اشعار استاد (صباح)
واژه های تلخ
قيامت کرده باز آتش
شده تکرار، آوازش
غريو لحظه های خشم
دوباره قصه ی آرش
دوباره تو دوباره من
هنوز هم قصه ها گفتن
شبهای ساکت و خلوت
به پشت كوچه و برزن
بيا بخوان به من آواز
بگو از واژه ی آغاز
دوباره قد بكش پيشم
به لطف قصه ی دراز
بخوان سرود هر ابتر
از آن ويرانه ی بی در
نوای واژه های تلخ
بگو از نرگس پرپر .