهمه عرصه های اجتماعی اقتصادی وفرهنگی خسارات جبران ناپذیری به بار آورد موزیم ملی نیز از گزند این حوادث دلخراش مصئون نمانده دزدان و دشمنان فرهنگ این خاک، ازین حالت جنگی استفاده اعظمی نمودند.
موزیم ملی تقریباً هفتاد فیصد اثار ناب و منحصر بفرد خویش را در طول این مدت زمان از دست داد. موزیم ملی نه تنها آثار باستانی خویش را از دست داد بلکه تمامی آثاثیه تجهیزات مفروشات ویترین های نمایشی اسناد آ رشیفی البوم ها کارت ها و تعداد زیادی کتب و بالاخره حریق منزل فوقا نی موزیم ملی درماه می سال ۱۹۹۳ م به اثر اصابت راکت ها و خمپاره ها انجام پذیرفت. ده ها اثرعاج بگرام كه در ماه اپريل سال ۱۹۹۴ ميلادي در ا سلام اباد ديده شده بود وقيمت آن به بيست ميليون پوند برتانوي مي رسيد. زمانيكه اين عاج ها از پاکستان كشيده شدند، قيمت آن به چهل ميليون پوند بالا برده شد! در پهلوي آثار ديگر نسخه اي از قرآنكريم كه گفته مي شد به آ ب طلا نوشته شده بود و در جهان نظير نداشت نيز دزديده شده و به قيمت هشتاد هزار كلدا ر در منطقه باجور پاکستان به فروش رسيدند. به تعداد ۳۴ مجسمه كه قيمت آ نها ميليون ها كلدار تخمين زده ميشدند و ۱۶ شمشير عصر مغول ه، شمشير احمد شاه ابدالي و تفنگچه غازي وزير اكبرخان و غيره كه ۲۳ ميليون دالر قيمت داشت در يك دكان واقع يكي از زير زميني هاي كوچي بازار پشاور غرض فروش به نمايش گذاشته شده بود.
دشمنان فرهنگ با آنهم به این ویرانی ها و غارتگری ها بسنده نبوده چنانچه دردورهء سیاه طالبان به این کانون فرهنگی ضربهء دیگری وارد آمد که همانا شکستاندن تعداد بیش از دو هزار مجسمه ها پورتریت های دورهء اسلامی و قبل از اسلام وغیره بود که به شکل بیرحمانه تخریب نمودند.
الهي گل نسازي نام كابل
نريزد خون دگر در جام كابل
سحر خون ميچكد از آفتابش
شفق خون ميخورد از نام كابل.
کتابخانه پوهنتون کابل :کتابخا مه مرکزي پوهنتون کابل ا زجمله کتا بخا نه هاي بزرگ کشوربه شما رميرفت. علا وه ا زکتابخا نه مرکزي پوهنتون فاکولته هاي چها رده گا نه مختلف آ ن، اکثرآ کتا بخا نه هاي مستقل داشته که به (۶۲) با ب مي رسيد. د ررابطه به تعد ا د دقيق ومکمل اين کتا ب ها معلوما ت بدسترس قرا ر ندا رد، ولي تعد ا د مجموعي آ ن ا زد وميليون جلد بيشترا ست. انستيتوت طب کا بل نيزکتا بخا نه هاي مشا به داشت که تنها ا زکتا بخا نه مرکزي آ ن به تعد ا د (۵۰۰۰۰) جلد کتاب دزدي وبه آتش کشيد ه شده ا ست، علا وه ا زکتا بخا نه مرکزي طب هزا را ن جلد کتا بهاي مختلف تحصيلي ومسلکي وعلمي محصلين که به منظورپيشبرد پروگرا مهاي د رسي آ نها د راين انستيتوت موجود بود ا زبين برده شده اند. پوليتخنيک کابل نيزدچارهمين سرنوشت شد، کتا بهاي موجود د رکتا بخا نه مرکزي آ ن ا کثرآ چورو سرقت شد ند.
همچنا ن د روزارت خا نه هاي خارجه، داخله، امنيت دولتي، امورسرحد ات، تعليم وتربيه، تحصيلا ت عا لي ومسلکي، عود ت مها جرين. . . که تقريبآ همه آ ن دزدي وچپا ول شد ه ا ند. با وجود اينکه برآورد تعد اد کتا بهاي تاراج شده وزارت خا نه هاي متذ کره کارد شوا ر است ولي به اسا س تخمين دانشمند ان ا زيک ميليون جلد تجاوز مي کند.
شنيدم كابله ليلام كردند
وطن تا مذهبش بد نام كردند
به پيش هندو و گبرو مسلمان
خوده رسواي خاص و عام كردند.
کتابخا نه ارگ :کتابخا نه زيبا ومجهزد ربين سا ختما ن هاي تاريخي وقشنگ ارگ نيزوجود داشت که ا زسالهاي متمادي به اينطرف تعد ا د زيا د کتابهاي تاريخي، سيا سي، علمي، ا دبي و هنري به زبا نهاي د ري، پشتو، انگليسي؛ فرانسوي، روسي، آلماني و. . . وجودداشت. د رپهلوي کتاب هاي چاپي تعد ا د زيادي نسخه ها ي خطي د ري وپشتو نيزموجود بود، نسخه هاي خطي که با داشتن ا ر زش واهميت فراو ا ن د رخصوص رشد وغنا مندي ادب و فرهنگ کشور تا اکنون موقع چا پ نيا فته بو د ند نيزنگهد اري مي گرد يد. د راثرجنگها وبرخورد هاي مسلحا نه که د رسا ل ۱۳۷۱ خورشيدي صورت گرفت وچورو چپا ول افرا د جنايت پيشه اين سرما يه فرهنگي ملي ما نيزبه سرنوشت با قي داروندا رکشور د چا رشده به تارا ج رفت. بعد ازسال ۱۳۷۱- چندين بمبا رد ما ن و انفجا رد ر داخل ا رگ صورت گرفت وهزا را ن راکت به آ ن اصا بت نمود که د رنتيجه ا کثر تاسيسا ت وسا ختمان هاي آ ن شديدآ خساره مند گرديد ه وکتا ب هاي اين کتا بخا نه نيزبه بازار هاي کباري پشا و ربفروش رسيد.
کتا بخا نه ا رگ ا زحيث ظرا فت وداشتن امکا نا ت وا فردا راي ا رزش فرا وا ن بود. همچنا ن اين کتا بخا نه يگا نه کتا بخا نه د رسطح کشو ربو د که نه تنها محققين وطن به منظو رتحقيق وريسرج ا زآ ن استفا ده به عمل مي آو رد ند بلکه يک منبع وما خذ معتبرمطا لعه براي شخصيت هاي برجسته سیاسي و حاکمان قدمه اول دولت و حکومت نيز محسو ب مي گرد يد.
مرا گفتند كه كابل در فغان است
به زير توپ وراكت خون چكان است
الهي بچه دشمن بميرد
كه از دستش به خون پيرو جوان است.
موسسه کتاب بيهقي :افغا نستا ن ا زنظرطبع ونشرکتا ب ا زبسياري کشورها عقب مانده بود، ولي طي نيم قرن گذ شته بهبود قابل ملا حظ به چشم مي خورد وبا گذ شت هرروزروبه ترقي وانکشا ف بود. به وجود آمد ن سيستم طبع ونشرعصري ونيازمندي هاي جا معه تاثيربه سزايي د رنشرکتا ب، اخباروجرايد داشت. تيرا ژ کتا ب هاي چاپ شده د رمطابع افغا نستا ن نيزد رسطح پا هين قرارداشته تعدا دی ا زکتا بهاي تا ريخي چو ن شا هنامه فردوسي، تاريخ بيهقي، افغا نستان د رمسيرتاريخ
کتابهاي هنري وداستاني، ادبي، تعليمي وسياسي مخصوصآ بعد ا زسا ل ۱۳۵۹ه. ش - که تيراژ عنوا ن کتا بها ي چا پ شده (۵۰۰- ۱۰۰۰- ۲۰۰۰- و ۵۰۰۰ (جلد مي رسيد. کتا بهاي تعليمي وقسمآ سيا سي د راين سا لها معمولآ رايگا ن ويا ا زطريق غرفه هاي فروش بيهقي به قيمت خيلي نازل بد ست خوانند گا ن قرارمي گرفت وکتابهاي ديگرا زطريق گردهمايي ها ي علمي وسيمينا رها ي که د رموار د مختلف تد ويرمي گرديد رايگا ن تو زيع ميگرديد. موسسه کتا ب فروشي بيهقي بزرگترين موسسه طبع ونشروفروش کتا ب د رافغا نستا ن بود اين موسسه که قبلآ بنا م موسسه چاپ کتا ب بيهقي د رچوکات رياست مطابع دولتي فعا ليت داشت د رسا ل ۱۳۵۷ به حيث يک تصدي مستقل تا سيس شد.
چون موسسه مذ کو ربحيث يک تصدي مستقل به فعاليت آغازنمود بنآ ر وابط رسمي آ ن با تما م موسسا ت ومنابع داخلي چا پ کتا ب وبعضي ا زمنا بع چاپ کتا ب اتحاد شوروي سابق تامين مي گرديد که آنها کتب مربوط خويش را غرض فروش به اين موسسه ا رسا ل داشته ود راينجا ا زطريق نمايند گي هاي کتا بفروشي بيهقي د رمقا بل کميشن معين به فروش رساند ه ميشد. موسسه کتا ب فروشي بيهقي قبل ا زسا ل ۱۳۵۷ خورشيدي - تنها درشهرکابل داراي (۲۵) با ب نمايند گي بود.
همچنا ن موسسه متذکره به تعد ا د (۱۸) با ب نمايند گي هاي خويش را د رولا يت نيزفعا ل نموده بود که ا زين طريق انواع واقسا م مختلف کتا ب را به خوانند گا ن عرضه مينمود. بعد ا زسا ل ۱۳۷۱ تمام اين همه نمايند گي ها ا زفعا ليت بازما نده مانند ديگرموسسا ت وادارا ت فرهنگي به تاراج برده شد. آقاي >ستا نکزي > يکي ا زمعا ونين وقت موسسه کتا ب فروشي بيهقي به مولف اثري ارزشمند ( خسارات وارده به فرهنگ افغا نستا ن ) مي گويد :ازسال ۱۳۵۷ به اينطرف کم وبيش به تعد ا د ( ۲۵۰۰) عنوا ن کتب مختلف به اين تصدي تسليم دا ده شده و د راوا يل سا ل ۱۳۷۱ درحدود (۱۵۰۰) عنوان کتا ب که تعد ا د مجموعي آ ن تقريبآ به د وميليون جلد ميرسيد د رفروشگا ه هاي تصدي مذ کور موجود بو د.
بتاريخ (۸- ۱۰) ثورسا ل ۱۳۷۱ خورشيدي تقريبآ يک ميليو ن جلد کتا ب ا زنمايند گي هاي فروش کتب بيهقي کشيد ه شد ه وبه بها نه کتب سيا سي طعمه حريق گرد يد ه به خا کسترمبد ل گرديد ومتباقي يک ميليو ن جلد کتا ب ديگرطي جنگها وچپا ولها غارت وا زبين برده شد. با تخمين تقريبي ا ر زش ما لي د ومليو ن جلد کتا ب فوق الذ کرد رمي يا بيم که کشو رما د رپهلوي خسا را ت معنوي ا زين نا حيه خسا را ت هنگفت ما لي را نيز متحمل شد ه است. در صورتيکه ارزش مالي في جلد کتا ب را طورا وسط دو دالر آمريکا يي تخمين نمايم مجموعآ بالغ به چها رميليون دالرخواهد شد، تعيين ا رزش معنوي وعلمي آنرا بجا مي گذ اريم زيرا محا سبه وسنجش ا رزشهاي معنوي با استفاده ا زمعيا رها وميزانها فوق خارج ا زامکا ن است.
علا وتآ فروشگا ه ها وسا ختما نها ي تصدي نيزشد يدآ خسا ره مند گرديده وعده ازآنها به کلي ا زبين برده شده اند، ميز، چوکي، دفا تر، لوازم دفتر داري، وسا يط نقليه و همه يکسره ا زبين رفته ا ست. يکي ا زکا رمند ان تصد ي گفته :کم ا زکم د وميليون دالر آمريکايي ضرورت ا ست تا فروشگا ه هاي تصدي مذ کورمجد دآ اعما رووسايل ديگرتخنيکي آ ن تکميل گر د د.
کتا بخا نه حزب وطن وسازما ن جوا نا ن :کتا بخا نه مرکزي حزب وطن ا زجمله بزرگترين کتا بخا نه هاي کشوربود، اين کتابخا نه د رنتيجه مسا عي چند سا له حزب مذ کوربه غنا مندي ا ش افزوده بود. تعد ا د زياد کتا بها وکلکسيون هاي اخبارومجلا ت گونا گون دا خلي وخارجي د رآ ن حفا ظت مي شد، با آنکه د رين کتا بخا نه اکثرآ کتا بهاي داراي مطا لب ومضا مين چا پ شده مطابق ا نديشه وروند سيا سي حزب مذ کورجمع آوري شده بود (هرکتا بي به يک بارمطا لعه مي ارزد) با آنهم تعد ا د فراوا ن کتا بهاي علمي، ا دبي، تاريخي وهنري د رآ ن موجود بود که حلقا ت علمي مي توانستند ا زآ ن استفا ده نمايند.
سا ختما ن فزيکي، وسايل ووسا يط کتا بخا نه که بصورت مجهزوعصري سا خته شده ومصارف زيا دمالي د رآ ن صورت گرفته بو د. اين کتا بخانه طي جنگها ي سا ل ۱۳۷۱ با هزارا ن عنوا ن کتا ب، مجلا ت، اخبار، وسايط وسايل ودفا ترمجهزيکسره چور، غارت وا زانظا رنا پديد شد. د رکتابخا نه سازما ن جوا نا ن نيزتعد اد قا بل ملا حظه ي کتا بهاي علمي، تاريخي، ا دبي، اخبار، جرايد ومجلا ت موجود بود که د راثرجنگهاي قد رت طلبا نه سال ۱۳۷۱ ما نند تعمير کميته مرکزي سازما ن جوانا ن افغا نستا ن د يگرد رنقشه وجود ندارد. اين ا ست خد مت به فرهنگ وتاريخ پرباروطن.
گناه مردم كابل كدام است
كه طفل بي كسش زنده بنام است
گرفته بردهان پستان مادر
كه راكت ميرسه كارش تما م است.
کتابخانه عامه :کتا بخا نه عا مه ا زجمله کتا بخا نه هاي بسياربزرگ د رافغا نستا ن بو دکه تا سا ل ۱۳۴۵ خورشيدي درچوکات وزارت تعليم وتربيه فعاليت نموده وبعدآ به و زارت اطلا عا ت وکلتورمربوط گرديد. اين کتا بخا نه طي پروسه فعا ليت هاي بعد ي خود به تعد ا د (۲۸) با ب نمايند گي د رشهروولسوالي هاي کا بل تا سيس وافتتاح نمو دکه درمجموع به تعد ا د (۱۰۳۰۹۵) عنوا ن کتب مختلف د رين نمايند گي ها نگهد اري مي شد، وبعدآ به تعد ا د(۵۱) با ب نمايند گي ها د رولا يا ت وشهرهاي بزر گ کشور نيزايجاد نمود که به تعد ا د (۱۰۴۹۷۱) عنوا ن کتا ب به منظو رمطا لعه د رين نما يند گي ها گذ اشته شده بود.
کتا بخا نه عا مه تا سا ل ۱۳۷۱ به تعد ا د(۷۹) با ب کتا بخا نه د رسطح کشو رداشت که به تعدا د (۲۰۸۸۶۶) عنوا ن کتا ب د رآ نها نگهد اري وغرض مطا لعه د رخد مت هموطنا ن ما قر ا ردا ده شد ه بو د. د رسا ل ۱۳۷۱ کتا بخا نه عا مه نيز ما نند سايرمراکزفرهنگي کشورخسارا ت سنگين را متحمل گرديد، تقريبآ کليه بخشها وشعبات کتا بخا نه عا مه ا زبين برده شد واکثر کتا بهای آ ن چورو چپا و ل گرديد. به اسا س اخباربي بي سي درآنوقت (رازق برق سرويس پشتو بي بي سي سا ل ۱۳۷۵) به تعد ا د (۶۷۰۰۰ ) عنوا ن کتا ب ا زکتا بخا نه عا مه سرقت شده ا ست، ولي عده ا زمسوولين کتا بخا نه عامه اظهارميدا رند د رمجموع بيشتر ا زيکصد هزا رعنو ا ن کتا ب ا زکتا بخا نه عا مه سرقت شده ا ست.
علا وه ا زچوروغارت کتا ب؛ خساراتي زيادي به ساختما ن کتا بخا نه هاي مذ کورکه د رساحات مختلف کشوراعما رگرديد ه بود نيزوا رد شده ا ست اين سا ختما نها يا بکلي ا زبين رفته ويا قسمآ تخريب گر ديده ا ست. تعميرمرکزي کتا بخا نه عا مه نيز د راثراصابت راکت شديدآ خساره مند وهمچنا ن ا زشعبه مجلا ت واخبا ربعضي ا زکلکسيونها ي اخبا ربه سرقت رفته ا ست.
تثبيت اندازه تما م خسارا ت وا رده به کتا بخا نه کاربسا دشوا را ست، مسوولين کتا بخا نه اظهارمي دا رند که بيشترا زهزا رميليو ن افغا ني (به پو ل قبلي ) خساره مالي به کتا بخا نه وارد گرديده ا ست. با محا سبه تخميني تعد ا ديکصد هزا رعنوا ن کتا بهاي مختلف موجود د رکتا بخا نه که ممکن بيشترا زين رقم با شد، د رصورتيکه قيمت هرجلد کتا ب را به نرخ روز چهاردالرآمريکا يي تخمين نمايم صرف ا زد رک کتا ب مبلغ چا رصد هزا ردالرخساره به کتابخا نه عا مه وا ردگرديده، وقتي خسا را ت وارده به وسايل، وسايط وسا ختما نها ي آنرا که متجاو زا زپنجصدهزا ردالر ا ست نيزبا آ ن جمع نمايم مجموع خساره وا ر ده ما لي تخمينآ يک ميليو ن دالرکه د رسا ل ۱۳۷۶ معا دل به بيست وچا رهزا رميليون افغا ني به نرخ آ ن زما ن بالغ مي شد.
ز فقر حال وطن را زار كردند
زهستي مردمه بيزار كردند
به زور راكت و چور و چپاول
سراسر كابله تارو مار كردند.
گالری ملي: گالری ملي دربرج ثورسا ل ۱۳۶۲خورشيدي افتتا ح شد درمرا سم افتتا حيه گالري به تعد اد (۲۰۰) قلم آثارهنري وتاريخي ا زولايت کندهار، مو زيم کا بل وقصرسلطنتي ا نتقا ل وبه نما يش گذ اشته شده بود. اين موسسه د رمنزل غلا م نبي خا ن چرخي واقع آسما يي وات ايجا د وبعدآ به وزارت اطلا عات وکلتورمربوط گرديد. با وجود آنکه تعمير مذکور محل منا سب به منظورنگهداري آثارگالري ملي نبود با آنهم آثا رفوق الذ کرد رآنجا به نمايش گذ اشته شد.
گا لري ملي طي فعا ليت خويش با د رنظرداشت پلا ن وبو د جه همه سا له اثرهنرمندا ن معا صرکشو ررا خريدا ري مي نمود که طي اين پروسه به تعد اد (۵۹۶) قلم آثارنقا شي، مينا تو ري، مجسمه ها وآثارظريفه خريدا ري وبه گا لري ملي تحويل دا ده شده بود. قسمت بيشتر اين آثار را اثرهاي غلا م محمد ميمنه گي، عبد الغفوربرشنا، استاد عبد العزيز، استادغوث الد ين، ا ستاد يو سف کهزاد، ا ستا د عطايي، ا ستا د خيرمحمد ياري، ا ستا د کريم، استاد قربا نعلي عزيزي وديگرا ن تشکيل مي دا د. وقتي افرا د مسلح تما م وسا يل ووسا يط قيمتي وزارت اطلا عا ت وکلتو را زقبيل قالين ه، فرش ه، موترها، باد پکه وکولرها را بغارت بردند حرا س وخطرا زبين رفتن گالري ملي نيزمحسوس شد. سرقت برده شد.
افراد مسلح مقيم گالري بتاريخ ۵ ثورسا ل ۱۳۷۲ به تعد اد 3 قلم آثار هنری ديگر را نيزدزيدند ولي ا زجا نب مسوولين وزارت کوچکترين عکس العمل درين مورد صورت نگرفت وبه منظورنگهداری باقي ماند ه آثارها کدا م تصميم اتخاذ نگرديد. بتا ريخ ۱۳ ثورسا ل ۱۳۷۲ به تعدا د ۲۹ قلم آثارهنري ونقاشي توسط محا فظين امنيتي بارديگرنيزربو ده شد وبا قي ما نده آثارنيزبه چنين سرنوشت موا جه گرديد.
به راكت سينه كابل دريدند
همه بود و نبودش را كشيدند
به ناموس وطن كردند بازي
به دنيا بيني خود را بريدند.
آرشيف ملي :بعضی وزا رتخا نه ها وموسسا ت دولتي ا زچند ين دهه بد ينسو بمنظورحفظ ونگهدا ري ا سناد مربوط شا ن آ رشيف هاي د رچوکات ادا رات مربوط تهيه وترتيب دا ده بود ند که به گما ن اغلب آ رشيف وزا رت خا رجه قد يمي ترين آ رشيف با شد. علا وه ازآ رشيف هاي وزارتخانه وادارا ت دولتي، آ رشيف ملي يکي ا زمهمترين وبا ار زش ترين آ رشيف هاي کشورا ست. نظريا ت بيا نگر آ ن اند که مفکوره ايجاد آ رشيف ملي درزمان ريا ست جمهوري سردا رمحمد دا وود د رسا ل ۱۳۵۲ به ميا ن آ مده ا ست. تعميرآرشيف ملي درين زما ن مجد دآ اعما رومزين سا خته شد. اساس آ رشيف مذ کور را کتا بخا نه خطي وزارت اطلا عا ت وکلتور تشکيل ميد هد که د رماه هاي اخيردولت سردا رمحمد دا وود به تعميرجديد آ رشيف انتقا ل وبه همين ترتيب کارتشکيل آ رشيف ملي آغازيافت.
د رخزا ن سا ل ۱۳۶۰ آرشيف ملي توسط ببرک کارمل رسمآ ا فتتاح ونسخه هاي خطي، ا سنا د تا ريخي، نوشته هاي خطي، کتا ب هاي چا پ شده قديم، عکس هاي تاريخي، کلکسيونها وشماره هاي متفرقه مطبوعا ت قد يم وغيره مواد گونا گون جا بجا گرديد.
همچنا ن انتقا ل نسخه هاي خطي کتا بخا نه غزني وکتا بخا نه ظا هرشاه به غنا مندي آرشيف افزود وبه همين گونه يک سلسله اسنا د ديگرا زباقي ولا يات انتقا ل ومقداري هم خريداري وبه آ رشيف تسليم گرد يد. با گذ شت زما ن هزا را ن نسخه خطي به زبا ن هاي د ري، پشتو، عربي، ترکي، اويغوري، اردو، سانسکريت وهندي د رآ رشيف جمع آوري وقراراظهارا ت مسوولين مربوط تعدا د مجموعي اسناد فو ق الذ کر بیشترا زده هزا رنسخه ميرسيد. بعضي ا زين نسخه ها ا زنظرهنرخط ومينا توري ا زجمله آثاربا ا رزش وعا لي به شمارمي رود. دوجلد کتاب نسخه خطي طي دهه شصت توسط ادا ره آرشيف ملي به چا پ رسيد که نسخه هاي خطي آ رشيف د رآ ن معرفي شده بود، به همين ترتيب طي اين مد ت براي آ رشيف ملي قا نو ن نيز سا خته شد. خوشبختا نه که د ر دورا ن حکو مت تنظيمي به تنا سب مراکزفرهنگي ديگربه آ رشيف ملي خسارات فراوا ن وا رد نگرديده با وجودآ نکه طي اين مدت چند ين بارمورد حملا ت چپا ولگرانه د زدا ن قرا رگرفته ولي چپا ولگران بطورگسترده نتوانستند د ست برد بزنند.
بعضي ا زآثا رآ رشيف نسبت عد م امکا نا ت تخنيکي وکمبودوسايل خساره مند شده وکمي سرقت نيزممکن شده با شد. مشکلا ت وکمبود هاي تخنيکي آرشيف ملي تا برج سرطا ن سا ل ۱۳۸۰ برطرف نگرديده بود ونه امکا نا ت ووسايل به منظور حفظ ونگهد اري آ ثار.
كي ميگويد كه كابل بيرو بار است
به چوك و جاده مردم بيشمار است
خبر از حالت زارش نداري
كه هر جايش ز راكت غارغار است.
برج ها و منارهای تاريخي : شورمرد خيزوحما سه آفرين ما د رطو ل تا ريخ مورد تجا وزبيگا نه ها ومعا مله گري هاي عقب پرده قرارگرفته به استقلا ل ملي، تما ميت ا رضي وحا کميت مرد مي آ ن خد شه وا رد کرد ه ا ند ولي فرزند ان دلير آ ن هربا رپوزد شمن را بخا ک ما ليد ه ومتجا وزين را د رس عبرت دا ده اند، بخا طرقد رداني وگرامي دا شت استقلا ل وغازيا ن، مرد م آزاد ه ما با اعما رمنا رها وبرج هاي تاريخي يا د آنا نرا عزيز دا شته اند. سا ختا رسرنوشت خو ن آ لود ه کشو رما چنين ا ست، بيگا نه ها به بها نه مختلف ويا زورآ زمايي با آنها ا سب هاي شا نرا ازمزرعه سرسبزاين سرزمين عبو ردا ده آرا مش وسکو ن کرسي قد رت مرد م ما را قربا ني اغرا ض خود خواها نه، خو دپرستا نه وهوسرانيهاي خويش نموده وهيچگا ه ما را راحت نگذ اشته اند که د رنتيجه همين بحرانا ت، ثروت هاي ما دي ومعنوي کشو رما تا سرحد نا بو دي رسيده ا ست.
فا جعه وبيد ا دگري د رکشو رما با د هه ا ول برج ثورسا ل ۱۳۷۱ خورشيدي آغازود رجريا ن وزش اين طوفا ن خونين وتبا ه کن تعد ا د زيا دا زآثا رتا ريخي ا زبين رفت، درين حوا دث فلا کت با ر برجها ومنا رها يا به طورکا مل ويا نيمه ا زبين برد ه شد ند. مناريکه د رچها ررا هي پل محمود خا ن بنا م برج سا عت شهرت داشت د رقد م ا ول مورد ضربات سلا حهاي ثقيل وتوپخا نه قر ا رگرفت ونيمه تخريب شد که بعد ها به کلي روي زمين هموا رگرد يد.
منارمبا رزنا مور راه استقلا ل ( عبد الوکيل خا ن نورستا ني ) که د رسه را ه دهمزنگ ود رمقا بل ريا ست ترافيک موقعيت داشت، منا رمذ کور که بصو رت خيلي زيبا ا زسنگ مرمرسا خته شد ه بود با اند وه فرا وا ن د رجنگ هاي قد رت ا زچند طرف مورد خشم وغضب را کت هاي تشنگا ن قد رت و دشمنا ن ملت قرا رگرفته وهنوزنيزنقش زنجيروسا يط زرهد ارد رخرا به هاي آ ن با قي ما ند ا ست. د رگوشه شرقي با غ وحش کا بل منا ريا د گا ري قهرما نا ن وشهيد ا ن ا ستقلا ل کشو ر موقعيت دا شت که نا مهاي غازيا ن وشهيد ا ن د رآ ن تحريرگرد يده بود، منا ر فو ق الذ کرقسمآ خسا ره مند وزخم هاي اصا بت مرمي سلا ح خفيف روي بد ن آ ن باقي ماند ه است. منا ريادگاري سنا توريم کا بل د رمقا بل د روا زه شما لي پوهنتو ن کا بل به شکل بسيا رزيبا جلوه گربود. د رسا ل (۱۳۱۰ ۱۳۱۲( خورشيد ي براي اولين بارشفا خا نه توبرکلو زبه منظو رجلو گيري ا زا ين مرض تا سيس گرد يد ه واين منا ريا د گا رهما ن شفا خا نه ا ست که با ديزاين وساختما ن خيلي جا لب ا زسنگ مرمراعما رگرد يده بو د. منار مذ کو ربا تا سف که د ست خور ده وبعضي ا زسنگ هاي آ ن ا زمحل اصلي تغيرومور د اصا بت مرمي نيزقر ارگرفته ا ست.
مقبره نا بغه بزرگ شرق ومتفکر دا نا سيد جما ل الد ين افغا ن د رقلب پوهنتو ن کابل واقع است که منارزيبا ي برفرا زآن اعما رگرديد ه بو د، با اند وه فرا وا ن که هزا را ن مرمي ثقيل وخفيف برمنا رومقبره سيد ا فغا ن اصا بت واين آ رامگا ه چو ن قلب شهريا ن بي دفا ع کا بل غا رغا روخساره شد يد به آ ن وارد کرد ه ا ند. زما نيکه دا خل پوهنتو ن شده غرض بازديد ودعا به مزا رسيد سربزنيم با ديد ن اين همه جفا د رحق دانشگا ه کا بل ومقبر، اشک ازچشما ن هربا زديد کند ه ميريزد وبه عا ملين اين جنا يت نفرين مي کند. منا رپيروزي قهرما نا نه مرد م افغا نستا ن ( فتح ميو ند ) به شکل بسيا رزيبا وا سا سي د رقسمت چوک جا ده ميو ند کا بل اعما رو دربخش تحتا ني منا ر اين ( لندي يا تک بيتي به زبا ن پشتو) مشهورکه توسط ملا لي ز ن نا مو رافغان وقهرما ن پرافتخا ر ميو ند گفته شد ه ا ست تحرير يا فته بو د که :
که په ميو ند کي شهيد نه شو ي خدایژولا ليه بي ننگي ته دي سا تينه
اين منار نيزد رجريان جنگ مورد ضربات توپ وتا نک واقع شده که ديگرد رنقشه آ ثارش نيست. تنها جاي آن روي زمين به نظرمي رسد که بيانگروحشت وفا جعه بزرگ گذ شته وبا زگوکنند ه جنايت انسا نهاي وحشي وقا تل ا ست. به همين ترتيب برجها ومنا رهاي تا ريخي که طي ادوار مختلف تاريخ در مراکز بعضي ا ز ولا يا ت کشور و محلا ت د يگر اعمار گرديده بو د نيزبطو رمکمل ويا قسمآ تخريب گرد يده ا ند که ميتوان از منار آزادي د ر پغما ن ( طا ق ظفر) د روا زه تا ريخي لشکرگا ه ومنا رجام هرات که ا زآثا ربا ستا ني به شما رمي ر و د؛ يا د نمايم. منا رجا م هرات که داراي ۶۸ مترا رتفا ع بو ده وتوسط يو نسکو د رلست آثا رمشهو رجها ن شا مل گرد يد ه ا ست.
الا اي كابل نازدانه من
چرا آتش زدي در خانه من
كشيدم سالها بار غمت را
چرا از من گرفتي خانه ام ر.
اکادمي علوم: اکادمي علوم د رسال ۱۳۵۷ از بخش هاي پشتوتولنه؛ انجمن تاريخ؛ مرکزتحقيقات بين المللي پشتووانجمن دايرة المعارف د رچوکات شوراي وزيرا ن آن وقت تشکيل شد. درترکيب اکادمي علو م اکاد ميسين، کاند يد اکا دميسين واعضاي افتخاري شامل بود. اکاد مي علو م داراي رتبه هاي چها رگا نه ذ يل ميبا شد :- معاون محقق - محقق - معا ون سرمحقق - سرمحقق پژوهش هاي علمي د ر رشته هاي مختلف علوم؛ پيش برد تحقيقا ت طويل المد ت علمي به منظور تقويت اقتصاد ملي وغناي فرهنگي و ارزيا بي منا بع آ ب، خاک؛ حرارت؛ انرژي؛موا د خام و غيرمنابع طبيعي؛ تعيين ذخايروجستجوي راه هاي موثربراي استفاده ا زآنها؛ جستجوي راه ها وامکانا ت به منظوراستفاده ا زد ست آوردها وپيشرفت هاي جد يد علمي؛ تخنيکي د راقتصاد کشور؛ رشد اقتصادي واجتماعي وتهيه؛ ترتيب وتحقق پلا نهاي درازمد ت وکوتاه مد ت؛ سهمگيري د رجهت تقويه وحمايه بنياد هاي اقتصادي وفرهنگي د رپرتواهداف عالي وانساني؛ ا رتقاي سطح دانش وعلم د رافغا نستا ن؛ تعيين ورهبري تحقيقا ت علمي د ربخش هاي مختلف علم و. . .
اکا دمي علوم غرض برآورده شد ن اهداف فوق الذکرتلا شهاي موفقانه وپيگير به خرچ دا ده و تعدا د زياد محققين و دانشمندا ن را به سطح کشور تربيه نموده است. اکادمي علو م د رسا حه علوم بشري به شمول تحرير کتا بها ورسا له ها (۲۶۵) پروژه علمي را الي سا ل ۱۳۷۱ اکما ل نموده ا ست؛ ده ها گرد هما يي وسيمينار هاي علمي خورد وبزرگ وده ها عنوا ن کتاب تحقيقي؛ تاريخي وادبي که تعدا د مجموعي آن به صد ها هزارجلد ميرسيد به بهترين شکل چاپ وبه نشررسا نده ا ست. اکادمي علوم سهم بارزي د رسطح کشورد رغنا مندي فرهنگ ما ادا نموده ا ست. اکادمي علوم بيش ا زده سمينار وگرد همايي بين المللي تدويرنموده که ا زجمله سمينا رراجع به کوشانيا ن؛ دهمين سالگرد بين المللي تحقيقات پشتو؛ ابوعلي سينا بلخي؛ خوشحا ل خا ن ختک؛ اميرکروروناصرخسروقابل يا د آوري است.
باحوادث خونبارسا ل ۱۳۷۱ خسارات فراوان وسنگيني به ساختمان هاي اين ا داره وارد وا زجمله ساختما ن مرکزبين المللي زبا ن پشتو؛ دفترزبان وادبيات پشتو؛ مجله کابل وتعد ادی ا زادارات ديگربه قرارگاه نظامي تبد يل گرديدند ا زکتاب هاي کتا بخا نه آن بحيث مواد سوخت استفاده نموده وزمانيکه ذخيره کتا بها به پا يا ن رسيد نيروهاي فا تح (!) به کند ن وحريق کلکين ود روا زه هاي عمارت آغازنمودند که تعداد ا زدا نشمندا ن با ديدن چنين حالت وحشت وبربريت به تکاليف گونا گون وبخصوص تکليف قلبي دچارگرديد ند که ا زجمله مي توا ن ازسرمحقق دو ست شينواري نا م برد. جاه طلبي وامراض سا د يستي تعداد ا زرهبرا ن وفرماند هان نيروهاي مقا ومت تنها اهرم مصيبت باربودکه استعمارمي توا نست درين راه ا زآن بهره برداري نمايد. باتصرف کابل شقاق ونفا ق وچند دستگي بين آ نها نمايا ن ومردم ستمديده؛ پريشان وکشوربه ويرانه مبدل گرديد. خيانت وخودخواهي اين سپاه سالا را ن که زاييده تحريکات پشت پرده قد رت هاي خارجي بود مملکت را بصورت سرزمين ملک الطوايفي درآورده و د رهرگوشه فرماندهي؛ گروهي؛ سردسته وگرد نکشي براي خو يش پوسته وپا تک وزندان وکشتا رگاه سا خته ازاين طريق قدرت وحاکميت خودرا به نمايش مي گذاشت.
هزاران مرد و زن بي دست و پا شد
هزاران دختر از مادر جدا شد
هزاران خانه شد با خاك يكسان
هزاران بيوه زن بي سرپناه شد.
اتحاديه نويسند گا ن: اتحاديه نويسندگا ن به مثابه يک سازمان اجتماعي د رسال ۱۳۵۹خورشيدي تاسيس ود رتشکيل دولت گنجانيده شد. اين اتحاديه تاسال 1371موفق به برگزاري بيش ا زصد گردهمايي خوردوبزرگ علمي وادبي شده وتوانست دفاترونماينده گي هاي درولايات وشهرهاي بزرگ کشورايجاد نمايد. اتحاديه نويسندگا ن طي دوازده سا ل فعاليت پربارخويش مجموعآ (۱۵۰)عنوا ن کتاب علمي، ادبي، تاريخي وهنري رابه زبان هاي د ري وپشتو به چاپ رسانيده ونيزمجله ژوندون وبعدها قلم را دراوقات معين به سطح بالا به زبانهاي پشتوود ري به نشربرساند. تعدا د مجموعي آثارمنتشرشده ا زجانب اتحاديه نويسندگا ن افغا نستا ن تقريبآ به ( ۲۵۰۰۰۰) ميرسيد که ا زجمله به تعد اد (۱۵۰۰۰۰) جلد آن د رکتا بخانه ها وکتا ب فروشي هاي آ ن نگهداري مي شد که د ر جنگهاي ثورسال ۱۳۷۱ در کابل تمام اين کتابها چوروچپا ول ويا طعمه آتش گرديد.
اتحاديه نويسندگا ن علاوه ا زکتابهاي چاپ شده صا حب کتا بخانه بسيارمجهزديگري نيزبودکه درمقراين اتحاديه اعماروساخته شده بود، د رمجموع د رحدود ۳۰۰۰ عنوان کتب بسيارمفيد وحايزاهميت علمي، ا دبي، تاريخي، سياسي وهنري که به زبانهاي مختلف داخلي وخارجي تحريروتاليف گرديده بود د رآنجا موجود بود واين کتابخانه مانند سايرادارات وموسسات توليدي وفرهنگي چوروچپاول وبه تاراج برده شد. تعيين خسارات اين کتابخا نه کارمشکل ا ست ولي اگرارزش مالي هرجلد کتاب را (۲) دالرآمريکايي تخمين کنيم، مصارف مالي تعداد (۱۵۰۰۰۰) جلدکتاب ا زبين رفته تحويلخانه ها ومحلا ت نگهداري کتب اتحاديه نويسند گا ن افغا نستان به مبلغ (۳۰۰۰۰۰)دالربالغ مي گردد. همچنان اگرمصارف و ا رزش مالي تعداد (۳۰۰۰) عنوان کتب مختلف در کتابخا نه اتحاديه نويسند گا ن راباوسايل دست داشته ديگرآ ن في جلد کتاب (۸) دالر تخمين نمايم قيمت مجموعي آ ن به (۳۴۰۰۰) دالرخواهد رسيد. همچنا ن خسارات شديد به ساختمان اتحاديه نيزوارد گرديده که اعمارمجدد ويا ترميم اساسي آ ن نيازبه صد ها هزا ردالردارد.
(برادرها) وطن را منگ كردند
به مردم زنده گي را تنگ كردند
به تاريخ وطن كردند بازي
وطن را ملك بي فرهنگ كردند.
كارخانجات جنگلك: يكي از دردناكترين ويراني هاي كابل نابودي مكمل كارخانجات جنگلك است. دهها تعمير كوچك و بزرگ سوراخ سوراخ و صدها موتر و وسايل فلزي تكه تكه شده اند. از ماشين هاي خورد و بزرگ كه تعداد شان به ده ها پايه مي رسيد كوچكترين اثري نمانده است. وقتي در صحن آن قدم مي گذاري نقش انگشتان هلاكو و چنگيز را بر در و ديوار آن مي بيني. جنگ سالاران هيچ شرمي ازين همه گناهي ندارند كه در حق مردم روا داشته اند. اگر اينان مرتكب هيچ ويراني ديگري نمي شدند و صرف جنگلك را به اين روز مي انداختند بازهم سزاوار محاكمه بودند. آنان از «قهرماني» هاي خود ياد كرده و خود را مستحق حاكميت و «غمخواران» مردم مينامند.
بيانات يكي ازين دستور دهندگان در مجلس به اصطلاح «حل وعقد» كه «ما كابل را ويران كرده خاك آن را به توبره كشيدهايم و اگر كدام ديواري باقيمانده باشد كلنگ را گرفته آنرا هم ويران ميكنيم» در كارخانجات جنگلك مصداق واقعي خود را پيدا كرده است. اين ويرانگران تاريخ اگر در تمام زمينه ها تزوير، دروغ و دورويي داشته اند اين بيان صادقانه ترين اعتراف شان بوده است. نياز محمد «حامز» معين اداري كارخانجات جنگلك چنين توضيح مي دهد :كارخانجات جنگلك در سال ۱۳۳۳ توسط آلمان بخاطر ساختن پرزه جات فابريكه نساجي گلبهار بوجود آمد. در ۱۳۳۹ به شركت سهامي مبدل و در سال ۱۳۵۹ دوباره دولتي شد. در ۱۳۷۲ غارتگران حرفوي آنرا به اين روز انداختند. حزب اسلامي گلبدين، وحدت و جنبش درين منطقه حضور داشتند. در ۱۳۷۴ وقتي درگيري ها فروكش كرد به همت كارگران و انجنيران فابريكه توانستيم بخشهايي از آن را دوباره احيا نماييم.
جنگلك در اوج فعاليت خود ۹۰ پايه ماشين، ۱۸۰۰ نفر كارگر و ۹ بخش توليدي داشت. ضمناً كورس هايي را جهت آموزش كارگران هميشه بر پا مي كرد. حال كه خصوصي سازي سياست اقتصادي دولت است، جنگلك هم بزودي به بخش خصوصي فروخته خواهد شد. ازين ناحيه كاركنان و كارگران كارخانه بشدت نگرانند زيرا بعد از فروش، بيكاري عدهي زيادي از آنان را تهديد خواهد كرد. ما طرحي داريم كه بشكل سهامي با بخش خصوصي بمانيم. چيزي كه هنوز معلوم نيست مورد قبول قرار ميگيرد يا خير. متشبثين خصوصي بايد تمامي تكنولوژي و ضمايم آنرا از نو بسازند چون فقط ساحه و تعمير هاي سوراخ سوراخ و غلتيدهي آن باقي مانده است. تنظيم هاي درگير ماشين هاي سبك را مكمل و ماشين هاي بزرگ را با اره توته توته كرده به پاكستان بردند. اكسيجن كه يكي از ضروريات جدي كشور بود درين كارخانه بقدر كافي توليد ميشد. حال تمام اين گاز از پاكستان وارد ميشود. ه
مچنان در بخش هاي فلزكاري و ريخته گري، ما تمام فرمايشات بخشهاي خصوصي و دولتي را بر آورده ميساختيم درحاليكه اكنون پاكستان تهيه كننده اين همه ضروريات ماست. بخوبي روشن است كه پاكستان از ويراني افغانستان چه منافعي را پيش بيني كرده بود. معاون توليدي كارخانجات جنگلك كه از انجنيران ماهر كشور مي باشد توضيح مي دارد :حال سه بخش خرادي، ساختمان فلز و ريخته گري با ۲۳۷ نفر كارگر و پرسونل در جنگلك بكار اشتغال دارند كه معاش آنان از عايد همين تصدي پرداخته ميشود. ماشين هاي ريخته گري و ذوب فلز كه تماماً برقي و از كار آيي خوبي برخوردار بودند با آهن هاي ضمايم آن بوسيلهي تنظيم ها به پاكستان برد ه شد. ما ماشين ذوب چدن از كار افتادهي داشتيم كه توته توته شده و تا گلباغ انتقال يافته بود. اين توته ها را كارگران بوسيله خرگادي دوباره جمع و وصل نموده حال از آن جهت ذوب و ريخته گري استفاده ميكنيم كه با كُوكس كار مي كند.
محمد هاشم كارگر ۶۲ ساله در بخش خرادي كه عمرش را بپاي ماشين در چند فابريكه گذرانده با عصبانيت مي گويد :«تمام اين ماشين ها را گلبدين بيدين دزدي كرد و به پاكستان برد و از چار طرف در و ديوارش را چنان كوفتند كه جايي سالم باقي نماند. ما درينجا از كوچكترين امكاناتي برخوردار نيستيم. ۲۶۰۰ افغاني معاش دارم، شهر بدست جنگ سالاران است هر طور دل شان بخواهد نرخ را تعيين ميكنند. آينده ما هم ناروشن است كه بخش خصوصي با ما چه برخورد خواهد كرد. ما درين بخش سنگ هاي اوزان متريك را ريخته گري كرده بعد خرادي ميكنيم. اين كارخانجات در منطقه نام داشت حال بجز چند ديوار سوراخ شده چيز ديگري از آن باقي نمانده. » عبدالمنان كارگر بخـش ساختـمان فلز مي گويد :من يك كارگر فني هستم و ۲۲ سال است كه به پاي ماشين كار ميكنم. در گذشته ما از در و پنجره تا چوكي، ميز، الماري، چپركت و دهها توليد ديگر داشتيم.
فرمايشات بخش هاي خصوصي و دولتي را برآورده ميساختيم. حال چون امكانات تخنيكي و پولي نداريم صرف ميز، چوكي و دروازه ميسازيم. ما كوچكترين وسيلهاي جهت انتقال نداريم.
نان چاشت نداريم. ۲۴۰۰ افغاني مشكل ما را حل كرده نميتواند چون كار ديگري نيست مجبور هستيم با همين مقدار پول بسازيم. اگر بخش خصوصي اين كارخانه ها را گرفت معلوم نيست سرنوشت ما چه خواهد شد؟ تا حال قانوني براي كار و كارگر وجود ندارد. ما اتحاديهاي داريم كه آقاي پوپل در راس آن قرار دارد. او شخص خوبي است و به مشكلات ما رسيدگي ميكند.
ما كلينيكي هم داريم كه در مواقع ضرورت ميتواند زخم هاي كوچك ما را تداوي نمايد. دولت هيچ گونه سرمايه گذاري موثر برين فابريكه نكرده است، فقط يكبار در سال ۱۳۷۴ مبلغ ۲۰۰ لک افغاني امتياز داده كه بسيار ناچيز بود. انجنيران و كارگران جنگلك معتقد اند كه در چپاول اين كارخانجات پاكستان و مزدوران داخلي آن دخيل بوده و سياست اين كشور نابود كردن تمامي دارايي ها و ضعيف و ناتوان كردن ما بوده است. فعلاً همان بخشهاي توليدي بازار داخلي را كه قبلاً جنگلك تامين ميكرد تماماً از طريق پاكستان مرفوع ميگردند. سياست پاكستان نه تنها از بين بردن آثار فرهنگي مثل بت هاي باميان و ديگر يادگار هاي فرهنگي ما بوده كه از لحاظ اقتصادي بخصوص تكنولوژي هم ميخواسته تا افغانستان را ضعيف و ناتوان سازد. تعدادي از كارگران جنگلك در جنگهاي خاينانهي تنظيمي به شهادت رسيده اند و تعدادي هم در اثر غيرفعال شدن بخشهاي ديگر فابريكه بيكار مانده اند. ماشين هاي كارخانه جنگلك فروخته شد و از بين رفت ولي ننگ ابدي آن داغي بر جبين جنگ سالاران باقي ماند. ) روزگارا ن(
هزاران مرد و زن بي دست و پا شد
هزاران دختر از مادر جدا شد
هزاران خانه شد با خاك يكسان
هزاران بيوه زن بي سرپناه شد.
جنگسالاران قاتل با استخراج، قاچاق وفروشي سنگهاي قيمتي مانند لعل ولاجورد بدخشان و زمرد پجشير و ساير احجار کريمه بيست وپنج سال شد که بي شرمانه وخبيثانه به اين دزدي خويش ادامه ميدهند. اينها با قاچاق لاجورد و زمرد به سرمايه هنگفت دست يافتند. اما از آنجايی که هنوز هم هزاران مشکل از فقر اقتصادی تا گرسنگی، تهيدستی، خشکسالی، آوارگی و مهاجرت های درونمرزی و بيرونمرزی موج فزاينده داشته و رنجهای بيکران مردم همچنان ادامه دارد، با تاسف مردم مجال آن را به اين زودی نخواهند يافت تا قاچا قبران اموال عامه ومخصوصاً رهزنان و چپاولگران آثارقيمتي و معادن کشور را به استنطاق بکشند و از آنها حساب بگيرند. اکنون از يکطرف با سو استفاده از شرايط جنگ و دشواری های جاری مملکت و از سوی ديگر با استناد بر اينکه در افغانستان هنوز نيز دولت مرکزی و مسلط بر اوضاع سراسری وجود ندارد، آنها باز هم به همان اشتهای سابقه دارايی عامه را مانند گذ شته حيف و ميل نموده و به حسابهای جاری و پس انداز در بانکهای شرق و غرب افزودند.
تعدادي ازمقامات بلند پايه کنوني نمايند گي فروش اين سرمايه ملي را تا چند قبل درکشورهاي غربي بعهده داشته وبا استقراردولت کرزي باديده درايي وبي حيايي صاحب کرسي ومقام گرديدند. وهنوزکه هنوزاست اينها با فکرآرام به اين وظيفه ننگين يعني دزدي وقاچاق سرمايه ملي ادامه ميدهند. دکتر رنگين دادفر سپنتا مشاور قبلي کرزی وفعلآ وزيرخارجه درمزار میر غلام محمد غبار و عبدالرحمن محمودی، از سنگ فروشها سخن گفت که مطمينا منظور ايشان شورای نظار بود که به هدايت احمد شاه مسعود، معادن لعل، لاجورد و زمرد را به تاراج بردند و فروختند. او در ادامه حرفهايش گفت ما به عبدالرحمن محمودی و غبار بايد قهرمان ملی بگوييم نه به آن کسی ما را کشتند. مواد مخد ره مواد مخد ره مخوف تر از سلاح كشتار جمعی، سلاحی در افغانستان توليد انبوه می شود كه در پايان قرن بيست در آمد حاصل از آن بين ۱۰۰ تا ۲۰۰ ميليارد دالر تخمين زده می شد.
وقایع مهم دوران حکومت ربانی :
۲۸ جون ۹۲ وی بر اریکة قدرت نشست.
۴ جولای ۹۲ حملات راکتی گلبدین همه روزه ادامه یا فت. در روز نخست یک راکت در ایستگاه بس در نزدیکی وزا رت داخله اصابت کرد که ۵۰ کشته بجای گذاشت.
۶ جولای ۹۲ فرید که از طرف گلبد ین بحیث صدر ا عظم تعیین گردیده بود وارد کابل شد.
۱۹ جولای ۹۲ جنگ شدیدی بین قوای دولتی و حزب وحد ت صورت گرفت که بسیار خونین گزارش شد و تعداد زیادی کشته و زخمی گردیدند.
۲ اگست ۹۲ نجیب الله مجددی به علت آ نچه وی آ نرا مداخلة بی مورد مسعود در امور وزارتخانة مربوطه اش خوانداز پست وزارت ا ستعفا داد. همچنان مولوی یونس خا لص به علت اینکه ربانی حزب وحد ت را در شورای رهبری جا داد و آ نرا خلاف موافقتنامه های قبلی خوانده ا ستعفا داد.
۱۰ اګست ۹۲ بدترین و شدید ترین حملات راکتی گلبد ین بر شهر کابل صورت گرفت که با عث تلفات بیشتر از یکهزار نفر اهالی ملکی گردید و خسارات مالی زیاد بار آ ورد. همه روزه بین گروهای متعدد بخصوص با گلبد ین آ تش بس به امضا میرسید ولی سا عت بعد نقض شده شهر مورد هجوم راکت قرار میگرفت.
۱۸ سپتمبر ۹۲ ربانی سیاف نبی محمدی و گلبدین موافقه می نمایند که قبل از ۲۸ اکتوبر یعنی قبل از ختم معیاد حکومت عبوری یک شورا تشکیل گردد. این شورا می باید حکومت بعدی را تعیین نماید.
۱۸ اکتوبر ۹۲ گلبد ین خالص و سیا ف بار دیگر با نمایندة ربانی و مولوی محمد نبی محمدی ملاقات نمودند تا در مورد تشکیل شورای حل و عقد بحث نمایند.
۲۴ اکتوبر ۹۲ شورای رهبری تحت ریا ست ربانی تشکیل جلسه داده و در زمینة اجراتی بحث نمودند که با اساس آ ن راه برای تشکیل شورای حل و عقد باز گردید تا این شورا بتواند رئیس جمهور را برای مدت ۱۸ ماه انتخاب نماید.
۱۲ دسمبر ۹۲ جلسه حل و عقد دائر شده نتوانست. ربانی اعلان نمود که تا زمان تعیین رئیس جمهور وی به این وظیفه ادامه میدهد. با لاخره جلسه حل و عقد در کابل دائر شد تا رئیس جمهور انتخاب نما یند. بسیاری از گروپهای مجاهدین با آ ن مقاطعه کردند زیرا معتقد بودند که ربانی بسیاری از ا عضای شورا را خریده است تا برایش رای بدهند. حزب وحد ت و گلبد ین تهدید نمودند که اگر ربانی بار دیگر تعیین گردد به جنگ با وی ادامه خواهند داد. گلبد دین خواهان فسخ تشکیل شورا گردید و تهدید نمود که در صورت عدم پذیرش خواست وی به جنگ ادامه خواهد دا د. در اثر حملات راکتی کا بل به ویرانه تبدیل گردیدو هزاران نفر شهید مجروح و مهاجر گردیدند.
توجه!
کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است
کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد
Copyright©2006Esalat